نام پژوهشگر: هادی رحمتی
هادی رحمتی محمدعلی صفورا
مینی مالیسم به عنوان یکی از جنبش های هنری قرن بیستم، تأثیر بسیاری بر هنرمندان و جنبش های هنری بعد از خود گذارد. خلاصه گویی و اهمیت پیدا کردن شکل اثر هنری از ویژگی های شاخص این جنبش است. جنبشی که در زمینه هایی چون؛ سینما، تأتر، نقاشی، مجسمه سازی، موسیقی و ادبیات ظهور پیدا کرد. هنرمندان این رشته ها سعی داشتند تا با تبعیت از دستاوردهای هنرمندان مدرن قرن بیستم، بویژه فرمالیست ها به بیانی تازه در آثارشان دست یابند. یکی از مهم ترین دستاوردهای فرمالیست ها، درک اهمیت شکل اثر هنری بود. تأثیری که هنرمندانی چون کاندینسکی را بر آن داشت تا برای دست یابی به هنر ناب، موسیقی را وسیله الهام خود قرار دهند. زمانی که در ابتدای قرن بیستم، هنر سینما رونق می گرفت، همین هنرمندان تلاش کردند تا با استفاده از مدیوم سینما و با استفاده از تحقیقاتی که در زمینه رابطه بین موسیقی و رنگ صورت گرفته بود، با الهام از یک موسیقی، مستقیماً بر روی فیلم نقاشی کنند. این سنگ بنایی بود که انیمیشن انتزاعی را بوجود آورد. انیمیشن انتزاعی فرصتی داد تا تجربه هایی که در هنرهای دیگر بدست آمده بود وارد انیمیشن شود. این زمینه ای بود برای تأثیر گرفتن انیمیشن از جریان های هنری هم زمان. اما شناخت زمینه های تأثیر پذیری انیمیشن، بدون تفکیک آن به اجزایش امکان پذیر نیست. یک انیمیشن، اجزای داستانی، صوتی و بصری دارد که هر کدام از این ها بستری برای تأثیر پذیری از جنبش های بزرگی است که در زمینه هایی چون ادبیات، موسیقی ، نقاشی و سینما شکل می گیرد. از آنجایی که تعریف دقیقی از انیمیشن مینی مال در دست نیست، بهترین راه برای تعریف آن، شناخت این تأثیرات است. تأثیراتی که انیمیشن مینی مال را شکل داده است.