نام پژوهشگر: سمانه امیدپور
سمانه امیدپور عبدالمجید آهنگری
تجارب گسترده و ادبیات متنوع رشد و توسعه بر این واقعیت اذعان دارند که هر اقدام بلند مدت و پایدار در عرصه رشد و توسعه اقتصادی منوط به لحاظ داشتن آثار و پیامدهای توزیعی سیاست ها، از جمله توزیع عادلانه درآمد در جامعه است. عوامل متعددی می تواند بر توزیع درآمد تأثیر گذار باشد، از جمله این عوامل که در مباحث تئوری مورد توجه قرار گرفته است، تغییر ساختار در اقتصاد از حیث صنعتی شدن است. صنعتی شدن فرایندی است که طی آن با افزایش درآمد سرانه تغییرات ساختاری عمدهای در ترکیب اشتغال و صادرات کالایی رخ میدهد. مهمترین نظریه در این ارتباط، مربوط به کوزنتس می باشد؛ طبق فرضیه کوزنتس، نابرابری در توزیع درآمد در جریان صنعتی شدن و طی اولین مراحل رشد اقتصادی افزایش می یابد، سپس همتراز شده و سرانجام کاهش می یابد. به عبارت دیگر، رابطه بین نابرابری درآمد با درآمد سرانه در طول زمان به شکل u واژگون است. در پژوهش حاضر، متغیرهای سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی، سهم صادرات صنعتی در صادرات کل و نسبت بهره وری بخش صنعت نسبت به بخش کشاورزی به عنوان متغیرهای ساختاری در راستای صنعتی شدن معرفی شده اند و بررسی شده است که آیا تغییر ساختار اقتصاد ایران از طریق افزایش این شاخص ها موجب بهبود توزیع درآمد کشور بوده است یا خیر؟ این پژوهش با استفاده از آمار سری زمانی سالهای 1348 تا 1387 و با روش اقتصاد سنجی جوهانسن-جوسیلیوس صورت گرفته است. برآورد مدل نشان می دهد که از بین سه متغیر ساختاری مورد نظر در این پژوهش، افزایش نسبت بهره وری بخش صنعت نسبت به بخش کشاورزی و صادرات صنعتی اثر مثبتی بر توزیع درآمد در کشور دارد در حالی که افزایش سهم ارزش افزوده بخش صنعت، نابرابری را بیشتر می کند.