نام پژوهشگر: فاطمه سامانی
فاطمه سامانی مسعود حسین چاری
هدف از این مطالعه تبیین نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی میان والدگری و سازگاری تحصیلی در دانشجویان بود. بدین منظور یک گروه 400 نفری از دانشجویان دانشگاه شیراز (شامل 233 دختر و 167 پسر) به شیوه ی خوشه ای تصادفی انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از سه مقیاس پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه ی سبک والدگری آلاباما و پرسشنامه ی سازگاری تحصیلی دانشجویان استفاده شد. به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از روش آماری رگرسیون چندگانه، با بکارگیری روش مراحل بارون و کنی (1986) استفاده شد. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان بود. نتایج این مطالعه نشان داد که والدگری کارآمد موجب افزایش استفاده از استراتژی های مثبت تنظیم شناختی هیجان جهت سازگاری تحصیلی در دانشجویان می شود. اما استراتژی های منفی تنظیم شناختی هیجان در میان سبک های والدگری و سازگاری تحصیلی نقش واسطه ای ایفا نمی کنند. در مقایسه ی متغیر های پژوهش بر حسب جنسیت با استفاده از روش تی تست مستقل، نتایج حاکی از آن بود که در متغیر تنظیم شناختی منفی هیجان میان دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود دارد و دختران بیشتر از پسران از این دسته راهبردها استفاده می کنند. در مورد متغیر سازگاری تحصیلی نیز تفاوت معناداری میان دو جنس مشاهده نشد.