نام پژوهشگر: مهین پناهی
مریم فطرس مهین پناهی
شعر فارسی از گذشته تا کنون ، همواره جلوه گاه انواع اسطوره ها بوده است . شعر دفاع مقدس ، جریانی تازه در شعر معاصر است . زمینه ی حماسی سروده های دفاع مقدس ، این نوع اشعاررا عرصه ی مناسبی برای به کار بردن انواع اسطوره ها ، اعم از ملی و مذهبی تبدیل کرده است. این پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش است که کدام اسطوره ها و شخصیت های اسطوره ای در شعر دفاع مقدس(سروده های زکریا اخلاقی ،حسین اسرافیلی ، رضا اسماعیلی، قیصرامین-پور،عباس براتی پور، حسن حسینی، حمید سبزواری،محمدحسین شهریار،علیرضا قزوه، مشفق-کاشانی،عبد الجبارکاکایی علی موسوی گرمارودی، نصراله مردانی ،علی معلم وسلمان هراتی)کاربرد بیشتری دارند. در این پژوهش که به شیوه ی کتابخانه ای صورت گرفته است ، ابتدا از میان سروده ها ی مربوط به دفاع مقدس ، ابیاتی که در آنها تلمیح به اسطوره های ملی و حماسی و یا شخصیت ها و عناصر مذهبی و شیعی وجود داشت ، گرد آوری شد .سپس این ابیات درسه فصل مجزا مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت . با بررسی شعر این دسته از شاعران دفاع مقدس این نتیجه به دست آمدکه ، انواع اسطوره های ملی ، حماسی ، شخصیت های مذهبی و شیعی وداستان های انبیا و برخی اشارات قرآنی، در این اشعار به کار رفته است .در این میان اشاره به شخصیت پیامبران بزرگ الهی و قصص مربوط به آنها بیشترین بسامدرا به خود اختصاص داده است . پس از آن عناصر مذهبی - شیعی مانند امام علی (ع) و یاران آن حضرت و مضامین عاشورایی وکربلایی بویژه شخصیت حضرت امام حسین (ع) ، از فراوانی بیشتری برخورداراست. اسطوره های ملی - حماسی و موجودات اسطوره ای،اسطوره های عاشقان وشخصیت های عرفانی نیز در این سروده ها به کار رفته اند ، اما از نظر میزان کار برد نسبت به مضامین دینی و مذهبی ازفراوانی کمتری برخوردارند .
مینا دادبخش مهدی نیک منش
«ادبیات پایداری» آثاری را شامل می شود که در واکنش به بیداد و ستم های داخلی یا خارجی با زبانی ادبی و با هدف ایجاد روحیه مبارزه و پایداری در مردم شکل می گیرند. «ادبیات دفاع مقدس» در ایران، شاخه ای از ادبیات پایداری است که با آغاز جنگ تحمیلی ایران و عراق متولد شد. حجم انبوه آثار منتشر شده در این حوزه، جایگاه ویژه و لزوم توجه بیشتر به آن را نشان می دهد. احمد دهقان یکی از نویسندگانی است که در حوزه دفاع مقدس قلم می زند. پایان نامه حاضر به بررسی ساختاری دو اثر شناخته شده او «من قاتل پسرتان هستم» و «سفر به گرای 270 درجه» - به عنوان نمونه هایی از داستان کوتاه و رمان مطرح در زمینه دفاع مقدس- می پردازد. در این بررسی، علاوه بر توجه به نظریه های ساختارگرایان، در بخش روایت، میزان انطباق داستان های دهقان با نظریه های ژرار ژنت مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، رمان و تمام داستان های کوتاه دارای کانون درونی- بازنمود همگن هستند و رفت و برگشت های زمانی از ویژگی های اصلی داستان ها محسوب می شود. شخصیت های داستان ها همگی انسان هایی ساده و معمولی اند. این بررسی نشان می دهد مضمون در آثار دهقان، بر دیگر جنبه های داستانی غلبه دارد.
طاهره ولی زاده عبدولی حسین فقیهی
چکیده بیشک مولوی، بزرگترین شاعریاست که توانسته، داستانهای قرآنی را در شعر خود به طور گسترده به کار گیرد و مثنوی او گنجینهای از ادبفارسی و عرفان اسلامی است که مولانا در آن قصص قرآنی را به رشتهی نظم میکشد و آنها را بهانهای، برای بیان و تفسیر عقاید و اندیشههای عالی عرفانی خود قرار میدهد. همانگونه که از عنوان رساله برمیآید، هدف اساسی این تحقیق، بررسی قصص قرآنی مثنوی و مقایسهی آنها با تفسیر طبری است. ساختار تحقیق حاضر، شامل چهار فصل است: در فصل اول، به تعریف و شناخت مفاهیمی چون ادبیات، داستان، قصه، تفسیر، تأویل و... پرداختهایم. فصل دوم زندگینامه، آثار مولوی و طبری و نیز معرفی و شناخت هرچه بیشتر این دو اثر را شامل میشود. در فصل سوم که به قصص قرآنی مثنوی اختصاصیافتهاست، ضمن ارزیابی این قصص، تفاسیر وتأویلات مولانا از این قصص را در این بخش گنجاندهایم. فصل چهارم، قصههای قرآنی مثنوی را که درتفسیر طبری موجود بوده، به همراه نظرات و تفاسیر طبری از این قصهها در برمیگیرد. نتایج حاصل از پژوهش این نکته را آشکار میکند که مولوی در مثنوی، آزادانه به تفسیر و تأویل این قصص پرداخته است و در مواردی به دخل و تصرف دستزده، اصل قصه را تغییر داده- است، حال آنکه طبری، جانب احتیاط را رعایت کرده و تأویلات شخصی کمتری ارائه کرده است. مولانا در مواردی در چگونگی نقل قصص، نگاهی به تفسیر طبری داشته است و هر دوی این شاعر و مفسر از داستان، جهت تعلیم مضامین اخلاقی و عرفانی بهره بردهاند. کلید واژه: مولوی، مثنوی، قصص قرآنی، تفسیر طبری
شیرین فتحی آراللو مهین پناهی
چکیده «فقر» یکی از مولفه ها و مقامات مهم عرفانی است که در دوره های مختلف معانی آن تطوّر یافته است. مانند فقر به معنای عدم املاک، فقر به معنای بی نیازی از غیر خداوند، فقربه معنای عدم وابستگی و فقر در معنای فنا و عدم و نیستی، یعنی مقدمه ی نیل به بقا و هستی جاوید. یعنی نوعی «موتوا قبل اَن تموتوا» . با عنایت به اینکه مولوی یکی از بزرگترین عارفان مکتب وحدت وجود است. این پژوهش در صدد یافتن کاربرد و معانی فقر در مثنوی معنوی است. برای پاسخ به این پژوهش ابتدا به شیوه ی کتابخانه ای به معنای لغوی فقر پرداخته و تفکیک شده است. سپس فقر در کلام مشایخ صوفیه از کتابهای عرفانی جمع آوری شد و در بخش پایانی، انواع فقر و کاربرد فقر در شش دفتر مثنوی استخراج و تحلیل شد. از این پژوهش این نتیجه به دست آمد که فقر ابتدا ( دوره ی مکتب زهد) به معنای ترک دنیا و عدم املاک بوده است. پس از آن معنای فقر در صوفیه تطوّر یافت ( مکتب کشف و شهود) و بیشتر عدم وابستگی به مال دنیا و بی نیازی از غیر خدا، معنا شد. سرانجام فقر به معنای فنا و عدم به کار رفته است و فقیر الی الله کسی است که خود را نیازمند به خداوند می بیند و خود را از غیر او بی نیاز در می یابد. جلال الدین مولوی در مثنوی معنوی در خلال تمثیلات و ابیات متعدد تمام این جلوه ها و معانی فقر را به کار برده است ودر اوج این جلوه ها، آن را دکان فقر نامیده وآن را دانشی تلقّی کرده است که ساز و برگ راه وصال است. یعنی فقر نوعی معرفت و بینش است که مقدمه ی وصال و بقاء بالله را فراهم می سازد. کلید واژگان: مولوی، مثنوی، فقر و فنا.
سهیلا نوحی مهین پناهی
شکوا از انواع ادبی است که به جهت احتوا بر احساسات و عواطف فردی از فروع ادب غنایی محسوب می شود . در طول تاریخ ادب فارسی ، شاعران و نویسندگان بی شماری به دلایل مختلف از جمله تخلیه ی روحی ، جلب توجه و ترحم دیگران و تعلیم و تربیت و سازندگی در آثار خود از این نوع ادبی بهره جسته اند .جلال الدین محمد بلخی یکی از شاعران و عارفان بزرگ قرن هفتم هجری که مهمترین اثر منظوم او مثنوی معنوی است .مولوی در این اثر، مسائل مهم عرفانی و دینی و اخلاقی را مطرح کرده است .از آنجا که مثنوی با شکایت آغاز می شود ، این سوالها پیش می آید که شکوا در مثنوی چه گستره ای دارد؟ مولوی از چه چیزهایی شکوا می کند ؟در راستای پاسخ گویی به این پرسش ها در این پایان نامه به تحلیل و بررسی شکوا در سه دفتر اول مثنوی پرداخته شده و جایگاه شکواهای مولوی در این اثر تبیین شده است.در پژوهش حاضر که به شیوه ی کتابخانه ای انجام گرفته ابتدا شعرهایی که مضمون شکایت را در برمی گیرند استخراج و سپس بر اساس شکوا کننده ها طبقه بندی شده است . در این پایان نامه، در آغاز نگاهی گذرا به شکوا در ادب فارسی شده و پس از آن شکواهای مولوی و دیگران بررسی و طبق فهرست الفبایی تدوین شده است.در پایان نگارنده با مطالعه و دسته بندی این شکواها به این نتیجه رسیده که مولوی به عنوان راهبر راه طریقت ، در مثنوی از هر آنچه که اسباب فریب و گمراهی سالکان را فراهم کرده و مانع سلوک آنها شده گله می کند .بنابراین شکواها و گلایه های او همه در جهت تعلیم و تربیت سالکان است. کلید واژه : شکوا ، گلایه ، مولوی ، مثنوی
ثریا کریمی یونجالی مهین پناهی
صفوه الصفای ابن بزاز اردبیلی یکی از مهمترین اسناد تاریخ عرفان ایرانی و سرشار از اطلاعات ارزشمند درباره ی حیات عرفانی شمال غرب ایران است. این اثر مشتمل بر شرح حال زندگی شیخ صفی الدین اردبیلی، جد اعلای سلاطین صفوی است. با توجه به جایگاه و اهمیَت صفوه الصفا در معرفی و شناخت شیخ صفی الدین اردبیلی، این پژوهش در صدد است به بررسی محتوایی این کتاب، از جنبه های عرفان، کارکرد قرآن و حدیث و ابیات عرفانی و اخلاق صوفیه بپردازد. این پژوهش در پنج فصل تدوین شده است: فصل اول، شامل چهارچوب پژوهش است. در فصل دوم، به تعاریف و کلیات پژوهش پرداخته شده است. در فصل سوم، عرفان صفوه الصفا، که شامل مقامات و احوال، استحسانات، اصطلاحات عرفانی بویژه کرامات -که اصلی ترین محتوای این کتاب است- و جغرافیای طریقت شیخ صفی بررسی شده است. فصل چهارم، کارکرد قرآن و حدیث و ابیات عرفانی را در سه بخش تفسیر آیات، احادیث و ابیات عرفانی در برمی گیرد. در فصل پنجم اخلاق صوفیه، مشتمل بر اخلاق با خداوند متعال، اخلاق فردی، اجتماعی و مباحث دیگر اخلاقی صوفیه بررسی شده است. حاصل سخن اینکه، تعاریف این کتاب بیشتر نزدیک به تعاریف عرفان کشف و شهودی بویژه رساله ی قشیریه است اما در تعریف مراقبه با پیشینیان تفاوتی مشهود است. همچنین در تعریف فقر بیشتر به معنای فقر از قرن هفتم به بعد عنایت داشته؛ یعنی فقر به معنی عدم املاک و قطع دلبستگی به دنیا نیست بلکه به معنای فنا است. بیشترین کرامات در این کتاب اشراف بر ضمایر و خواطر است. کارکرد تفسیر قرآن در صفوه الصفا با توجه به تفاسیر اهل سنت است و معانی آیات با نکات عرفانی آمیخته شده است. در کارکرد حدیث، گرچه تنوع برداشت از آیات قرآنی را ندارد اما به کاربرد اهل سنت از احادیث، نزدیکتر است و بیشتر منابع شیخ صفی در این باره از صحاح سته ی اهل سنت است. در تفسیر ابیات عرفانی، شیخ صفی الفت خاصی با آثار عطار داشته و مباحث محوری تفسیرهای وی بر اشعار عرفانی درباره ی روح، دل و تقابل عقل و عشق است. شیخ صفی در اخلاق با خداوند متعال بر انجام همپای فرایض و نوافل پافشاری کرده است. همچنین ذکر، از ارکان تصوف شیخ صفی محسوب می شود. وی در اخلاق فردی نیز به مهار نفس و طهارت باطن و تزکیه ی قلب از طریق نگهداشت جوارح تأکید داشت و در اخلاق اجتماعی خانواده ای موفق داشته و خانواده و مردم را به علت اهتمام به امور اخروی ترک نکرده است؛ بلکه مشارکت اجتماعی و کسب و کار، شیوه ی زندگی او بوده است. همچنان که ویژگی عرفان قرن هشتم است وی هم وضع اقتصادی خوبی داشته و هم با امیران و پادشاهان و ایلخانان روابط مسالمت آمیزی داشته است. در بخش مباحث دیگر اخلاقی؛ از اتصاف شیخ صفی به شرایط شیخی برای هدایت مریدان و حقوق مرید و مراد سخن رفته است. کلید واژه ها: اخلاق صوفیه، شیخ صفی الدین اردبیلی، صفوه الصفا، عرفان.
فاطمه آذرشین مهین پناهی
چکیده تحلیل روانشناختی شخصیت، از رویکردهای اساسی نقد ادبی معاصر است. روانکاوان بزرگی چون فروید، یونگ و آدلر به بررسی روانشناختی شخصیت نویسند? متن پرداخته اند. نظرها و آرای کارن هورنای، هم مبتنی بر اندیشه های فروید است و هم این مفاهیم را با اندک اختلافی که با اندیشه های فروید در زمین? زیست شناختی دارد، بسط می دهد. داستان های علیزاده به دلیل ظرفیت هایی که دارند، می توانند قرائت های متفاوتی داشته باشند. همچنین از معدود آثار داستانی هستند که به دلیل پرداختن به توصیف جزئیات و بیان کامل گفتار و اعمال و حالات درونی اشخاص، قابلیت بررسی روانشناختی دارند. تاکنون آنچه در زمین? مطالع? شخصیت انجام گرفته، تحلیل شخصیت ها از منظر ادبی و روش های شخصیت پردازی به عنوان یک عنصر داستانی بوده است و کمتر به جنبه های روانشناختی آن ها پرداخته شده است. مطالع? شخصیت های داستانی با رویکرد جدید میان رشته-ای روانشناختی، امکان دسترسی به فضاهای نوی در نقد را پیش روی خواننده می گشاید و بعد تازه ای از متن را به خواننده معرفی می کند. این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که شخصیت های داستانی غزاله علیزاده با کدام شخصیت های روانکاوان? کارن هورنای قابل انطباق است و کدام تیپ شخصیتی در شخصیت پردازی داستان های علیزاده به کار رفته است. برای پاسخ به این پرسش عناصر شخصیتی و روانی شخصیت های داستان ها استخراج شد و مولفه های شخصیت های سه گان? مهرطلب، برتری طلب و عزلت طلب کارن هورنای با آنها مقایسه شد. با توجه به مطالعه و پژوهش-های انجام گرفته این نتیجه به دست آمد که تیپ های شخصیتی داستان ها اغلب مهرطلب و برتری طلب هستند و تعداد عزلت طلب ها اندک است. واژگان کلیدی: تحلیل روانشناختی شخصیت، غزاله علیزاده، کارن هورنای.
منا برجی خانی اوانکی مهدی نیکمنش
ادبیات پایداری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پشت سرگذاشتن هشت سال دفاع مقدس، فرصتی برای خلق آثار ماندگار یافت. در میان انواع ادبی این دوره، خاطره از آثاری است که با رشد چشمگیری همراه بود. این نوع ادبی همچون بسیاری از آثار نگاشته شده در این زمان، ابتدا از ارزش ادبی و ساختاری قوی بهره مند نبود. اما بعد از گذر زمان و وارد شدن نویسندگان خبره در این زمینه، از ساختار هنرمندانه تری برخوردار شد. از این نظر، این آثار نیز بررسی کارشناسانه-تری را می طلبد. دو اثر «دا» و «دختری از ایران» از جمله آثار منتشر شده در این حوزه به حساب می آیند که با رویکردی نو، همراه با تلفیق عناصر داستان با خاطره و حضور مولفه های نوشتار زنانه در آن ها به رشت? تحریر در آمده و از این جهت توجه خوانندگان و منتقدان بسیاری را به خود جلب کرده است . پایان نام? حاضر درصدد است تا به بررسی این دو اثر از منظر کارکرد و حضور عناصر داستان ومولفه های نوشتار زنانه بپردازد. بر این اساس، هر دو اثر از این مولفه ها برخوردارند؛ اما میزان و نوع کارکرد هر یک با دیگری متفاوت است . «دا» از منظر ظهور عناصر داستان و پردازش خاطرات از این طریق ، مسیر جدیدی را پیموده و به نوع ادبی خاطره- داستان گرایش دارد، اما در «دختری از ایران» این ویژگی کمتر دیده می شود. نوشتار زنانه نیز به علت تأثیر نویسندگان زن در هر دو اثر دیده می شود که البته این ویژگی در دو اثر مذکور به علت تأثیر موضوع ودرونمایه نمود کمتری یافته است.
زهرا همایونی مهین پناهی
چکیده کشف المحجوب اثر ابوالحسن علی بن عثمان جلّابی هجویری غزنوی(وفات465ه.ق.)، یکی از کهن ترین کتاب های تعلیمی صوفیّه به زبان فارسی است. کشف المحجوب به دلیل تأثیرپذیری از کتاب های عرفانی قبل از خود و تأثیر آن بر کتاب های عرفانی فارسی کلید واژه ها: عرفان، هجویری، کشف و شهود، تحلیل محتوای کشف المحجوب،. بعد از خود حائز اهمیت است. این پژوهش کوششی در راستای بررسی عرفانی کشف المحجوب است که می تواند در درک بهتر آن و دیگر متون عرفانی موثر باشد. این پژوهش شامل مقدمه و چهار فصل است. فصل اوّل شامل مسأله ی پژوهش، پرسش ها و فرضیات پژوهش، روش تحقیق و پیشینه ی پژوهش است. در فصل دوم تعریف عرفان و تصوّف، سیر تصوّف تا قرن پنجم، معرفی مکاتب تصوّف، زندگی نامه ی هجویری، شیوه ی نگارش کتاب و ساختار آن مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم به شریعت از دیدگاه هجویری، شناسایی و نقد مولفه های کشف و شهود، مقامات و احوال، استحسانات، اصطلاحات و تعابیر عرفانی و نقدی بر شیوه ی تقسیم بندی هجویری از فرقه های تصوّف اختصاص دارد. فصل چهارم شامل بررسی آماری آیات، احادیث، حکایت ها و اقوال مشایخ است. هجویری از معرفت شهودی، توحید افعالی، فنای صفات، کشف و شهود که مولفه های اصلی مکتب کشف و شهود است؛و از احوالی که از کشف حاصل می شوند مانند حیرت، سکر، ذوق و شرب، شوق، وجد؛ و درجات و مراتب کشف مانند لوایع، لوامع، طوالع و طوارق سخن گفته است. وی تلاش کرده است ارتباط تنگاتنگی بین دیگر مباحث کتاب و مولفه های مکتب کشف و شهود برقرار کند، چنان که حقیقت ایمان را با فنا، حقیقت تسلیم را با فنای اراده ی سالک در ارا ده ی خداوند و خرقه پوشی را با کشف مرتبط کرده است. حاصل سخن آن که نکته ی مهم در عرفان هجویری پرداختن به بحث کشف و شهود است.
اعظم محمدیان مهین پناهی
چکیده ساختارگرایی یکی از جدیدترین رویکردهای نقد ادبی است که بر پایه نظریه های زبان شناسی بنیان شده است.منتقد ساختارگرا در پی کشف رابطه میان همه عناصر اثر ادبی است تا انسجام و یا عدم انسجام اثر را بررسی کند. داستان از اجزای متعددی تشکیل شده است که در پیوندی نامرئی با یکدیگر، متن واحدی را می سازند. به همین جهت بررسی ساختاری آثار ادبی اهمیت می یابد. این پژوهش درصدداست با بررسی عناصرداستان های فرخنده آقایی،به عناصربرجسته در ساختار آثار وی پی ببرد.همچنین درخلال این پژوهش به ویژگی های نوشتار زنانه ی این داستان ها توجه شده است. هدف این پژوهش شناسایی ساختارهای موفق ، صحیح و گسترش آنها است. این پژوهش با شیوه ی توصیفی و تحلیلی درچهار فصل،بررسی کلیه داستان های فرخنده آقایی ر.....
سوسن پسانین مهین پناهی
چکیده نمادها بیان رازآلود و پُرابهام تجربه های روحی ملّتها به شمار می روند که همچون سرفصل های کوتاه و درهم تنیده، مفهوم ها و مدلول های فشرده را با خود حمل می کنند. داستان سلامان و ابسال دارای روایتهای مختلفی است که این پژوهش، تنها به رمزگشایی سه روایت حنین بن اسحاق عبادی، ابن سینا، جامی پرداخته است. بررسی انواع نمادهای موجود در این روایتها و نقد شرح و تفسیرهایی که تاکنون درباره ی آنها صورت گرفته، از اهداف این پژوهش است. این پژوهش به شباهت های این داستان با داستان های قرآنی و اساطیری، تطابق درونمایه های آثار نمادین با آن و در نهایت، به رمزگشایی روایت های جامی و حنین بن اسحاق و ابن سینا پرداخته است. با توجّه به اینکه داستان سلامان و ابسال، دارای مایه های هرمسی است و از سوی دیگر کیمیاگری یکی از اصول مکتب هرمسی است، در فصلی از پژوهش، روایت جامی با توجّه به مراحل کیمیاگری یونگ بررسی شده است. اگرچه هم تفسیرهای فلسفی و هم عرفانی از این داستان ارائه شده است، بیشتر نمادهای این داستان، در هر سه روایت آن، از نوع نمادهای عرفانی است. مهمترین وجه شباهت این سه روایت در این است که موضوع هر سه، سیر تکامل روحی یک سالک در مسیر سیر و سلوک عرفانی است. وجود عشقی خلاف هنجار و غیر مجاز، منفی و منفور بودن شخصیت "زن" و وجود عنصر "راهنما" در هر سه روایت، از دیگر اشتراکات میان آنها است. مهمترین نقطه ی اختلاف آنها در این است که در روایت حنین و جامی، سلامان گرفتار عشق جسمانی ابسال گشته و تمنای وصال وی را دارد امّا در روایت ابن سینا، ابسال فریب دلبریهای زن سلامان را نمیخورَد و از وی دوری میگزیند.
سمانه ایرانی مقدم مهین پناهی
عنوان: شخصیت و شخصیت پردازی در رمان های روح انگیز شریفیان ( چه کسی باور می کند رستم و کارت پستال ) نام و نام خانوادگی: سمانه ایرانی مقدم رشته تحصیلی: زبان و ادبیات فارسی استاد راهنما: دکتر مهین پناهی استاد مشاور: دکتر محبوبه مباشری تاریخ دفاع: 20/12/1390 چکیده شخصیت و شخصیت پرداز ی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده ی رمان به حساب می آید. مهارتی که داستان نویس برای آفریدن شخصیت ها به کار می برد در کنار طرح منسجم، به خلق شخصیت های ماندگار می انجامد. این پژوهش بر آن است شخصیت ها و شیوه های شخصیت پردازی در رمانهای روح انگیز شریفیان "چه کسی باور می کند رستم" و "کارت پستال" را بررسی و تحلیل نماید. در این پژوهش ابتدا شخصیت ها از لحاظ اصلی و فرعی، جامعیت، تحول و نوع آنها تقسیم بندی شدند. سپس با توجه به دو شیوه ی شخصیت پردازی مستقیم و غیرمستقیم ، تمامی شخصیت ها با توصیف،کنش، گفتار، نام و افکارشان معرفی گشتند و شواهد متعددی برای وضوح نوع شخصیت آنها ارائه شد. در بررسی شاخص فردی واجتماعی (سن) نظریه رشد اریک اریکسون و در شاخص روحی و عاطفی (برون گرایی و درونگرایی )و توجه به آنیموس و سایه دیدگاه کارل گوستاو یونگ اعمال گردید. سپس به بررسی پروتوتیپ ها با ذکر دلیل مستند از متن کتاب پرداخته شد. در مبحث نتیجه گیری به شباهتهای شخصیت ها، مضامین مشترک، گفتارهای مشترک و نواقص شخصیت پردازی در دو رمان اشاره شد. در این پژوهش دریافته شد که شخصیت اصلی دو رمان، زن هستند و دارای ویژگی های مشترکی می-باشند. آنها درون گرا، احساساتی، منفعل، باسواد، متمکن و پیچیده هستند. از لحاظ کمی تعداد شخصیتهای مرد و زن برابر است. کودکان در هر دو داستان نقش مهمی دارند. در میان انواع شخصیت ها بیشترین درصد متعلق به شخصیت های نوعی است. شخصیت های اصلی شریفیان چندبعدی و پیچیده و شخصیت های فرعی او غالباً ساده و ایستا هستند. او در شیوه ی شخصیت پردازی بیشتر به شیوه غیرمستقیم ـ کنش و گفتار ـ توجه نموده است. نامگذاری شخصیت ها در رمان ها، بخصوص رمان "چه کسی باور می کند رستم" خالی از غرض نیست. نویسنده در رمان چه کسی باور می کند رستم، موفق تر عمل کرده است. گویا تمام توانایی نویسنده در این اثر به کار رفته است و کارت پستال با شباهت های فراوان به اثر قبلی، نگارش یافته است. کلید واژه: شخصیت، شخصیت پردازی، رمان، روح انگیز شریفیان، چه کسی باور می کند رستم، کارت پستال.
اذین حسن یوسفی مهدی نیک منش
شکوائیه که حاصل نارضایتی شاعر از اوضاع و احوال زندگی و روزگار است، از دوره ی سامانی در شعر فارسی وجود داشته است؛ اما در قرن ششم به سبب نابسامانی های خاص اجتماعی و غلبه ی دید عرفانی بر جامعه و بی توجهی ممدوحان و مسایلی ازین دست، این موضوع نمودی خاص دارد. آثار خاقانی، سخن سرای بزرگ قرن ششم از مهم ترین زمینه ها برای تحقیقات ادبی است؛ تنوع زمینه ها، تعدد موضوعات و پیشگامی او در شعر فارسی از دلایل مهم برای غور در آثار اوست. حجم چشمگیری از دیوان خاقانی شامل شکایات اوست. وی همواره با خود، خانواده، جامعه، حکومت، هم عصران و در کل با همه چیز و همه کس در کشمکش است! گلایه از فلک و دهر، قحط وفا، بی عدالتی، وارونگی کار زمان، ابناء زمان، افراد خاص، اماکن خاص و غیره در جای جای دیوان او هویداست. نظر به گستردگی نوع ادبی شکوی در دیوان خاقانی، پژوهش حاضر سعی در بررسی این نوع ادبی در دیوان وی دارد.
الهام حدادی مهین پناهی
صورتگرایی یکی از رویکردهای جدید نقد ادبی است که در اوایل قرن بیستم میلادی در روسیه شکل گرفت. سپس به چک و آمریکا انتقال یافت. شکل، فرم و صورت اثر ادبی، هدف اصلی این نقد است. پیش از پیدایش صورتگرایی، هر آنچه در ادبیات و نقد ادبی رواج داشت، نویسنده محور و معطوف به شرایط تاریخی و اجتماعی وی بود. پس از ظهور این مکتب، نویسنده محوری کنار گذاشته شد و متن محوری معیار نقد و تحلیل آثار ادبی قرار گرفت. با توجه با اینکه متن برساخته ی زبان است، رویکرد زبانشناختی به آن قابل قبول است. در بررسی صورتگرایانه (فرمالیستی) دو مولفه ی قاعده افزایی (شامل توازن های آوایی، واژگانی، نحوی) و هنجارگریزی مورد توجه قرار می گیرد. در این پژوهش با بررسی صورتگرایانه ی قصاید و ترجیعات فرید الدین عطار نیشابوری در صدد نحوه ی کاربرد وی از انواع قاعده افزایی و هنجارگریزی است. در این پژوهش با شیوه ی تحلیلی-توصیفی عناصر صوری قصاید و ترجیعات عطار را با مولفه های نقد صورتگرایانه ی لیچ بررسی کرده است. لیچ ، برجسته سازی (اصل و مبنای اصلی صورتگرایی)را در دو مرحله ی هنجارگریزی و قاعده افزایی مورد مطالعه قرار داده است.این پژوهش درصدد است با بررسی صورت (فرم) در بخش قاعده افزایی، انواع توازن آوایی، واژگانی و نحوی که شامل انواع تکرارها است، بررسی کند و سپس به نحوه ی استفاده ی عطار از انواع هنجارگریزی معنایی و آوایی و نحوی در قصاید و ترجیعات بپردازد. عطار با استفاده ی به جا و معتدل از این عناصر توانسته است ویژگی های زبان شعری خود را از آثار دیگر شاعران متمایز سازد، و با ساختار زبانی مناسب راه سنایی را در پیمودن شعر عرفانی ادامه دهد و در این راه بسیار موفق عمل کند. در بخش قاعده افزایی، از میان انواع تکرارها (آغازین، پایانی، میانی) تکرار میانی با بسامد 30% بیشترین کاربرد را دارد که در القای موسیقی و مفهوم بی تأثیر نیست و از میان انواع هنجارگریزی معنایی، عطار از تشبیه-23/22%- بیشترین بهره را برده است.
عادله عاطفی اقایان مهدی نیک منش
چکیده تمثیل و حکایت های تمثیلی، از اصطلاحات پر سابقه در بلاغت و ابزاری پرکاربرد در ادبیات به ویژه در متون عرفانی است. موضوع این پژوهش، بررسی ساختار حکایت های تمثیلی نوبت سوم تفسیر "کشف الاسرار" و هدف آن، دست یابی به نظام ساختــاری حاکم بر این حکایات تمثیلی است. فرضیه ی نگارنده، نظام مندی ساختار حکایات این تفسیر و برخورداری آنها از الگویی واحد بوده است. این پژوهش در سه فصل تنظیم شده است: فصل نخست با عنوان «تمثیل و حکایت تمثیلی» نگاهی به تمثیل و حکایت در بلاغت داشته، سرانجام با ارائه ی تعریفی از حکایت تمثیلی، نوع ادبی را که در این پژوهش مورد نظر بوده معرفی کرده و به پایان رسیده است. در فصل دوم با عنوان «ساختار» با نگاهی به نظریات چند ساختارگرا، مبنایی برای بررسی نظام ساختاری حکایت ها معرفی شده است و سرانجام در فصل پایانی با عنوان «ساختار حکایات» ساختار سی حکایت از نوبت سوم این تفسیر تحلیل و ساختاری واحد ترسیم شده است. نتیجه این گونه است که، در هر یک از این حکایت ها ابتدا با "نام" رو به رو می شویم و به دنبال آن هر نام از هویتی خاص برخوردار می شود. هر هویتی می تواند یکی از این سه کارکرد "پرسش گر، پاسخ گو و کمکی" را به خود اختصاص دهد. کارکرد چهارمی به نام" گفتگو" نیز وجود دارد که مستقل از نام ها و ماهیت ها در ساختار حکایات دیده می شود و یکی از پایه های مهم اسکلت ساختاری روایت به شمار می رود. در نهایت، هر کارکرد نقش ویژه منحصر به خود را در ساختار طرح ارائه می کند. این نقش ویژه های ثابت عبارتند از: سالکِ جستجوگر، پیر طریقت و پرسش و پاسخ. در نتیجه این حکایت ها، شامل عناصرِ دائمی _ روایتی هستند که در حکایت های تمثیلی کشف الاسرار ساختاری نظام مند را به اثبات می رسانند.
الناز سرحدبانی مهین پناهی
شاعری تجسم اندیشه های درونی و موهبتی الهی است و شعر تصویری است که شاعر می سازد، این تصویر تنها ناشی از یک احساس یا دید شاعرانه نیست، بلکه بر آمده از توانایی وی در ایجاد تاثیری شاعرانه است. بر اساس آنچه گذشت، می توان گفت: مثنوی ملکوت تکلم که در قالب غزل_ مثنوی ونثر های رودخانه رویا و سیل گل سرخ در دوره دوم شعر و نثر انقلاب اسلامی یعنی دوران پس از جنگ نوشته شده اند آثاری می باشند با آرایش های لفظی و معنوی بسیار. هدف شاعر از کاربرد صناعات لفظی اعم از جناس، رعایت موسیقی داخلی، بیان تصاویر به کمک ایهام، ارتباط و پیوند معنایی مناسب بین واژگان و به کار گیری خیال به کمک تشبیهات، استعارات و کنایات ، رساندن پیام ها و اندیشه های خاص خویش است. برای عزیزی ، کلمه ظرف معنا ست. او ارزش های ذهنی خویش را هوشمندانه، هنرمندانه و شاعرانه در ظرف کلمات می ریزد وباعث همنشینی بجا و زیبایی کلمات و نثبیت آن در ذهن خواننده می شود. شعر و نثر عزیزی ، در ساختار معنایی ماهیت کشفی و شهودی دارد و خلاقیت های تصویری آن از دیدگاه زیبا شناختی و ساختار گرایی قابل تامل است . عزیزی در ابداع و خلق ترکیبات ومضامین نو در میان شاعران هم عصر خود با بهره گیری از محیط اطراف، اصطلاحات و تعابیر عامیانه و توام کردن آنها با صور خیال دیگر بخصوص با تشبیه و استعاره ممتاز است. حاصل کلام آنکه عزیزی جسورانه از الفاظ محاوره و امروزی بخصوص واژگان مربوط به زندگی در دنیای مادی امروز ، برای بیان تجربیات روحانی خود بهره برده است. فضای معنوی شعر و نثر او آکنده است از نام های آشنا و گاه نا آشنای دانش های گوناگون مذهبی، عرفانی، ادبی و هر آنچه با زندگی امروز و آموزش ها و اطلاعات عمومی پیوند می خورد. حوزه تداعی معانی در آثار او به حدی است که هنگام آفرینش فضای معنوی، هر مفهومی تداعی کننده نامی است، اعم از دانش ها،کتاب ها،حکیمان و... همین تداعی موسیقی او را شکل می دهد.رنگ اقلیمی و به خصوص بیان زندگی شهری و مصائب و مشکلات آن، آثار او را حاوی دانش های جغرافیایی در باره شهر تهران ساخته است. نکته قابل تامل این است که ، زبان آثارش ابتدایی و ساده و گاه همراه لغزشهایی است و گاه گره های معنایی و ابهام هنری را اساس شیوه بیان خود قرارداده است. او بیش از آن که در صدد بیان اندیشه ای باشد ، حالات وتجربه های درونی خود را بر بستر کلام مخیل جاری می کند ، محور عمودی سخن او را تحت الشعاع قرار داده است. زبان آثار او یکدست نیست و سبک عامیانه و رسمی را چه در حوزه واژگان و چه در حوزه کلام توامان داراست.
راضیه اژدری سهیلا صلاحی مقدم
کتاب فردوس المرشدیه فی اسرار الصمدیه تألیف محمود بن عثمان در سال 728 ه . ق یکی از مهم ترین کتاب های عرفانی در سیره ی عارف مشهور نیمه ی دوم قرن چهارم و اوایل قرن پنجم شیخ ابواسحاق کازرونی معروف به شیخ مرشد است. این کتاب در اصل اقتباس از کتابی در سیره ی شیخ مرشد به زبان عربی، تألیف خطیب امام ابوبکر، سومین جانشین شیخ است. ازآن جایی که کتاب فردوس المرشدیه، تنها منبع در شرح احوال شیخ مرشد و شناخت طریقت عرفانی اوست؛ در این پژوهش به بررسی عرفانی این کتاب و تحلیل مقامات، احوال، استحسانات، اصطلاحات عرفانی، تفسیر آیات و اخلاق عرفانی صوفیه از دیدگاه شیخ مرشد پرداخته شده است. براساس نتایج به دست آمده کتاب فردوس المرشدیه از لحاظ سبک، ساختار و محتوا همانند کتاب اسرار التوحید نثری بینابین نزدیک به مرسل دارد. همچنین بررسی ها نشان داده است که عرفان شیخ مرشد عرفان عملی با شیوه ی کشف و شهودی بوده و طریقت او مبتنی بر زهد و عرفـان و ورع اسـت؛ بنابر یافته های این پژوهش شیخ ابواسـحاق را می توان جز عارفان اهل مقام محسوب کرد.
سیما سلطانی مهدی نیکمنش
انواع ادبی دانشی است که آثار گوناگون ادبی را از نظر شکل ظاهری و مختصات درونی و محتوایی آنها تقسیمبندی میکند. این دستهبندی امکان واکاوی و تحقیق در ساختار ویژگیهای هر نوع را به مخاطب میدهد. هر نوع ادبی میتواند به جهـات اقلیـمی، سیاسی، فرهنگی و ... با انواع دیگـر ترکیب شود و نوع جدیدی را بهوجود آورد. تذکـرههای عرفانی یکی از گونههـای ادب عرفـانی هستند که به شـرح زندگی عارفـان میپردازند. در این تذکرهها دو نوع ادبی زندگینامهنویسی و ادب عرفانی بههم پیوند خورده و نوع جدیدی را بهوجود آورده است. در این پژوهش سعی شده است برای تبیین ساختار گون? تذکرههای عرفانی و دستهبندی افراد این گونه، از منظر انواع ادبی به بررسی این آثار پرداخته شود. براساس بررسیهای انجام شده، تذکرههای عرفانی از نظر شکل و قالب به دو گون? منظوم و منثور تقسیم می شوند. اما از منظر دیگر می توان این تذکره ها را به دو گون? گروهی و فردی دسته بندی کرد. این دو گونه، خود از جنب? محتوایی شامل زیرمجموعه هایی هستند که عبارت اند از: تذکره های عمومی، اقلیمی، موضوعی(خاندانی، سلسلهای، زنان)، عصری، پرسش و پاسخ، خودنوشت، دیگرنوشت و... . در میان این گونهها، تذکرههای موضوعی (سلسلهای، خاندانی، زنان و زنجیر? طریقت مشایخ) از بیشترین بسامد برخوردار هستند. بیشترین تذکرههای عرفانی در طول تاریخ تذکرهنویسی، در قرن سیزدهم نوشته شدهاند و در قرنهای بعد از نگارش این آثار کاسته شده است. در دور? معاصر بسیاری از نویسندگان به زندگینامههای فردی روی آوردهاند.
مریم سرلک مهین پناهی
چکیده ادبیات دفاع مقدس، گونه های ادبی مختلف و متنوعی را در خود جای داده است. یکی از این گونه های ادبی، خاطره نگاشته است که برخی از این خاطره نگاشته ها، دارای وجوه ادبی هستند که آنها را از دیگر انواع آن، متمایز می کند. حرمان هور که مجموعه خاطره نگاشته ها و یادداشت های شهید احمدرضا احدی می باشد از جمله خاطره نگاشته هایی است که به جهت سرشار بودن از وجوه ادبی، آن را قابل توجه کرده است. ادبیت این اثر از دو جهت است: کاربرد آرایه های بیانی و بدیعی و شگردهای علم معانی و وجود مضامینی که برانگیزند? احساس و تأثیرگذار بر مخاطب است. این پژوهش به کتاب حرمان هور از سه منظر علم بیان، بدیع و معانی می پردازد تا یک جنبه از وجوه ادبی آن نمایان شود. پژوهش در چهار فصل: چهارچوب نظری و کلیات، علم بیان، علم بدیع و علم معانی تنظیم و از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتیجه آنکه، شهید احدی با روح لطیف و نگاه نافذ خود، بدون آنکه قصد آفرینش اثر ادبی را داشته باشد، تصاویر شاعرانه آفریده و برای آفرینش این تصاویر، از آرایه های بیانی و بدیعی یاری گرفته است . تصاویر شاعران? او، ریشه در بن مایه های ایمانی و معرفتی دارد و برای تأثیرگذاری بیشتر کلام، شگردهای علم معانی (معانی ثانوی جملات و ایجاز) را به کار برده است. واژگان کلیدی: خاطره نگاشته، حرمان هور، احمدرضا احدی، علم بیان، بدیع و معانی.
مهناز نظری مهین پناهی
از عناصر کلیدی و مهم در داستان و داستان نویسی، پرداختن به شخصیت و شخصیت پردازی است. مهارتی که نویسنده برای آفریدن شخصیت ها به کار می برد، در کنار طرح منسجم، به خلق شخصیت هایی ماندگار می انجامد. پژوهش حاضر به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در مجموعه داستان کوتاه " سه دختر گل فروش " و رمان " جنگی بود جنگی نبود" از مجید قیصری پرداخته، تا چگونگی پردازش شخصیت در این دو اثر نمایان شود . در این پژوهش ابتدا به بررسی ارتباط شخصیت های داستان ها با عناصر داستان پرداخته شده و بعد از آن شخصیت ها از لحاظ اصلی و فرعی، ایستایی و پویایی و انواع آنها تقسیم بندی شده اند، سپس با توجه به دو شیو? شخصیت پردازی مستقیم و غیرمستقیم، تمام شخصیت ها با توصیف، کنش، گفتار، نام و افکارشان معرفی شده اند و شواهدی برای وضوح نوع شخصیت ها ارائه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد در مجموعه داستان کوتاه " سه دختر گل فروش " به دلیل کوتاه بودن داستان ها مجال کمتری برای پرداختن به شخصیت ها وجود دارد، اما در رمان " جنگی بود جنگی نبود " شخصیت ها نسبت به داستان کوتاه از اهمیت بیشتری برخوردار است. در هر دو اثر، نویسنده به هر شخصیت، در حدی که لازم بوده پرداخته است. به دلیل فضای جبهه و جنگ، غالب شخصیت ها مرد هستند و به دلیل وجود شور و هیجان زیاد در وجود جوانان این مرز و بوم، عمومأ شخصیت ها جوان هستند. بیشتر شخصیت ها نوعی هستند و نویسنده تلاش کرده در بیشتر موارد، به صورت غیر مستقیم به شخصیت ها بپردازد. شخصیت پردازی ها بیشتر تحت تأثیر سبک واقع گرایی قرار دارند. در کنار نقاط قوت بسیار در این اثر، نقاط ضعفی هم در داستان های کوتاه دیده می شود که مهم ترین آن ها مبهم نویسی است که به نوعی به طرح داستان لطمه زده است.
سپیده یگانه مهین پناهی
شعر دفاع مقدس، از جمله جریان های شعر معاصر محسوب می شود که حول محور جنگ عراق علیه ایران شکل گرفته است. به واقع، جنگ به منزله ی فرامتنی تاریخی و زمانمند با زمینه های بروز، سیر تاریخی و پیامدهای مشخص، می تواند عاملی برای ایجاد جریانی ادبی باشد. تاریخ ادبی دفاع مقدس (1359 ـ 1369هـ .ش) در پی پاسخ گویی به این پرسش است که فرامتن تاریخی جنگ عراق علیه ایران، چه تأثیراتی در نحوه شکل گیری شعر دفاع مقدس در دهه ی مذکور دارد. به عبارت دیگر، این پژوهش در پی برقراری پیوند مطالعاتی میان دو مقوله متن ادبی و فرامتن تاریخی است و پشتوانه ی نظری آن را، ساختگرایی تکوینی و اعمال دو فرآیند ادراک و توصیف بر مبنای آرای لوسین گلدمن تشکیل می دهد. در اعمال فرآیند ادراک آثار، بررسی ژانرها و زیرژانرهای ادبی مبنا قرار گرفت که برآمده از آرای تینیانف، باختین و تودورف است. بر این اساس آثار 28 تن از شاعران قله و دامنه (صاحب سبک و دنباله رو موفق) که در دهه ی مذکور سروده شده است ذیل ژانر غنایی و هشت زیرژانر طبقه بندی شد که به ترتیب بسامد عبارتند از زیرژانرهای «سوگ¬سرایی (رثا)»، «تکریمی (ستایشی)»، «توصیفی»، «انتقادی»، «انگیزشی»، «عاشقانه»، «عرفانی» و «توصیفی ـ تکریمی». با اعمال فرآیند توصیف آثار بر مبنای فرامتن های تاریخی جنگ، آشکار شد که شعر دفاع مقدس از سال 1359 تا پایان 1369، تحت ارتباط تناظری با فرامتن تاریخی ـ اجتماعی و تاریخی ـ نظامی جنگ شکل گرفته است و عناصر متنی در سه سطح موسیقایی، بلاغی و انگاره ای جلوه گاه این تأثیرپذیری اند. تعادل در میزان تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم از فرامتن های تاریخی، سبب بروز تساوی تقریبی میان آثار فرامتن محور و بافت محور شده است. این مقوله نشانگر دو رویکرد پدیده محور و پیامدمحور شعر دفاع مقدس به مقوله تاریخی جنگ است.
سپیده جواهری مهدی نیک منش
سبک¬شناسی علم مطالعه¬ی مشخصه¬های متنی، فردی و دوره¬ای است و سبک¬شناسی ساختارگرا به مطالعه¬ی این ویژگی¬ها در نظام متن می¬پردازد. در این رویکرد، بنای مطالعه بر تعیین روابط و مناسبات متنی در تعامل با یکدیگر و در یک ساختار کل است. بر این اساس، ویژگی¬های سبکی متن در این نظام، برهم¬کنش دارند و با ارتباط¬های چندگانه در یک شبکه¬ی تعاملی، کلیت اثر را می¬سازند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی ویژگی¬های سبک ساختاری مصیبت¬نامه، به عنوان آخرین مثنوی از سه¬گانه¬های روایی عطار و کامل¬ترین آن¬هاست. بدین ترتیب تعیین ویژگی¬های سبکی این مثنوی، بیش از هرچیز می¬تواند نشان دهنده¬ی مشخصه¬های سبک فردی این شاعر باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده¬ی روابط متقابل عناصر چهارگانه¬ی روایت، موسیقی، بلاغت و دستور است که با یکدیگر شبکه¬ای تعاملی تشکیل داده¬اند و جز در اتصال معنایی برخی از حکایات فرعی، متنی منسجم را به وجود آورده¬اند.
زهرا نجارپور مهین پناهی
در این پایان نامه، وجوه ادبی وصیت نامه های شهدا در سه سطح واژگان، معانی ثانویه جملات خبری و بلاغت بررسی شدخ است. در بخش واژگان، کاربرد واژه های «رهبر، شهادت، جنگ، جبهه، دشمن» تحلیل شده است. معانی ثانویه جملات خبری، تحت عناوین «تشویق، اظهار تأثر، ملامت، اظهار بشارت، امید دادن، هشدار، مفاخره، تحقیر، بیان ارزو» بررسی شده و در سطح بلاغت، به بررسی کاربرد تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه پرداخته شده است. وجوه عرفانی وصیت نامه ها، در هجده بخش تفکیک و تحلیل شده که عبارتند از: «اخلاص، پیروی از پیر، توبه، توکل، جهاد اکبر، خودشناسی، دنیاگریزی، رضا، سیر الی الله، شکر، صبر، عشق، فقر، فناء فی الله، قرب، لقاء الله، مرگ اشنایی، معرفت حق». گزینش های واژگانی در اغلب موارد، آگاهانه و موثر در انتقال پیام است.در معانی ثانویه ی جملات خبری بیشتر اظهارات مثبت امیدوار کننده و تشویق کننده دیده شد.از میان صنایع ادبی نیز صنعت بیانی استعاره بیشتر به کار رفته است که البته این کاربرد در اغلب موارد با زبان وشکلی ساده دیده میشود. وجه عرفانی غالب در وصایا، مفهوم عرفانی مرگ اشنایی است و به طور کلی، وجوه عرفانی وصیت نامه های مورد نظر بسیار برجسته تر از جنبه های ادبی انهااست.
معصومه معارف وند مهین پناهی
چکیده نماد از منظر علوم بلاغی، کلمه، عبارت یا جمله ای است که علاوه بر معنای ظاهری، طیف معنایی گسترده ای را به خواننده القا کند. نمادپردازی، بهترین شیوه برای بیان اندیشه های غامض عرفانی و انعکاس غیرمستقیم افکار و عقاید یک شاعر است. بررسی نمادهای اشعار عرفانی، هم گره گشای ابهام حاکم بر آن هاست و هم راهی برای ورود به عالم اندیشه و هنرِ شاعر. در این پژوهش، نمادهای موجود در شعر "شاه نعمت الله ولی"، عارف و صوفی مشهور قرن هشتم و نهم هجری، از سه دیدگاه عناصر شکل دهنده، میزان تأثیر و میزان ابداع بررسی شده است. از دیدگاه عناصر شکل دهنده، نمادها به دو گروه طبیعی(شامل پدیده های طبیعی، اسامی حیوانات و اعضای بدن) و انسانی (شامل عناصر جاندار و بیجان مشتق از حیات بشری) تفکیک شده که از آن میان، پدیده های طبیعی بیشترین موارد استعمال را دارند. نمادها از دیدگاه میزان تأثیر، به دو دسته ی "خُرد" و "کلان" تقسیم شده اند. اکثر خرده نمادهای موجود در اشعار او، تحت تأثیر سه کلان نماد نقطه، خط و دایره شکل می گیرند. از نظر میزان ابداع و درصد تشعشعات معنایی، نمادها به دو گروه ملتهب و خاموش، تقسیم شده اند. غالب نمادهای موجود در اشعار او، خاموش و برگرفته از تصاویر متداول در ادب عرفانی و صوفیانه است. از این منظر تنها چند نماد بدیع و تازه در کل دیوان، وجود دارد که بیشتر، متأثر از شرایط اقلیمی و محیط زندگی شاعر است. نتایج نشان می دهد که "شاه نعمت الله ولی" در عرصه ی شعر، بیشتر شاعری نمادشکن است تا نمادپرداز. در اکثر اشعارش، نمادها قربانی تحلیل ها و اشارات مستقیم معنایی می شوند. توجه بیش از حد به بُعد معنا، وجه بلاغی و تصویری نمادهای او را به شدت ضعیف کرده است.
ام کلثوم فرد چنچه مهدی نیک منش
مهم ترین وجه تمایز ادبیات ایران از سایر ملل جهان، حضور تصوف اسلامی در ادبیات فارسی است. بازشناسی آثار صوفیه و دسته بندی آن ها نه تنها راه پژوهش های عرفانی را هموار می کند، بلکه به شناخت عمیق تر فرهنگ و تحولات اجتماعی و ادبی می انجامد و سلیقه های فکری و مذهبی مردم را در طی سالها نشان میدهد. مبنای پژوهش حاضر بر معرفی آثار صوفیان است .(مقصود از آثار صوفیانه ، همه ی آثار مکتوبی است که هواداران و یا مخالفان تصوف برای نشان دادن مبادی فکری تصوف و آداب و رسوم آنان و دیدگاه های فقهی، کلامی و حکمی این نحله ی فکری نگاشته اند).محدوده ی پژوهش حاضر از آغاز قرن ششم تا پایان قرن هفتم است. در معرفی آثار نام اثر، نام مؤلف، زمان تألیف، موضوع آن، زبان ، شکل اثر (نثر یا نظم) به همراه مشخصات کتاب شناسی و توصیف محتوایی، ذکر و در پایان، نمایه ی نام مولفان ارائه شده است.
زهرا نصیری مهین پناهی
چکیده ندارد.
اعظم ذبیحی هدک محبوبه مباشری
چکیده ندارد.
مهین آباده ذوالفقار علامی مهماندوستی
موضوع پایان نامه حاضر نقد تصوف در مثنوی معنوی، مثنوی جام جم و دیوان حافظ است .این پژوهش به این سوال پاسخ می دهد که وضع تصوف در قرن هفتم و هشتم چگونه بوده است. همچنین درصدد یافتن پاسخ این سوال است که تصوف در مثنوی معنوی، مثنوی جام جم و دیوان حافظ چگونه نقد شده است. برای این کار در ابتدا تمام اشعاری که کنایه، تعریض و نقدی به تصوف داشتند، استخراج، دسته بندی، تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری شد. فصل نخست به تعریف تصوف، منشأ، پیشینه و دوره های مختلف آن اختصاص دارد. در این فصل اوضاع سیاسی و اجتماعی دوره خلق این سه اثر بررسی شده و سپس وضعیت تصوف و آفت های آن، مورد بحث قرار گرفته است. در فصل دوم نقد تصوف در مثنوی معنوی شرح داده شده است. ابتدا به طور خلاصه، تعدادی از حکایاتی که دیدگاه مثبت مولوی را به تصوف نشان می دهد آورده شده، سپس عناوینی چون شکم بارگی، دزدی و طمع، مرشدان دروغین و مانند آن مورد بحث قرار گرفته است. فصل سوم درباره نقد تصوف در مثنوی جام جم است. اوحدی علاوه بر اینکه مراتب مختلف سیر و سلوک را وصف کرده، به نقد تصوف و صوفی نمایان پرداخته است. نقدهای تند و صریح او تحت عناوین شکم بارگی، مریدان ابله، حب دنیا و غیره طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده است. فصل چهارم به نقد تصوف در دیوان حافظ اختصاص یافته. در این فصل ابیاتی که به خانقاه، خرقه، صوفی و مانند آن تعریض دارد، با تجزیه و تحلیل ذکر شده است. از این پژوهش این نتیجه حاصل می شود که، هر سه شاعر با اینکه عرفان اصیل و تصوف حقیقی را می ستایند، در عین حال به شدت با انحراف و ابتذال تصوف مخالفند. انتقادهای مولوی بسیار عمیق بوده و به انحراف های فکری نیز اشاره می کند ولی اوحدی فقط به انحراف های سطحی تصوف می پردازد. به علت شیوع ریا و سالوس در عصر حافظ، وی تمام مظاهر تصوف را رد می کند و از قلندریه -که یک اعتراض به تصوف عصر بود- جانبداری می کند.
انسیه بهبودی مهین پناهی
هشت سال دفاع مقدس، بزرگترین پدیده تاریخی کشور ما در سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می شود که تمامی شوون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه را تحت تأثیر قرار داده و به دنبال آن با نگاهی نو، تأثیری ژرف و بنیادین بر ادبیات به جا گذاشته است. در این دوره ادبیات داستانی و بویژه رمان از لحاظ کیفیت و مضمون متحول گشته، شخصیت های آن هویتی تازه می یابند؛ شخصیت زن که در گذشته همـــواره مبهم و تیره و عنصری جسمی و جنسی محسوب می شده است، در این برهه ارزشی انسانی یافته و از دریچه ای نو به او نگریسته می شود. موضوع این پایان نامه بررسی جایگاه و نقش شخصیت زنان در شش رمان با محوریت دفاع مقدس «نخل های بی سر، زمین سوخته، باغ بلور، گنجشک ها بهشت را می فهمند، جنگی که بود، و گلاب خانم» است و در آن سعی شده که شخصیت های تحول یافته و نقش های جدیدی که زنان در داستان ها ایفا کرده اند، تحلیل و تبیین گردد. پیشینه این پژوهش به مقالاتی پراکنده و اجمالـی درباره زن و دفاع مقدس برمی گردد، اما تاکنون تحقیقی مدوّن و دانشگاهی در این زمینه صورت نگرفته ا. اهمیت این جستار در بررسی موشکافانه جایگاه زن در رمان دفاع مقدس است که می تواند در تبیین الگوهایی مناسب برای زنان امروز موثر باشد. این پایان نامه در چهار فصل: چهارچوب پژوهش، تعاریف و کلیات، نگاهی به پیشینه زن در تاریخ و فرهنگ ایران، و تحلیل رمان تنظیم شده است. در فصل اخیر، افزون بر بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در این شش رمان، نقد و تحلیل نقش و کنش زنان به تفصیل بیان شده است. خارج شدن زنان از قالب نقش های روزمره خود، رهایی از دغدغه های معمول و یافتن نگاهی عرفانی و معنوی به زندگی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی زنان در این رمان ها به شمار می رود.