نام پژوهشگر: سیده لیلا موسوی نسب
سیده لیلا موسوی نسب محمد سعید ذکایی
پژوهشگر با بررسی 300 پرسشنامه اینترنتی که در طول تنها ده روز با تمرکز بر گراف های اصلی ارتباطی در فیس بوک مثل گردانندگان صفحات در فیس بوک یا افرادی که دارای تعداد دوستان زیاد در لیست دوستانشان هستند و با تکیه بر خاصیت قارچ گونه ی شبکه ی اجتماعی مجازی فیس بوک در انتشار مطالب و نیز با تکیه بر 20 مصاحبه در بخش کیفی که پس از انجام 6 مصاحبه به عنوان نمونه ( pre test) و در مدت زمان هفت روز از تعدادی از کاربران فیس بوک گرفته شد در می یابیم اکثریت کاربران مورد مطالعه در این تحقیق جوان، تحصیل کرده و از طبقه متوسط هستند. حدود 90 درصد از آنها با نام خود و حدود 86 درصد از آن ها از عکس واقعی خود جهت فعالیت در شبکه استفاده می کنند. در این بررسی رابطه بین دو متغیر میزان استفاده از فیس بوک و مشارکت در فضای فیس بوک تایید می شود، اما رابطه بین دو متغیر میزان استفاده از فیس بوک و مشارکت اجتماعی تایید نمی گردد. هم چنین رابطه بین دو متغیر میزان استفاده از فیس بوک و نگرش به مشارکت اجتماعی نیز تایید نمی شود. در بررسی های این بخش پیرامون مفهوم اعتماد اجتماعی رابطه بین دو متغیر میزان استفاده از فیس بوک و اعتماد اجتماعی تایید نمی شود و هم چنین رابطه بین دو متغیر میزان استفاده از فیس بوک و اعتماد به فضای فیس بوک نیز تایید نمی شود. می توان با تکیه به نظریه گیدنز و یافته های بخش کمی و کیفی تحلیل کرد که جامعه ایران به عنوان یک جامعه در حال گذار با تغییر بستر به لحاظ حرکت از جامعه سنتی به سمت مدرن روبرو است. اما از دید محقق این بستر در حال حاضر نه مدرن است و نه سنتی به عبارتی این بستر «شبه سنتی» نام دارد. در این بستر شبه سنتی که موید در حال گذار بودن جامعه ایران است زمینه های شکل گیری و مخاطرات اجتماعی تغییر کرده است اما این تغییر منجر به شکل گیری گونه اعتماد و در نتیجه مشارکت خاص خود در جامعه ایران نشده است. با توجه به این که از میان فرضیه های مطرح شده در بخش کمی تنها فرضیه میزان استفاده از فیس بوک و مشارکت در فضای فیس بوک تایید شده است می توان استدلال کرد که کاربران همان مناسبات فضای واقعی را در فیس بوک به عنوان نسل سوم وب با تاکید بر ویژگی ظرف خالی که جامعه خود را در آن تخلیه می کند، باز تولید می کنند. بدین معنا که مولفه های سرمایه اجتماعی از قبیل اعتماد و مشارکت اجتماعی هم چنان که در فضای واقعی با سطح پایین روبرو است در فضای فیس بوک نیز به همین صورت است. تنها با افزایش فعالیت در فضای فیس بوک مشارکت در همان فضا افزایش می یابد. با تکیه بر داده های بخش کیفی می توان استدلال کرد که مشارکت افزایش یافته در فضای فیس بوک حاصل فعالیت کاربران در گروه های خانوادگی، شغلی و طنز و سرگرمی است که در راستای حفظ حریم خصوصی و بهره مندی از حضور در جمع به منظور امور تفریحی و یا شغلی است و این نمی تواند در افزایش سرمایه اجتماعی در فضای واقعی و فضای فیس بوک تاثیر داشته باشد.