نام پژوهشگر: مریم برازجانی
مریم برازجانی حسین دهشیار
آسیای مرکزی عرصه بازی بزرگ در قرن 19 برای توفق و برتری میان امپراتوری بریتانیا و روسیه تزاری، با ذخایر غنی نفت و گازش به عنوان اولین صحنه رقابت استراتژیک عصر چند قطبی در میان ایالات متحده، چین و روسیه پدیدار می شود. چین با یک خیزش جهانی و ایالات متحده به عنوان محور اصلی نظام بین الملل در رقابت برای منافع و نفوذ در آسیای مرکزی به سر می برند، منطقه ای که اهمیّت استراتژیک جهانی خود را پس از کسب استقلال از اتحاد جماهیر شوروی در 1991 دوباره به دست آورده است. ایالات متحده که به دنبال جنگ در افغانستان و مبارزه با تروریسم، پایش به آسیای مرکزی کشیده شده، در پی تسلط بر منابع انرژی و بازارهای منطقه، تضمین تداوم حضور از طریق تقویت همکاری های نظامی با کشورهای منطقه می باشد. آمریکا برای تحقق اهداف خود از حربه قوت اقتصادی و پولی، کمک به گروه های سیاسی غرب گرا و ناتو بهره می-گیرد. آمریکا همچنین در اندیشه کنترل چین به عنوان رقیب در منطقه است. ایالات متحده با یک رقابت جدید از ناحیه سازمان همکاری شانگهای شکل گرفته توسط پکن در 2001 برای مبارزه با نفوذ روبه رشد ایالات متحده مواجه است. فقدان پایگاهی برای ایالات متحده یا ترک نمودن آن ها، نشان دهنده ضربه زدن به نفوذ ایالات متحده در منطقه است. از طرف دیگر، چین یک بازی بلند مدّت را ترتیب داده است. چین با ورود به عرصه های اقتصادی آسیای مرکزی، زمینه فعالیت های سیاسی گسترده تری را برای خود فراهم ساخته است. -چین، به حضور روزافزون ایالات متحده در مجاورت مرزهایش بدگمان است و تلاش می کند تا با تقویت روابط خود با کشورهای منطقه در تمامی عرصه های اقتصادی، سیاسی و نظامی، مانعی را بر سر راه ایالات متحده ایجاد کرده، نفوذ آن را به چالش بکشد.