نام پژوهشگر: شیرین صالحی
شیرین صالحی
شکی نیست که رسیدن به پیامدهای مثبت ازدواج خصوصاً کسب سکینه و آرامش، منوط به قرار گرفتن همه عوامل در جایگاه اصلی خود و انجام وظایفی خاص از سوی زن و شوهر، می باشد. از این رو می بینیم در میان تعالیم اسلامی کارکردهایی در جهت تحکیم روابط خانواده و ایجاد سازش و صمیمیت میان همسران و در نهایت نیل به آرامش و احساس رضایت، بیان شده است. در این تحقیق سعی بر آن است که به عواملی که از منظر قرآن و سنت، در راستای ایجاد سازگاری و تفاهم میان همسران و در نتیجه رسیدن به محاسن و پیامدهای مثبت ازدواج، یاری رسان زوجین خواهد بود، بپردازیم. در بررسی عوامل و راهکار های سازگاری همسران پیش از هر چیز ابتدا لازم است تأثیر عقاید زوجین در ایجاد سازش و تفاهم را بررسی نماییم. عوامل اخلاقی موثر در ایجاد و حفظ سازگاری میان زوجین پرداختیم و از میان عوامل اخلاقی موثر در این موضوع به پنج عامل: حیا؛ خلق نیکو؛ حسن ظن؛ قناعت و رفق و مدارا میباشد.خوش رویی، خوش زبانی، اظهار مهر و قهر، تشکر و سپاسگزاری، احترام به همسر، هدیه دادن وانتخاب مهریه، عوامل رفتاری هستند که در زندگی زوجین تأثیر فراوانی دارند.در آخر، به تأثیر عواملی همچون زیبایی، نظافت و زینت، روابط جنسی سالم در ایجاد و حفظ سازگاری میان همسران از منظر ائمه علیهم السلام می پردازیم.
شیرین صالحی مهناز علی اکبری دهکردی
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه رابطه باورهای غیرمنطقی و نحوه استفاده از مکانیسم های دفاعی و ویژگی های شخصیتی در بیماران قلبی و افراد عادی صورت گرفت. مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه مقایسه ای است که جامعه آماری آن رابیماران قلبی-عروقی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی تبریز در بهار سال 1391 تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 478 نفر زن و مرد بود که 238 نفراز این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس از میان کلیه ی بیماران عروق کرونری و 240 نفر دیگر افراد غیر بیمار بودند که از پرسنل بیمارستان و همراهان انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه شخصیتی neo-ffi-60، باور های غیر منطقی جونز(ibt) و پرسشنامه ی سبک های دفاعی dsq)) بود و جهت تحلیل داده هااز ضریب همبستگی پیرسون و z فیشر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و آزمون z فیشر نشان داد که از نظر آماری تفاوت معنی داری در شدت همبستگی بین سبک های دفاعی رشدنایافته و رشد یافته با باورهای غیرمنطقی برای افراد بیمار و عادی وجود داشت و طبق نتایج ضرایب همبستگی، رابطه ی باورهای غیر منطقی با سبک های دفاعی رشد نایافته در گروه بیمار بیشتر از گروه سالم بود و رابطه ی باورهای غیر منطقی با سبک های دفاعی رشد یافته در گروه سالم بیشتر از گروه بیمار بود. اما بین دو گروه از لحاظ تفاوت رابطه ی باور های غیر منطقی با سبک دفاعی نوروتیک، تفاوت معنا داری وجود نداشت. همچنین بین دو گروه مورد پژوهش از نظر آماری تفاوت معنی داری در شدت همبستگی بین ویژگی های شخصیتی روان آزردگی، برونگرایی، موافق بودن و باوجدان بودن با باورهای غیر منطقی برای افراد بیمار و عادی وجود داشت و طبق نتایج ضرایب همبستگی، رابطه ی باورهای غیر منطقی با ویژگی شخصیتی روان آزرده گرایی در گروه بیمار بیشتر از گروه سالم بود و رابطه ی باورهای غیر منطقی با ویژگی شخصیتی برونگرایی، موافق بودن و با وجدان بودن در افراد سالم بیشتر از افراد بیمار بود، اما بین دو گروه بیمار و سالم از لحاظ تفاوت رابطه ی باور های غیر منطقی با ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه، تفاوت معنا داری مشاهده نشد.
شیرین صالحی امیر اخلاصی
مفهوم برندمحوری به عنوان یک روش ممکن برای هدایت فرآیند برندسازی مطرح شده است. دلیل اصلی ارائه مفهوم برندمحوری، سنجش این مسئله است که برای ساخت برندهای قوی پایدار، سازمان باید چگونه فعالیت های درون سازمانی خود را هدایت و کنترل نماید. در پژوهش حاضر، هدف شناخت ابعاد برندمحوری در سازمان های خدماتی و بررسی تاثیر آن در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان و توسعه برند خدماتی قوی است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان و مدیران واحدهای بازاریابی و بازرگانی شرکت های هواپیمائی بود و داد ه های پژوهش با استفاده از پرسشنامه با مشارکت 150 نفر از مدیران و کارشناسان این واحدها در شرکت های هواپیمائی گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد شاخص های برندمحوری در سازمان های خدماتی شامل نمادسازی برند، هویت برند، ترویج درون سازمانی برند و بکارگیری ارتباطات یکپارچه بازاریابی منجر به توسعه برند خدماتی قوی و تمایز از رقبا در بازار می شود. همچنین نگرش مدیران ارشد سازمان های خدماتی به برندسازی به عنوان سرمایه بر مشارکت آنها در فرآیند برندسازی تاثیرگذار بوده و زمینه ساز پیشبرد برندمحوری در سازمان است. طبق نتایج بدست آمده از این پژوهش مزیت رقابتی و تمایز از رقبا در نتیجه توسعه برند خدماتی قوی حاصل می شود.