نام پژوهشگر: سمیرا طاهری

بررسی تنوع ژنتیکی مقاومت به alternaria (آلترناریا) گوجه فرنگی در کلکسیون بانک ژن گیاهی ملی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده کشاورزی 1390
  سمیرا طاهری   جواد مظفری

لکه موجی گوجه فرنگی با عامل آلترناریا مخرب ترین بیماری قارچی گیاه گوجه فرنگی است. تجزیه توالی نواحی ژنی مشابه مناطقits ، mtssu، lsu، tubulin-? و اندو-پلی گالاکتروناز نتوانسته بین آلترناریا هایی با کنیدیوم کوچک تفکیک قائل شود. لذا در طی این تحقیق با تکثیر منطقهigs با استفاده از pcr-rflp به مطالعه تنوع ژنتیکی ناحیه igs درگونه های آلترناریا عوامل بیماری شانکر ساقه و لکه موجی برگ گوجه فرنگی در ایران پرداخته شد. پنج گونه تحت بررسی در این تحقیق شامل a. arborescens، a. dumosa، a. alternata، a. tenuissima و a. infectoria بودند که از برگ ها وساقه های آلوده مناطق گوجه فرنگی کاری استان های اصفهان، همدان، لرستان، خراسان رضوی، خوزستان، فارس، تهران، مرکزی و گلستان خالص سازی و شناسائی شده بودند. طول قطعات حاصل از تکثیر منطقه igs گونه های فوق دارای اندازه های متفاوت بین 2000-3000 جفت باز بودند. بیشترین گونه جدا شده از نمونه ها در بین جدایه ها a. arborescense بود لذا تنوع درون گونه ای آن مورد بررسی قرار گرفت. در بین باندهای تشکیل شده هیچ چندشکلی دیده نشد و اندازه باندهای به دست آمده، بین 2000-3000 جفت باز بود ولی در نمونه های مربوط به جدایه های سایر گونه ها اندازه باندهای به دست آمده، بین 2000-3500 جفت باز مشاهده شد. در مجموع بیشترین شباهت بین دو جدایه a. alternataوa. arborescense با ضریب تشابه 87/0 و کمترین تشابه بین دو جدایه infectoria .a و a. tenuissimaبا ضریب تشابه72/0بود. ارزیابی مقاومت در مرحله گیاهچه به بیماری لکه موجی در شرایط گلخانه ای بر روی 32 نمونه ژنتیکی از کلکسیون گوجه فرنگی بانک ژن گیاهی ملی ایران انجام شد. میزان حساسیت وسطح تحمل موجود ثبت شد که از این میان نمونه های ژنتیکی 3/2، 3/6، 2/33، 3/24 به عنوان مقاوم ترین شناسایی شدند.

ایجاد تحمل به سرما در انگور (vitis vinifera) رقم بیدانه سفید توسط سالیسیلیک اسید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  سمیرا طاهری   احمد ارشادی

این پژوهش به منظور بررسی تاثیر اسید سالیسیلیک بر افزایش تحمل به سرما انگور رقم بیدانه سفید انجام شده است. مرحله اول این آزمایش در مزرعه و در قالب یک طرح کاملا ًتصادفی در چهار تکرار انجام شد. اسید سالیسیلیک در چهار غلظت صفر (شاهد)، 5/0، 1 و 2 میلی مولار تهیه شده و محلول پاشی بوته ها در مرحله تمام گل و در دو نوبت صبح و عصر انجام شد. صبح روز بعد، از هر بوته پنج برگ از گره ششم شاخه های تیمار شده جدا و میزان قندهای محلول، پرولین، کلروفیل و پروتئین محلول برگ و محتوای آب نسبی نمونه ساقه و برگ اندازه گیری شد. نمونه هایی از برگ و ساقه بوته های تیمار شده به مدت سه ساعت تحت تنش سرمایی صفر، 2- ، 4- و 8- درجه سانتی گراد قرار گرفت و نمونه های خوشه گل نیز به مدت سه ساعت در معرض دماهای صفر، 2- و 4- درجه سانتی گراد قرار گرفتند. مرحله دوم آزمایش روی گیاهان گلدانی و به صورت یک آزمایش فاکتوریل درقالب طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار انجام گرفت. اسید سالیسیلیک در چهار غلظت صفر (شاهد)، 1/0، 25/0 و 5/0 میلی مولار تهیه شد و محلول پاشی قلمه ها در دو نوبت صبح و عصر انجام شد. صبح روز بعد قلمه ها به مدت سه ساعت تحت تنش سرمایی صفر، 2- و 4- درجه سانتی گراد قرار گرفتند و سپس محتوای آب نسبی، قندهای محلول، پرولین، کلروفیل و پروتئین محلول برگ آنها اندازه گیری شد. مرحله سوم آزمایش روی گیاهان گلدانی و در قالب طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار انجام گرفت. اسید سالیسیلیک در چهار غلظت صفر (شاهد)، 1/0، 25/0 و 5/0 میلی مولار تهیه شد و محلول پاشی قلمه ها در دو نوبت صبح و عصر انجام شد. صبح روز بعد از هر گیاه یک برگ انتخاب شد و میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز اندازه گیری شد. در گیاهان مزرعه ای کاربرد اسید سالیسیلیک در غلظت 5/0 میلی مولار سبب افزایش قندهای محلول شد و در غلظتهای 5/0 و 1 میلی مولار پرولین برگ را افزایش داد. اسید سالیسیلیک با غلظت 2 میلی مولار محتوای آب نسبی ساقه و برگ و پروتئین های محلول برگ را کاهش داد. اسید سالیسیلیک باعث کاهش نشت یونی در نمونه های ساقه، برگ و خوشه گل در مقایسه با تیمار شاهد شد. در آزمایش مزرعه ای کمترین نشت یونی در نمونه های خوشه گل بوته های تیمار شده با 5/0 و 1 میلی مولار اسید سالیسیلیک مشاهده شد در حالیکه در نمونه های ساقه و برگ بین غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج آزمایش های گلدانی نشان داد که کاربرد اسید سالیسیلیک به خصوص در غلظت 1/0 میلی مولار سبب کاهش پراکسیداسیون غشا و کاهش نشت یونی برگ و ساقه شد. محلول پاشی با غلظت 1/0 میلی مولار اسید سالیسیلیک در گیاهان گلدانی در تمام سطوح سرمایی به طور چشمگیری باعث افزایش میزان پرولین و قندهای محلول برگ شد. کاربرد اسید سالیسیلیک به خصوص در غلظت 1/0 میلی مولار بیشترین تاثیر را بر افزایش فعالیت آنزیم های کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز داشت. بر اساس نتایج به دست آمده غلظت 5/0 میلی مولار اسید سالیسیلیک در بوته های انگور و 1/0 میلی مولار در نهال های گلدانی بیشترین تاثیر مثبت را بر افزایش تحمل به سرما داشتند.

نا/الهیات: الهیات دوران گذار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سمیرا طاهری   حسن فتح زاده

چکیده نشانه و الوهیت، مکان و زمان تولد یکسانی دارند، دوران نشانه اساساً دورانی الهیاتی است. دین و تمدن مادر یکدیگرند و در بطن هم زاده شده اند. هر نظامی که مبتنی بر یک مفهوم اساسی باشد، مفهومی که گردش نشانه ها را شکل می دهد، از اساس الهیاتی است. این مفهومِ محوری، در هر اندیشه نامی به خود گرفته: واقعیت، جوهر، هستی، حقیقت، خدا، لوگوس، عقل، غایت و ... . در این نظام(های) لوگوس محور، زنجیره ی دال ها معناداری و ثباتِ خود را از این مدلول استعلایی می گیرند. ژاک دریدا با خوانش واسازانه ی خود در پدیده شناسی هوسرل که اوج لوگوس محوری است نفوذ کرد و تناقض های درونی آن را نشان داد؛ و نشان داد که هیچ مدلولی نمی تواند خارج از زنجیره ی دلالی، زبان را کران مند کند. این ایده ی انقلابی به-فروپاشیِ نظامِ سلسله مراتبیِ تقابل های دلالی و درنتیجه هم رتبه و هم بودشدنِ دال ها می انجامد. هر مدلولی خود یک دال می شود و به دالی دیگر ارجاع می دهد؛ چرخشی بی پایان که در آن هر دال می میرد و هم-زمان می زید. در مقابلِ این ایده ی انقلابی، مدرنیسم چیزی بیش از یک جنبش فانتزی و شبه انقلابی نیست. مدرنیسم چیزی نیست جز وارونگیِ رابطه ی تقابلیِ سوژه-اوبژه(الهی). آن گاه که پسران با تکیه بر خرد بشری اشان، خدا/پدر را به زیر کشیدند، مدرنیسم به شکوفه نشست اما شکوفایی ایده ی مدرنیسم حاصلی جز مرگِ اوبژه (ی الهی)، و در نتیجه ی آن، ناپدید شدن سوژه در پی ندارد: نارسیسمی که سوژه در آینه ی چشمانِ دیگری/خدا بدان دچارشده بود، با مرگ و درهم شکستن آینه، او را به ورطه ی نیهیلیسم کشاند. هم بودشدگیِ دال ها خزانی است که شکوفه ی مدرنیسم در آن پژمرد. در چنین موقعیت سراسیمه ای، نا/الهیات سربرمی آورد: با زدایش تقابل ها و هم بودشدگیِ دال ها، سخن از مرگ گفتن یاوه است؛ هیچ مرگی در کار نیست، و نیز هیچ زنده شدنی. ما همواره در میانه ی یک بازیِ دائمی هستیم. کلمه(لوگوس)، دائماً زدوده و درعینِ حال نگاشته و بازنگاشته می شود. این نا/الهیات مرگِ خدا، نا/نظامِ نوینی است برای آنان که در مرزها می زیند.

سیستماتیک زنبورهای پارازیتویید تخم حشرات در منطقه سیستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  سمیرا طاهری   احسان رخشانی

در این تحقیق سیستماتیک زنبورهای پارازیتویید تخم حشرات در منطقه سیستان مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. نمونه برداری در طی سال های 1390-1389 صورت پذیرفت. کلیه نمونه برداری ها بصورت تصادفی انجام گرفت. طی نمونه برداری، 135 نمونه تخم از روی 37 گونه گیاهی مختلف جمع آوری شد و این نمونه ها بر اساس خصوصیات مورفولوژیک از یکدیگر جداسازی شدند. جهت شناسایی نمونه ها از قسمت های مختلف بدن عکسبرداری و از بال جلو اسلاید تهیه گردید، طی این بررسی در منطقه سیستان 2 جنس از زنبورهای خانواده scelionidae مربوط به زیرخانواده telenominae، 1 جنس از زنبورهای خانواده torymidae از زیرخانواده toryminae، 1 جنس از زنبورهای خانواده encyrtidae از زیرخانواده encyrtinae و 1 جنس از زنبورهای خانواده eupelmidae از زیرخانواده eupelminae برای فون سیستان معرفی شدند. که 3 گونه از خانواده scelionidae و 2 گونه از خانواده torymidae و 1 گونه از خانواده encyrtidae برای اولین بار از فون ایران گزارش می شوند.