نام پژوهشگر: زهرا امینی
زهرا امینی وحید ابوطالبی
فعالیت های شناختی بخشی از فعالیت های مغزی است که در طی کارهایی مانند تشخیص و شناسایی ورودی های حسی، تمرکز و ... بروز می کند. یکی از روش های پرکاربرد در مطالعات مربوط به این فعالیت ها، ثبت پیوسته پتانسیل های الکتریکی مغز (الکتروانسفالوگرافی eeg) است. پتانسیل های وابسته به رخداد (erp)، نوعی از سیگنال eeg است که درشرایط اعمال تحریک به شخص و یا وقوع یک رخداد ظهور می کند. در اکثر مطالعات p300 به عنوان برجسته ترین مولفه شناختی در سیگنالهای مغزی معرفی شده است. با توجه به ارتباط تنگاتنگی که بین بروز این مولفه و فعالیت شناختی مغز وجود دارد، در بسیاری از تحقیقاتی که به نحوی با جنبه شناختی فعالیت مغز سر و کار دارند، مانند سیستم های واسط مغز و رایانه و دروغ سنجی، از این مولفه استفاده شده است. در این پایان نامه هدف، توسعه روش های بازشناسی آماری الگو در تشخیص مولفه p300 است. برای این منظور پس از مطالعات اولیه بر روی مبانی فیزیولوژیکی بروز p300، کارهای قبلی در این حوزه مورد مطالعه قرار گرفت تا زمینه برای معرفی سیستم پیشنهادیِ آشکارساز مولفه p300 فراهم گردد. این سیستم از چهار بلوک اصلی پیش پردازش، استخراج ویژگی، انتخاب ویژگی و طبقه بندی کننده تشکیل شده است که برای هر بلوک روش های مختلفی پیشنهاد و کارایی آنها ارزیابی شد تا روش های بهینه انتخاب گردند. در همین راستا در مرحله استخراج ویژگی شش دسته ویژگی شامل قطعه بندی، ضرایب موجک، الگوهای مکانی مشترک، ویژگی های شکلی- زمانی، ویژگی های فرکانسی و دسته ویژگی ترکیبیِ الگوهای مکانی مشترک و قطعه بندی، تعریف شدند که برخی از این ویژگی ها (مانند ویژگی های قطعه بندی، الگوهای مکانی مشترک و ترکیبی) تا کنون یا مستقیماً برای آشکارسازی p300 به کار نرفته بودند یا در موارد بسیار معدودی از آنها استفاده شده بود. سپس با معیارهای مختلفی ویژگی ها به صورت تک تک و گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند و نهایتاً ترکیبی بهینه از مجموع این ویژگیها به طبقه بندی کنند تحلیل تفکیک خطی گام به گام داده شد. به این ترتیب صحت سیستم حاصل 05/97% شد که در قیاس با نتایج مطالعات قبلی در این حوزه، نتیجه برتری است.
زهرا امینی سعدالله هوشمند
به منظور برآورد اثر ژنتیکی و شناخت ماهیت اثرهای ژن های کنترل کننده صفات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه و صفات وابسته به آن در ذرت تجزیه میانگین نسل ها با استفاده از دو تلاقی جداگانه در دو فامیل در یک طرح آشیانه ای (به نحوی که نسل های هر تلاقی همجوار باشند) با طرح پایه بلوک با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در سال 1388 اجرا شد. در تلاقی اول، شش نسل شامل دو لاین k74/1 به عنوان والد اول (1p) و mo17 به عنوان دوم (2p)، نسل هیبرید 1f (k74/1×mo17)، نسل 2f، نسل تلاقی حاصل از تلاقی برگشتی با والد اوّل (1bc) و نسل حاصل از تلاقی برگشتی با والد دوم (2bc) است. به همین ترتیب تلاقی دوم شامل دو لاین k3218 به عنوان والد اول (1p) و k18 به عنوان والد دوم (2p)، نسل هیبرید 1f (k3218× k18)، نسل 2f، نسل حاصل از تلاقی برگشتی با والد اول (1bc) و نسل حاصل از تلاقی برگشتی با والد دوم (2bc) می باشد. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات اندازه گیری شده در تحقیق نشان داده شده که بین نسل های والدی k74/1×mo17 و k3218× k18 و نسل های حاصل از تلاقی آن ها اختلاف وجود دارد. تجزیه همبستگی ها در فامیل k74/1×mo17 نشان داد صفت تعداد برگ گیاه همبستگی ژنتیکی و صفات وزن بلال و وزن دانه بلال همبستگی فنوتیپی بالایی را با عملکرد دانه در بوته دارا می باشند که در مورد صفت وزن دانه بلال در طی تجزیه علیت اثر مستقیم بالا و مثبت آن بر عملکرد دانه در بوته مشخص شد. صفات تعداد برگ گیاه و وزن بلال در تجزیه علیت اثر مستقیم منفی با عملکرد دانه در بوته نشان دادند ولی اثرات غیر مستقیم این صفات بر عملکرد مثبت و بزرگ نشان داده شد. در تجزیه همبستگی در فامیل k3218× k18 ارتفاع گیاه همبستگی ژنتیکی مثبت و معنی دار را با عملکرد دانه در بوته دارا می باشد که در طی تجزیه علیت اثر مستقیم بالا و مثبت آن بر عملکرد دانه در بوته مشخص شد. وزن دانه? بلال، همبستگی ژنتیکی منفی و نسبتا پایینی با عملکرد دانه در بوته داشت اما در تجزیه علیت اثر مستقیم مثبت و اثرات غیر مستقیم منفی از طریق برخی از صفات نشان داده شد. در رگرسیون مرحله ای در فامیل k74/1×mo17متغییر های تعداد برگ گیاه، وزن تک دانه، تعداد دانه در بلال و پهنای دانه 37/94 درصد و در فامیل k3218× k18 متغییرهای تعداد دانه در ردیف، وزن بلال، وزن تک دانه و ارتفاع گیاه 38/94 درصد از تغییرات عملکرد را توجیه نمودند. نتایج تجزیه میانگین نسل ها نشان داد که اثر غالبیت [d] برای صفات محتوی نسبی آب برگ، تنظیم اسمزی دانه? گرده، ارتفاع بلال و طول بلال در فامیل k74/1×mo17 و برای صفات محتوی نسبی آب برگ، تعداد برگ گیاه، انشعابات گل تاجی، تعداد دانه در بلال، عملکرد دانه، تعداد دانه در ردیف، وزن بلال و وزن دانه? بلال در فامیل k3218× k18مقادیر بزرگ و معنی داری را به خود اختصاص داده است در حالیکه اثرهای افزایشی با وجود معنی دار بودن سهم کو چکی از تغییرات را در این صفات در بر می گیرند. از طرف دیگر منفی و معنی دار بودن اثر متقابل افزایشی در افزایشی [aa] در فامیل k74/1×mo17 برای صفات محتوی نسبی آب برگ، ارتفاع بلال و طول بلال و در فامیل k3218× k18برای صفات تعداد دانه در بلال، عملکرد دانه، تعداد دانه در ردیف، وزن بلال و وزن دانه? بلال نیز گویای پراکندگی ژن های کنترل کننده صفات در والدین هستند که باعث کوچک شدن اثرات می گردد. اثرات اپیستازی برای کلیه صفات به جز تعداد برگ بالا بلال، مساحت سطح برگ و تعداد ردیف دانه در فامیل k74/1×mo17 و تعداد برگ گیاه و انشعابات گل تاجی در فامیل k3218× k18 مشاهده شد. هم علامت نبودن پارامترهای غالبیت [d]و اثر متقابل غالبیت در غالبیت [dd] در هر دو فامیل بیانگر اپیستازی مضاعف برای تمام صفات می باشد. منفی بودن علامت پارامتر غالبیت [d] برای برخی از صفات در هر دو فامیل نشان دهنده غالبیت آلل های کاهنده می باشد. در نسل های حاصل از تلاقی k74/1×mo17 مدل افزایشی- غالبیت برای صفت مساحت سطح برگ کفایت نمود. متوسط نسبت غالبیت در هر دو فامیل برای کلیه صفات کمتر از یک بود که نشان دهنده اهمیت آثار افزایشی ژن ها برای آن صفات می باشد که در توافق وراثت پذیری خصوصی بالا برای آن صفات است. صفت عملکرد دانه در بوته در فامیل و صفت تنظیم اسمزی دانه گرده در فامیل قابلیت توارث پذیری خصوصی کمتری را نشان دادند که بیانگر پلی ژنیک بودن این صفات می باشد. میزان وراثت پذیری عمومی برای صفات عملکرد دانه در بوته در فامیل k74/1×mo17 و وزن دانه و وزن دانه بلال در فامیل k3218× k18 بزرگ برآورد شد که ممکن است ناشی از بالا بودن تنوع ناشی از بالا بودن تنوع ناشی از غالبیت ژن ها باشد.
زهرا امینی هوشنگ شامبیاتی
بی طرفی قاضی از اصول انکار ناپذیر دادرسی عادلانه می باشد.اهمیت این اصل تا جایی است که قوانین کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران و همچنین اسناد بین المللی توجه خاصی را بر آن مبذول داشته اند. قاضی مستقل و بی طرف از چنان ثبات و صلابتی برخوردار است که به دور از هر نوع محدودیت،توصیه،مداخله،گرایش و احساسات درونی و عاطفی ،تصمیمات خود را صرفاٌ بر واقعیات موجود در پرونده و مقررات قانونی حاکم بر آن واقعیات استوار می سازد.لازم به ذکر است مقدمه بی طرفی قاضی تدوین قوانینی است که حق افراد مبنی بر برابری در مقابل قانون را به رسمیت شناخته باشد و در واقع قانونگذاری است که از وضع قوانین تبعیض آمیز خودداری نماید. در نهایت لازم به ذکر است در این پژوهش حدود پایبندی نظام قانونگذاری و قضایی فعلی ایران و همچنین اسناد بین المللی به بی طرفی بررسی خواهد شد.
زهرا امینی عبدالله مرتضی علی
هدف: هدف ما در این پایان نامه در مرحله اول ساخت نانوساختارهای zno و پس از آن بررسی خواص اپتوالکترونیکی این ساختارها می باشد. امروزه ساخت نانوساختارهای یک بعدی به واسطه کاربردهای فراوان صنعتی بسیار مورد توجه قرار گرفته است.در سالهای اخیر نانوساختارهای zno مانند نانو سیم ها، نانومیله ها، نانونوارهاونانوفیبرها به روش های مختلف سنتز شده اند.zno نیمه هادی با گاف انرژی عریضی در حدود ev37/3 می باشد و این ویژگی سبب پتانسیل بالای کاربردی این ماده در قطعات اپتوالکترونیک شده است. روش تحقیق:در این تحقیق نانوساختارهای zno با فرآیند cvtc وتحت مکانیزم بخار- مایع- جامد(vls) برروی زیرلایه سیلیکان سنتز شده اند.ابتدا لایه نازکی از طلا(حدود10 نانومتر)به عنوان کاتالیست با استفاده از روش اسپاترینگ روی زیرلایه نشانده شدوسپس لایه نشانده شده، در محیط گاز خنثی n2 پخت شد.سپس ترکیبی از پودر zno و گرافیت در کنار زیرلایه در رآکتور حرارتی قرار داده شده و این سیستم به مدت یک ساعت در دمای 1000 درجه سانتی گراد وتحت sccm 80 شار گاز n2 تحت عملیات حرارتی قرار گرفت. میکروسکوپ الکترونی روبشی sem جهت مشاهده وبررسی شکل و ابعاد نانو ساختارها و آنالیز xrd برای بررسی جهات کریستالی نانوساختارهای zno مورد استفاده قرار گرفته اند. در مرحله بعد به منظور بررسی خواص اپتوالکترونیکی نانوساختارهایzno و مقایسه آنها با این کمیت ها در حالت حجمی، طیف بازتاب در بازه طول موج nm 800> ? >nm200 در فرود تقریبا عمود ازاین نمونه ها اخذ شد وبا استفاده از آن بخش حقیقی و موهومی ضریب شکست وثابت دی الکتریک، ضریب جذب وگاف انرژی برای این ساختارها را با روش کرایمرز کرونیک به دست آوردیم و با مقادیر مربوط به توده مقایسه کردیم. نتیجه:در میکروساختارها قسمت حقیقی و موهومی ضریب شکست وثابت دی الکتریک ،نسبت به مقدار این کمیت ها در حالت حجمی، مقدار کوچکتری دارد ومقدار این کمیت هادر مورد نانوساختارهای zno نسبت به مقدار مربوط به میکروساختارها کوچکتر می شود. در مورد گاف انرژی هر چه از ساختار حجمی، به سمت ساختارهای کوچکتر می رویم شاهد افزایش گاف انرژی هستیم.
زهرا امینی معصومه یوسفی نژاد
در این پژوهش پیامد افزودن برگ زیتون بر عملکرد، پارامترهای خونی، اندازه ی چربی محوطه شکمی، پاسخ ایمنی هومورال و برخی از باکتری های دستگاه گوارش جوجه های گوشتی مورد مطالعه قرار گرفت. جوجه ها تا سن 14 روزگی تحت شرایط پرورشی یکسان قرار داشتند. در این سن 400 قطعه جوجه گوشتی (سویه ی کاب 500) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر تکرار توزیع گردیدند. برگ زیتون در 5 سطح، 0، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد جیره از سن 14 روزگی تا پایان دوره (42 روزگی) به صورت پودر به جیره اضافه شد. در روزهای 21 و 42 دوره ی آزمایش، از هر تکرار دو قطعه جوجه، کشتار و از خون نمونه گیری گردید و میزان گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین ها و آنزیم های کبدی اندازه گیری شد. هم چنین از قسمت ایلئوم دستگاه گوارش، جهت انجام آزمایشات میکروبی در شرایط استریل نمونه گیری شد. برای تعیین پاسخ ایمنی در پایان دوره ی آزمایش (42 روزگی)، تیتر آنتی بادی ها علیه srbc و وزن بورس فابرسیوس و طحال اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که مصرف خوراک تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. گروه های دریافت کننده ی برگ زیتون، نسبت به گروه شاهد افزایش وزن روزانه بیشتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (05/0>p). استفاده از برگ زیتون هم چنین باعث افزایش معنی دار شمار باکتری های لاکتوباسیلوس در دستگاه گوارش جوجه ها گردید (05/0>p). در مورد شمار باکتری های ای کولای در بین گروه های آزمایشی اختلاف معنی داری مشاهده نشد. تفاوت معنی داری در igm و ig تام مشاهده نگردید اما تیتر igy در نتیجه مصرف برگ زیتون در سطح 75/0 درصد افزایش معنی داری یافت (05/0>p). جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 25/0 درصد برگ زیتون، بیشترین وزن بورس فابرسیوس و کمترین وزن طحال را داشتند (05/0>p). برگ زیتون به طور معنی داری سطح تری گلیسرید، کلسترول، گلوکز، ldl، vldl، hdl و آنزیم های کبدی را کاهش داد (05/0>p). از نظر وزن نسبی اجزای لاشه بین تیمارها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0>p). گروه های دریافت کننده ی برگ زیتون نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری چربی شکمی کمتری داشتند (05/0>p). به طور کلی نتایج آزمایش نشان دهنده اثرات سودمند برگ زیتون بر عملکرد، پارامترهای خونی، چربی محوطه شکمی، باکتری های دستگاه گوارش و سیستم ایمنی جوجه های گوشتی می باشد. کلمات کلیدی: ایمنی هومورال، برگ زیتون، باکتری، جوجه گوشتی، چربی محوطه شکمی، عملکرد، فاکتورهای خونی، کلسترول، لیپوپروتئین.
زهرا امینی محمد علی علیزاده
این پژوهش در سال 1390 در آزمایشگاه تکنولوژی بذر بانک ژن و گلخانه موسسه جنگل ها و مراتع تهران به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. تیمارهای اسید جیبرلیک (250 و 500 پی پی ام)، نیترات پتاسیم 1و2 درصد و سرما (c?4) برای افزایش بنیه و ویژگی های جوانه زنی گونه های مورد نظر استفاده شد. برای تعیین بهترین تیمار و غلظت پیش تیمارهای مربوطه یک آزمایش مقدماتی جوانه زنی استاندارد، سرعت جوانه زنی، رشد گیاهچه اجرا گردید. نتایج نشان داد که جمعیت صفرلو متعلق به گونه macrantha satureja در همه ی صفات در شرایط آزمایشگاه به جز سرعت جوانه زنی دارای بیشترین میانگین بود. جمعیت مجاریشن متعلق به گونه satureja sahendica در سرعت جوانه زنی دارای بیشترین میانگین بود. جمعیت کلیبر1 متعلق به گونه satureja laxiflora در اغلب صفات به جزء طول ساقه چه و ریشه چه و گیاهچه، نسبت ریشه چه به ساقه چه دارای بیشترین میانگین بود. تیمار اسید جیبرلیک 500 و 250 پی پی ام بیشترین تاثیر را بر بهبود کلیه صفات (به جز صفت نسبت ریشه چه به ساقه چه) داشت. پیش تیمار نیترات پتاسیم 1و2 درصد در هر دو شرایط نشان داد که در صفات درصد و سرعت جوانه زنی، درصد و سرعت سبز شدن به ترتیب در شرایط آزمایشگاه و گلخانه و در صفت تعداد گیاهچه نرمال در شرایط آزمایشگاه اثر افزایشی داشت، ولی در سایر صفات در طول ساقه و وزن خشک در شرایط گلخانه دارای میانگین بیشتری نسبت به شاهد بودند در مابقی صفات تیمار نیترات پتاسیم نسبت به شاهد اثر کاهنده داشت.
زهرا امینی سیدمحمدصادق طباطبایی
اوصاف و شروطی که متعاقدین آن را در عالم اعتبار بر اساس نیازها و اوضاع و احوال خود می آفرینند، گاه در مرحله ی اجرا عقیم می ماند و هیچ گاه در عالم واقع متولد نمی گردد. حال باید به این مسئله پاسخ داد که آیا حذف این اوصاف و شروط بر تعادل اقتصادی عوضین موثر خواهد بود؟ ارتباط اوصاف و شروط با عقد چگونه توجیه می گردد؟ در فقه اوصاف بر اساس یک تقسیم بندی کلی به دو دسته ی وصف صحت و اوصافی غیر از وصف صحت تقسیم می گردند، که ضمانت اجرای تخلف از وصف صحت می تواند دریافت ارش و یا فسخ قرارداد باشد. اما در تخلف از سایر اوصاف متضرر ناگزیر با ضمانت اجرای فسخ به عنوان تنها راه حل مواجه است. اوصاف را از جهات مختلف از قبیل میزان اهمیت، نحوه بیان و غیره می توان تقسیم نمود؛ اگر وصفی که مورد تخلف قرار گرفته است، جوهری و ذاتی باشد، معامله با بن بست بطلان روبرو می گردد و در غیر این صورت با ضمانت اجرای سنتی فسخ دست به گریبان خواهد شد. قدر متیقن این که اکثریت فقها به عنوان یک اصل پذیرفته اند که اوصافی که دارای ارزش مالی هستند، بر ثمن معامله موثر خواهند بود و فقدان آنها تعادل اقتصادی عوضین را متزلزل خواهد کرد. در مورد شروط نیز دقیقاً همین بحث مطرح است. نگارنده در این تحقیق بر آن است که با شناسایی انواع اوصاف و شروط به بررسی تأثیر آنها بر تعادل اقتصادی عوضین بپردازد. چهار عامل شرط، وصف،کمیت و اجل در برآورد مقدار ارزش در حین عقد می توانند دخالت داشته باشند و دخالت آنها در مقام سازندگی و ایجاد موازنه است. در نوشتار حاضر، در چهارچوب عنوان، در یک فصل به بررسی تأثیر شرط بر تعادل اقتصادی عوضین و در فصل دیگری به بررسی تأثیر وصف بر تعادل اقتصادی عوضین پرداخته خواهد شد. اجل نیز تحت عنوان یکی از اقسام شرط مورد بررسی قرار گرفته و کمیت و مقدار را نیز اگر وصف باشد تحت یکی از عناوین وصف و در صورتی که مقدار نماینده میزان عوضین باشد از بحث ما است. نگارنده در پی آن است که با استفاده از روش کتابخانه ای پس از تبیین نظریات به ضمانت اجراهای ناشی از برهم خوردن تعادل اقتصادی عوضین بپردازد. در فقه امامیه و به تبع آن در قانون مدنی این راهکارها بسیار محدود می باشند، که غالباً نیز به فسخ قرارداد منتهی می شوند، در حالی که در عصر حاضر اکثر نظام های حقوقی متمایل به سمت بقای عقود و حتی الامکان جلوگیری از برهم خوردن معاملات هستند. امید است قانون گذار در قانون گذاری های بعدی با استفاده از روش های جدید انقلابی در این باب از حقوق صورت دهد.
زهرا امینی حمیدرضا خزاعی
نقش رشد ریشه در افزایش عملکرد محصولات زراعی موضوع شناخته شده و مهمی است که امروزه بیش از پیش مورد توجه متخصصان اصلاح نباتات قرار گرفته است. به منظور مطالعه خصوصیات مورفولوژیکی و آناتومیکی ریشه 18ژنوتیپ جو (hordeum vulgare) و همچنین مقایسه تحمل این ژنوتیپ¬ها به تنش اکسیداتیو ناشی از آلومینیوم، آزمایش¬هایی در سال 1391در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار (مقایسات آناتومیکی با چهار تکرار) انجام گرفت. مقایسات مورفولوژیک با استفاده از دو محیط رشد اتاقک ژل و کاغذ صافی صورت گرفت. نتایج نشان داد که لاین c-87-10 با 283 میلی¬متر طول ریشه در کاغذ صافی و با 226 میلی¬متر طول در اتاقک ژل بیش ترین مجموع طول ریشه را به خود اختصاص داد، درحالی که در کاغذ صافی رقم نیمروز با 3/139 میلی¬متر و در اتاقک ژل رقم سهند با 39 میلی¬متر کمترین طول ریشه را در بین ژنوتیپ¬ها دارا بودند. از لحاظ وزن خشک ریشه در هر دو محیط رشد ژنوتیپ¬های یوسف، dc-85-5، c-87-10 و نصرت در رده¬های نخست و ارقام والفجر، سهند و نیمروز در رده¬های انتهایی قرار گرفتند. همچنین در کاغذ صافی، لاین dc-85-5 و رقم سهند به ترتیب بیش ترین و کمترین مقدار طول برگ را دارا بودند. در اتاقک ژل، لاین c-87-19 بیش ترین و رقم سهند کمترین سطح برگ را به خود اختصاص داد. در مقایسه بین دو محیط رشد، اتاقک ژل از لحاظ نحوه مطالعه ریشه نسبت به کاغذ صافی برتری نشان داد. در مقایسات آناتومیکی دو ژنوتیپ نیمروز و dc-86-3 به ترتیب بالاترین و پائیین ترین پهنای پوست و سطح مقطع کل را دارا بودند. رقم زر جو بیش ترین مساحت دایره آوندی، تعداد متازایلم و مجموع مساحت متازایلم ها را به خود اختصاص داد. از نظر میزان فعالیت آنزیم کاتالاز رقم نصرت و از لحاظ فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز ژنوتیپ dc-86-8 در مقام نخست قرار گرفتند. در کل لاین c-87-10 از لحاظ مجموع طول ریشه که مهمترین خصوصیت مورفولوژیکی است و رقم زرجو از لحاظ خصوصیات آناتومیکی برترین ژنوتیپ¬ها شناخته شدند. از نظر میزان تحمل آلومینیوم نیز رقم سهند و ریحان چون هر دو آنزیم را به میزان بالایی تولید کردند رقم برتر معرفی شد.
زهرا امینی عطا غفاری گیلانده
راهبرد صنعتی شدن یکی از روش¬های اساسی است که برنامه¬ریزان کشور¬های درحال توسعه با نیل به آن امیدوارند از مشکلاتی مانند فقر، تراکم بیش از اندازه¬ی جمعیت و نابرابری¬های فضایی رهایی یابند. با این دید، استقرار شهرک¬های صنعتی به¬عنوان روشی برای رسیدن به اهداف کلی توسعه مورد توجه برنامه¬ریزان کشور قرار گرفته است. انتخاب مکان مناسب برای واحد¬های صنعتی به علت آثار اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی، عامل کلیدی در برنامه¬ریزی-های منطقه¬ای محسوب می¬شود. بسیاری از این شهرک¬های صنعتی که برای انتقال صنایع در نظر گرفته شده¬اند، فاقد تسهیلات و امکانات لازم برای ادامه فعالیت و تولید هستند. شرایط موجود اغلب آن¬ها حاکی از آن است که طی تصمیمات عجولانه و مقطعی شکل گرفته¬اند. به نظر می¬رسد شهرک صنعتی شیراز در برخی از موارد ذکر شده دارای مشکلات اساسی بوده که لزوم توجه و برنامه¬ریزی برای بهبود بخشیدن به این مشکلات امری حیاتی جهت ایجاد جاذبه برای واحد¬های صنعتی می¬باشد. در این تحقیق با استفاده از 20 معیار جمع¬آوری شده به¬وسیله¬ی پرسش¬نامه، تحقیقات میدانی و با استفاده از نقشه¬های موجود و در ادامه با بهره¬گیری از مدل فازی و مدل topsis به سنجش جاذبه¬های شهرک صنعتی شیراز در مکان¬گزینی واحد¬های صنعتی پرداخته شده که نتیجه¬ی آن نمره¬ی فازی 50/0 بوده که از مهم¬ترین علت¬های آن ضعف در وجود خدمات رفاهی که فاصله آن با وضعیت ایده¬آل 66/0، و ضعف در شکل¬گیری خوشه صنعتی است که نمره¬ی کسب شده برای فاصله از وضعیت ایده¬آل عدد 64/0 می¬باشد. در انتها وضعیت شهرک را نسبت به این معیار¬ها سنجیده و فاصله¬ی شهرک صنعتی شیراز را با وضعیت ایده¬آل هریک از معیار¬ها مورد بحث قرار می دهیم.
زهرا امینی ثوراله نوروزی داودخانی
طنز در اصطلاح ادبی، شیوه خاص انتقادی است که ادبا به وسیله آن به صورت غیرمستقیم و با بزرگ نمایی واقعیت ها ضعف های و لغزش های اجتماعی را موردنقد قرار می دهند و هر نویسنده و ادیب طنزپردازی در جهت بیان مقاصد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... از شگردهای هنری خاص خود بهره می برد در این تحقیق که روش آن بر پایه روش توصیفی ـ تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای ـ اسنادی استوار است، نگارنده ضمن بررسی و تحلیل اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصر هر سه ادیب و طنزپرداز برجسته ادبیات فارسی (عبید زاکانی، علی اکبر دهخدا (دخو) و کیومرث صابری فومنی (گل آقا )روشن می سازد که چگونه ادبای طنزپرداز برجسته ایران زمین توانسته اند با استفاده از شیوه طنز و عناصر و سازوکارهای القای بیان و معانی و مقاصد خود را نسبت به اوضاع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه بیان نمایند و هریک از آنان با بهره گیری از طنز، کدام بخش از اوضاع جامعه را موردبررسی قرار داده اند که سپس نگارنده،پس از بررسی و تأمل ژرف بینانه به آثار هریک از آنان، به این نتیجه رسید که عبید زاکانی در بهره گیری از طنز اغلب اوضاع اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی و سیاسی جامعه عصر خود را موردانتقاد قرار می دهد اما دهخدا در کنار توجه به اوضاع جامعه،علیه جامعه می نویسد و گل آقا در جهت انتقاد و اصلاح لغزش های جامعه و گاهی شخصیت های سیاسی و مسئولین بخش های مختلف جامعه را در قالب طنز موردانتقاد قرار داده است.
زهرا امینی مهدی مومنی
تناظریابی یکی از شاخه های قابل اتوماتیک سازی فتوگرامتری می باشد و کاربردهای بسیار زیادی دارد. انجام بسیاری از اندازه گیری های دقیق در فتوگرامتری وسنجش از راه دور تنها با تناظریابی ممکن می شود. روش های متنوعی برای فرآیند تناظر یابی پیشنهاد شده است، این روش ها در سه فضا قابل انجام هستند: «فضای تصویر، فضای شیء و ترکیبی از هر دو فضا». و این روش ها یا صورت خودکار توسط الگوریتم یا به صورت نیمه خودکار توسط عامل انسانی، نقاط متناظر با هم رادر تصاویر پوشش دار استخراج می کنند که بسیاری ازآنها در مرحله پیاده سازی در عمل با مشکلات متعددی روبرو شده اند ونتوانسته اند جوابگوی این مساله پیچیده باشند این روش ها اغلب در دستیابی به نقاط متناظر مخصوصا تصاویر مناطق شهری ویا مناطق پرتراکم دچار مشکل هستند و کارایی و دقت لازم را برآورده نمی کنند وهمین طور به خاطر وجود محدودیت های زیادی نظیر اختلاف پارالاکس شدید، مناطق با بافت تکراری، خصوصیات انعکاسی وابسته به زاویه سطوح، حساسیت نسبت به مناطق مرده ، اختلافات هندسی ورادیو متریکی بین دو تصویرونیز اعوجاجات لنز دوربین مورد استفاده اغلب روش های تناظریابی اتوماتیک با مشکلاتی روبرو هستند. یکی از خطاهای که فرایند تناظریابی را مختل می کند خطای کشیدگی تصویری در اثر لرزش دوربین می باشد. از آن جایی که اغلب درفرایند تهیه نقشه از عکس ،از روش های مختلفی مانند نقشه برداری زمینی با استفاده از دوربین های نصب شده بر بدنه خودرو های ون نقشه بردار یا ازعکس برداری هوایی با استفاده از پرنده های بدون سرنشین استفاده می شود و وجود خطای سیسماتیک کشیدگی تصویر به علت حرکت هواپیمای عکس برداریا ون عکس بردار ونیز استفاده از دوربین های ارزان قیمت درتصاویر به دست امده از آنها اجتناب ناپذیر است نیزوجود این خطا به شدت تعیین مختصات زمینی وفرایند توجیه مطلق در تهیه نقشه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین در این تحقیق به بررسی وجود این خطا وتاثیر آن بر کیفیت تناظریابی به روش sift به عنوان یکی از الگوریتم های تناظریابی عارضه مبنا قدرتمند که در برابر انواع تبدیلات نسبت به دیگر روش های تناظریابی پایدارتر عمل نموده است پرداخته شده است وسپس به مقایسه وارزیابی عملکرد الگوریتم sift با روش ناحیه مبنای correlation، با سه دسته داده، تصاویر هوایی در 4مقیاس متفاوت، عکس های که با دوربین دیجیتال خانگی توسط عکاسی که در اتومبیل در حال حرکت قرارگرفته است ونیز تصاویر هوایی مصنوعی که با ایجاداندازه های مختلف خطای کشیدگی تصویری در سه جهت ،موازی با عرض کادر تصویر،در جهت قطر کادر تصویرودر جهت عمود بر عرض کادر تصویراز تصاویر هوایی در 4مقیاس متفاوت بدست امده پرداخته شده است. در تمام تحلیل ها با تصاویر مختلف با مقیاس،کیفیت رادیومتریک و خطای کشیدگی تصویری متفاوت درسه جهت موازی، عمود ودرجهت قطر کادر تصویربه این نتیجه دست یافتیم که نمودار های الگوریتم تناظریابی sift در هیچ کدام از موارد با افزایش خطای کشیدگی تصویری روندی صعودی یا نزولی نداشته وبه شکل تابع زیگزاگی بوده است در مقابل نمودارهای روش کورلیشن به ازای خطای کشیدگی تصویری بیشترروندی صعودی داشت ودرهمه موارد شاهدموفقیت بیشتر روش تناظریابیsift در برخورد با تصاویر حاوی خطای کشیدگی تصویری نسبت به روشcorrelation بوده ایم. در تحلیل وتعیین مقدار کمی خطای نشانه روی وتوجیه مطلق در تناظریابی با این دو روش به این نتیجه رسیدیم که کیفیت رادیومتریک بسیار در انتخاب ما برای نوع روش تناظریابی در تصاویر مختلف با مقیاس های مختلف تاثیر گذار است وبرای تصاویر با کیفیت رادیومتریکی پایین روش sift بسیار موفق تر عمل نموده است.
زهرا امینی فرییا عدلی
ارتقاء سطح تحصیلات، ورود به بازار کار و افزایش مشارکت اجتماعی از جمله تغییراتی است که بخش قابل ملاحظه ای از زنان افغانستان در طی چند سال اخیر تجربه کرده اند، این فرایند برای آنان مشکلات و چالش های جدیدی به همراه آورده است. زنان عضو هیأت علمی دانشگاه ها نیز مانند بسیاری از زنان دیگر، با مشکلاتی مواجه اند. این پژوهش با هدف، بررسی تجربه زیسته زنان عضو هیأت علمی دانشگاه های افغانستان به منظور شناخت موانع، چالش ها و فرصت های زندگی آنان، و در پی آن ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت زنان دانشگاهی کشورانجام شد. بدین منظور سوالات پژوهشی طراحی شده، عبارت بودند از: عوامل موثر در انتخاب شغل، عضو هیأت علمی دانشگاه چه بوده است؟ موانع و چالشهای فراروی زنان عضو هیأت علمی دانشگاه های افغانستان چیست؟عوامل و زمینه های موثر در موفقیت زنان عضو هیأت علمی دانشگاه های افغانستان چیست؟حضور در دانشگاه به عنوان عضو هیأت علمی چه تأثیری در زندگی زنان عضو هیأت علمی دانشگاه های افغانستان دارد؟جامعه ی این پژوهش، زنان عضو هیأت علمی دانشگاه های افغانستان هستند، نمونه ی پژوهش 16 نفر از زنان عضو هیأت علمی دانشگاه های افغانستان بود که براساس نمونه گیری هدفمند، به صورت گلوله برفی گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود، که اعتبار و اطمینان آن با مشورت با مصاحبه شوندگان و متخصص کیفی تعیین شد. پس از تحلیل یافته های پژوهش در بعد انگیزش، 3 مولفه شرایط حاکم بر جامعه، تشویق پدر و انگیزه ها و علایق شخصی، در بعد موانع و چالش ها،3مولفه اصلی موانع بافتی و سازمانی و فردی، در بعد عوامل و فرصت ها، 4 مولفه اصلی حمایت خانوادگی و سازمانی، تحولات سیاسی و اجتماعی ، ویژگی های شناختی و عاطفی، و انگیزه تعهد و پیشرفت، و در بعد تأثیرات دانشگاه نیز، 3 مولفه تقویت مهارت های فردی و روان شناختی، حضور اجتماعی و رفاه اقتصادی شناسایی شدند. و در نهایت تعریف توانمندی از دیدگاه زنان عضو هیأت علمی دانشگاه های افغانستان بدست آمد. نتایج نشان داد که به رغم اینکه راهیابی زنان به آموزش عالی و مخصوصا هیأت علمی دانشگاه های افغانستان از لحاظ کمی در سال های اخیر رشد داشته است، اما از لحاظ کیفی زنان عضو هیأت علمی در دانشگاه با موانع متعدد روبه رو هستند که باعث نارضایتی و سرخوردگی آن ها می شود.
زهرا امینی بهرام حسن زاده کیابی
چکیده ندارد.
علیرضا قائدی منوچهر ازادتاتاری
چکیده ندارد.
زهرا امینی
چکیده ندارد.