نام پژوهشگر: مجید شریفی تهرانی

بررسی تاثیر اسکوالستاتین و متیل جاسمونات بر تولید تاکسول و بیان ژنdbtnbt در کشت سوسپانسیون سلولی سرخدار (taxus baccata l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده علوم پایه 1390
  زهره جلال پور   لیلا شبانی

جنس تاکسوس از خانواده تاکساسه، منبعی غنی از دی ترپن های مفیدی بنام تاکسول است، یک ترکیب ثانویه گیاهی ازگروه ترپنوئیدها. تاکسول بعنوان یک داروی ضد سرطان با ارزش معرفی می شود. این ترکیب مهم به مقدار کم در پوست تاکسوس وجود دارد. تولید ترپنوئیدها، فلاونوئیدها، ترکیبات فنولی، آلکالوئیدها و فیتوآلکسین ها با الیسیتشن افزایش می یابد، که بعنوان راهکاری موثر برای افزایش متابولیت های ثانویه است. در این تحقیق، به منظور بررسی اثرات متیل ژاسمونات و اسکوالستاتین بر تولید تاکسول و بیان ژن های دخیل در بیوسنتز آن (3-n-دبنزوئیل-2- دزوکسی تاکسول n-بنزوئیل ترانس فراز و ، باکاتین3-3 آمینو-فنیل پروپانوئیل-کوآترانس فراز)، روش کشت سوسپانسیون سلولی و تکنیک های کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا و واکنش زنجیره ای پلیمراز در زمان واقعی استفاده گردید. نرخ رشد و میزان فلاونوئید سلولی در کشت سوسپانسیون اندازه گیری شد. تیمار سلول ها با متیل ژاسمونات، تولید تاکسول را در کشت سلولی به طور معنی داری افزایش داد، و ممانعت رشد در متیل ژاسمونات 100 میکرمولار نسبت به کنترل مشاهده شد. درحالیکه، اسکوالستاتین در غلظت های 1/0 و 1 میکرومولار افزایش تولید تاکسول را بدون تغییری در نرخ رشد داشت. همچنین، در ترکیب این دو الیسیتور بعنوان تیمار، ممانعت رشد سلولی مشاهده شد. افزایش میزان تاکسول برون سلولی و کل در تیمار سلول ها با متیل ژاسمونات 100 میکرومولار، پس از 7 روز مشاهده گردید. میزان تاکسول درون سلولی، برون سلولی و کل در تیمار با غلظت 1/0 میکرومولار اسکوالستاتین پس از 7 روز افزایش یافت، درصورتیکه، میزان تاکسول برون سلولی و کل با اسکوالستاتین 1 میکرومولار افزایش یافت. پس از 7 روز الیسیتیشن، در تیمار با متیل ژاسمونات 100 میکرومولار یا اسکوالستاتین 1/0 میکرومولار محتوای فلاونوئید درون سلولی و کل افزایش نشان داد و محتوای فلاونوئید در تمام زمینه با اسکوالستاتین 1 میکرومولار پس از 7 روز افزایش داشت. نتایج حاصل از واکنش زنجیره ای پلیمراز در زمان واقعی نیز نشان داد که رونوشت کد کننده آنزیم کلیدی بیوسنتز تاکسول،” 3-n-دبنزوئیل-2- دزوکسی تاکسول n-بنزوئیل ترانس فراز “پس از 24 ساعت تیمار با تمام غلظت های متیل ژاسمونات و اسکوالستاتین افزایش یافت. به طور مشابه، رونوشت” باکاتین3-3 آمینو-فنیل پروپانوئیل-کوآترانس فراز “ در 24 ساعت تیمار با تمام غلظت های متیل ژاسمونات و اسکوالستاتین افزایش نشان داد. بیشترین افزایش رونوشت ها با ترکیب الیسیتورها گرفته شد. نهایتا، نتایج نشان داد که تغییرات معنی دار در میزان بیوسنتز تاکسول، گرفته شده از تغییرات اندک در بیان ژن های dbtnbt و bapt است، این افزایش بیان ژن های کلیدی نوید بخش تولید تاکسول بیشتر در کشت سلولی تاکسوس خواهد بود.

بررسی تاثیر اسکوالستاتین و متیل جاسمونات بر تولید باکاتین iii و بیان ژنdbat در کشت سوسپانسیون سلولی سرخدار (taxus baccata l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده علوم 1390
  لادن افغانی خراسکانی   لیلا شبانی

سرخدار به عنوان یک گیاه دارویی بسیار با اهمیت است. متیل ژاسمونات از جمله الیسیتورهای غیر زیستی است که در گیاهان نقش پیام رسان دفاعی را در مقابل حمله پاتوژن ها و گیاهخواران ایفا می کند، همچنین متیل ژاسمونات باعث فراتنظیمی ژن های دخیل در سنتز متابولیت های ثانویه می شود و به این طریق باعث تجمع متابولیت های ثانویه می شود. اسکوالستاتین الیسیتور قارچی و بازدارنده آنزیم اسکوالن سنتاز است. آنزیم اسکوالن سنتاز واکنش سنتز اسکوالن از فارنسیل دی فسفات را کاتالیز می کند. این واکنش اولین مرحله ورود کربن از مسیر ایزوپرنوئید به سمت بیوسنتز تری ترپن ها است. باکاتین پیش ماده مهم و اصلی در سنتز تاکسول است و در درمان بسیاری از سرطان ها از جمله سرطان سینه، تخمدان و پروستات نقش دارد. در این تحقیق، تاثیر متیل ژاسمونات با غلظت 100 میکرومولار و اسکوالستاتین با غلظت های 1 و 1/0 میکرومولار بر میزان شد سلول ها، بیان ژن- های10 داستیل باکاتین iii-o- استیل ترانسفراز (dbat) و تاکسادین سنتاز (ts) و میزان باکاتین iii و ترکیبات فنولیک کل در کشت سوسپانسیون سلولی سرخدار بررسی شد. بررسی میزان رشد نشان داده که در تیمار با متیل ژاسمونات و همچنین در ترکیب متیل ژاسمونات و اسکوالستاتین میزان رشد سلول ها مقدار 40 درصد نسبت به نمونه شاهد کاهش داشته است اما در تیمار با اسکوالستاتین تفاوت معنی داری در میزان رشد سلول ها با نمونه شاهد دیده نشده است. نتایج واکنش زنجیره ای در زمان واقعی نشان داد که متیل ژاسمونات بعد از 24 ساعت باعث افزایش در بیان ژن هایts و dbat به میزان به ترتیب 94/14 و 16/17 برابر نسبت به نمونه شاهد شده است، همچنین تیمار با اسکوالستاتین نیز باعث افزایش در میزان بیان ژن های dbat و ts شده است. نتایج کروماتوگرافی مایع نشان داده که میزان تولید باکاتین درون سلولی و برون سلولی در تیمار با غلظت های مختلف اسکوالستاتین و متیل ژاسمونات بعد از 7 روز افزایش داشته است. همچنین میزان ترکیبات فنولیک به وسیله اسپکتوفوتومتری بررسی شد و نتایج نشان داد که میزان ترکیبات فنولیک برون سلولی و درون سلولی در تیمار با غلظت های مختلف اسکوالستاتین و متیل ژاسمونات افزایش داشته است. نهایتا، نتایج بخش واکنش زنجیره ای در زمان واقعی نشان داد که که تغییرات معنی داری که در میزان بیوسنتز باکاتین به وجود آمده، از تغییرات اندکی در بیان رونوشت ژن های کد کننده آنزیم های کلیدی مسیر بیوسنتز باکاتین (ts,dbat) بدست آمده است، لذا افزایش بیان این ژن های کلیدی نوید بخش تولید باکاتین بیشتر خواهد بود.

مطالعه روابط خویشاوندی بین گونه های لاله واژگون(جنس fritillaria l) در ایران با استفاده از ترادف ناحیه بین ژنی trnh-psba کلروپلاستی و صفات ریخت شناسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده علوم 1392
  محفوظ ادوای   مجید شریفی تهرانی

جنس لاله واژگون fritillaria l متعلق به تیره liliaceae است که پراکنش گونه های آن عمدتاً در نواحی معتدله نیمکره شمالی بویژه در نواحی مدیترانه، ایران، شمال شرقی عراق، افغانستان، پاکستان، کشمیر، چین، هیمالیا و تا کالیفرنیا پراکنش دارند. ایران در سطح بالاتر از گونه مرکز تکامل و تنوع جنس لاله واژگون دنیا است. چون ایران مرکز تلاقی نفوذ این گونه ها از قفقاز، مدیترانه و آسیای مرکزی است.جنس fritillaria در ایران شامل 4 زیرجنس fritillaria,petilium,therseia و rhinopetalum است. به دلیل شباهت های مورفولوژیکی زیاد این گونه ها با همدیگر و همچنین وقوع پدیده دورگه گیری بین آن ها تمایز گونه های این جنس با همدیگر با مشکل و خطا روبه رو شده است. بطوریکه نظریه های تاکسونومی مختلفی در این زمینه موجودند که که با هم دارای اختلاف و تناقص می باشند. امروزه استفاده از بارکدهای ژنتیکی در سیستماتیک مولکولی دارای کاربرد زیادی است که بسیاری از مشکلات تاکسونومی در گیاه شناسی را حل کرده است. برای این پژوهش 18 گونه موجود از جنس لاله واژگون در ایران از استان های چهارمحال و بختیاری،لرستان، کردستان، کرمانشاه، همدان، آدربایجان غربی و آذربایجان شرقی، خراسان رضوی و خراسان شمالی جمع آوری شده و پس از شناسایی استخراج dna صورت گرفته و توالی فاصله بین ژنی trnh-psba تکثیر شد، بعد از تعیین توالی ان با استفاده از نرم افزار mega آنالیزهای ml,me,mp,nj و upgma صورت گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه قرابت زیرجنس petilium با زیرجنس theresia و همچنین زیرجنس fritillaria با زیرجنس rhinopetalum قرابت مورفولوژیکی و ژنتیکی دارد.

بررسی روابط خویشاوندی بین جنس های festuca l. و lolium l. (poaceae) در ایران با استفاده از برخی داده های ریخت شناسی، فلاونوئید و ترادف های بین ژنی کلروپلاست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1392
  سهیلا رئیسی چهرازی   حجت اله سعیدی

کمپلکس festuca-loliumبه گروهی از آرایه های دارای خویشاوندی نزدیک در دودمان فستوکوئیدها گفته می شود که دربرگیرنده گونه هایی از دو جنس lolium و festuca است. اعضای این کمپلکس را گونه های برون زادگیر جنس lolium و گونه های festuca subgen schedonorusتشکیل می دهند. در این تحقیق، با استفاده از صفات ریخت شناختی کمی و کیفی، پروفایل لکه های فلاونوئیدی و ترادف های نوکلئوتیدی ناحیه trnh-psba ژنوم کلروپلاستی، به مطالعه 6 گونه متعلق به این کمپلکس در ایران پرداختیم. تعداد 93 صفت ریخت شناختی کمی و کیفی بررسی گردید. در تحلیل فنتیک با استفاده از صفات ریخت شناختی کمی و کیفی، جدا بودن نمونه هایfestuca gigantea از خوشه حامل نمونه های زیر جنس schedonorus مشاهده شد. مطالعه روابط فنتیکی گونه ها با استفاده از پروفایل لکه های فلاونوئیدی نیز انجام گرفت. از جمله نتایج این بخش از تحقیق، شباهت پروفایل های اعضای زیر جنسschedonorus ، با پروفایل های خویشاوندانش در جنس lolium بود. از ترادف نوکلئوتیدی ناحیه trnh-psba ژنوم کلروپلاستی تعدادی از گونه ها ( نمونه های ایرانی) در تحلیل تبارشناختی استفاده گردید. مطابق نتایج حاصل از این تحلیل، جنس lolium s.s.، آرایه ای تک نیا است. همچنین، خوشه حامل lolium و گونه های متعلق به (festuca subgen schedonorus + f. gigantea) یعنیlolium sensu darbyshire را نیز می توان، تک نیا در نظر گرفت. این نتایج، انتقال festuca subgen schedonorus به جنس lolium و معرفی ترکیبات جدیدی مانند lolium arundinaceumیاl. pratense توسط darbyshire را مورد حمایت قرار می دهد. همچنین، ترادف های نوکلئوتیدی trnh-psba برخلاف تحلیل های فنتیک بر اساس صفات ریخت شناختی، از انتقال اخیر آرایهfestuca gigantea از festuca subgen drymenthele به festuca subgen schedonorus sect plantinia حمایت می کند. واژگان کلیدی:

بررسی بیان ژن آکواپورین در سم زدایی نیکل در گیاهچه های لولیوم تلقیح شده با قارچ glomus fasciculatum
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده علوم 1392
  لیلا بهمنی باب اناری   لیلا شبانی

اکوسیستم ها با تنش های غیر زیستی فراوانی از جمله فلزات سنگین روبرو هستند. نقش قارچ میکوریز آربسکولار در کاهش تنش فلزات سنگین برای گیاهان اثبات شده است. کلونیزاسیون با قارچ میکوریز آربسکولار از طریق بهبود جذب مواد غذایی توسط گیاه و ایجاد مانعی برای فلز سنگین از طریق ممانعت از جذب فلز سنگین توسط گیاه به تحمل فلز سنگین کمک می کند. این تحقیق به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. بدین منظور بذرهای لولیوم در غلظت های کنترل، 30، 90، 180 میلی گرم در کیلوگرم نیکل کشت داده شد. در این تحقیق اثر نیکل (ni) و گونه ای از قارچ های میکوریز آربسکولار (glomus fasiculatum) بر رشد، میزان کلروفیل و کاروتنوئید، میزان ترکیبات فنولیک، کربوهیدرات محلول کل، نشت، انتقال فلز و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان شامل آسکوربات پراکسیداز (apx)، سوپر اکسید دیسموتاز (sod)، گایاکول پراکسیداز (gpx)، کاتالاز (cat)، گلوتاتیون s ترانسفراز (gst)، گلوتاتیون ردوکتاز (gr) و بیان ژن های lptip1;1 و lptip1;2 را در گیاهچه های lolium perenne بررسی شد. مطالعه حاضر نشان داد که تنش نیکل رشد، وزن تر و خشک، طول ریشه و اندام هوایی، مقادیر کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئید در برگ ها را کاهش داد. همچنین فعالیت آنزیم های sod، gpx و gst در گیاهچه های تیمار شده با نیکل در مقایسه با گیاهچه های کنترل افزایش و فعالیت آنزیم های cat، gpx و gr کاهش یافت. بررسی جذب نیکل و عناصر دیگر نشان داد که میزان ni، مس (cu)، فسفر (p)، آهن (fe) و منگنز (mn) در گیاهچه های لولیوم تحت تیمار ni در مقایسه با کنترل افزایش یافت اما میزان روی (zn) کاهش یافت. گیاهچه های تلقیح شده در مقایسه با گیاهچه های فاقد قارچ، رشد، وزن تر و خشک، طول ریشه و اندام هوایی، میزان کلروفیل کل و کاروتنوئید بیشتری را نشان دادند. فعالیت آنزیم gst در گیاهچه های l.perenne تلقیح شده با قارچ میکوریز آربسکولار افزایش یافت، در حالی که میزان فعالیت آنزیم های gpx، apx و sod کاهش یافت. همچنین میزان ترکیبات فنولیک و کربوهیدرات محلول کل در گیاهچه های تلقیح شده افزایش یافت اما درصد نشت الکترولیتی غشاء کاهش یافت. میزان بیان ژن های lptip1:1 و lptip1;2 در گیاهچه های تلقیح شده در مقایسه با گیاهچه های فاقد قارچ افزایش یافت. نتایج این پژوهش نشان داد که تلقیح قارچ g.fasiculatum با افزایش میزان عنصر ضروری فسفر در ریشه، افزایش میزان کلروفیل، کاروتنوئید، ترکیبات فنولیک، کربوهیدرات محلول کل و میزان فعالیت آنزیم gst و کاهش میزان فلز سنگین نیکل در اندام هوایی مقاومت گیاهچه های لولیوم تحت تنش فلز سنگین نیکل را افزایش داد و در نتیجه رشد و وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی در گیاهچه های لولیوم تحت تنش فلز سنگین نیکل بهبود یافت. بنابراین استفاده از تلقیح میکروبی در خاک غنی از فلز می تواند راهکاری مناسب جهت کاهش سمیت فلزات سنگین باشد.

مطالعه کموتاکسونومی جنس fritillaria l. (liliaceae) در استان چهار محال و بختیاری ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده علوم 1393
  فاطمه نمازی   مجید شریفی تهرانی

جنس fritillaria (لاله واژگون) دارای 18 گونه، شامل دو گونه ی انحصاری در ایران است. وضعیت پراکنش جمعیت های طبیعی و تاکسونومی این گونه ها در ایران از زمان انتشار فلور ایرانیکا به روزرسانی نشده اند. این پایان نامه به بررسی وضعیت تاکسونومیک این جنس در ایران و گزارش های اخیر و مطالعه ی جمعیت های مختلف گونه های این جنس در ایران با استفاده از پروفایل ترکیبات فلاونوئیدی، بررسی گونه ها با استفاده از صفات تشریحی ساقه و ریشه و شناسایی کلاس فلاونوئیدهای استخراج شده می پردازد. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه ی پراکنش جمعیت ها، حفاظت از ذخایر ژنتیکی تعدادی از گونه های این جنس پیشنهاد گردید. در این مطالعه 151 لکه ی فلاونوئیدی از 11 کروماتوگرام متعلق به 15 گونه ی جنس لاله واژگون در ایران با استفاده از کروماتوگرافی لایه نازک جداسازی شد، و نوع فلاونوئیدها با استفاده از اسپکتروفوتومتری طیف 220-550 نانومتر تعیین شده است. در مجموع 6 نوع فلاونوئید شناسایی شده است: فلاون، ایزوفلاون، فلاوانون، دی هیدروفلاونول و فلاونول (هیدروکسیل کربن 3 آزاد و یا استخلاف شده). گونه های مختلف دارای 3 تا 11 ترکیب هستند و میزان نسبی بیوسنتز این ترکیبات در پروفایل متفاوت است. هر یک از انواع فلاونوئیدها در گونه های مورد مطالعه بر اساس تنوع در استخلاف و گلیکوزیلاسیون توسط لکه های متفاوتی (میزان rf متفاوت) مشاهده شده اند. در مجموع 151 لکه از کروماتوگرام جدا شد. نتایج نشان داد که تنوع در توزیع نوع فلاونوئید، نوع ترکیب، میزان مهاجرت و مقدار نسبی آن روی کروماتوگرام برای توصیف گونه ها اهمیت داشته و طبقه بندی فعلی آرایه ها در سطح زیرجنس را مورد تایید قرار می دهند. در بخش آناتومی ساقه و ریشه، دوازده گونه مختلف جنس fritillaria در ایران با جمع آوری نمونه ها از رویشگاه های طبیعی آنها در سراسر ایران و برش گیری عرضی و رنگ آمیزی اندام ها و با استفاده از میکروسکپ نوری و تصویر برداری دیجیتال با هدف بررسی اهمیت و کاربرد صفات تشریحی در تاکسونومی این جنس در ایران انجام شد. نتایج نشان دادند که تعدادی از صفات تشریحی ساقه و ریشه (از جمله توزیع بافت های مقاوم زیر اپیدرم، تعداد دستجات آوندی در استوانه مرکزی ریشه) در گونه های مورد مطالعه f. chlorantha, f. caucasica, f. assyriaca, f. crassifolia, f. imperialis, f. reuteri, f. straussii, f. persica, f. poluninii, f. raddeana, f. uva-vulpis, f. zagrica ارزش دیاگنوزی دارند. واژگان کلیدی: آناتومی، ایران، پراکنش جغرفیایی، پروفایل لکه های فلاونوئیدی، جنس لاله واژگون، شناسایی ترکیبات فلاونوئیدی، کموتاکسونومی گیاهی

مطالعه سیستماتیک و تحلیل روابط خویشاوندی در کمپلکس festuca -lolium (poaceae در ایران با استفاده از صفات ریخت شناختی و روش های مولکولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1387
  مجید شریفی تهرانی   محسن مردی

چکیده ندارد.