نام پژوهشگر: شاهرخ قرنجیک
زهره ممی زاده شاهین شاهسونی
چکیده: کشاورزی پایدار به عنوان یک نظام زراعی شامل رهیافت هایی است که وابستگی کشاورزان به برخی نهاده های کشاورزی را کاهش می دهد و منجر به افزایش سودمندی مزرعه،کاهش تخریب محیط زیست و تعادل بین نسل ها می گردد. ورمی کمپوست اصلاح کننده خصوصیات فیزیکی ، شیمیایی و بیولوژیکی خاک می باشد. باکتری تیوباسیلوس باعث افزایش قابلیت جذب برخی عناصر غذایی مانند روی، آهن، گوگرد و به ویژه فسفر می گردد. گوگرد علاوه بر نقش تغذیه ای خود از طریق اصلاح ph و افزایش قابلیت جذب عناصر غذایی گیاه می تواند موجب افزایش رشد و تثبیت نیتروژن در گیاه شود. به منظور بررسی برهمکنش گوگرد، باکتری تیوباسیلوس و ورمی کمپوست بر روی برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و برخی خصوصیات زراعی سویا،این طرح در تابستان 1389 در زمین زراعی واقع در روستای تمرقره قوزی واقع در شهرستان کلاله به صورت آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل، بر روی گیاه سویا رقم dpx انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که از صفات زراعی ارتفاع بوته در سطح 5% و عملکرد، درصد روغن دانه و پروتئین دانه در سطح یک درصد معنی دار گردید. از صفات خاکی مورد بررسی ازت، درصد رطوبت وزنی، گچ و آهک در سطح 5 درصد و پتاسیم قابل جذب، تخلخل، وزن مخصوص ظاهری و فسفر قابل جذب در سطح یک درصد معنی دار گردید. اثرات متقابل هر سه عامل بر روی ارتفاع گیاه، عملکرد، پروتئین، تخلخل خاک، وزن مخصوص ظاهری، گچ و فسفر قابل جذب خاک معنی دار است. کاربرد همزمان ورمی کمپوست و تیوباسیلوس به همراه 5/0 تن در هکتار گوگرد بیشترین تاثیر را در فسفر قابل جذب خاک به میزان ppm 7/22، گچ خاک به میزان 3/1%، پروتئین دانه به میزان 4/43% و تخلخل به میزان 8/54% داشت. کاربرد همزمان ورمی کمپوست و تیوباسیلوس به همراه 1000 کیلوگرم گوگرد بیشترین تاثیر را در عملکرد گیاه به میزان 3/4003 کیلوگرم در هکتار داشت و کاربرد همزمان ورمی کمپوست به همراه 1000 کیلوگرم گوگرد بیشترین تاثیر را در ارتفاع گیاه به میزان 6/58 سانتی متر داشت. کاربرد 1000 کیلوگرم گوگرد در صورت عدم کاربرد ورمی کمپوست و تیوباسیلوس بیشترین تاثیر را در وزن مخصوص ظاهری خاک (به میزان cm3/ gr29/1) داشت؛ از طرف دیگر کاربرد ورمی کمپوست و تیوباسیلوس به همراه 500 کیلوگرم کود گوگرد کمترین تاثیر را در وزن مخصوص ظاهری (cm3/ gr17/1) داشت. در اثر کاربرد همزمان ورمی کمپوست و تیوباسیلوس میزان روغن دانه 42/20%، در اثر کاربرد ورمی کمپوست با 500 کیلوگرم گوگرد میزان روغن دانه 31/20% و در اثر عدم کاربرد تیوباسیلوس و گوگرد میزان روغن دانه 45/20% گردید. کاربرد ورمی کمپوست به همراه 500 کیلوگرم گوگرد باعث در اثر کاربرد ورمی کمپوست به همراه 500 کیلوگرم گوگرد رطوبت وزنی 7/8% گردید، و در اثر کاربرد همزمان ورمی کمپوست و تیوباسیلوس میزان آهک خاک 19/6% گردید. با توجه به نتایج بدست آمده استفاده از کودهای بیولوژیک ( در اینجا ورمی کمپوست و تیوباسیلوس) در کنار کود گوگرد باعث بهبود خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و صفات زراعی سویا شده است.
امید تاریخ پسند مدبر شاهرخ قرنجیک
بروز مشکلات فراوان زیست محیطی و اقتصادی در دفع پسماندهای شهری و نیز کاهش روز افزون مواد آلی خاک های کشور، موجب تولید و همچنین کاربرد بیشتر فرآورده های کودی حاصل از پسماندهای شهری گردیده است. با استخراج مواد هوموسی موجود در کمپوست پسماندهای شهری و استفاده از آن در اراضی کشاورزی می توان سالانه میلیون ها تن بر تولیدات محصولات مختلف زراعی و باغی کشور افزود. یکی دیگر از کود های آلی، اسید هیومیک است. اسید هیومیک توان جذب سریع انواع عناصر معدنی را دارد. در نتیجه همانند یک مخزن، عناصر اضافی را جذب و بعد به تدریج آزاد می کند. بر این اساس این تحقیق به منظور بررسی تأثیر کاربرد اسید هیومیک و کمپوست بر صفات کمی و کیفی ذرت در سال زراعی 91-90 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود واقع در منطقه بسطام صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. در این طرح اثر دو عامل اسید هیومیک در چهار سطح و کمپوست در سه سطح مورد بررسی قرار گرفت. صفات اندازه گیری شده شامل عملکرد دانه، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، تعداد دانه در ردیف بلال، تعداد ردیف بلال، وزن بلال، عملکرد بیولوژیک بودند. نتایج نشان داد که کاربرد کمپوست بر روی تمامی صفات به جز تعداد ردیف دانه بلال و شاخص برداشت تأثیر مثبت و معنی داری داشت به طوری که با افزایش مصرف کمپوست صفات اندازه گیری شده نیز افزایش یافت. همچنین مشاهده شد که تیمار اسید هیومیک نیز بر روی تمامی صفات اندازه گیری شده به جز وزن هزار دانه، تعداد ردیف دانه بلال و شاخص برداشت تأثیر مثبت و معنی داری داشت به طوری که بیشترین و کمترین مقدار صفات اندازه گیری شده به ترتیب با کاربرد 2400 میلی لیتر اسید هیومیک در هکتار و عدم کاربرد این ماده حاصل شد.
حسین خیرآبادی شاهین شاهسونی
به منظور بررسی تأثیر میزان محلول پاشی اوره بر خصوصیات کمی و کیفی ذرت و سورگوم علوفه ای آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در یکی از مزارع کشاورزان شهرستان نیشابور درتابستان 1390 به اجرا در آمد. فاکتورها شامل دو گیاه (ذرت و سورگوم)، سه زمان محلول پاشی (یک هفته قبل از ظهور گل تاجی، پنجاه درصد ظهور کاکل بلال و دو هفته پس ازخاتمه تلقیح یا ابتدای شیری دانه) و سه غلظت اوره ( 0، 5 و 5 /7 درهزار) بود. نتایج بیانگر این موضوع بود که محلول پاشی اوره در افزایش درصد پروتئین خام علوفه و عملکرد علوفه تر در هنگام برداشت افزایش معنی داری داشته است. غلظت محلول پاشی بر روی اکثر صفات مورد بررسی اثر معنی دار داشت. بیشترین عملکرد علوفه تر در غلظت 7/5 در هزار اوره بدست آمد. بیشترین درصد پروتئین خام علوفه نیز در غلظت های 5 و 7/5 در هزار اوره بدست آمد. زمان محلول پاشی بر روی سطح برگ، کلروفیل و درصد پروتئین خام برگ اثر معنی داری داشت. اثر متقابل گیاه و غلظت اوره افزایش معنی داری بر روی ارتفاع بوته، وزن تر و وزن خشک علوفه نشان داد. همچنین اثر متقابل گیاه و زمان محلول پاشی بر روی سطح برگ، کلروفیل و درصد پروتئین خام برگ و قطر ساقه نیز معنی دار گردید. اثر متقابل گیاه، زمان و غلظت بر روی صفات مورد بررسی تأثیری معنی داری نداشت. به طور کلی می توان گفت که محلول پاشی اوره با غلظت مناسب و زمان مناسب می تواند نقش مهمی در افزایش خصوصیات کمی و کیفی ذرت و سورگوم علوفه ای و مهمتر از همه میزان پروتئین علوفه داشته باشد که امروزه یکی از بزرگترین دغدغه های کشاورزان و دامداران می باشد. همچنین اثرات سوء استفاده بی اندازه از کود شیمیایی اوره را که امروزه به عنوان یک خطر جدی آبهای زیر زمینی و در نهایت سلامت انسان را تهدید می کند کاهش می یابد.
مهرداد اسدیان امیر موسوی
گندم از جمله غلات مهمی است که به عنوان غذای انسان و دام مورد استفاده قرار می گیرد. بیماری بلایت فوزاریومی سنبله گندم یا اسکب که عامل آن قارچ fusarium graminearum می باشد از بیماری-های مهم گندم و سایر غلات دانه ریز به خصوص در مناطق مرطوب و نیمه مرطوب می باشد. این بیماری در مرحله سنبله دهی گیاهان را آلوده می کند و خسارات اقتصادی زیادی به محصول وارد می کند. این بیماری علاوه بر تاثیر منفی بر روی رشد محصول، با تولید مایکوتوکسین های خطرناکی نظیر توکسین دی اکسی نیوالنول (don ) بر روی کیفیت دانه های تولیدی نیز اثرات منفی دارد. این توکسین یک بازدارنده سنتز پروتئین ها می باشد که خطراتی را برای سلامتی انسان و دام در پی دارد. ایجاد تغییر در ساختار توکسین don می تواند از تجمع این توکسین درون دانه بکاهد. ژن استیل ترانسفراز در مخمر (ayt1) آنزیمی را کد می کند که یک گروه استیل را به گروه هیدروکسیل c3 تریکوتسین ها اضافه می-نماید و از سمیت آن ها می کاهد. در این تحقیق بذور گندم تراریخته نسل دوم حاوی ژن ayt1 مخمری کشت و آنالیزهای مولکولی شامل pcr و rt-pcr برای اثبات حضور ژن مورد نظر در این گیاهان صورت پذیرفت. تعداد نسخ ژنی نیز از طریق آزمون دورگه سازی سادرن مشخص شد که این آنالیز ورود بیش از یک نسخه از ژن ayt1 را در سه لاین بررسی شده، نشان داد. همچنین آنالیز کروماتوگرافی لایه نازک، نشان دهنده فعالیت مناسب استیل ترانسفرازی ژن ayt1 در تعدادی از لاین های تراریخته بود. علاوه بر این، آزمون ارزیابی زیستی که در آن گیاهان تراریخته با قارچ عامل بیماری زا تیمار شدند نیز نشان از سم زدایی توکسین don و تحمل مناسب گیاهان تراریخته در برابر قارچ عامل بیماری داشت.
اصغر عرب اسدی محمدرضا عامریان
چکیده: به منظور بهینه سازی شرایط کشت بافت گیاه دارویی سرخارگل، این تحقیق در قالب چند آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. در آزمایش اوّل اثر غلظتهای مختلف هورمونهای سیتوکنینی شامل 6-بنزیل آمینو پورین (bap) و تیدیازرون (tdz) و کینتین (kin) به تنهایی یا در ترکیب با غلظتهای مختلف هورمونهای اکسینی شامل نفتالین استیک اسید (naa) یا ایندول بوتریک اسید (iba) بر کالوسزایی در محیط کشت پایه ms مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین مقدار کالوس (100%) در ترکیب های هورمونی حاوی tdz و iba است. در آزمایش دوّم اثر دو میلیگرم در لیتر هورمون bap بر شاخهزایی کالوسهای دو ریزنمونه برگ و دمبرگ مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش بیشترین شاخهزایی (%92/85) در محیط ms حاوی ترکیبهای هورمونی bap و naa در ریزنمونه برگ مشاهده گردید. در آزمایش سوّم اثر غلظتهای مختلف هورمونهای bap وtdz به تنهایی یا در ترکیب با غلظتهای مختلف هورمون naa در شاخهزایی ریزنمونه برگ مورد بررسی قرار گرفت که محیط کشت ms حاوی دو میلیگرم در لیتر bap و 0/1 میلیگرم در لیتر naa بیشترین شاخهزایی (85%) را داشت. درآزمایش چهارم گیاهچههای بدست آمده از ترکیب هورمونی دو میلیگرم در لیتر bap و 0/1naa به محیط ms دارای غلظتهای مختلف هورمونهای naa و iba منتقل شدند که بیشترین تعداد ریشه در هر ریزنمونه (8/16) در محیط-های حاوی 0/5 میلیگرم در لیتر هورمون naa حاصل شد. کلمات کلیدی: سرخارگل، کالوسزایی، شاخهزایی، ریشهزایی، تنظیم کننده های رشد گیاهی
محمدقاسم کشاورزخوب اسد معصومی اصل
شناخت تنوع ژنتیکی گیاه انگور به تحقیقات به نژادی این گیاه کمک می نماید. هدف از این مطاالعه بررسی تنوع ژنتیکی 25 رقم مختلف انگور با استفاده از داده های مورفولوژیکی، نشانگرهای رتروترانسپوزونی remap و irap و همچنین نشانگر issr بود. به منظور انجام این تحقیق، نمونه-برداری و ارزیابی صفات مورفولوژیکی در تابستان سال 1391 از مرکز تحقیقات شهرستان شاهرود و باغات شهر سی سخت انجام شد. در این مطالعه، 14 صفت مورفولوژیک مربوط به شکل برگ، خوشه و حبه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در بخش مولکولی از 21 آغازگر رتروترانسپوزونی و issr استفاده شد. براساس میزان تشکیل باند، چندشکلی و نیز تکرار پذیری باندها، از بین 21 آغازگر مورد استفاده، تعداد 15 آغازگر انتخاب شدند. 15 آغازگر مذکور مجموعا 156 باند تولید کردند که 144 باند چندشکلی قابل قبولی نشان دادند. تعداد قطعات تکثیر شده با آغازگرهای مختلف متفاوت بود، بیشترین تعداد قطعه تکثیر شده 16 عدد و مربوط به آغازگرهای 825 و 840 و کمترین آن 6 عدد و مربوط به ترکیب آغازگری vine1fa+ ms3 (remap) و آغازگر 857(issr) بود. تعداد متوسط باندهای پلی مورف برای هر آغازگر 6/9 باند بود. بیشترین مقدار ضریب تنوع شانون و هتروزیگوسیتی مشاهده شده مربوط به آغازگر gret1fa از سری آغازگرهای irap بود که مبین این است که احتمالا نشانگر irap نسبت به دو نشانگر دیگر تنوع بین ارقام مورد مطالعه را بهتر نشان می دهد. تجزیه کلاستر نیز با استفاده از الگوریتم upgma و ماتریس تشابه جاکارد انجام شد. نتایج این پژوهش، مبین وجود تنوع مولکولی و مورفولوژیکی در بین ارقام انگور بوده و بیانگر کارآمدی نشانگرهای رتروترانسپوزونی remap و irap و همچنین نشانگر issr در تعیین تنوع ژنتیکی ارقام انگور مورد مطالعه می باشد.
سارا کاظم زاده مجتبی ممرآبادی
بیماری های باکتریایی از جمله دلائل اصلی خسارت در گیاهان به شمار می آیند. در این میان، باکتری عامل بیماری شانکر مرکبات، (xanthamonas citri ssp. citri (xcc کشت لیمو در سراسر دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده است. عمدتاً کنترل بیماری های گیاهی از طریق مواد شیمیایی صورت می گیرد که دارای اثرات منفی بر اکوسیستم ها است. در این مطالعه کنترل بیولوژیک پاتوژن های باکتریایی، که روشی سازگار با محیط است به کار گرفته شد. اثرات آنتاگونیستی سکروتوم دو قارچ در مقابل جدایه nigeb-88 باکتری xcc با استفاده از روش دیسک مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور تعیین ماهیت عصاره های دارای خاصیت ضد میکروبی، فعالیت هر دو سکروتوم در برابر طیفی از پروتئازها بررسی شد. فعالیت هر دو عصاره در حضور پروتئازها کاهش یافت که نشان از پروتئینی بودن ماهیت ترکیب بازدارنده دارد. در ادامه مطالعات، طیف بازدارندگی پروتئین های ضد میکروبی (amps) در مقابل سایر قارچ ها و باکتری-های پاتوژن نیز مورد ارزیابی واقع شد که در همه موارد طیفی از بازدارندگی مشاهده گردید. همچنین این ترکیبات در مقابل گرما، ph های اسیدی و بازی و همینطور دترژنت ها پایداری خوبی را نشان دادند.
بهنوش حسینی ابوالفضل سرپله
در این تحقیق، مواد مترشحه عامل پوسیدگی ریشه و زوال بوته های خربزه monosporascus cannonballus (با وزن مولکولی زیر 10 کیلودالتون (lmwcs) و بالای 10 کیلودالتون (hmwcs)) با کشت قارچ روی محیط کشت مایع czapeck’sاستخراج گردیدند و به ترتیب با استفاده از الکتروفورز کاغذی با ولتاژ بالا (hvpe) و الکتروفورز ژل سدیم دودسیل سولفات- پلی آکریل آمید (sds-page) خالص سازی و با کمک massspectrometryتوالی هایپروتئینی کد کننده ی این مواد شناسایی گردید. مواد بالای 10 کیلودالتون روی ژل تشکیل سه باند با وزن های مولکولی تقریبی 26، 27 و 57 کیلودالتون را دادند که بر طبق نتایج توالی یابی دو باند 26 و 27 کیلودالتونی به دلیل شباهت بسیار آنها از نظر توالی اسید آمینه ای، ایزوزیم های آنزیم سرین پروتئاز و باند 57 کیلودالتونی به عنوان آنزیم آلفا- مانوزیداز شناخته شدند. آنزیم سرین پروتئاز باعث تجزیه کوتیکول دیواره سلولی میزبان می شود ولی تا کنون چگونگی مکانیسم بیماری زایی آنزیم آلفا- مانوزیداز شناخته نشده است. مواد زیر 10 کیلودالتون در hvpe در یک نقطه واکنش مثبت با رنگ ناین هیدرین نشان دادند و پس از خالص سازی ماده به دلیل کوچک بودن بیش از حد آن شناسایی صورت نگرفت اما به دلیل واکنش رنگی آن با ناین هیدرین، میزان حرکت نسبی آن در کاغذ (1 rm=)، فعالیت های بیولوژیکی از قبیل آب سوختگی به نظر می رسد که این ماده از ماراسمین ها (گروهی از ترکیبات فیتوتوکسینی) باشد. همچنین با تزریق این پروتئین ها و متابولیت ها به برگ های خربزه، خاصیت فیتوتوکسینی آنها به اثبات رسید و این اولین گزارش از وجود ترکیبات فیتوتوکسینی جداسازی شده از m. cannonballusاست که باعث بیماری زایی روی گیاهان خربزه می شوند. همچنین به منظور دست یابی به پایه های متحمل خربزه، کشت بافت گیاهان خربزه در محیط های کشت murashingeand skoog (ms) همراه با غلظت های متفاوت هورمون های 2,4-dichlorophenoxyacetic acid (2,4-d)وbenzyl aminopurine (ba)و غلظت های متفاوت سکروتوم قارچی انجام وپس از حدود 7 هفته مشخص شد که در محیط کشت با ba(mg/l)0/1، 2,4-d(mg/l) 5 و عصاره قارچ 0/7 درصد مقدار کالوس زایی بیشتر استو می توان در این نوع محیط کشت به گیاهان مقاوم به قارچ m. cannonballus دست یافت.
محدثه مقیمی خیرآباد فرهاد شکوهی فر
بیماری زردی و پژمردگی آوندی یکی از بیمار های مهم خربزه می باشد که قارچ fusarium oxysporum f.sp. melonis (fom) عامل این بیماری است و از نظر بیماریزائی در چهار نژاد صفر، 1، 2و 1.2 گروه بندی می شود. ژن fom2 به عنوان عامل مقاومت در مقابل نژاد صفر و 1 قارچ fom شناخته شده است. در این مطالعه با توجه به حساسیت اکوتیپ های خربزه ایرانی در مقابل نژاد 1، حضور ژن fom2 به عنوان عامل مقاومت در برابر این نژاد در سطح ژنوم اکوتیپ های مثل: طالبی شهد شیراز، خربزه مشهدی، خربزه خاتونی، خربزه خاقانی، charentais fom1 و charentais fom2 مورد بررسی قرار گرفت. توالی گزارش شده ژن fom2 از بانک ژن بازیابی شد و با انجام آنالیزهای بیوانفورماتیک مناطق حفاظت شده آن تعیین و جهت طراحی پرایمر داخلی (psh20-f/r) به کار گرفته شد. نتایج pcr با استفاده از این پرایمر حضور ژن fom2 را در اکوتیپ های مورد مطالعه تایید نمود و به تکثیر تک باند در اندازه مورد انتظار منتج شد. قطعه داخلی ژن fom2 جهت توالی یابی در ناقل ptg19 کلون شد و به وسیله تکنیک کلنی pcr با استفاده از پرایمر داخلی ژن fom2 و پرایمر یونیورسال psh10.2-f/r تایید گردید. آنالیز نتایج توالی یابی نشان داد که اکوتیپ های حساس همانند خربزه مشهدی، خربزه خاقانی، charentais fom1 تنوع نوکلئوتیدی و پروتئینی متفاوتی را نسبت به اکوتیپ های مقاوم نشان می دهند، که همین تنوع نوکلئوتیدی، ساختار پروتئینی اکوتیپ های حساس را تغییر و آن ها را نسبت به نژاد صفر و 1 عامل بیماری حساس می نماید. شناسایی تفاوت سطح مقاومت در اکوتیپ ها به دلیل وجود تنوع در توالی ژن و در سطح بیان پروتئینی ژن fom2 می باشد. سپس به منظور بررسی توالی کامل ژن fom2 و همسانه سازی آن، یک جفت پرایمر اختصاصی (psh20.2-f/r) بر اساس ابتدا و انتهای ژن، جهت تکثیر توالی کامل ژن طراحی گردید. با توجه به مقاوم بودن اکوتیپ طالبی شهد شیراز (m6) ژنوم این اکوتیپ پس از استخراج بعنوان dna الگو مورد استفاده قرار گرفت. در الگوی الکتروفورزی محصول pcr تک باندی به اندازه مورد انتظار (حدود 3.3 کیلوباز) مشاهده شد. بعد از کلون کردن قطعه مورد نظر در ناقل ptg19 و توالی یابی، آنالیز نتایج وجود موتاسیون را در اکوتیپ مقاوم طالبی شهد شیراز مشخص نمود که این موتاسیون ها بر عملکرد ژن fom2 تاثیر نداشته است. به طور کلی هدف از کلون قطعه کامل در این تحقیق انتقال ژن fom2 به ناقل بیانی و بعد از آن انتقال ژن به گیاه می باشد، که در مطالعات تکمیلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. fom2
محمود احمدی شاهین شاهسونی
تصور نادرست عملکرد بیشتر با کاربرد کود بیشتر در بین اکثریت کشاورزان از یک طرف و عدم بکارگیری انواع کودهای آلی و بیولوژیکی و اصلاح کننده های خاک از طرف دیگر سبب عدم تعادل عناصر غذایی در خاک وگیاه، تخریب خاک و آلودگی محیط زیست گردیده است. انجام آزمون خاک جهت تعیین وضعیت عناصر غذایی در خاکهای قلیایی و آهکی نشان میدهد که علیرغم وجود مقادیر فراوان برخی از عناصر غذایی(p, fe, zn,…) در این خاکها فرم محلول و قابل جذب این عناصر کمتر از مقدار لازم برای رشد و نمو مناسب گیاه میباشد. با توجه به اینکه در ایران بیشتر خاکهای قابل کشت، دارای بستر آهکی بوده و اغلب دارای ph بیش از 8 می باشند وقوع این امر سبب شده است که جذب بیشتر عناصر غذایی با مشکلاتی مواجه باشد. لذا بررسی اثر اصلاح کننده های شیمیایی و آلی و انتخاب مدیریت مناسب تغذیه گیاهی که با اعمال آنها کمترین آسیب به خاک وارد نمی شود و ضرورت تغییر شرایط نامطلوب خاک و افزایش راندمان تولید در نتیجه کاهش مصرف انرژی از اهم اهداف طرح می باشد. یکی از بهترین راهها برای کاهش ph خاک، استفاده از گوگرد عنصری و مواد آلی همراه باکتری اکسید کننده گوگرد به عنوان عوامل اسید زا است. به این منظور آزمایشی تحت عنوان بررسی اثر گوگرد عنصری،کود آلی ورمی کمپوست و باکتری تیوباسیلوس بر برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و عملکرد ذرت دانه ای بصورت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در 36 کرت آزمایشی اجرا گردید. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که ترکیب سه عامل گوگرد عنصری، ورمی کمپوست و باکتری تیوباسیلوس بصورت مستقل یا توأم با هم باعث افزایش هدایت الکتریکی، افزایش فراهمی فسفر، آهن، روی و سولفات قابل جذب وکاهش اسیدیته خاک گردیدند. درصد کربن آلی، نیتروژن کل، درصد رطوبت اشباع و درصد ظرفیت زراعی در تیمارهای بخصوص دارای کود آلی ورمی کمپوست افزایش معنی داری نشان دادند. در گیاه اغلب تیمارهای اصلی سبب افزایش ارتفاع بوته، وزن صد دانه، طول بلال، تعداد ردیف، تعداد دانه در ردیف، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی بطور معنی دار گردیدند. تیمارهای توأم دو جانبه وسه جانبه در گیاه تنها توانستند عملکرد دانه و بیولوژیکی را معنی دار کنند.
معصومه کردی شاهرخ قرنجیک
قارچ های بیمارگر حشرات، از قبیل beauveriaspp.،در کنترل جمعیت حشرات موثر هستند. قارچ beauveriaspp. علاوه بر اینکه فاز ساپروفیت برروی بقایای گیاهان و حشرات دارد، دارای دامنه میزبانی گسترده ای در بین حشرات و عنکبوت ها است. که نظر به تفاوت ترکیب، بافت و ساختار اپی کوتیکول و پرو کوتیکول حشرات ممکن است، مجموعه های متفاوتی از ژن های قارچی، الگوهای بیان متفاوتی را نشان دهند. این تغییرات با آنالیز کلی بیان ژن یا آنالیز تعدادی از ژن های کاندیدای قارچی، در مواجهه با کوتیکول حشرات مختلف مشخص می شود. در این تحقیق دو جدایه قارچی beauveria با قدرت بیماریزایی متفاوت، ضعیف و قوی استفاده شد. کوتیکول های چهار حشره به نام های tribolium castaneum، galleria mellonella، calliptamus italicus و eurygaster integriceps جدا شدند و در محیط رشد قارچ مورد استفاده قرار گرفتند. بنابراین چهار محیط کشت حداقل عصاره کوتیکولی (القایی) و یک محیط کشت فاقد عصاره کوتیکولی به عنوان کنترل برای رشد دو جدایه قارچی استفاده شد. پرایمرهای اختصاصی برای ژن های مورد مطالعه با نام های پروتئاز باسیاسین i، دای پپتیدیل پپتیداز، سنسور کلسیم، سیتوکروم p450 و پروتئین کیناز طراحی شد و تغییرات بیان این ژن ها از طریق rt-pcrنیمه کمی مطالعه شد. سه ژن اول در مواجهه با محیط های عصاره کوتیکولی به صورت معنی داری القا شدند وبیشترین میزان بیان را در مواجهه با عصاره کوتیکولی ملخ ایتالیایی نشان دادند. در مقابل و به صورت جالب توجهی، کاهش بیان برای دو ژن دیگر در محیط کشت حداقل در مقایسه با محیط کشت کنترل مشاهده شد. علاوه بر این، دو جدایه قارچی نیز در محیط کشت های مختلف، رفتار متفاوتی نشان دادند. واژگان کلیدی: قارچ های بیمارگر حشرات، کوتیکول حشرات، بیان ژن، افزایش بیان، کاهش بیان
صدیقه گران ملک مجتبی محمودی
به منظور بررسی تاثیر تواًم مقادیر مختلف کودهای شیمیایی و دامی (گوسفندی) برای رسیدن به فرمول مناسب کودی مرکبات (رقم تامسون ناول) آزمایشی در سال 1392 به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار و 3 تکرار در یکی از باغهای شهرستان ساری به اجرا در آمد. تیمارها شامل سه سطح از کود دامی گوسفندی (0، 6 و 12 کیلوگرم به ازای هر درخت) و سه سطح از کودهای شیمیایی ماکرو که شامل سولفات آمونیوم، سوپرفسفات تریپل و سولفات پتاسیم (صفر، 30 و 60 درصد توصیه بر مبنای آزمون خاک) بودند. نتایج نشان داد که بیشترین جذب نیتروژن، فسفر، پتاسیم برگ و ویتامین c، اسیدیته قابل تیتراسیون، وزن متوسط، حجم عصاره و عملکرد تامسون در کاربرد تلفیقی60 درصد از کودهای شیمیایی (110 گرم آمونیوم سولفات،60 گرم سوپر فسفات تریپل، 40 گرم سولفات پتاسیم) و 6 کیلوگرم کود دامی (گوسفندی) بدست آمد. همچنین بیشترین غلظت کلسیم، منیزیم، آهن، منگنز، روی در عصاره و برگ با کاربرد 30 درصد از کودهای شیمیایی (55 گرم آمونیوم سولفات،30 گرم سوپر فسفات تریپل،20 گرم سولفات پتاسیم) و 12 کیلوگرم کود دامی حاصل شد. حداکثر میزان ph و پتاسیم عصاره میوه با مصرف60 درصد از کودهای شیمیایی و 12 کیلوگرم کود دامی (گوسفندی) ایجاد شد. مرکبات (تامسون ناول) با مصرف 60 درصد از کودهای شیمیایی شیمیایی و 12 کیلوگرم کود دامی (گوسفندی) بیشترین رشد بهاره و تابستانه را داشتند. حداکثر نیتروژن، فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک و حداقل ph نیز با کاربرد 60 درصد از کودهای شیمیایی ماکرو و 6 کیلوگرم کود دامی حاصل شد. این در حالی بود که کاربرد سطوح مختلف کودهای شیمیایی و دامی (گوسفندی) از لحاظ آماری تفاوت معنی¬داری بر میزان cce خاک ایجاد نکرد. حداکثر جذب کربن آلی و حداقل شوری در خاک تحت تیماری با اعمال 30 درصد از کودهای شیمیایی ماکرو بود. واژه¬های کلیدی:
علی مظهری نیا مهدی رضایی
به منظور بهینه¬سازی شرایط کشت بافت گیاه زردآلو، این تحقیق در قالب چند آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. در آزمایش اول و دوم اثر غلظت¬های مختلف تنظیم کننده رشد¬¬ سیتوکینین bap در ترکیب با غلظت¬های مختلف تنظیم¬کننده¬های رشد اکسینی شامل naa و iba بر کالوس¬زایی ریزنمونه¬های برگی در محیط کشت پایه ms مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین میزان کالوس¬زایی (86 درصد) در ترکیب¬ تنظیم¬کننده¬های رشدی 2/2 میکرومولار bap و 36/5 میکرومولار naa در واریته رجبعلی بدست آمد. در آزمایش سوم اثر نوع ریزنمونه و تنظیم¬کننده¬های رشد بر میزان کالوس¬زایی مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن نشان داد بالاترین درصد کالوس¬زایی (90درصد) بر روی ریزنمونه¬های برگی که در شرایط درون شیشه¬ای ایجاد شده بودند در ترکیب با تیمار تنظیم کننده¬ رشدی 2/2 میکرومولار bap و 36/5 میکرومولار naa بدست آمد. در آزمایش بعدی اثر ترکیبات تنظیم کننده¬های رشدی مختلف، رژیم نوری و نوع ریزنمونه بر میزان باززایی ساقه نابجا بررسی شد که نتایج نشان داد ترکیب تنظیم¬ کننده¬های رشدی 9 میکرومولار bap، 5/4 میکرومولار kin و 5/5 میکرومولار naa در ریزنمونه¬های کوتیلدون و همچنین ترکیب تنظیم کننده¬های رشدی 5/2 میکرومولار tdz و 5/2 میکرومولار iba در ریزنمونه های هیپوکوتیل بیشترین میزان باززایی را به ترتیب 51 و 48 درصد داشتند، ضمن اینکه تاریکی در افزایش میزان باززایی به خصوص در ریزنمونه های کوتیلدون موثر بود. در آزمایشات بعدی اثر نوع محیط کشت پایه به طور جداگانه بر میزان باززایی ریزنمونه¬های هیپوکوتیل و کوتیلدون بررسی شد و نتایج نشان داد محیط کشت ms و ql به ترتیب اثر بیشتری بر روی میزان باززایی ساقه نابجا ریزنمونه¬های هیپوکوتیل (50 درصد) و کوتیلدون (83 درصد) دارند.
زهرا خزاعی کجوری شاهرخ قرنجیک
در این مطالعه اثرات تنظیم کننده های رشد گیاهی بر ریزازدیادی چند رقم زردآلو ایرانی به منظور دستیابی به ظرفیت بالای تکثیر از طریق کشت بافت مورد بررسی قرار گرفت. مواد گیاهی از ارقام زردآلوی جعفری، قوامی، رجبعلی و خیوه ای در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود تهیه شد. گره ها پس از استریل سطحی با کلرید جیوه و اسید سیتریک در محیط کشت ms و wpmدر دو فصل زمستان و بهار مستقر شدند. نتایج حاصل از استفاده دو محیط مختلف تفاوت معنی داری را در جوانه زنی زردآلو نشان نداد، بیشترین درصد جوانه زنی جوانه های خفته در رقم رجبعلی در فصل زمستان در حالت فلس برداری به طور میانگین 77/62 درصد و در فصل بهار به میزان 66/76 درصد مشاهده شد. پرآوری ریزنمونه های جوانه زده در محیط wpm با سه غلظت (5/0، 1و2) میلی گرم در لیتر bap و iba با غلظت 05/0 میلی گرم در لیتر در چند رقم زردآلو صورت گرفت. بیشترین تعداد شاخه در غلظت یک میلی گرم در لیتر در رقم رجبعلی و بیشترین طول شاخه در غلظت دو میلی گرم در لیتر در رقم جعفری مشاهده شد. به منظور ریشه زایی شاخه های پرآوری شده سه غلظت (5/0، 1 و2) میلی گرم در لیتر iba مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش ریشه دهی موفقیت آمیز نبود و ریزنمونه ها از بین رفتند.
آناهیتا پنجی ناصر فرخی
رتروترنسپوزون ها فراوان ترین و رایج ترین عناصر قابل جابجایی در ژنوم یوکاریوت ها به ویژه گیاهان هستند. توزیع گسترده رتروترنسپوزون ها در ژنوم گیاهان استفاده از آن ها را به عنوان نشانگر مولکولی ایده آل ساخته است. در این تحقیق از چند شکلی تکثیر شده نواحی بین رتروترنسپوزون-ها(irap) و چند شکلی تکثیر شده رتروترنسپوزون ها و ریزماهواره ها(remap) برای بررسی سطوح تنوع ژنتیکی و فعالیت رتروترنسپوزون هایltr در 23 رقم زردآلو استفاده شد. در این مطالعه از 16 ترکیب پرایمری مورد بررسی، 9 ترکیب آغازگر بر اساس میزان تشکیل باند، چند شکلی و نیز تکرار-پذیری باند ها انتخاب شد. 9 آغازگر مذکور، مجموعا 168 باند تولید کردندکه همگی چند شکلی قابل قبولی ایجاد کردند. تعداد قطعات تکثیر شده با آغازگر های مختلف، متفاوت بود. بیشترین تعداد قطعه تکثیر شده 26 عدد مربوط به remap(ltr6+p9) و کمترین آن 11 و مربوط به پرایمر ltr10 بود. بیشترین مقدار ضریب شانون و هتروزیگوسیتی مشاهده شده مربوط به آغازگر ltr23 از سری آغازگر-های irap بود که مبین این است که نشانگر irap نسبت به remap تنوع بین ارقام مورد مطالعه را بهتر نشان داده است.
ندا جدیدالاسلام شاهسوار ناصر علی اصغرزاد سلمانی
لوبیا(phaseolus vulgaris l) یکی از حبوبات مهم است که به صورت مستقیم مورد استفاده انسان قرار می گیرد و 50% از تولید حبوبات جهان را شامل می شود.کودهای بیولوژیک یا کود های میکروبی (مایع، جامد یا نیمه جامد) حاوی یک یا چند گونه میکروارگانیسم خاص بوده و باعث گسترش بیشتر و بهتر سیستم ریشه ای و جذب بهتر عناصر و در نتیجه رشد بیشتر گیاه شده و با بالا بردن کمی و کیفی اجزای عملکرد گیاهان، موجب افزایش عملکرد می شوند. به منظور بررسی اثر قارچ میکوریز و باکتری سودوموناس به عنوان کود های زیستی و اسید هیومیک بر عملکرد گیاه لوبیا آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو سطح قارچ میکوریز (m0 :عدم مایه زنی با قارچ، m1 :مایه زنی با قارچ glomus etunicatum)، دو سطح باکتری (s0: عدم مایه زنی با باکتری و s1: مایه زنی با باکتری pseudomonas putida) و سه سطح اسید هیومیک (h0: عدم مصرف اسید هیومیک، h1: مصرف 200 میلی گرم در کیلوگرم، h2: مصرف 400 میلی گرم در کیلوگرم) بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که ترکیب دو کود زیستی باکتری و قارچ میکوریز باعث افزایش معنی دار در وزن غلاف، وزن دانه و تعداد دانه شد. مایه زنی گیاه لوبیا با قارچ glomus etunicatum میزان جذب فسفر و میزان وزن دانه را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. مایه زنی با باکتری pseudomonas putida نیز جذب نیتروژن توسط گیاه را افزایش داده است .مصرف اسید هیومیک در سطح 400 میلی گرم کیلوگرم تعداد دانه و کلروفیل کل a و b برگ را نیز افزایش داده است. به طور خلاصه می توان دریافت مصرف قارچ میکوریز و اسید هیومیک در حضور باکتری سودوموناس باعث بهبود برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی گیاه لوبیا می شود.
مریم نوری شاهرخ قرنجیک
سرخارگل (echinacea purpurea) از جمله گیاهان دارویی مورد استفاده در صنایع داروسازی و تقویت کننده سیستم دفاعی بدن می باشند. تولید ریشه ی مویین از طریق انتقال t-dna پلاسمید ri از باکتری agrobacterium rhizogenes به سلول های گیاهی انجام می شود. امروزه به طور وسیع از این باکتری جهت انجام عمل تراریختی و ایجاد ریشه تراریخت استفاده می گردد. با توجه به اهمیت دارویی در گیاه سرخارگل ایجاد سیستم کشت ریشه های موئین ضرورت پیدا می کند. در این تحقیق تاثیر سویه های مختلف آگروباکتریوم رایزوژنز شامل a13، a4، 15834 و ar15834 حاوی وکتور دوگانه pbi121 بر درصد تشکیل ریشه های موئین در دو ریزنمونه برگ و هیپوکوتیل و نیز میزان بیوسنتز ترکیبات فنلی کل و محتوای پلی ساکاریدی ریشه های موئین حاصل تراریختی با باکتری فوق در مقایسه با ریشه های غیر تراریخت (شاهد) مورد بررسی قرار گرفت.
فرشاد عرب انصاری ناصر فرخی
جنین زایی میکروسپور بر اساس تغییر جهت میکروسپورها از مسیر نمو طبیعی دانه گرده به سمت مسیر جنین زایی می باشد، که می تواند توسط تیمارهای تنشی مختلفی القا شود. آندروژنز کارآمدی توسط تیمار مانیتول میکروسپورهای تک هسته ای در گیاهان القا می شود. یک خوشه از ژن های هم بیان توسط عوامل رونویسی یکسانی تنظیم می شوند و ژن های این خوشه معین موتیف های تنظیمی مشترکی دارند. در این مطالعه، شبکه هم بیانی ژن ها در آرابیدوپسیس و برنج به ترتیب با استفاده از بانک اطلاعاتی atted-ii و ricefrend رسم گردید و سپس 1000 جفت باز بالادست ناحیه پروموتر این ژن ها در آرابیدوپسیس و برنج به ترتیب از بانک اطلاعاتی tair و rap-db انتخاب شدند. نتایج ما نشان می دهد که این ژن های هم بیان به احتمال زیاد کاندیداهایی برای توصیف عملکرد القا آندروژنز در محیط آزمایشگاهی در گیاهان تک لپه ای و دولپه ای می باشند.
شاهرخ قرنجیک هوشنگ علیزاده
چکیده ندارد.