نام پژوهشگر: اصغر فروغی
مهناز کوهی اصغر فروغی
اولین رویکرد به تاریخ نویسی در میان مسلمانان را می توان درگرایش آنها به سیره نویسی مشاهده کرد و تاریخ نگاری با موضوعِ پرداختن به سیره و مغازی حضرت محمد(ص) به عنوان مهم ترین شخصیت تاریخی- مذهبی در میان مسلمانان آغاز شد. در ادامه سیر سیره نویسی، در اوایل قرن سوم هجری به مرحله ای می رسیم که توجه به سیره پیامبر(ص) در قالبی جدید روی می نماید. از این زمان وتحت تأثیر شرایط فکری به وجودآمده در جوامع اسلامی، برخی از اصول وفروع دین به ویژه توحید، نبوت ومعاد مورد انکار بعضی از افراد وگروه ها قرار گرفت. در نتیجه این وضعیت، کتاب هایی به نگارش درآمدند که هدف عمده در تألیف آنها اثبات پیامبری حضرت محمد(ص) بر اساس معجزاتش بود. این کتاب ها توسط طیف های مختلفی از اندیشمندان اسلامی به وجودآمدند؛ فیلسوفان اسماعیلی، محدثان، دبیران حکومتی، ائمه زیدی و... دلائل النبوه هاکه امروزه بسیاری از آنها از میان رفته است، چهره سیره نگاری را تاحدودی مخدوش کرده و رویه ای اغراق آمیز بر آن کشیده است. این آثار تا به امروز در محدوده تاریخ نگاری اسلامی مطرح نشده اند. در این پژوهش سعی برآن بوده است تا در فاصله زمانی آغاز قرن سوم که زمان شروع نگارش های مستقل درزمینه تاریخ نگاری است، تا نیمه قرن ششم هجری با معرفی نویسندگان این آثار، معرفی کتاب هاو محتوایشان و بررسی زمینه های به وجودآمدن آنها وهمچنین چگونگی نگارش این آثار توسط نویسندگان شیعه وسنی گامی در معرفی این رشته از سیره نگاری به دنیای تاریخ نگاری اسلامی برداشته شود.
زهره قدیری علی اکبر کجباف
سلاجقه عراق عجم به حاکمان سلسله ای محلی اطلاق می شود که در سال 511 هـ .ق پس از تقسیم حکومت سلجوقیان بزرگ به دو شاخه شرقی به مرکزیت خراسان و شاخه غربی به مرکزیت اصفهان و همدان بین مدعیان قدرت، در منطقه جبال یا عراق عجم پایه ریزی شد. سلاجقه عراق عجم در طول مدت زمامداری خود، در مقاطع مختلف از سویی با شاخه شرقی حکومت به رهبری سلطان سنجر و از سوی دیگر با خلفای عباسی و حاکمان محلی و امرای ناراضی همچون بنی مزیدیان حله، احمدیلیان، ایلدگزیان، اتابکان زنگی موصل و اتابکان سلغری فارس در ارتباط و دائما درگیر بوده اند؛ در این میان درگیری و برخورد بین شاهزادگان سلجوقی و همچنین افزایش قدرت فرقه اسماعیلیه و فعالیتهای پنهانی و علنی آنان در خصوص ترور افراد برجسته دولت سلجوقی دست به دست عوامل دیگر علاوه بر ایجاد جو رعب و وحشت در میان مردم و بزرگان دولتی، تا حد زیادی قدرت سلجوقیان عراق را کاهش داد و متقابلاً دخالت روز افزون امرا و حاکمان محلی و همچنین خلفای عباسی در امور دستگاه سلجوقی را چندین برابر افزایش داد. به این ترتیب این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر منابع و شواهد موجود ضمن تحلیل و بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی این دوران تا حد امکان به ارزیابی مناسبات بین سلاجقه عراق عجم و خلفای عباسی و دیگر حکمان محلی که همواره دستخوش اختلال و اختلاف بوده است، بپردازد.
مهناز ملکی اصغر فروغی
روحانیت ایران از انقلاب مشروطه تا به امروز ، حضور فعال و پررنگی در تحولات تاریخ معاصر ایران داشته است. پس از شهریور 1320 ش/1941م، و ایجاد فضای باز سیاسی ، عرصه ی فعالیت برای گروه های مختلف جامعه ی ایران مهیا شد . روحانیت نیز همچون دیگر احزاب و گروه ها فعالیت های خود را از سر گرفت . قدرت یافتن روز افزون حزب توده بعد از شهریور 1320ش/1941م، شاه و دربار را مجبور کرد تا در مقابله با آن ها نیروهای مذهبی را تقویت کند که این امر فرصت مناسبی برای نیروهای مذهبی به شمار می آمد. این مسئله برای روحانیون و نیروهای مذهبی اصفهان که از دیرباز نهادی قدرتمند و منتفذ در اصفهان به شمار می آمدند، اهمیت ویژه پیدا می کند و این سوال را مطرح می کند که روحانیون و نیروهای مذهبی از این فضا چه استفاده ای کردند و به عبارت دیگر عملکرد آن ها در امور سیاسی و فرهنگی و اجتماعی چه دستاوردهایی را به همراه آورد. آن چه معلوم است این است که روحانیون اصفهان تا 1325ش/1946م، مجالی برای فعالیت نداشتند چرا که به بازسازی نیروی از دست رفته و سرکوب شده در دوران رضا شاه می پرداختند. نخستین فعالیت های روحانیون و نیروهای مذهبی از سال 1325 ش/1946م، با تشکیل انجمن تبلیغات دینی آغاز می شود . در این پژوهش تلاش بر آن است ضمن تبیین جایگاه روحانیت در جامعه ی ایران و شهر اصفهان، عملکرد سیاسی روحانیون اصفهان از شهریور 1320-1332ش/1941-1953م، بررسی شود. در ادامه بررسی عملکرد فرهنگی و اجتماعی روحانیون اصفهان از شهریور1320-1332ش/1941-1953م، از اهداف این پژوهش به شمار می آید . کلید واژه ها: اصفهان ، حزب توده، روحانیت، هیئت علمیه ی اصفهان، شهریور 1320
سحر نعمتی فریدون اللهیاری
تظاهر و چاپلوسی از جمله رذیلت های اخلاقی است که در فرهنگ ایرانی و دین اسلام مورد مذمّت قرار گرفته است و به عنوان منشاء بسیاری رذایل اخلاقی و انحرافی شناخته می شود. با این وجود، در دوره هایی از تاریخ ایران و به سبب شرایط ویژه ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در جامعه وجود داشت، زمینه ی گسترش این رذایل اخلاقی فراهم می شد. سده های هفتم و هشتم ه ق یعنی دوران پرالتهاب تهاجم مغول و ناپایداری های پس از آن، از ادواری شناخته می شود که این ویژگی در جامعه ی ایرانی گسترش یافت. متون ادبی و تاریخی این دوره نیز؛ این شرایط را به روشنی آشکار می نماید. در این متون هم می توان اشاره به این خصایص را به عنوان آسیبی اجتماعی شناسایی کرد و هم می توان چنین پدیده ای را در رفتار و گفتار شاعران و نویسندگانی مشاهده کرد؛ که برای حفظ مقام و موقعیت و دستیابی به امتیازات مختلف به چنین روشی متوسل می شدند. در این بین مردم جامعه نیز که فضای شکل گرفته را این چنین می یافتند به پیروی و تأسی از نخبگان جامعه به این پدیده گرایش پیدا کرده و به واسطه ی همین، به خود اجازه ی مخالفت با حاکمان مغول را نمی دادند. در این پایان نامه پس از ذکر مقدمه و کلیات، به اوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران در سده های هفتم و هشتم ه ق، بازتاب تظاهر و چاپلوسی در متون ادبی و متون تاریخی این دوره و علل و پیامدهایی که تظاهر و چاپلوسی می تواند در جامعه داشته باشد پرداخته شده است. و نیز این پایان نامه در پی آن است که نشان دهد مورخان و ادیبان ریاکار و چاپلوس سده های هفتم و هشتم ه ق چه کسانی بوده اند و نتایج و پیامدهایی که این رفتارهای چاپلوسانه و ریاکارانه آنان می توانست بر اوضاع جامعه داشته باشد؛ چگونه بروز و ظهور یافته است؛ هم چنین پرداختن به این موضوع که نویسندگان و ادیبان این دوره چگونه اوضاع متملقانه و چاپلوسانه را در آثارشان بازتاب داده اند از اهداف دیگر می باشد. روند انجام این پژوهش بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه ی منابع کتابخانه ای و تحقیقات نوین صورت گرفته است.
اسماعیل محمودی علی اکبر کجباف
از مسائل مهم تاریخ ایران، چگونگی آشنایی ایران و غرب، رویکرد غرب به ایران و پیامدهای آن است. رویکرد شرق شناسی به عنوان رویکرد مسلط غرب در تعریف و نمایش ایران به مثابه ی «دیگری»، از پیامدهای این آشنایی است که روابط و مناسبات دوسویه را تحت الشعاع خود قرار داده است. شناخت این رویکرد، مستلزم بررسی عوامل موثر در پیدایش این رویکرد و به عبارتی وصول به این پرسش اساسی است که چه عواملی در پیدایش رویکرد شرق شناسی به ایران موثر بوده است؟ این پایان نامه به روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مباحث گفتمان، نظریه ی شرق شناسی و نظریه ی بازنمایی، به نقش سفرنامه های غربی به عنوان یکی از عوامل اصلی پیدایش رویکرد های شرق شناسی به ایران و پیامدهای آن پرداخته است. یافته های این پژوهش بر آن است که سفرنامه های دو دوره ی صفوی و قاجار با وجود تمایزاتی در مقاصد و بیان نیات و نیز وجود نقاط مثبت در معرفی ایران و بیان پاره ایی از واقعیت های بطن جامعه ی ایران، در مجموع دانسته و نادانسته، به خاطر عواملی از جمله استقبال از این سفرنامه ها در غرب، تبدیل آن ها به مهم ترین منبع ایران شناسی شرق-شناسان و کار بست مولفه های چون تعمیم گرایی، ایستایی نگری، دیگری سازی و بزرگ نمایی خصلت های منفی، در پیدایش رویکرد شرق شناسی به ایران، نقش اساسی داشته است.یافته ی دیگر این پژوهش نشان می دهد که برآیند این رویکرد به ایران و مردم ایران، پیدایش گفتمان های غرب ستایی، غرب ستیزی و بومی گرایی و افزایش بدبینی در روابط دوسویه غرب و ایران بوده است.در مجموع، باید گفت که از آغاز آشنایی و تماس غرب با ایران که با استقرار شالوده ی تجدد در غرب همزمان بوده است، سفرنامه های غربی در بازنمایی هویت ایرانی و نمایش آن به مثابه ی «دیگری» غرب و به عبارتی در پیدایش گفتمان «شرق شناسی»، سهیم بوده است. در گردآوری و تدوین مطالب، مستندات و یافته های این تحقیق عمدتاً از روش اسنادی تاریخی و کتابخانه ای استفاده شده است.