نام پژوهشگر: مرتضی دهقان نژاد
معصومه نوایی زاده مرتضی دهقان نژاد
حزب توده در سال 1320ش/1941م، توسط بعضی از اعضای باقیمانده از گروه دکتر ارانی تأسیس شد، اهداف، مرامنامه و برنامه های خود را مشخص کرد و با توجه به فضای باز سیاسی بعد از شهریور 1320ش/1941م، به فعالیت پرداخت. یکی از مهمترین اقدامات حزب، نفوذ در بین کارگران و تشکیل اتحادیه های کارگری در نقاط مختلف کشور بود. در فاصله سالهای 1320-1324ش/1941-1945م، این حزب در خوزستان دست به تشکیل اتحادیه زده و تعدادی از جنبشهای کارگری را سازمان داد. مهمترین فعالیت حزب در 23 تیر 1325ش/1946م، ترتیب دادن اعتصاب بزرگ کارگران صنعت نفت خوزستان بود. پس از آن کم کم نشانه های انشعاب در حزب ظاهر شد که به دنبال آن فعالیت حزب کم شده تا اینکه پس از بهمن 1327ش/1948م، و تیراندازی به شاه، حزب توده غیر قانونی اعلام شد. در جریان ملی شدن صنعت نفت حزب توده به مخالفت با مصدق برخاست و در 23 تیر 1330ش/ 1951م، اعتصاب بزرگی ترتیب داد. تا اینکه بعد از کودتای 28 مرداد فعالیت حزب توده متوقف و سازمانهای حزب یکی پس از دیگری کشف و منحل گردید و اعضای آن دستگیر شد. در این پژوهش به بررسی عملکرد حزب توده در بین کارگران و تشکیل اتحادیه های کارگری وابسته به حزب توده در استان خوزستان می پردازیم.
رمان سمباتیان مرتضی دهقان نژاد
ایران و قفقاز از دیرباز در زمینه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی روابطی تنگاتنگ داشتند. این روابط در سیر تاریخی هر دو سرزمین اثرگذار بوده است. یکی از ادوار مهم در این روابط دوره نادری(1160-1147ه ./1747-1736م) است. جدا شدن قفقاز از ایران پیش از روی کار آمدن نادر یک آزمون تاریخی برای هر دو سرزمین بود. اختلاف شدید و مبارزه اقوام و مردم منطقه قفقاز علیه حکومت عثمانی و مأیوس شدن آنها از سیاست های روسیه، شرایط را برای همگرایی مجدد ایران و قفقاز مهیا کرد. همگرا شدن ارامنه، گرجیان و شیعیان قفقاز با نادر را می توان مهمترین عامل موفقیت او در فرمانروایی مجدد بر آن منطقه شمرد. لذا در این تحقیق سیاست های نادر جهت تسلط بر قفقاز و اخراج رقبای ایران- عثمانی و روسیه- از آن منطقه مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. از سوی دیگر عدم موفقیت نادر در داغستان و برخی مناطق شمالی شیروان نشاندهنده سیاست های نادرست او در این مناطق و تأثیرات عمیق تحرکات عثمانی و روسیه در آنجا بوده است. در پایان نامه حاضر با استناد به اسناد و منابع اصلی اهمیت قفقاز در طول تاریخ و بویژه در دوره نادری، رقابت روسیه و عثمانی با ایران در تسلط بر قفقاز، عوامل همگرایی و واگرایی مردم منطقه با سیاست های نادر و اوضاع قفقاز در عصر نادری مورد پژوهش وکنکاش قرار می گیرد. برای تبیین نظری، ارتباطات تاریخی و فرهنگی ایران و قفقاز در چارچوب نظریه «پیوند تمدنی» و ارتباط سیاسی و امنیتی در قالب نظریه ژئوپولتیک مکیندر مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
رضا رحمان دوست مرتضی دهقان نژاد
در دوره قاجاریه کهگیلویه یکی از بلوکات و ایالات، مهم کشور ایران محسوب می شد،که محدوده جغرافیائی آن از تَل خسرو(ی) در جنوب اردکان فارس آغاز و به سواحل خلیج فارس ختم می شد. در طول دوره حکومت قاجاریه، پادشاهان این سلسله برای کهگیلویه اهمیت و اعتبار ویژه ای قائل بودند. این توجه ناشی از موقعیت سوق الجیشی منطقه، توان نظامی و مالی آن بوده است.از طریق این ایالت امنیت سواحل خلیج فارس، تأمین می شده، به همین دلیل، در دوره کریم خان زند، این منطقه جناح چپ استراتژیک سرزمین زندیه و مرکزحیاتی راههای ارتباطی خوزستان و راه نفوذ و پنهانی ایالات بختیاری،کردستان و لرستان فیلی به حساب می آمد، و مرکز کشور به این طریق به مناطق همجوار دولت عثمانی مرتبط می شد. قبل از آن نیز در دوره حاکمیت و فرمانروائی صفویان این ایالت به سران ایل افشار که از قبایل قدرتمند و متنفذ قزلباش بودند واگذارگردید. و بعداً نیز سرداران قدرتمندی مانند الله وردیخان و پسرش امامقلی خان حاکمیت منطقه را بدست گرفتند. و در دوره صفویه کهگیلویه یکی از بیگلر بیگی های مهم ایران بوده است. علاوه برجنبه های سیاسی و نظامی، این ایالت از نظر اقتصادی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، زیرا زیستگاه مناسبی برای مردمانی بود، که در شهرها وروستاهای این منطقه زندگی می کردند و یا درقالب ایلات و عشایری که دارای اقتصاد گله داری و شبانی بودند و نقش مهمی در تأمین نیازهای اقتصادی عصر قاجارداشتند به حیات خود ادامه می دادند.از نظر اجتماعی نیز دارای آداب و رسوم، سنت ها و داستان های حماسی و... مخصوص به خود بودند. از نظر نظامی نیز تنگه ها، دره ها و مناطق کوهستانی کهگیلویه همیشه زیست بوم عشایر جنگجو و دلیری بوده که با استفاده از شرایط مساعد محل برای دفاع از خود در برابر لشکریان مهاجم ایستادگی می کردند.
نسترن صارمیان لقمان دهقان نیری
در عصر پهلوی دوم (1357-1320) برای انجام اصلاحات اجتماعی و اقتصادی مورد نظر امپریالیسم آمریکا، اجرای برنامه ای تحت عنوان "انقلاب سفید" در ایران مطرح شده و توسط شاه به رفراندوم نهاده شد. یکی از اصول این طرح که وسیله ای برای تغییر و تحولات مدرن در جامعه سنتی ایران بود، اصل ششم آن یعنی "سپاه دانش" بود. سپاه دانش که در سال 1341 قانون تشکیل آن به تصویب مجلس وقت رسید، شامل حال جوانان دیپلم و بالاتر می شد، تا دوران خدمت سربازی خود را در روستاهای ایران که 70% جمعیت بی سواد را در خود جای داده بودند، به شغل معلمی بگذرانند. وظیفه اصلی آنها آموزش دادن به افراد بی سواد به ویژه کودکان 7 تا 17 ساله بود.آنان ضمن آموزش خواندن و نوشتن به کودکان وظیفه دیگری نیز به عهده داشتند، و آن رابطه برقرار کردن با اولیاء کودکان و اهالی روستا بود، تا بدین وسیله بهتر و سریعتر بتوان با کمک خود روستائیان زمینه های تغییرات فرهنگی و عمرانی در روستاها را ایجاد کرد. این رساله بر آن است تا به بحث و بررسی نتایج حاصل از اقدامات و دستاوردهای سپاهیان دانش پرداخته و تا آنجا که نوشته ها و اسناد اجازه می دهند، نقش سپاهیان دانش را در به وجود آوردن تغییرات فرهنگی و اجتماعی این دوره بررسی کند.
آسیه کریمی مرتضی دهقان نژاد
در این رساله طی هشت فصل با عناوین دوران کودکی و جوانی، ازدواجها، فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی به تبیین حضورش در دوره پهلوی دوم پرداخته شده است. همجنین در فصل آخر به تحلیل شخصیت ایشان و آخرین لحظه های حضورش در ایران پرداخته شده است.
زهرا دیناروند مرتضی دهقان نژاد
چکیده اصلاحات به معنای اصلی خود اولین بار در زمان قاجار مطرح شد. این دوره که مصادف با پیشرفت مغرب زمین در حوزه علوم جدید و صنعت بود. بالعکس، در ایران عصر واگذاری امتیازات بود. که این قضیه باعث می شد توسعه در ایران آن روز، توسعه ای وابسته باشد. و چون سرمایه گذاری به معنای کمتر از واقع آن هم وجود نداشت، مملکت رو به سوی انحطاط می نهاد. ناتوانی دولت قاجار تا حد زیادی ناشی از وضعیت بحران مالی بود که تقریباً در تمام طول حکومت قاجار ادمه یافت. این بحران و تلاشهای نومیدانه متعاقب آن، استقراض خارجی، واگذاری امتیازات به بیگانگان، کاهش ارزش پول و سوء استفاده و فساد ناشی از فروش و حراج مناصب بر آتش نارضایتی افزوده بود. از طرفی نظام اداری و سیاسی کشور وضع نابسامانی داشت. شماری از روشنفکران و اندیشمندان با مقایسه تطبیقی ایران و اروپا، الزام ایجاد تحولاتی همانند آنچه در جهان رخ داده بود را برای ایران احساس می کردند. میرزا ملکم یکی از همین افراد بود که ضمن تحصیل در اروپا با اصول دموکراسی و اصلاحات سیاسی و اقتصادی آن دیار آشنایی پیدا کرده و عدم این روند را در ایران و دربار ناصرالدین شاه به شدت احساس کرد. وی در طی بدنامیش بخاطر امتیاز لاتاری و در نتیجه عزل از کلیه مناصب، دست به نوشتن روزنامه قانون زده، در این روزنامه اصول و روش هایی در زمینه حکومت، مقام سلطنت، وضع و اجرای قانون و راهکار های اقتصادی ارائه داد و در کل همه این اصول را در قالب قانون قابل اجرا می دانست. نوشته های ملکم بر افکار کسانی که با افکارش آشنایی داشتند و حتی بر ذهن برخی درباریان اثر گذار شد. به نحوی که اندیشه ها را در راستای پیشبرد جریان انقلاب مشروطیت جهت داد. کلید واژه ها: روشنفکر، میرزا ملکم خان، روزنامه قانون، قانون، امتیاز لاتاری، ناصرالدین شاه.
زهره حاتمی پور مرتضی دهقان نژاد
چکیده با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد،جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شد.بلوک غرب شامل آمریکا و کشورهای اروپای غربی می شد که در پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) با هم متحد شده بودند و بلوک شرق کشور کمونیستی تازه بنیان اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای اروپای شرقی را در پیمان ورشو گرد هم آورده بود .در این برهه ی زمانی(1947 میلادی) آمریکا و شوروی وارد مرحله ی جدیدی از رقابت با یکدیگر شده بودند. دو دولت یاد شده هر کدام در صدد جذب سایر کشورها به جبهه ی خود بودند که در این میان خاورمیانه یکی از مناطق مورد توجه بود. خلیج فارس و کشورهای حوزه آن به علت موقعیت استراتژیک و ژئو انرژیک خود دارای اهمیت دو چندان بودند زیرا منابع عظیم نفتی که اکنون ماده اولیه چرخ های اقتصاد دولت های صنعتی بود در این منطقه به وفور وجود داشت. آمریکا که تا پیش از این بر اساس دکترین مونروئه سیاست انزوا گرایانه در پیش گرفته بود اکنون با توجه به دکترین اعلام شده از سوی نیکسون مبنی بر حفظ و برقراری امنیت منافع ملی آمریکا وارد عرصه ی جهانی شده بود.بر طبق دکترین اعلام شده از سوی نیکسون خلیج فارس هم جزء حوزه ی منافع ملی آمریکا بود که برای حفظ این منافع و امنیت آن حضور نیروی نظامی در منطقه الزامی بود. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای اسناد و تحلیل منابع و استفاده از روش پیمایشی صورت گرفته است. این پژوهش با تکیه بر حضور نیروی نظامی آمریکا در فاصله ی سالهای 1987-1947 میلادی در پی ارائه تاثیرات حضور این نیرو بر امنیت و تجارت خلیج فارس و ایران می باشد. پژوهش حاضر در چهار فصل به بررسی ابعاد موضوع می پردازد.در فصل اول به سابقه روابط ایران و آمریکا پرداخته می شود.در فصل دوم زمینه های حضور نظامی و قراردادهای نظامی پرداخته می شود.فصل سوم در بر گیرنده زمینه های اقتصادی و تجاری حضور آمریکا در ایران می باشد و در فصل آخر به زمینه های حضور اجتماعی آمریکا و تأثیرات آن پرداخته می شود. واژگان کلیدی: آمریکا، ناو جنگی، نیکسون، خلیج فارس
علی اکبر خسروی سوادجانی مرتضی دهقان نژاد
چکیده: نقش نظام گمرکی هر کشور در تجارت، بسیار مو ثر و تعیین کننده است. نظام گمرکی علاوه بر این که یکی از منابع عمده در آمد محسوب می شود، همچنین به دولتها این امکان را می دهد که با وضع مقررات ویژه گمرکی در جهت حمایت از تولیدات داخلی وتجارت،گامهای موثری بردارند. دردوره ناصری گمرکات مناطق مختلف کشورهمچون دوره های قبل همه ساله به مزایده گذاشته می شد و برندگان مزایده نیز که عمدتا" از وابستگان دستگاه سلطنتی و یا اشراف بودند، برای جبران مبلغ اجاره و ارضای تمایلات سود جویانه و جاه طلبانه خود اقدام به وضع عوارض گمرکی خارج از مقررات و مضر به حال تجارت و اقتصاد کشور می نمود.این امر، به منفی شدن تراز بازرگانی کمک می کرد. همچنین هیچگونه نظارت و کنترلی نیز بر عملکرد گمرکات وجود نداشت، بدین ترتیب تجارت ایران تحت تاثیر ملاحظات سیاسی در روابط خارجی، نبود قوانین و مقررات گمرکی مورد نیاز در داخل و استبدادو تفکر سنتی سران حکومت قاجار، از پیشرفت باز ماند و بستری برای وابستگی ایران به اقتصاد جهان گردید. ازسوی دیگردراین دوره افزایش نفوذ قدرتهای بزرگ درامور داخلی ایران به ویژه گمرکات سبب گردید تا درآمدهایی که می بایست از طریق گمرکات عاید دولت ایران شودکاهش یابد و واردات کالاهای خارجی عاملی گشت دراز بین رفتن صنایع داخلی و ورشکستگی روزافزون بازرگانان ایرانی که توانایی رقابت با تجارخارجی را به دلیل تفاوت در میزان پرداخت عوارض گمرکی و عدم حمایت دولت و همچنین اخذ مالیاتهای گوناگون از آنان نداشتند. کلید واژه ها: ایران، قاجاریه، ناصرالدین شاه، گمرک، تجارت.
علیرضا مساح مرتضی دهقان نژاد
می توان تصور کرد که وضعیت اقتصادی هر منطقه ای همواره نشانگر میزان ثبات یا ضعف آن است؛ از این رو، رخدادهای اقتصادی بر حیات سیاسی و اجتماعی آن تأثیرگذار هستند. این پایان نامه به موضوع اصناف می پردازد که یکی از موارد موثر بر اقتصاد هر منطقه است. شهر اصفهان در دوره ظل السلطان (در میان سال های 1325-1291 ه ق/ 1873-1907 م) صحنه رخدادهای مهمی بود که اصناف نقش بارزی در شکل گیری و تداوم این حوادث داشتند؛ از جمله تأسیس شرکت اسلامیه، تشکیل مجلس وکلای تجار، تحریم توتون و تنباکو و حضور در قیام مشروطه. این پایان نامه درباره موضع های زیر به بحث و بررسی می پردازد: جغرافیای تاریخی اصفهان شامل موقعیت طبیعی و جغرافیایی و صورتبندی و ترکیب جمعیتی شهر؛ نخبگان و نیروهای تأثیرگذار در شهر شامل نخبه سیاسی، شاهزاده ظل السلطان و نخبگان روحانی چون آقانورالله و آقانجفی، و گروه های فشار؛ یعنی، دو دولت انگلیس و روس؛ اصناف در زمینه های کشاورزی و دامداری، صنایع دستی و تجارت و موارد وابسته به آن؛ فعالیت های سیاسی اصناف شامل حضور آنان در مجلس وکلای تجار، تحریم تنباکو، نهضت مشروطه و مجلس اول؛ اوضاع مالی اصفهان و تأثیر آن در رویدادها، اوزان و مقادیر و مسکوکات رایج. کلید واژه ها: اصفهان، ظل السلطان، اصناف، امتیاز تنباکو، نهضت مشروطه.
علی یحیایی فریدون اله یاری
چکیده اهداف این پژوهش که عنوان بررسی تحلیلی ساختار اقتصادی آل بویه( 322- 447ق.)، دارد و به دلیل ماهیت تاریخی، براساس مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و متکی بر تحلیل متون و نیز شواهد بر جای مانده از آثار باقیه نظیر سکه ها نوشته شده است عبارتند از: 1- تبیین ساختار اقتصادی حکومت و وضع معیشت مردم در دوره آل بویه. 2-تحلیل نقش ضرورت های اقتصادی بر سیاست های راهبردی حکومت آل بویه. 3- میزان تأثیرگذاری و تأثیر پذیری نهاد اقتصاد از نهاد حکومت یا سیاست. 4-تحلیل نقش ساخت اقتصادی در تداوم و اضمحلال دولت آل بویه. دولت آل بویه همزمان با تجزیه خلافت عباسیان و بر آمدن حکومت های نظامی توسط سه برادر دیلمی در ابتدای سده چهارم در شیراز بنیان گرفت و در حرکتی تدریجی بیشتر سرزمین های ایرانی مرکز، غرب، جنوب غربی و عراق و خلافت را در نظارت خود گرفت. سلطه بر ایالت های زرخیز نقاط مرکزی جهان اسلام مانند جبال، فارس، کرمان، خوزستان و بین النهرین تا شمال عراق و شهرهای پرجمعیت و آباد ری، اصفهان، شیراز، همدان، اهواز، شوشتر، سیراف، بصره، و بغداد که پیشرفت های قابل توجه علمی، صنعتی، کشاورزی داشتند و راه های بازرگانی شرق به غرب و شمال به جنوب مانند جاده ابریشم از آنان می گذشت، در زمانی که تمدن اسلامی به اوج می رسید، به آنان امکان داد که به ویژه به وابستگی اقتصادی و اداره این مناطق از سوی عباسیان پایان دهند. این حکومت سه امیر نشین داشت که ابتدا با یکدیگر در ارتباط و همکاری بودند. ساختار اقتصادی آن با توجه به بنیه طبیعی و انسانی مناطق بالا و بر اساس مازاد درآمدی که به مانند همه جوامع سنّتی در درجه اول از راه کشاورزی به دست می آمد شکل گرفت. اما دامداری، صنعت و معدن و به ویژه بازرگانی نیز در ساخت اقتصاد آن سهم اساسی داشت و اهمیتی که برخی از امیران و وزیران به کشاورزی، شهرسازی، نظام چاپار و امنیت دادند، درآمد دولت از بخش هایی بازرگانی را بالا برد. در قلمرو بوییان مردمانی با آیین های گوناگون زندگی می-کردند که تصمیم های اقتصادی دولت و نیز دستورات و باورهای مذهبی خود آنان بر شیوه معیشت شان تأثیر داشت. شاخص های رشد یا پسرفت مانند سکه ها، آبیاری، اقطاع و شهرسازی به طور ویژه مورد تأکید قرار داده ایم. چون اقتدار سیاسی بوییان بر نظامیان استوار بود، دخالت نظامیان در امور اقتصادی و به ویژه از طریق اقطاعات گسترده شد و گاه اثر منفی به جای گذاشت. نامتجانس بودن سپاه، وجود سه مرکز قدرت و موازی-کاری، رقابت های خانوادگی و افزایش ناامنی ها و ظهور حکومت های رقیب غزنوی و سلجوقی، برآمدن نیروهای تجزیه طلب در فارس و عراق در نیمه دوم حکومت آنان و سلطه فاطمیان بر مصر که تغییر مسیرهای دریایی از خلیج فارس به دریای احمر را در پی داشت؛ از مهمترین دلایل تجزیه قلمرو و فروپاشی ساختار اقتصادی آنان بود. اما نقش آل بویه در استقلال اقتصادی مناطق ایرانی از دستگاه خلافت و پیشرفت های شهرسازی و صنعتی و بازرگانی در زمان آنان زمینه را برای رشد اقتصادی در عصر سلجوقیان فراهم ساخت.
عباس موحدی مصطفی پیرمرادیان
سرزمین ایران از دوران گذشته برای تمام کشورهای اروپایی اهمیت و ارزش زیادی داشته است. وجود آبراهه خلیج فارس و بنادر آن، بخصوص بندر بوشهر بر اهمیت سرزمین ایران افزوده است و کشورهای اروپایی بخصوص دولت انگلستان و فرانسه برای رسیدن به اهداف خود اقدام به فعالیت های فراوان تجاری، نظامی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی کرده اند. سرزمین ایران از گذشته های دور دروازه ای رو به آسیا بوده است و این موقعیت موجب گردیده است تا همیشه مورد توجه کشورهای اروپایی قرار گیرد. دولت فرانسه در زمان ناپلئون بناپارت پس از به قدرت رسیدن و تسلط بر قسمت زیادی از اروپا، بعد از اطلاع از ارزش و اهمیت شرق میانی(هندوستان) توسط گزارشاتی که از سیاحان و نمایندگان خود در شرق دور به دست آمده بود متوجه شدند که برای رسیدن به این منطقه پر اهمیت، نیاز به عبور از ایران و ارتباط با دولت ایران در زمان قاجار دارند بنابراین ارتباطات خود را با ایران زیادتر نمودند، تا بتوانند هم به اهداف خود در ایران و هندوستان دست پیدا کنند و هم رقبای تجاری و سیاسی خود، بخصوص دولت انگلستان را از منطقه خارج نمایند. دولت فرانسه در طول حضور در ایران و رقابت تجاری و سیاسی با سایر رقبای اروپایی خود، اقدامات فراوانی انجام داد تا بتواند به اهداف مورد توجه دست پیدا کنند. از جمله اقداماتی که فرانسویان در مورد افزایش ارتباطات با ایران انجام دادند فرستادن مبلغان مذهبی کارم(karm) جهت تبلیغات مذهبی در ایران در راستای اهداف دولت فرانسه بود تا جایی که حتی فعالیت مذهبی این مبلغان به فعالیت سیاسی تبدیل شد و به عنوان نماینده و کنسولان دولت متبوع خود در ایران به فعالیت های سیاسی پرداختند. دولت فرانسه در دوره قاجار بخاطر خوش گذرانی و سفرهای اروپایی که پادشاهان قاجار انجام می دادند توانستند امتیازات فراوانی از دولت ایران کسب نمایند و نفوذ و حضور خود را در ایران به طور قابل توجهی افزایش دهند.. در طول سال های 1210تا 1335ق / 1796تا 1920م روابط میان ایران و فرانسه دستخوش حوادث و فراز و نشیب های فراوانی بود. این پژوهش در پی بررسی چگونگی حضور فرانسویان و رقابت آنان با سایر دولت های اروپایی در بندر بوشهر و فراز و نشیب های روابط آن ها در این شهر است.
الهام لطفی لقمان دهقان نیری
کشیده شدن دامنه ی جنگ جهانی دوم به ایران و ورود نیروهای متفقین در سحرگاه سوم شهریور1320?25 اوت 1939 به کشور، گذشته از پیامدهای سیاسی و اقتصادی، آثار و نتایج سوئی در امور اجتماعی ایران باقی گذاشت و مردم با مشکلات و سختی های بسیاری همچون ناامنی، قحطی و شیوع بیماری های مختلف روبه رو شدند. در این زمان حضور نیروهای اشغالگر و اسرای جنگی، بر نابسامانی اوضاع می افزود، ضمن آنکه فرصت مناسبی برای افراد سودجو داخلی فراهم? شد، تا با سوءاستفاده از شرایط موجود، موقعیت های خود را مستحکم نمایند. در این بین بیشترین فشار به طبقات فرودست و افراد بی بضاعت جامعه مانند کشاورزان و کارگران، وارد می آمد و آنها در شرایطی به مراتب بدتر از قبل از جنگ به سر می بردند. این پژوهش می کوشد وضعیت مردم و جامعه ایران را در طول سال های جنگ جهانی دوم بررسی نموده و پیامدهای اجتماعی ناشی از جنگ را تبیین نماید.
مینا سعادت مرتضی نورایی
در طی حکومت قاجاریه روابط دو کشورایران و روسیه فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشت. دولت تزاری روسیه طی سالیان سال، ایران را آماج تجاوزها و تهدیدهای گوناگون خود قرار داده بود. پس از ایجاد دو جنگ بزرگ بین روسیه و ایران، سرانجام مطابق عهدنامه ترکمانچای روس ها امتیاز تاسیس کنسولگری در برخی از شهرهای شمالی ایران از جمله رشت، استرآباد و تبریز را بدست آوردند و به تدریج با تاسیس کنسولگری ها و آمدن کنسول و عمال روسی به این شهرها، نفوذ و قدرت روس ها هم روز افزون گردید. کنسول های روس در این شهرها قدرت بسیاری داشتند و تقریباً در همه شئونات شهرها از قبیل سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی مداخله می کردند. به طوری که در بعضی مواقع اداره شهر به دست کنسول روس بود نه حاکم شهر. در این پژوهش سعی شده است به نقش کنسول و کنسولگری روسیه و سازوکار های اجرایی آن در کارکردهای مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی سه شهر رشت، استرآباد و تبریز در طی سال های 1340-1318ق/1921-1900م پرداخته شود. کلید واژه: کنسول، کنسولگری، روسیه، رشت، استرآباد، تبریز.
فریدون نوری علی اکبر کجباف
کردستان به مثابه جغرافیای محل سکونت کردها همواره بخشی از پیکره ایران زمین بوده است که در ادوار مختلف تاریخی تحولات مهمی را از سر گذرانده است .با تشکیل حکومت صفویه در سال 907 ه ق و سرکوب مدعیان و سر جنبانان محلی در گوشه و کنار کشور شاه اسماعیل برآن شد تا امراء و سران کرد را نیز همچون سایر مدعیان و فرمانروایان محلی به انقسیاد خود درآورد اما امراء و سران کرد که به صورت مستقل در حوضه جغرافیایی خود فرمانروایی می کردند حاضر به پذیرش انقیاد و اطاعت از حکومت مرکزی نبودند .که این مسئله خود موجد یک سلسله نبرد میان امراء و سران کرد با حکومت مرکزی صفویه شد .به دنبال شکل گیری منازعات میان صفویان و عثمانیها از همان سالهای نخستین حکومت صفویه کردستان به دلیل واقع شدن در حد فاصل دو کشور به میدان جنگ و منازعه تبدیل شد و از رهگذر این منازعات آسیب های اقتصادی و فرهنگی فراوان دید. امراء و سران کرد برای بقاء و تداوم حکومت خود در منطقه به راهکارهای متفاوتی متوسل شدند و در مقابل ، حکومتهای صفویه و عثمانی نیز برای کنترل این امیران سرکش از سیاستهای مختلفی همچون سرکوب ، کوچ اجباری و...استفاده می کردند . این پژوهش بر آن است تا تحولات سیاسی و اجتماعی کردستان از آغاز حکومت صفویه تا پایان عصر شاه عباس اول را مورد برسی قرار دهد و از این طریق پرتوی هر چند اندک بر تاریخ این منطقه از ایران زمین بیاندازد .
جواد رضایی مرتضی دهقان نژاد
پیش گفتار: طنز، انتقاد، شعر، مشروطه، واژه هایی هستندکه می توان نوعی آرمان خواهی وکمال گرایی رادرآنهایافت.طنزجستجوی حقیقتی گم شده وآزادی ازدست رفته است. شعرتلاشی برای گریز از ابتذال وحرکتی است به سوی کمال در زبان و اندیشه و مشروطه خواهی جنبشی برای دست یابی به آزادی وعدالت به نهضتی برای رهایی ازواپس ماندگی ورسیدن به جهانی دل خواه بود. روح حساس آنان از یک سو از دیدن اختلاف فاحش طبقاتی در رنج بود و از دیگر سو نوع دوستی و وطن دوستی، عواطف و احساسات آنها را به غلیان وجوشش در می آورد . بدین ترتیب در راستای مبارزات مشروطه طلبان ، ادبیات به عنوان اسلحه مبارزه به کار گرفته شد و اشعار با هدف رویارویی صریح به مسایل و روشن کردن افکار توده ها ، با زبانی ساده و روشن سروده شد . به قول ویکتور هوگو،" قاطع ترین نتیجه مستقیم یک انقلاب سیاسی ، یک انقلاب ادبی است". تا قبل از این اکثریت عظیمی از شاعران در ستایش حاکمان ، شاهان و ولی نعمت های خود با یکدیگر رقابت داشتند . در واقع نهضت انقلابی مشروطه بود که از شاعران خراباتی ، غزل پرداز و مدیحه سرا ، شاعران ملی و اجتماعی به وجود آورد . از آن جا که شعر این دوره غالباً خطاب به مردم است ، ناچار شاعر برای شعر خود زبانی انتخاب می کند که طبقات مختلف مردم بتوانند آن را درک کنند یا به قول نسیم شمال به دل بنشیند و قلب ها را تسخیر کند. دیگر شاعر مجال لفاظی و آرایشگری ندارد و به خلق آفرینش های هنری نمی پردازد . از آن جا که هدف القای سریع است ، زبانی ساده و روشن و همه کس فهم را برای بیان خود انتخاب می کند وبه دنبال الفاظ و تعابیر قابل فهم وعامیانه است . در همین راستا گاهی شاعر مضامین رنج آور ، ناخوش آیند ، حوادث نامساعد سیاسی و اجتماعی و انتقادهای کوبنده را با زبانی آمیخته به شوخی و نیشخند مطرح می سازد و خطاکاران را با تازیانه طنز می نوازد . این نوع ادب که به " ادبیات طنز " مشهور است ،کوبنده ترین اثر انتقادی به شمار می رود که از مشخصه های بسیار مهم ادبیات سیاسی مردمی است . در بطن تاریخ پر فراز و نشیب ایران آنجا که حرف از پاسداری اندیشه و قیام علیه استبداد و استعمار به میان می آید ، اندیشمندان عرصه ادب و سیاست رفیع ترین قله ها را به خود اختصاص می دهند .اینان در فضای خفقان و تاریک ایران که با خود کامگی اربابان مظالم را بر دوش کشیده اند به عنوان رسانه های ارتباطی بین مردم و نسل روشنفکر منادیان نواندیشی در عرصه خود بوده اند . شاعرانی که با زبانی ساده و با بینشی عمیق از درک مخاطب عام خود به بهترین نحو ممکن به رسوایی عاملان جور می پردازند .اشعاری که تاقبل ازاین محدود به توصیف پیچ و خم زلف ، تیر مژگان ، قد و سرو ، چشم نرگس ، غم هجران ، بی وفایی معشوق و شیدایی گل و بلبل بود ،اکنون به بیان آرزوهای زحمتکشان ، فقر فرهنگی و اجتماعی، ظلم و ستم حکام و فرمانروایان ، قراردادهای خائنانه در فروش سرمایه و مملکت ایران ، نفوذ بیگانگان و تصمیم گیریهای آنان برای ملت و کشور ایران و غیره در اشعار مشروطه جلوه گر می شود.بر این اساس طنزپرداز رانیزباید هنرمندی باشخصیت،شوخ طبع،منتقد،اصلاح طلب وآرمان خواه تعریف کنیم.در مقام تشبیه می توان گفت که قلم طنز نویس کارد جراحی است نه چاقوی آدم کشی. با همه تیزی وبر ندگی اش جان کاه وموذی و کشنده نیست بلکه آرام بخش و سلامت آور است .زخم های نهان را می شکافد و وبیماررا بهبود می بخشد. دراین رساله تلاش گردیده تا به جمع آوری اشعارشاعران مورد بحث که به زبان انتقاد و طنزدرباره اوضاع واحوال سیاسی ایران دردوره مشروطیت پرداخته اند، درطی شش فصل به قرارزیربپردازد. فصل اول:کلیات، دراین فصل سعی گردیده است تا با تبیین مسئله پژوهشی واهمیت آن،اهداف،پرسشهاوفرضیات تحقیق،پیشینه تحقیق وهمچنین معرفی برخی ازمنابع،اهمیت موضوع مشخص گردد. فصل دوم: دراین فصل به بررسی مفهوم طنزدرلغت واصطلاح ، هجووهزل که رابطه تنگاتنگی با طنزدارد وهمچنین تفاوت های بین آن ها وسپس به طنز در دوران قبل وبعد از مشروطیت پرداخته می شود. فصل سوم:در این فصل به بررسی زندگی ومبارزه سیا سی هفت شاعر ادیب الممالک فراهانی ، سید اشرف الدین حسینی، ایرج میرزا، عارف قزوینی ، ملک الشعرای بهار، فرخی یزدی، میرزاده عشقی پرداخته می شود. فصل چهارم:در فصل چهارم به بررسی اشعارشاعران مورد بحث ،که رنگ وبوی انتقاد و طنز درمورد شاه ،وزراء ،حاکمان ومسولین جامعه دارد پرداخته می شود. فصل پنجم:دراین فصل نیز به بررسی اشعارشاعران مورد بحث ، که رنگ وبوی انتقاد وطنزدرمورد مشروطیت ، مجلس وجمهوری خواهی دارد پرداخته می شود. فصل ششم:درفصل آخر نیز مثل فصل های پیشین به بررسی اشعار شاعران درمورد احزاب ، ادارات ، مسایل داخلی وخارجی پرداخته می شود. با توجه به مسایلی که دراشعارشاعران درطی این چند فصل آمده است، می توان به دید گا های آن ها درمورد مهم ترین مسایل آن زمان اززبان بهترین شخصیت هایی که منافع ملی ووطنی خویش را به منافع شخصی خود نفروخته اند پی برد.دیدگاهایی که به بهترین شکل ممکن یعنی طنزوانتقاد سروده شده است ومی تواند بهترین منبع درشناخت مهم ترین مسایل آن دوران یعنی مشروطیت باشد. هرچند درانجام وتهیه این رساله با حجم سنگین وفراوانی ازشعرهای شاعران مورد بحث روبروشدم که برای بیرون کشیدن شعرهایی که بوی انتقاد و طنزدرمورد حوادث تاریخی مشروطیت داشت همه آن شعرها را، ازنظربگذرانم که زمان زیادی را به جهت میان رشته ای بودن موضوع به خود اختصاص داد. اما در نهایت با یاری اساتید بزرگوارم دکتردهقان نژاد(استاد راهنما)،دکترمحمودآبادی(استاد مشاور)که افتخاردانشجویی آنها را دردوره کارشناسی وکارشناسی ارشد داشته ام وانجام این رساله را مدیون زحمات ،راهنمائیها وتوصیه های بی دریغ آنها می دانم ،این رساله را به پایان برسانم.
مهدی ابوالحسنی ترقی لقمان دهقان نیری
تغییر روش و بینش در تاریخ نگاری ایران از اواخر عهد قاجاریه و اوایل دوران پهلوی، نتیجهیتوسعه ارتباطات فرهنگی و شناخت جامعهیعلمی کشور از جهان غرب بوده است. تاریخ شفاهی که به عنوان روشی علمی و نوین در سال های پس از جنگ جهانی دوم (1945-1939م/1324-1318ش) در آمریکا به کار گرفته شد، امروزه جایگاه ویژه ای در میان محققین تاریخ و حتی سایر علوم یافته است. گرچه می توان نشانه هایی از کاربرد این روش در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یافت اما باید گفت که تکوین و توسعهیآن در ایران پیوندی انکارناپذیر با پدیده انقلاب اسلامی ایران و پیامدهای آن داشته است. تعدد مراکز و موسسه های دست اندرکار تاریخ شفاهی ایران در داخل و خارج کشور و تنوع تولیدات تاریخ شفاهی ایران، لزوم آشنایی با این مراکز و نقد و بررسی تولیدات آن ها را دوچندان می کند. تاریخ شفاهی، روش استفاده از مصاحبه هدفمند، فعال و آگاهانه با شاهد و ناظر یا عامل در یک رویداد برای گردآوری داده های تاریخی می باشد که با سنت شفاهی یعنی بستر، محمل و شیوهیانتقال تجارب نسل ها به وسیله نقل و روایت و بیان شفاهی، تفاوت و تمایز دارد. افزون بر این، تاریخ شفاهی با خاطرهنگاری نیز تفاوت دارد. ماهیت و چیستی تاریخ شفاهی، سازوکار و کارکردهای آن، نکات مشترک و تمایزات تاریخ شفاهی با سنت شفاهی و خاطرهنگاری، محورهای اصلی مبحث نظری این پایان نامه را تشکیل می دهد. از سوی دیگر، این پژوهش درصدد است میزان کارآمدی روش تاریخ شفاهی در بازسازی و بازنمایی تاریخ معاصر ایران را ارزیابی کند. در این راستا، افزون بر پیگیری مباحث نظری در برجسته سازی وضعیت این شیوه از گردآوری مدارک تاریخی، مولفه های اساسی و بحث برانگیز تولیدات در این عرصه هم از منظر درونی و هم از نگاه برونی مورد ارزیابی قرار گرفته است. مبنای اساسی تحلیل در حیطه ارزیابی درونی، کارکرد همه موسسه های دست اندرکار تاریخ شفاهی در داخل و خارج ایران بوده است. نتایج حاصل از تحلیل محتوایی تولیدات تاریخ شفاهی ایران در این پژوهش، به عنوان مزایا و آسیب های تاریخ شفاهی ایران ارائه و با طرح مبحثِ آسیب شناسیِ استفاده از روش تاریخ شفاهی در بازنمایی تاریخ معاصر ایران، راهکارهایی جهت بهبود وضعیت موجود و افزایش کارایی این روش عرضه شده است.
عاطفه قادری مرتضی دهقان نژاد
چکیده انقلاب مشروطه نتیجه خواست مردم ایران برای برقراری حکومت قانون و کسب حقوق قانونی برای همه اقشار کشور بود . اگر چه برای ایرانیان « قانون » به ارمغان آورد ولی در نتیجه فرهنگ مرد سالار ایران ، زنان که نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دادند از حقوق قانونی برابر همچنان محروم بودند . گروهی از زنان که تحت تأثیر آراء و افکار روشنفکران با مفاهیم آزادی و برابری آشنا شده بودند و در جریان مبارزات انقلاب مشروطه حضور داشتند ، با اعتراض به وضعیت نابرابر زنان در جامعه ایران خواستار اعطای حقوق مساوی به زنان در قانون شدند. آنها سعی کردند با تشکیل احزاب و مطرح کردن مشکلات زنان، دولت و مجلس را برای رفع اجحافات حقوقی نسبت به زنان و بهبود وضعیت آنها متقاعد کنند . این فعالیت در دوره رضا شاه دنبال شد . رضا شاه خواستار تحول در وضع جامعه و حضور و فعالیت زنان در جامعه بود اما با محدود کردن فعالیت احزاب مستقل زنان، امید آنها برای تغییر قوانین را به یأس تبدیل کرد. زنان پس از خروج رضا شاه از کشور در شهریور 1320ش/سپتامبر 1941م فعالیت حقوقی خود را از سر گرفتند. با این حال دولت تا آغاز دهه 1340 ش / 1960 م به حقوق زنان بی توجه بود . در آغاز دهه 1340 ش / 1960 م آمریکا برای انجام اصلاحاتی در ایران، شاه را تحت فشار قرار داد . مطابق شدن اهداف و خواسته های زنان با برنامه های اصلاحی شاه منجر به تصویب قوانینی در جهت بهبود وضعیت زنان در ایران گشت. این پایان نامه در پی روشن کردن فعالیت های حقوقی زنان در دوره پهلوی دوم و نقش آنها در تغییرات قانونی مربوط به زنان در این دوره است. به علاوه در این رساله سعی شده است مصوبات قانونی مربوط به زنان بررسی شده و به تأثیر آن بر وضعیت زنان به طور مختصر پرداخته شود. کلید واژه ها:مصوبات، حقوق، دولت، مجلس شورای ملی، پهلوی.
مسعود کثیری مرتضی دهقان نژاد
چکیده: وقوع انقلاب مشروطیت و الگو پذیری در بسیاری از زمینه ها از غرب، باعث گردید تا ایجاد تشکیلات منسجم بهداشتی و درمانی هم برای ارتقای سلامت عمومی در ایران، مورد نظر مسئولین وقت قرار گیرد و به همین لحاظ قدم هایی هم در این زمینه، چه در سطح تئوری و چه عملی، برداشته شد و آمال و آرزوهای بسیاری در این خصوص بوجود آمد که بعدها تحقق اکثر این آرزوها در سایه حکومت پهلوی اول تحقق یافت. بنابراین این نکته محتمل است که ایجاد تحول در سلامت عمومی مردم، بارور شدن بذر اندیشه های اصلاحی جمع زیادی از اصلاح گرایان بود که تنها در سایه اقتدار پهلوی ممکن شد و نمی توان تمام این اندیشه ها را به دوران پهلوی منسوب دانست. در این نوشتار ابتدا کلیاتی در مورد تبیین پژوهش، سوالات و فرضیات بیان شده سپس تلاش بر این بوده تا ضمن بیان تعاریف مربوط به سلامت عمومی، و شاخص های اصلی آن، به این موضوع پرداخته شود که چرا در تحقیقات تاریخی، نمی توان از اینگونه شیوه های آماری بهره گرفت. در مرحله بعد از طریق روش جامعه شناختی نشان داده شود ک ه جامعه « پزشکی شدن » برآیند کلی تحولات بهداشتی – درمانی جامعه ایران به سمت مدرنیسم بوده و در این راه فرآیند نمودی واضح داشته است. بخش بعدی این رساله به موضوع جغرافیای پزشکی برخی از مهمترین بیماری های واگیردار آن زمان پرداخته و در بخش بعدی نوشتار، به بحث پیرامون وضعیت بهداشت همگانی در دوران پهلوی اول پرداخته است . سپس به بررسی نامیده می شد، پرداخته و « موسسات صحی » تاریخچه و سیر تحولات موسسات بهداشتی و درمانی، که در آن زمان سیرتاریخی و دلایل تاسیس این موسسات، را بیان نموده است. بخش بعد اختصاص به بررسی نقش اقدامات غیر مستقیم برخی از نهادها و سازمانهای اجتماعی در بهداشت و درمان دارد و آخرین بخش این رساله به موضوع تاثیر نهادهای مستقل و غیر وابسته به دولت پرداخته است. واژگان
زینب دارابی مرتضی دهقان نژاد
این پژوهش با عنوان «تجدّد از دیدگاه روزنامه ها و روزنامه نگاران عصر ناصری، اختر، قانون، حبل المتین» به روش تاریخی و اسنادی و با استفاده از منابع کتابخانه ای تدوین شده و موضوع اساسی آن، تجزیه و تحلیل مطالب سه روزنامه ی مهم دوره ی ناصری شامل قانون، اختر و حبل المتین است که برنقش این روزنامه ها و نویسندگان آن ها در ورود و گسترش ابعاد نظری و عملی تجدّد در جامعه ی ایرانی می پردازد. نتایج مطالعه و پژوهش انجام شده در مطالب و محتوای نوشته ها و دیدگاه های نویسندگان سه روزنامه ی مذکور، نشان می دهد که این روزنامه ها تلاش کرده اند از دو زاویه ی تبیین مبانی و بنیادهای نظری مفهوم تجدّد و هم چنین تشریح نمونه ها و مصادیق عینی و عملی آن، برداشت های خود از مفهوم و مصادیق تجدّد را به جامعه ی ایرانی عرضه کنند و به این وسیله حرکتی چندبعدی را در مسیر ترویج و گسترش ابعاد گوناگون تجدد در ایران، سامان دهند. در عرصه ی نظری، از جمله مفاهیمی که تحت عنوان تجّدد در روزنامه های مذکور مطرح و تشریح شده عدالت ، قانون گرایی، آزادی و ویژگی های مدرن نظام سیاسی است.آنان مواردی هم چون پیشرفت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دیگر جوامع و هم چنین نمونه هایی از روش تعامل سیاسی جامعه و حکومت، به عنوان الگوهایی از تجّدد در عرصه ی سیاست و حکومت، به مخاطب ایرانی خود عرضه کرده اند. در مجموع، نتایج این تحقیق گویای این نکته است که با وجود مشکلات و موانع ذهنی و عینی در مسیر گرایش به تجدّد و فراهم نبودن بسترهای این امر در جامعه ی ایرانی، روزنامه نگاران و روزنامه های عصر ناصری(اختر،قانون، حبل المتین) تلاش های قابل توجهی را جهت آشنایی ایرانیان با مقوله تجّدد به عمل آورده اند.
محمدرضا کیوانی مرتضی دهقان نژاد
چکیده : شاید مدتها تصور می شد که آیین زرتشت در غبار زمان به فراموشی سپرده می شود، ولی در قرون اخیر بسیاری از مستشرقان با نیات متفاوت، به بازبینی ، بررسی وکنکاش در تعالیم واعتقادات این آیین، پرداخته اند وبا پیوند دادن حلقه های مشترک آن با سایر ادیان الهی ،آنرا در مجموعه ادیان زنده دنیا محسوب نموده اند . از طرفی بسیاری از زرتشتیان نیز به این باور رسیده اند که آموزه های کهن واساطیری ، پاسخگوی نیازهای معنوی انسان امروز نیست و باید تغییراتی در آن ایجاد کرد ، ولی در تدوین پایه های فکری خویش بیش از آنکه به مطالعه وبازبینی اعتقادات بومی خویش بپردازند، برآنچه صاحب نظران ومستشرقان ترسیم می کنند، نظر دارند . اگرچه ریشه های شرقی آیین زرتشت وتأثیرات فرهنگ بومی آن هنوز هم قابل انکار نیست، ولی انزوای تاریخی ورفتار نامناسب با آنان در دوره های تاریخی مختلف ، در گرایش آنان به غرب مسیحی و فرقه های انحرافی بی تأثیر نبوده است . شرق شناسی غرب وحدانیت وثنویت زرتشتیان را می ستاید و به آن ارج می نهد، امّا دنیای شرق میراث های کهن و تاریخی خود را فراموش کرده و شکی نیست که بخش عظیمی از باورهای فرهنگی واعتقادی شرق را همین ایدئولوژی های فراموش شده در لایه های تاریخی ساخته اند . امروزه دین زرتشت با تمام هویت شرقی خویش ، در برخی از شعائر واعتقادات، رنگ وبوی غربی گرفته و اساس واصول اعتقادی آن ، محل آراء وبرخورد دیدگاههای مستشرقان گردیده است. در این پایان نامه به شرح دیدگاههای مختلف مستشرقان در این خصوص خواهیم پرداخت ونظرات آنان مورد بررسی قرار خواهد گرفت . کلید واژه گان : گاتا ،اقلیت ،مستشرقان ،ثنویت، زرتشت،یسنا ، یشتها
نقی طاهری مرتضی نورایی
اعلام خروج انگلستان از شرق کانال سوئز در سال ???? م / 1347 ش، که شامل منطقه خلیج فارس نیز می شد این فرصت را به ایالات متحده آمریکا داد تا در دوران جنگ سرد سعی کند از خلاء قدرت در منطقه استفاده کرده و با حضور خود، مانع تسلط شوروی بر منطقه گردد. از این زمان به بعد آمریکا با مطرح کردن دکترین نیکسون ـ کیسینجر در دوران محمدرضا پهلوی، همواره در تحولات منطقه ای حضور فعالی دارد. در این دکترین، ایران به عنوان ستون نظامی و عربستان به عنوان ستون مالی مطرح بودند. با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 م / 1357 ش در ایران، بر افتادن یکی از پایه های دکترین نیکسون، خروج ایران از پیمان سنتو، پیش آمدن مسئله ی تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) در سال 1979 م / 1358 ش، مسئله ی صدور انقلاب در منطقه و سیاست جمهوری اسلامی مبنی بر شعار نه شرقی نه غربی، منافع آمریکا در منطقه خلیج فارس دچار چالش جدی شد. آمریکا برای بازیابی موقعیت قبل از وقوع انقلاب اسلامی و هم چنین هراسی که از انقلاب اسلامی ایران داشت، تصمیم به اقداماتی از جمله؛ حمله به صحرای طبس برای آزادی گروگآن ها و کودتای نوژه در تاریخ 1980 م / 1359 ش و محدود کردن انقلاب اسلامی در درون مرزهایش گرفت که با شکست مواجه شدند. لذا بر این اساس عراق را که سابقه ی اختلافات مرزی با ایران داشت، بهترین گزینه برای اجرای سیاست های خود انتخاب کرد. در راستای همین امر و توازن قوا در منطقه ی خلیج فارس از سوی آمریکا، شاهد هجوم سراسری عراق به ایران در سال 1980 م / 1359 ش، می باشیم. طی این جنگ ابتدا آمریکا موضع به ظاهر بی طرفانه ای اتخاذ نمود ولی پس از فتح خرمشهر توسط ایران در سال 1982 م / 1361ش، آشکارا به حمایت از عراق پرداخت. این حمایت ها از عراق به صورت های مختلفی انجام شد که از جمله ؛ ارسال تسلیحات، توصیه آمریکا به کشورهای حوزه ی خلیج فارس نسبت به کمک های مالی به عراق، ارسال اطلاعات ماهواره ای و تبلیغات علیه ایران بود. این کمک ها پس از فتح فاو توسط ایران در سال 1986 م / 1364 تا 1365 ش، شدت بیشتری یافت. هم چنین ایالات متحده پس از تصرف فاو توسط ایران، خواهان تحمیل آتش بس به ایران شد. در این دوران، ایران که از پذیرش آتش بس به دلایلی طفره می رفت و به بهانه های دیگر، آمریکا مستقیماً در کنار عراق وارد جنگ با ایران در خلیج فارس شد. در نهایت ایالات متحده آمریکا که خواهان تحمیل قطعنامه 598 به ایران بود، با هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در سال 1988 م / 1367 ش، ایران در تاریخ 20 ژوئیه 1988 / 29 تیر 1367 قطعنامه 598 را پذیرفت و جنگ تحمیلی عراق و آمریکا و متحدانشان علیه ایران، پس از هشت سال متوقف شد. سعی بر این است در این پژوهش به بررسی علل حضور ایالات متحده ی آمریکا در خلیج فارس در این مقطع تاریخی جنگ تحمیلی عراق و متحدانش علیه ایران پرداخته شود.
ایرج ورفی نژاد لقمان دهقان نیری
این پژوهش با رویکرد و روشی تاریخی و بر اساس منابع و تحقیقات مستند، مسأله ی جانشینی از آغاز دوره ی قاجار تا انقلاب مشروطه را مورد بررسی قرار داده است. مسأله ی اساسی در این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چرا دوره ی قاجار نیز به مانند دیگر ادوار تاریخ ایران، شاهد بروز مسأله ی جانشینی و ظهور مدعیان مختلف قدرت و جانشینی بوده است؟ بدیهی است پاسخ به این پرسش در بطن تاریخ ایران نهفته است. در ایران، قدرت در ذهن و تفکر اجتماعی مردم امری مقدس و راز آلود بودکه از سوی خداوند به فردی که آنرا تصاحب می کرد اعطا می گردید. بنابراین مشروعیت اغلب با فرد پیروز بود. قدسی بودن قدرت طبیعتاً مانع از کارایی ساز و کارهای نه چندان منسجم جانشینی می شد زیرا در شرایطی که هر فرد پیروزی می توانست با دستیابی به قدرت، مدعی داشتن فرّه ایزدی یا عطیه ی الهی شود، طبیعتاً صحبت از کارآمدی سازوکارهای جانشینی چندان دقیق نیست. در دوره ی قاجاریه نیز گرچه پاره ای امتیازات و سازو کارهای جانشینی وجود داشت با این حال این گونه ساز و کارهای جانشینی در آن سطحی که مانع از بروز بحران شوند، کارآیی نداشتند از این رو بحرانهای جانشینی در این عصر کماکان تداوم یافتند. آقامحمدخان که خود برای رسیدن به حکومت از سد حکومت زندیه گذشته بود، تا مدتها با برادران خویش و حکمرانان محلی برای دست یابی به تاج و تخت جنگید. او به منظور هموار کردن پادشاهی فتحعلی شاه پاکسازیهای سیاسی سازمان یافته ای را تدارک دید اما با مرگ وی دست کم هشت نفر به عنوان مدعیان قدرت ِ وی قد علم کردند. از سوی دیگر فتحعلی شاه در تعیین جانشین برای خود، امتیاز ارشدیتِ محمدعلی دولتشاه را نادیده گرفت و عباس میرزا را به ولیعهدی برگزید. با مرگ عباس میرزا، شاه در انتخابی جنجالی تر، با وجود خیل عظیم پسرانش، جانشینی را حق نوه اش محمدمیرزا دانست که پس از مرگ فتحعلی شاه به بحرانی فراگیر در کشور تبدیل شد. در دوران شاهان بعدی یعنی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، مسأله ی جانشینی ومشکلات ناشی از آن کماکان تدوام یافت و این شاهان یا در دوران ولایتعهدی و یا پادشاهی در راه جانشینی بی رقیب نبودند. ناکارآمدی ساز و کارهای جانشینی، نیروهای مختلف داخلی و خارجی را در فرایند جانشینی دخیل کرده بود. این نیروها همگی در تلاش برای تأثیرگذاری بر انتخاب شاه و جهت دادن به آن در جهت منافع خویش بودند. در میانِ این نیروها تنها نقش نهاد وزارت را می توان به صورت پایدار سازنده معرفی کرد و گرنه نقش نیرو های دیگر از تأثیرگذاری مثبت تا مخرب در نوسان بود. با وجود این اعمال نفوذها شاه در عمل همچنان نقش بی بدیل خود را حفظ کرد. یافته ها و دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که جانشینی در دوره ی قاجار به مانند ادوار قبل از ناکارآمدی ساز و کارهای جانشینی رنج می برد و همین امر سبب تداوم بحران جانشینی در دوره ی قاجار شد. بنابراین مسائل و مشکلات جانشینی عملاً تا انقلاب مشروطه با شدت و ضعف ادامه پیدا کرد. انقلاب مشروطه جانشینی را تحت اسلوب و قاعده ای مشخص، تعریف نمود اما چون این انقلاب ذهن و تفکر مردم را عمیقاً دستخوش تحول ننمود بنابراین نتوانست مناسبات جانشینی را به صورت بنیادین دچار تغییر کند. از اینرو بحرانها و مسائل جانشینی به رغم انقلاب مشروطه همچنان به عنوان یک مسأله ی تاریخی باقی ماند.
مولود ستوده علی اکبر کجباف
این پژوهش به بررسی موضوعات مطرح شده در تاریخ نگاری های محلی ایران بعد از فروپاشی دولت صفوی تا آخر دوره قاجار ، بین سالهای 1344-1135 ق ، می پردازد . بررسی شکل گیری موضوعات ، میدان های تحقیق و محورهای موضوعی از دغدغه های این بررسی می باشد . در این پژوهش هر موضوعی که در تاریخ نگاری های محلی مطرح شده ، پیامی فرض شده که اطلاعاتی را از گذشته یا زمان حال مورخ به خوانندگان خود انتقال می دهد . برای این موضوعات یک چرخه حیاتی ترسیم شده که شامل ایجاد ، تکامل ، تبدیل و تغییر و استحاله موضوعات می شود . برخی از موضوعات با وجود سادگی ، بر اثر گذشت زمان و گاه تکرار در بین نسل های متوالی ، تبدیل به هسته های اصلی تشکیل دهنده موضوعات دیگر شده و مجموعه ای از موضوعات متنوع در حول محور خود را جمع نموده و تداوم یافته و در این حالت شبکه های موضوعی را تشکیل داده اند . شبکه های موضوعی در تاریخ نگاری های محلی این دوره به دو حوزه کلی میدانهای تحقیق و موضوعات محوری تقسیم شده اند . میدانهای تحقیق ، میدان های فرضی هستند که به منظور سهولت شناسایی و تبیین موضوعات محلی ترسیم گردیده اند و شامل جغرافیای تاریخی ، جمعیت ، تاریخ اجتماعی ، تاریخ سیاسی ، تاریخ اقتصادی ، تاریخ فرهنگی و تاریخ اعتقادی می شوند . اما موضوعات محوری موضوعاتی هستند که شالوده و اساس شکل گیری بیشتر موضوعات در یک محل را تشکیل می دهند . این موضوعات محوری در تاریخ هر شهر یا منطقه ، در شکل گیری شالوده های اجتماعی آن نقش بسزائی داشته و همواره در عرصه های گوناگون زندگی مردم محلی قابل مشاهده می باشند . موضوعات محوری که در تاریخ نگاری های محلی ایران در این دوره شناسائی شده اند می توان به موضوعات متجانس ، موضوعات ثابت (پایدار ) ، موضوعات متغیر ، موضوعات تک وجهی ، موضوعات چند وجهی ، موضوعات سیال ، موضوعات قوام دهنده (تاثیر گذار) ، موضوعات طبیعی و موضوعات صناعی اشاره کرد . هر چند که نگرش مورخان در انتخاب و ثبت موضوعات محلی تاثیر داشته است اما وقوع رویدادها و نگرش های اجتماعی را نیز نمی توان از نظر دور داشت . از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش نگاهی نو و متفاوت به موضوعات محلی است که سعی گردیده به کمک جداول و آمار بیشتر تبیین گردد . با توجه به ماهیت این تحقیق شیوه کتابخانه ای به کار گرفته شده و از کتاب های مرجع ، کتابخانه های دیجیتال ، مجموعه مقالات و منابع لاتین استفاده شده است .
سمانه فاضل پور محمد امیر شیخ نوری
چکیده دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار یکی از طولانی ترین دوران فرمانروایی یک پادشاه درایران بوده است این زمان اوج رقابت استعماری دولت روس و انگلیس در ایران و تلاش آنها برای شناخت فرهنگ و تمدن یک جامعه و نفوذ در بطن جامعه ایران است به همین خاطر مسافران مختلف از کشورهای گوناگون مخصوصاً انگلستان که برای حفظ هندوستان خواستار تحت نفوذ در آوردن ایران بوده اند و با عناوین گوناگون به این کشور سرازیر شدند از جمله شهرهایی که همیشه مورد توجه سیاحان بوده است شهر اصفهان می باشد که روزگاری پایتخت ایران بوده و در زمان قاجار یکی از بزرگترین مراکز تجاری و شهر نشینی ایران محسوب می شده است و از طرف دیگر به دلیل قدمت تاریخی و وجود اقلیت های مذهبی به خصوص ارامنه در این شهر و تلاش قدرتهای اروپایی برای رابطه برقرار کردن با آنان و تحت نفوذ در آوردن آنها از طریق مذهبی، مورد توجه سیاحان و جهانگردان خارجی بوده است. با این حال سفرنامه های اروپاییان مخصوصاً سفرنامه های سیاحان انگلیسی و آلمانی دارای مطالب ارزشمند بسیاری است که برای شناخت مردم اصفهان در عصرناصری به دلیل محتوای اجتماعی از اهمیت بسیاری برخودار هستند. همچنین آغاز فعالیت فرقه ی بابیه در اصفهان و تلاش برخی از سیاحان برای شناخت این فرقه وکمک به ترویج آن در بعضی سفرنامه ها ی انگلیسی انعکاس یافته است. این پژوهش باروش توصیف – تحلیل در صدد پاسخگویی به این سوال است که اوضاع اجتماعی شهر اصفهان در عصر ناصری بر مبنای گزارش سفرنامه نویسان اروپایی چگونه بوده است . هدف از این پژوهش بررسی حیات اجتماعی اصفهان در عصر ناصرالدین شاه قاجار از نگاه سیاحان اروپایی و تأثیر ملیت با موقعیت اجتماعی، شغل و منا فع سفرنامه نویسان در نگرش آنان در مورد موقعیت اجتماعی مردم اصفهان شده است. کلید واژه: اصفهان، وضعیت اجتماعی، سفرنامه نویسان اروپایی، عصر ناصری
علی اخضری علی اکبر کجباف
چکیده اصطلاح اصناف برای محترفه و اهل صنعت و بازار و کسبه در دوره قبل از صفویه رواج داشته است ، ولیکن در دوره صفویه خاص تجار و پیشه وران محسوب می شده است و بعضاً در قالب تشکیلات پیشه وری و کسبه و تجار به صورت گروه ها، انجمن ها فعالیت می کردند. این تشکیلات دارای ساختاری درونی یا داخلی ، که شامل سلسله مراتبی چون کدخدا، استاد، شاگرد و پادو می شد و مقامات بیرونی( مدیریت شهری) چون کلانتر و نفیب و محتسب وداروغه بر آن نظارت و آن را هدایت می کردند. شکوفایی اقتصادی در عصر صفوی، از یک سو رونق و افزایش تعداد این اصناف را در بر داشت و از سوی دیگر اندیشه شیعیانه نوعی نظارت و نگرشی خاص بر این قشر را تبیین نمود که منجر به تقابل دو گروه بازاری و روحانیون در کنار یکدیگر شد. بنابراین پس از تبیین کالبد و ساختار اصناف عصر صفوی، این پژوهش در صدد تبیین عوامل پیوند دهنده سیاسی، اقتصادی و مذهبی این دوره و سپس تبیین تأثیر نیروهای مذهبی بر اقتصاد عصر صفوی است. کلیدواژه: اصناف، اقتصاد، بازار، روحانیون، صفوی
مرجان عینی فریدون الهیاری
خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی از اندیشمندانی بودکه به طور عملی بیست سال در مقام وزارت خاند-ان ایلخا نی روزگار سپری ساخت. خواجه از وزیران روشن اندیش در ایران دوره اسلامی بود که توانست به کمک افکار بلند، همراه با دور اندیشی وآگاهی وسیعی که بر اندوخته های علمی و عملی سیاستمداران ایران پیش از اسلام و دوره اسلامی داشت، با ارائه برنامه های آبادگری تحسین برانگیز خود، اصلاحات اقتصادی و اجتماعی دوران حکومت غازان-خان و الجایتو را رقم زده و صفحه درخشانی در تاریخ ایران بعد از حمله مغول پدید آورد. آثار ارزشمند او چون مکاتبات بر جای مانده و متن ارزشمند جامع التواریخ به ویژه بخش تاریخ مبارک غازانی این اثر در زمره اندرزنامه های حکمت آموز ایران دوره اسلامی است که می توان در این آثار اندیشه های اجتماعی مهمی را یافت. خواجه رشیدالدین افزون بر اندیشه و نظر به عنوان دیوانسالاری بلندآوازه در حوزه نظر و عمل به رعیت پروری، عدالت، اصلاح رفتار حکام و شیوه ملک داری و علم پروری و حمایت از علما و دانشمندان و توسعه امور و اماکن متبرک و عام المنفعه توجه ویژه ای داشت. از این روی این پایان نامه به عنوان پژوهشی تاریخی به روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه-ای به بررسی بازتاب اندیشه های اجتماعی خواجه رشید الدین در آثار او می پردازد.
راحله چترایی اصغر فروغی ابری
چکیده اهمیت منطقه ی خلیج فارس به عنوان یکی از مناطق استراتژیک جهان، سبب شده تا این منطقه همواره کانون توجهات بسیاری در طول تاریخ گردد. به طوری که می توان گفت، هیچ دریای دیگری بیش از خلیج فارس نیست که توجه علمای معرفه الارض، مورخین و جغرافیانویسان، باستان شناسان،سیاستمداران ومنفعت طلبان را به خود معطوف کرده باشد. با این وجود، تا مدت زمانی قبل، این منطقه ی مهم و استراتژیک از جنبه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای مردم ایران ناشناخته بود که مهم ترین دلیل این امر را می توان عدم توجه حکومت ها نسبت به منطقه ی خلیج فارس دانست. اما در قرن بیستم میلادی، علاقه و توجهی که برخی از سیاستمداران ایرانی در جهت حفظ منافع ملّی در این منطقه از خود نشان دادند، سبب شد مردم ایران نیز تا حدودی به اهمیت حساس سیاسی و اقتصادی خلیج فارس پی ببرند. به دنبال این مسأله، از این زمان بتدریج، شاهد خلق آثاری در ایران هستیم که به طور اختصاصی و ویژه با موضوع بررسی منطقه ی خلیج فارس به رشته ی تحریر درآمده اند. اگرچه در ابتدا تعداد این گونه آثار چندان چشمگیر نبود، اما نشان دهنده رشد آگاهی و توجه ایرانیان به اهمیت این منطقه بود. درروند روبه رشد مطالعات و تحقیقات در زمینه ی خلیج فارس در قرن بیستم میلادی عواملی چون، تلاش بیگانگان برای توسعه ی نفوذ وسلطه براین منطقه، کشف ذخایرعظیم نفتی، افزایش تعداد دانشگاه ها و دانشگاهیان، ایجاد رشته-های تخصصی در حوزه ی مطالعات خلیج فارس نقش بسزایی داشتند. با شکل گیری میزان گسترده ای از مطالعات وتحقیقات در این زمینه، بررسی وضعیت تاریخنگاری خلیج فارس برای آگاهی از نیازمندی ها و ضرورت های موجود در حوزه مطالعات خلیج-فارس لازم می نماید. در این پژوهش تلاش شده تا حد امکان به سوال « وضعیت تاریخنگاری خلیج فارس در قرن بیستم میلادی در ایران چگونه بوده است؟» پاسخ داده شود. براین اساس، متون مربوط به خلیج فارس به دسته های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی تقسیم بندی شده تا در نهایت بتواند به تحلیل و بررسی محتوایی آنها بپردازد. به طورکلی، هدف ازاین پژوهش تحلیل وبررسی تاریخنگاری خلیج فارس درقرن بیستم میلادی درایران به روش توصیفی ـ تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای می باشد. واژگان کلیدی : تاریخنگاری، خلیج فارس، منابع، مطالعات وتحقیقات تاریخی
عادل شعبانی مقدم مرتضی دهقان نژاد
یکی از مهم ترین تحولات تاریخ اجتماعی ایران، وقوع حوادث و سوانح طبیعی است. تاریخ نویسی ایرانی، به رغم نقاط قوت خود در تعدد و تنوع، به علت بی توجهی به شرح سوانح و بلایای طبیعی محل نقد جدی است؛ چرا که این حوادث طبیعی نقطه شروع بسیاری از تحولات تاریخی بوده است. لذا پایان نام? پیش رو تلاش دارد تا این برش از تاریخ اجتماعی را که منشأ تحولات فراوانی بوده، در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار (1313-1264 هـ . ق) نمایان سازد. دو مسئل? محوری این پژوهش آن است که حوادث و سوانح طبیعی در دوران سلطنت ناصری از چه کمیت و کیفیتی برخوردار بوده است؟، و مسئل? دوم این که این بلایای طبیعی چگونه و به چه میزان نظام اقتصادی عصر ناصرالدین شاه را تحت تأثیر قرار داده است؟ نزدیک شدن به پاسخ هایی برای پرسش های اساسی این تحقیق، نیازمند پژوهشی تاریخی با شیوه های توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات آن نیز اسنادی- کتابخانه ای است.
مسعود اکثیری مرتضی دهقان نژاد
چکیده ندارد.
جان پتریک هارتلی مرتضی نورایی
چکیده ندارد.
زاهد رضایی لقمان دهقان نیری
چکیده ندارد.
علی اکبر تشکری بافقی علی اکبر کجباف
چکیده ندارد.
محمد ملاکی مهدی مهرعلیزاده
چکیده ندارد.
محمد رنجبر لقمان دهقان نیری
چکیده ندارد.
اعظم صابری نسب مهدی مهر علی زاده
چکیده ندارد.
مهدی احمدی مرتضی دهقان نژاد
چکیده ندارد.
زینب جلالیان مرتضی دهقان نژاد
چکیده ندارد.
مرتضی دهقان نژاد غلامحسین زرگری نژاد
حکومت قاجار در عصر ناصری در شرایطی که کشورهای عمده مغرب زمین در عرصه اقتصادی سیاست صدور سرمایه به کشورهای توسعه نیافته را گسترش می دادند، گرفتار بحرانهای جدی اقتصادی گردید و در قلمرو اقتصاد زراعی و تجاری و صنعتی از توسعه بازماند. در باب این واقعیت و تبیین ریشه های آن از دیرباز، نظریه های متعددی عرضه شده است. ماهیت کارشکن دولت قاجار و ناتوانی دستگاه حکومتی از معرفت به واقعیات اقتصادی و زمینه های توسعه کشور، نبودن بستر فرهنگی مناسب (فرهنگ کارشکن) و دنیازگریزی اجتماعی و سرانجام تسلیم پذیری حکومت تا حدی در مقابل سیاستهای استعماری روسیه و انگلستان از جمله عوامل اصلی بازماندن اقتصاد کشور از روند توسعه طبیعی بوده است. سیر تحولات اقتصادی و مطالعه دستگاههای ایران در عصر قاجار خصوصا عصر ناصری نشان می دهد که در طول این دوران، همواره تالیف و ترکیب و امتزاج عناصر و عوامل مذکور باعث می شدند تا اقدامات محدود دولتی در زمینه توسعه اقتصادی عقیم بماند و برخی از اقشار اجتماعی کشور، نظیر بازرگانان نیز که انگیزه های قابل توجهی برای تحرک بخشیدن به اوضاع اقتصادی را داشتند نه تنها از حمایت حکومت برخوردار نشوند، بلکه افزون بر مواجهه با کارشکنی های دولت، در مقابل سیاستهای استعماری کشورهای روسیه و انگلستان نیز ناتوان از مقاومت بمانند. گسترش آمار ورشکستگی ها، انحطاط صنایع سنتی داخلی، تبدیل اقتصاد محدود تجاری به اقتصاد زراعی و از جمله نمادها و علائم آشکار بن بست اقتصادی کشور و گسترش موانع توسعه نیافتگی است.