نام پژوهشگر: فرامرز بریمانی
سهیلا خداوردی لو فرامرز بریمانی
توانمندسازی فرآیند چند بعدی دسترسی و کنترل افراد به منابع قدرت برای افزایش سرمایه ها و ظرفیت های فردی و گروهی به سمت انتخاب های هدفمند است در این میان اعتبارات خرد می تواند دسترسی به اهداف توانمندسازی را تسهیل نماید. توانمندسازی زنان روستایی به معنی قدرت بخشیدن به این قشر از جامعه برای ایفای نقش برجسته در توسعه و مشارکت فعال آن ها در تصمیم گیری است که یکی از ضرورت های دست یابی به توسعه پایدارمی باشد. بدون شک دسترسی محدود و نابرابر زنان به تسهیلات در مقایسه با مردان در کنار عدم دسترسی یا دسترسی محدود به سایر عوامل تولید همچون زمین، آموزش، کار و … ازجمله موانع کلیدی در توانمندسازی زنان است. توانمندسازی ریشه در این عقیده دارد که منابع انسانی مهمترین عامل توسعه است و برای مبارزه با فقر نخست می باید احساس خود باوری و اتکا به نفس را در افراد به وجود آورد. یکی از دلایلی که زنان از عمده ترین اعضاء صندوق های اعتباری خرد می باشند، توجه به اصل توانمندسازی است. انتخاب زنان به عنوان مشتریان، هدف اعتبارات خرد و ازروش های موثر برای فقرزدایی می باشد. داده های این پژوهش از روش کتابخانه ای، و میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری این پژوهش کل زنان دهستان لکستان که از طریق فرمول کوکران( 225 نفر) و از طریق، روش نمونه-گیری سهمی تصادفی(در دسترس) انتخاب شدند، تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون آماری t مستقل انجام شده است و سعی دارد به پرسش های زیر جواب دهد: سطح بهره مندی زنان از اعتبارات خرد چگونه است؟ آیا اعتبارات خرد در توانمندسازی اقتصادی و روانی( اعتماد به نفس) زنان دهستان لکستان شهرستان سلماس موثر واقع شده یا نه؟ نتایج بدست آمده نشان داده است که اعتبارات خرد در توانمندسازی اقتصادی و روانی(اعتماد به نفس) زنان روستایی موثر بوده است؛ گروهی از زنانی که وام گرفته بودند نسبت به گروهی که وام دریافت نکرده بودند از لحاظ اقتصادی توانمند شده اند و از نظر روانی(اعتماد به نفس) نیز در وضعیت بهتری قرار دارند.
صالح آذرخش فرامرز بریمانی
صنعتی شدن کشورها زمینه هایی را ایجاد کرده که نتیجه آن افزایش سریع جمعیت و اسکان بیش از پیش آنان در شهرها بود. روی آوردن روستاییان به این گونه مراکز، به حاشیه نشینی شهری، رشد حلبی آباد و در نهایت پدیده شبه شهر نشینی یا شهری شدن کاذب منجر شده است. تجلی فضایی این ساز و کار، عدم تعادل های منطقه ای است که به حرکت منطقی جمعیت های مهاجر به سوی کانونهای برگزیده(شهرها) می انجامد؛ تعدادی از صاحبنظران، برای پر کردن این فاصله و ایجاد روابط دو سویه بین دو جامعه شهری و روستایی، تقویت شهرهای میانی و تبدیل مکانهای مرکزی به نقاط شهری را مطرح نمودند. از این منظر هدف کلی این پژوهش تبیین نقش شهرهای کوچک در توسعه روستایی است. در این راستا اقدام به جمع آوری اطلاعات از طریق روشهای مختلف کتابخانه ای، پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده و غیره شده است. حال با توجه به کارکردهای مختلف شهرهای کوچک این سوال پیش می آید که آیا تبدیل روستا به شهرمی تواند برخی از اهداف مهم توسعه روستایی از جمله تثبیت جمعیت در نواحی روستایی، کاهش وابستگی ساکنین روستاهای پیرامونی به شهرهای بزرگتر و تجهیز آبادی های تحت نفوذ به امکانات و خدمات را برآورده سازد؟ مطالعات انجام شده بر روی روستاشهر چرام حاکی از این است که: - تبدیل چرام به شهر در افزایش و بهبود کارکردهای خدماتی ـ رفاهی آبادیهای پیرامونی نقش موثری داشته است، به طوری که مقایسه به عمل آمده بین تعداد انواع امکانات و خدمات این آبادی ها در قبل و بعد از تبدیل چرام به شهر بیانگر تفاوت آشکار و افزایش تعداد انواع خدمات آنها در بعد از شهر شدن است. - تبدیل مکان مرکز چرام به یک نقطه شهری در کاهش مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگتر و تثبیت جمعیت در نواحی روستایی مورد مطالعه نقش چندانی نداشته و این مرکز کوچک شهری توانایی تثبیت جمعیت را در آبادی های اطراف نداشته است. - تبدیل چرام به شهر در کاهش وابستگی آبادی های حوزه نفوذ چرام به مراکز شهری بزرگتر بسیار موثر بوده است به گونه ای که درصد بسیاری از آبادی ها، روستاشهر چرام را به عنوان مقصد اول برای عرضه محصولات خود و دریافت خدمات مختلف برگزیدند.
محمد حاجی زاده فرامرز بریمانی
چکیده بشر در روند تاریخی خود از صنایع کوچک و کارگاهی به صنایع بزرگ دست یافت؛ از این مهم به انقلاب صنعتی یاد شده است که موجب دگرگونی همه جانبه ای در زندگی بشر گردید. گرچه انقلاب صنعتی ابتدا در انگلستان و سپس در اروپای غربی و آمریکا گسترش پیدا کرد و عملاً با این تغییرات دنیا به دو قطب شمال و جنوب تقسیم گردید، لیکن بنا به ماهیّت خود از مرزهای کشورها گذشت. به گونه ای که غالب کشورهای در-حال توسعه نیز بخشی از این فنّاوری ها را حتی در شکل مونتاژ به دست آورده اند و امیدوارند که با در اختیار گرفتن آن بتوانند در توسعه ی منطقه ای مفید واقع شوند. کشور ایران نیز از مزیّت های نسبی فراوانی به ویژه در صنایع نفت و گاز و صنایع مربوط به کانی های فلزی و غیرفلزی برخوردار است. دو مورد از این صنایع بزرگ پالایشگاه گازی پارسیان و کارخانه ی سیمان لامرد است که اولی در شهرستان مُهر و دومی در شهرستان لامرد قرار گرفته اند(که در این پژوهش از شهرستان های لامرد و مُهر به عنوان منطقه ی لامرد قدیم یاد شده است). این پژوهش مبتنی بر فرضیه ی کلی زیر است: «احداث واحدهای بزرگ صنعتی در منطقه ی لامرد قدیم، زمینه های پیشرفت و توسعه ی هر چه بیشتر آن را فراهم نموده است». برای جمع آوری داده ها از روش های میدانی(پرسشنامه) و کتابخانه ای استفاده شده است. پس از تأیید روایی و پایایی، داده های جمع آوری شده توسّط spss پردازش گردید و از روش آماری تحلیل عاملی برای شناسایی عوامل اصلی، از روش همبستگی پیرسون و اسپیرمن برای سنجش چگونگی و میزان شدّت همبستگی میان متغیّرها، از روش رگرسیون برای ارایه ی مدل ریاضی و از مدل الماس پورتر برای بررسی جنبه ها و ابعاد مثبت و منفی توسعه در منطقه ی لامرد قدیم استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که احداث واحدهای بزرگ صنعتی موجب افزایش اشتغال، کاهش بیکاری، افزایش رفاه، افزایش مهاجرت به منطقه، کاهش مهاجرت افراد بومی به خارج از منطقه، بهبود و توسعه ی زیرساخت-های فیزیکی(جادّه ها و خطوط ارتباطی از یک سو و فعّالیّت های ساخت و ساز مسکن از سوی دیگر) و به طور کلّی باعث تسریع در فرآیند رشد و توسعه ی منطقه ای گردید. البته با وجود تمامی پیشرفت ها و اقدامات صورت گرفته، هنوز منطقه از لحاظ اجتماعی- فرهنگی به حد مطلوب توسعه نرسیده است و این امر نیازمند آن است که ضمن توجّه به پیشرفت های صنعتی منطقه، بعد اجتماعی- فرهنگی توسعه نیز مورد توجّه جدّی تر قرار گیرد. واژگان کلیدی: واحد های بزرگ صنعتی، توسعه ی منطقه ای، لامرد قدیم، شهرستان های لامرد و مهر
زهرا صیادی فرامرز بریمانی
چکیده: عشایر بخشی از جمعیت محروم کشور ایران هستند که در اثر محرومیت مضاعف از یکسو و تحولات روزافزون از سوی دیگر در معرض فروپاشی هستند به گونه ای که جمعیت آنان طی یکصد سال اخیر(1400- 1300) از 25 درصد جمعیت کل کشور به کمتر از 2 درصد کاهش یافته است. آنان در مسیرهای متفاوتی سوق داده شده اند: الف) خروج از معیشت مبتنی بر دامداری و کوچ و روی آوردن به کارگری در حاشیه روستا و شهر. ب) اسکان خودجوش. ج) اسکان هدایت شده . عشایر سیستانی نیز با توجه به محدودیت های طبیعی و خشکسالی های اخیری (1384-1377)که در این منطقه از کشور رخ داده است و مشکلات عدیده ای که در مناطق ییلاقی دارند به سمت اسکان سوق داده شده اند که در این مسیر تغییرات فراوانی در زندگی عشایر اتفاق افتاده است. از جمله این تغییرات، تغییر در نقش و کارکرد زنان عشایر می باشد در این مورد این سوال اصلی پیش می آید که آیا نقش و کارکرد زنان عشایر پس از اسکان نسبت به قبل از اسکان کاهش یافته است؟ برای پاسخ به این سوال، پنج سامانه از سامانه های اسکان یافته در سیستان انتخاب گردید و برای جمع آوری داده ها در عملیات میدانی دو پرسشنامه طراحی گردید، پرسشنامه ی اول توسط خبرگان محلی و پرسشنامه ی دوم توسط زنان عشایر پر شده است؛ که نتایج داده ها نشان داد که نقش زنان نسبت به قبل از اسکان حدود 95 درصد کاهش پیدا کرده است. برای آزمون فرضیه اول از مقایسه زوجی استفاده گردید که با 95 درصد اطمینان، رد گردید و فرضیه ی مقابل ، مورد تایید قرار گرفته است، یعنی نقش زنان نسبت به قبل از اسکان تضعیف گردیده است و در خصوص فرضیه دوم از رگرسیون پیرسون استفاده شده است و این آزمون نیز نشان داد که رابطه معنی داری بین نقش زنان و درآمد خانوار وجود دارد. در نتیجه می توان گفت نتایج این پژوهش بیانگر این است که سیاست اسکان عشایر در سامانه های مورد مطالعه موفقیت آمیز نبوده است. کلمات کلیدی: مشارکت، زنان عشایر سیستانی، درآمد خانوار، قبل از اسکان ، بعد از اسکان
شکرالله مرادی کوچی فرامرز بریمانی
نظر به اینکه مسئله اشتغال و مهاجرت از مسائل مهم دنیای کنونی به شمار می آید و با توجه به افزایش رو به رشد جمعیت جهان در سده اخیر(2000- 1900 )، تقاضا برای اشتغال افزایش یافته و جمعیت مناطق روستایی روانه شهرها گشته اند. از آنجا که صرف زراعت نمی تواند اشتغال کافی و سودمندی را برای جمعیت روستایی فراهم آورد، ایجاد فعالیتهای غیر زراعی ضروری می نماید. اولویت مهمی که در تجدید ساختار اقتصادی جوامع روستایی از طریق اتخاذ استراتژی جدید توسعه روستایی پیشنهاد شده ترکیب مناسبی از فعالیتهای کشاورزی و غیر کشاورزی بویژه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی است. با چنین رویکردی، انتظار می رود که اشتغال پایدار و مولد تحقق یابد. در این راستا، دهستان جلگاه با 18861 نفر جمعیت در زمینه اشتغال با کمبود فرصت های شغلی و مهاجرت روستاییان مواجه است. با توجه به پتانسیل های محیطی که در منطقه وجود دارد، همچنین با توجه به اصل مزیت نسبی، دهستان جلگاه در زمینه تولید محصولات کشاورزی به خصوص محصولات باغی، از از مزیت نسبی برخوردار است. بنابراین ایجاد صنایع تبدیلی مرتبط با محصولات کشاورز ی در این دهستان برای ایجاد فرصت های جدید شغلی و جلوگیری از مهاجرت ضروری است. بر این اساس، اهداف تحقیق پیش رو عبارتند از: 1- شناخت پتانسیل های محصولات باغی دهستان جلگاه، 2- امکان سنجی استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در دهستان، 3- ارائه الگوی مناسب جهت بهره گیری از پتانسیل موجود در زمینه محصولات باغی. روش تحقیق، مبتنی بر توصیف و تحلیل، و روش گردآوری داده ها، مطالعات میدانی و اسنادی می باشد. برای تهیه جداول و نمودارها، از نرم افزارهای spss و excel و برای تهیه نقشه ها از محیط gis استفاده گردید. از روش همبستگی پیرسون و اسپیرمن برای سنجش چگونگی و میزان شدّت همبستگی میان متغیّرها، از روش رگرسیون برای ارایه ی مدل ریاضی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به ازای یک واحد تغییر در ایجاد صنعت تبدیلی منطقه، 967/0 واحد تغییر در اشتغال و 843/0 واحد تغییر در مهاجرت آن ایجاد خواهد شد
رقیه نظری فرامرز بریمانی
همواره انسان ها از زمان های کهن تا کنون برای دستیابی به کیفیت زندگی مناسب دست به تلاش می زنند چراکه رسیدن به زندگی مطلوب و دلخواه، هدف تمامی انسان هاست. در این مسیر پژوهش گران بسیاری در سنجش کیفیت زندگی به شاخص های عینی و ذهنی پرداخته اند تا به بهترین شکل، کیفیت زندگی را با شاخص ها پیوند داده و راه خوب زیستن را هموار گردانند. جغرافیدانان در پژوهش های خود با تلفیق و ترکیب شاخص ها به کیفیت زندگی ساکنین سکونت گاه های شهری و روستایی می پردازند و نیازهای هرکدام را با توجه به زمان و مکان جغرافیایی، در جهت بهبودی محیط سکونتی با هدف حفظ برابری و یکسان سازی بررسی می نمایند، روستا با چالش های ساختارهای اجتماعی مانند؛ چگونگی برخورداری از خدمات آموزشی و بهداشتی،... ،چالش های ساختار اقتصادی چون درآمد، اشتغال و... و همچنین چالش های ساختارهای کالبدی و محیطی روستا مانند چگونگی دسترسی به شهر، چگونگی راه ارتباطی، و... رو به رو است. در پژوهش های انجام گرفته نیز مشاهده شده که میزان رضایت مندی از زندگی در سکونت گاه های روستایی در سطح پایینی است چرا که با وجود برخورداری از امکانات اولیه چون؛ آب آشامیدنی و برق و... هنوز هم روستاییان، چالش ها و مشکلاتی مانند اشتغال، درآمد مناسب از بعد اقتصادی و سختی هایی چون دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی و...از بعد اجتماعی و نوع مسکن، ساخت و سازهای سکونتگاه ها و... را از بعد کالبدی و محیطی را به همراه خویش دارند.در این پژوهش برای سنجش کیفیت زندگی در نواحی روستایی، دهستان فهلیان واقع در بخش جنوب غربی شهرستان نورآباد ممسنی از توابع استان فارس به عنوان منطقه مورد مطالعه برگزیده شده که بر اساس سرشماری سال 1385 مرکز آمارایران، دارای14نقطه روستایی،1222 خانوار و جمعیتی بالغ بر 5 هزار نفر می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. با توجه به روش نمونه گیری کوکران250پرسش نامه در سطح9روستای بالای20خانوار انجام گرفت و داده های گردآوری شده در نرم افزار spssپردازش گردید. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شد و نتایج آزمون پیرسون نشان می دهدکه بر پایه پاسخ های پاسخگویان جامعه نمونه؛ کیفیت زیرساخت ها و روساخت های روستا بیشترین ناخشنودی و کیفیت گفتمان گروهی در روستا بیشترین خشنودی را داشته است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که بین درآمد، سن، سطح سواد و کیفیت زندگی ساکنین سکونت گاه های جامعه نمونه رابطه معناداری وجود دارد و بین نوع شغل پاسخگویان و کیفیت زندگی آنها رابطه ای وجود ندارد. واژگان کلیدی: کیفیت زندگی، نواحی روستایی، دهستان فهلیان، شهرستان نورآباد ممسنی
بهمن شفیعی فرامرز بریمانی
در این پژوهش که به بررسی میزان رضایتمندی روستاییان از عملکرد دهیاران می پردازد، روش تحقیق مبتنی بر روشهای توصیفی - تحلیلی و آزمون های پارامتریک می باشد و از ابزار اندازه گیری پرسشنامه برای گرد آوری اطلاعات از میان 267 سرپرست خانوار نمونه که از طریق فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بود، استفاده گردیده است. نتایج یافته ها با استفاده از آزمونهای همچون t تک گروهی، میانگین دو جامعه(independen samplest test)، و آزمون آنالیز واریانس(anova)، توسط نرم افزار spss انجام شده است که حاکی از آن است که در خصوص بررسی میزان رضایتمندی روستاییان از عملکرد دهیاران درابعاد کالبدی- عمرانی، و اقتصادی- مالی رابطه معناداری وجود دارد اما چون حد متوسط امتیازات در عملکرد دهیاران 3 می باشد، و با توجه به اینکه فرض پذیرفته شدن ادعا (h1: u ?u0 )، را بر مبنای میانگین ها بزرگتر از حد متوسط تعریف نمودیم بنابراین روستاییان در ابعاد کالبدی- عمرانی با میانگین(2.73) و اقتصادی- مالی با میانگین(2.72) از عملکرد دهیاران ناراضی هستند و منفی بودن کران بالا و پایین دلیل دیگری بر نارضایتی روستاییان می باشد،. در ابعاد بهداشتی - زیست محیطی(3.01) و اجتماعی- سیاسی با میانگین (3.47) روستاییان متوسط به بالا از عملکرد دهیاران رضایتمند می باشند. و در بعد ستادی- اداری(بین دهیاران و شوراهای اسلامی روستا) با میانگین (3.44) شوراهای اسلامی روستا از عملکرد دهیاران رضایتمند می باشند هم چنین میانگین ارزیابی عملکرد دهیاران در سطح سکونت گاههای دهستان حسن آباد در شهرستان اسلام آباد غرب گویایی این واقعیت است که روستاهای باقر آباد علیا، تنگ شوهان علیا و سیاه خور به ترتیب با میانگین3.45، 3.18و 3.02 بهترین عملکرد را در بین روستاهای دهستان حسن آبادداشته اند. و در رتبه آخر هم روستاهای انجیرک و گرگی بدترین عملکرد را به ترتیب با میانگین 2.70 و 2.47را داشته اند. و شاخص هایی همچون سابقه کار، پایگاه اجتماعی(سن، سواد، منزلت اجتماعی) و پایگاه اقتصادی(میزان درآمد) دهیاران تأثیر زیادی بر عملکرد دهیاران داشته اند. درحالی که شغل غیر از دهیاری تاثیری روی عملکرد دهیاران نداشته است. و هم چنین موقعیت قرار گیری روستا از لحاظ توپوگرافی هیچگونه تاثیری روی عملکرد دهیاران نداشته است. روستاهای باقرآبا علیا و تنگ شوهان علیا شاهدی بر این ادعا است.
کوثر فرهادی فرامرز بریمانی
چکیده پدیده تعاون در همه ادوار همراه انسان بوده ولی به شیوه جدید و به طور رسمی اولین بار در قرن نوزدهم و در اروپا شکل گرفت. امروزه تعاونی های رسمی و غیر رسمی اشکال متفاوتی دارد یکی از آنها تعاونی های تأمین نیاز دامداران است از آن جایی که دامداران در کشور بیشتر به صورت سنتی به دامداری می پردازند و در تولید، بازاریابی، تأمین اعتبار، تهیه نهاده ها و غیره دارای مشکلات فراوانی هستند و از حداقل سود بهره مند می شوند که بعضاً در این بین ضرر می کنند. برای جلوگیری از این امر به تشکیل تعاونی های تأمین نیاز دامداران مبادرت ورزیده که علاوه بر تأمین علوفه مورد نیاز، شیر تولیدی دامدار را نیز خریداری می کنند و زمینه ای را به وجود می آورند تا با مشارکت خود اعضاء سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خویش را به دست گرفته و توسعه مناطق روستایی را به منصه ظهور برسانند. نمونه هایی از این گونه تعاونی ها در شهرستان ممسنی شکل گرفته است. برای بررسی نقاط ضعف و قوت تعاونی های موجود این پژوهش صورت گرفته است. برای تحقق این امر مهم، داده های مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه در میان اعضای گاودار تعاونی های تأمین نیاز دامداران در مناطق روستایی شهرستان ممسنی جمع آوری شده و با استفاده از تحلیل آماری و آزمون های اسپیرمن و رگرسیون تجزیه و تحلیل شده است. همچنین از مدل استراتژیک swot نیز بهره جسته ایم. نتایج حاصله حاکی از آن است که عضویت در تعاونی های تأمین نیاز دامداران به توسعه اقتصادی و افزایش درآمد و اشتغال قابل قبول دست پیدا نکرده ولی از نظر توسعه اجتماعی، خدمات رسانی و مشارکت، بهتر عمل کرده است. واژگان کلیدی: تعاونی، تعاونی های تأمین نیاز دامداران، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی، شهرستان ممسنی
مرضیه پورجوپاری مریم قاسمی
امروزه گردشگری و اقتصاد گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است، در این میان گردشگری روستائی می تواند فرصت ها و امکاناتی را بویژه برای اشتغال و درآمد روستائی فراهم سازد و نقش موثری در احیاء و نوسازی نواحی روستائی ایفا نماید. در حال حاضر روستاهای بخش ماهان شهرستان کرمان، همانند سایر روستاهای کشور با مشکلاتی از قبیل: آسیب پذیری شدید اقتصادی و بی ثباتی منابع درآمدی در برابر نوسانات اقلیمی، افزایش فشار بر منابع پایه محیطی، محدودیت اشتغال و عدم وجود فرصت های شغلی متنوع در مناطق روستایی، بیکاری آشکار و پنهان، افزایش فقر و ... مواجه می باشند، در چارچوب الگوی توسعه پایدار روستایی یکی از راهبردهای برون رفت از این وضعیت، استفاده از قابلیتهای گردشگری در نواحی روستایی دارای قابلیت عنوان می شود. هدف از انجام پژوهش فعال نمودن منبع درآمد دیگری در کنار صنعت و کشاورزی می باشد، زیرا محدودیت های اکولوژیکی حاکم بر منطقه و روند فزاینده جمعیت، کمبود اشتغال و رکود اقتصاد روستایی و ... موجب تشدید مهاجرت های بی رویه روستائیان منطقه گردیده است. روش تحقیق پژوهش، توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی در قالب تکمیل پرسشنامه در دو گروه جامعه میزبان با 116 نفر و جامعه میهمان با 118 نفر در 6 روستای گردشگر پذیر بخش ماهان می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که روستاهای بخش ماهان کرمان از قابلیت بالایی در زمینه جذب گردشگر برخوردارند و شکل گیری جریان گردشگری روستایی می تواند موجب ایجاد اشتغال و درآمد برای نیروی کار مازاد بخش کشاورزی گردد. همچنین تقویت ساختارهای مورد نیاز گردشگری در فعال نمودن گردشگری روستایی بخش ماهان ضروری است. واژگان کلیدی: گردشگری، روستا، قابلیت ها، تنگناها، بخش ماهان.
معصومه امانی فرامرز بریمانی
یکی از سیاست های اقتصادی رایج در کشورهای درحال توسعه و حتی توسعه یافته اتخاذ سیاست های حمایتی مناسب از جمله پرداخت یارانه است که به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت حمایت از بخش های مختلفا قتصادی می باشد .لیکن طی دهه های گذشته( 1970) و (1980) تغییراتی در نحوه پرداخت یارانه از سوی برخی کشورها انجام گرفت. ایران نیز سیاست هدفمندسازی یارانه ها در پیش گرفت. این امر پیامدهایی را در بنگاه های تولید در پی داشته است. با اینکه هنوز چند سالی از عمر این سیاست نمی گذرد لیکن ارزیابی جامعی از آن صورت نگرفته است. این پژوهش در پاسخ به این نیاز و به منظور ارزیابی نتایج ناشی از اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه ها برعملکرد تعاونی های تولید کشاورزی شهرستان لنجان انجام گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش 4 تعاونی کشاورزی فعال در شهرستان با 2800 نفرعضو بوده است. اما حجم نمونه از طربق فرمول کوکران با روش طبقه ای 180 نفر تعیین گردید. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه، درنرمافزارspss تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمونt تک نمونه ای نشان داد: اجرای سیاست هدفمند سازی یارانه ها موجب افزایش هزینه های نهاده های اولیه مورد نیاز کشاوزران شده است. همچنین اجرای سیاست هدفمند سازی یارانه ها باعث تضعیف عملکرد تعاونی ها از دو جنبه ضعف در توزیع به موقع و مناسب نهاده ها گردید. و با کاهش درآمد و افزایش بیکاری در میان اعضا همراه بوده است. نتایج آزمونanova نیز بیانگر آن است که بین ، سابقه عضویت درتعاونی ها و نوع تعاونی (زراعت وباغداری ) با افزایش هزینه های تولیدی کشاورزان عضو تعاونی ها رابطه معنا داری وجود داشته است و به نوبه خود سیاست هدفمند سازی یارانه ها موجب تضعیف عملکرد تعاونی ها گردید. بر اساس آزمون همبستگی پیرسون نیز بین محدودیت منابع مالی اعضا و تضعیف عملکرد تعاونی های کشاورزی رابطه مستقیمی وجود داشته است.
سمیه اکبری فرامرز بریمانی
زنان به عنوان رکن اساسی واحدهای تولیدی همواره مطرح بوده اند و ساختار اقتصادی خانواده بدون حضور آنها نمی توانست و نمی تواند پایداری داشته باشد. با اینحال تأخّر فعالیت های فرهنگی و اجتماعی نسبت به تغییرات اقتصادی موجب شده است که نقش تعیین کننده ی آنان در جامعه و در فرآیند توسعه چندان آشکار نباشد.در بسیاری از کشورهای جهان سوم و از جمله ایران راهبردهایی برای رفع موانع مشارکت عملی زنان در توسعه اتخاذ شده است که توانمندسازی زنان یکی از این راهبردهاست. توانمندسازی فرآیندی است که طی آن افراد، برای غلبه بر موانع پیشرفت، فعالیتهایی انجام می دهند که باعث تسلط آنها در تعیین سرنوشت خود می شود. در این راستا استفاده از اهرم اعتبارات خرد برای رفع فقر و توانمندسازی اقتصادی زنان به ویژه زنان روستایی که سرپرستی خانوار به عهده آنان است، نوعی از رویکردها در هزاره سوم به شمار می آید که در ایران و محدوده مورد مطالعه (شهرستان زابل) نیز برای رفع محرومیت از جامعه زنان روستایی، در حال تجربه کردن آن است. در تحقیق حاضر به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش، کتابخانه ای و اسنادی و روش میدانی و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کل زنان عضو صندوق های اعتباری خرد بخش شیب آب واقع در روستاهای دولت آباد، ابراهیم آباد و شهرک معدن که 67 نفر بوده و 60 نفر به عنوان نمونه آماری مورد پرسش قرار گرفتند و از میان زنان غیرعضو نیز 60 نفر که از طریق روش نمونه گیری سهمی تصادفی (در دسترس) انتخاب شدند می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آماری t تک نمونه ای و دو نمونه ای و آزمون همبستگی و لون(leven) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که اعتبارات خرد توانسته موجب افزایش درآمد زنان روستایی عضو صندوق ها گردد اما در زمینه بهبود زندگی توفیق چندانی حاصل نکرده است. همچنین اعتبارات خرد موجب افزایش اعتماد به نفس زنان روستایی نیز گردیده است.
امید آذریو رحیم بردی آنا مراد نژاد
امروزه مهاجرت بی رویه به شهرها به صورت معضلی، گریبانگیر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران شده است. مسئله مهاجرت بی رویه به شهرها باعث افزایش سریع جمعیت شهرنشین و به تبع آن گسترش و توسعه کالبدی بی نظمی در شهرها شده است. توسعه فضایی و کالبدی شهر، فرایند پویا و مداومی است که اگر این روند سریع و بی برنامه باشد، نه تنها ترکیب فیزیکی مناسبی از فضاهای شهری به وجود نخواهد آمد، بلکه مشکلات عدیده ای را نیز درزمینه دسترسی به خدمات مختلف دامنگیر شهروندان خواهد نمود. عوامل و مسائل بسیاری در رشد و توسعه کالبدی ـ فضایی شهرها نقش دارند که بعضی از آنها در حوزه اقتصادی و برخی در حوزه اجتماعی و سیاسی شرایط لازم را جهت توسعه کالبدی ـ فضایی پیدا می کنند. امروزه مهاجرت در توسعه کالبدی ـ فضایی شهر، نقش مهمی ایفا می کند و شهرها نیز مانند موجود زنده از نظر وسعت، پیچیده تر میگردند و به دنبال این رشد فیزیکی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها به تدریج دگرگون می شود. بسیاری از شهرهای کشور ما با توجه به گسترش نامحدود و بدون برنامه خود سببب دست اندازی به محیط های طبیعی و از بین بردن آنها شده اند. در حالی که افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه شهرها و گام برداری در راستای اصول توسعه پایدار را الزامی می نماید. هدف از این تحقیق بررسی و ارزیابی اثرات مهاجرت های روستایی برگسترش کالبدی و جمعیتی شهر پیرانشهر و ارائه راهکارهای مناسب در راستای گسترش کالبدی برنامه ریزی شده و جلوگیری از افزایش بی رویه مهاجرت های روستایی است. جهت بررسی و تبیین موضوع از روشهای تحقیق تاریخی، توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. برای رسیدن به نتایج مربوطه و جواب فرضیه ها از پرسشنامه، نقشه ها و مدل های همچون هلدرن و آنتروپی و "روش مانده آمار حیاتی" استفاده شده است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که مهاجرت های روستایی عامل اصلی گسترش بی رویه کالبدی و افزایش جمعیت شهر پیرانشهر بوده است. مطابق بررسی های انجام شده و پرسشنامه و همچنین استفاده از مدل های هلدرن و آنتروپی معلوم شد که مهاجرت های روستایی باعث گسترش بی رویه کالبدی شهر پیرانشهر شده است. بیشترین گسترش شهر به سمت شرق بوده است. همچنین با توجه به آمار و ارقام بدست آمده از دوره های سرشماری و محاسبات صورت گرفته با استفاده از فرمول های جمعیتی و مشخصا " روش مانده آمار حیاتی" معلوم گردید که مهاجرت های روستایی عامل اصلی رشد جمعیتی شهر پیرانشهر می باشد. واژگان کلیدی: شهر، شهرنشینی، جمعیت، مهاجرت روستایی، گسترش کالبدی، شهر پیرانشهر
پریسا شعبانی فرامرز بریمانی
سواحل شمال کشور به ویژه منطقه ساحلی بابلسر به دلیل برخورداری از مزیت های فراوان با تقاضای گسترده ای برای گردشگری مواجه است. حفظ یا توسعه این موقعیت در راستای پایداری گردشگری، مستلزم شناخت جایگاه فعلی مقصد و تعیین الگوی مناسب مدیریت است. بدین منظور از دو مدل چرخه حیات مقصد گردشگری باتلر و شاخص رنجش داکسی استفاده شده است. نوع پژوهش توصیفی و تحلیلی است. و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. ابزار گردآوری نیز پرسشنامه بوده است. از میان جامعه آماری از طریق فرمول کوکران، به ترتیب کارشناسان و مشاغل مرتبط (250 نفر) و جامعه محلی (300 نفر)، به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. سپس با بهره گیری از نرم افزار spss، از آزمون t تک نمونه ای و آزمون فی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد، بر اساس مدل باتلر، شهر ساحلی بابلسر در اواخر مرحله توسعه و اوایل مرحله تثبیت قرار دارد. اما بر اساس شاخص رنجش داکسی در مرحله بـی تفاوتی به سوی رنجش بوده است.
صادق اصغری لفمجانی عبدالرضا رحمانی فضلی
چکیده ندارد.
محمدصالح احمدی فرامرز بریمانی
چکیده ندارد.
عبدالصمی سپاهی حسین صرامی
چکیده ندارد.
روح اله یداللهی فرامرز بریمانی
چکیده ندارد.