نام پژوهشگر: احسان مصطفوی

اثر اسانس نعناع بر روی لیستریا مونوسایتوژنز در پنیر سنتی لیقوان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  صابر اسمعیلی   میرحسن موسوی

لیستریا مونوسایتوژنز یک پاتوژن منتقله توسط غذا است که، به صورت گسترده ای در طبیعت پراکنده شده است. گزارش های بسیاری در باره جداسازی لیستریا مونوسایتوژنز از انواع پنیرها موجود است. بنابراین استفاده از نگهدارنده های طبیعی برای مقابله با این باکتری پاتوژن در مواد غذایی و پنیر بخصوص پنیرهای غیر پاستوریزه مانند پنیر سنتی لیقوان امری ضروری به نظر میرسد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر اسانس گیاه نعناع (mentha spicata) علیه لیستریا مونوسایتوژنز در پنیر سنتی لیقوان بود. بدین منظور پس از افزودن لیستریا مونوسایتوژنز به شیر مورد استفاده جهت پنیرسازی، اسانس نعناع در غلظت های صفر ، 1، 5/1، 2و 5/2 درصد به شیر اضافه شد. پس از طی نمودن مراحل پنیرسازی در مقادیر آب نمک 12 و 15 درصد و در دماهای 4 و 14 درجه سانتی گراد به مدت 60 روز نگهداری گردید. نمونه برداری در زمان های لحظه صفر، روزهای 1، 10، 20، 30، 40، 50 و 60 صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که اسانس نعناع در کلیه مقادیر به کار برده شده، در مقایسه با گروه شاهد (غلظت 0% اسانس) علیه باکتری لیستریا مونوسایتوژنز موثر می باشد (p<0.001). تفاوت معنی داری بین غلظت 1% اسانس نعناع و غلظت 5/1% اسانس نعناع مشاهده گردید، اما بین غلظت های 5/1، 2 و 5/2 درصد اسانس نعناع هیچ تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تاثیر اسانس نعناع علیه لیستریا مونوسایتوژنز در دمای 14 درجه سانتی گراد بیش تر از دمای 4 درجه سانتی گراد بود. همچنین اثر ضد لیستریایی اسانس نعناع با افزایش درصد آب نمک افزایش پیدا کرد.

مطالعه ی توصیفی سخت زایی های ایجاد شده به وسیله ی جنین های مبتلا به ناهنجاری های مادرزادی، ارجاع داده شده به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز در طول سالهای 89-85
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  عزیزه علیپور قوریچایی   حسین حملی

یکی از مشکلات مهم گاوداریها و گوسفندداری ها در کشور ما، عبارت از تولد نوزادانی است که دارای ناهنجاری های مادرزادی می باشند، که علاوه بر تلف شدن نوزاد، سبب ایجاد سخت زایی و باعث به خطر افتادن جان مادر نیز میگردد. نحوه درمان این نوع از سخت زایی ها مهم بوده و در هر مورد با سایر موارد متفاوت است. بنابراین شناسایی و گزارش هر یک از این موارد حائز اهمیت بوده و می تواند کمک بسیار موثری را به دامپزشکان و متخصصان مامائی در هنگام مواجهه با موارد مشابه نماید. همچنین با انجام رادیوگرافی، کالبد شکافی و بویژه مطالعه ی پاتولوژیکی جنین ها، شاید بتوان به علت یا علل احتمالی بروز این نوع ناهنجاری ها پی برد و با رعایت مسائل پرورشی و بهداشتی، تا حدودی از بروز ناهنجاری های مادرزادی مشابه در گله جلوگیری نمود. بنابراین هدف نهایی از ارائه این پایان نامه جمع آوری اطلاعات مربوط به سخت زایی های ناشی از زایمان جنین های مبتلا به ناهنجاری های مادرزادی، ارجاع داده شده به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز در پنج سال اخیر می باشد که شامل اطلاعات مربوط به مسائل پرورشی و بهداشتی، یافته های کالبدگشایی و تشخیص نوع ناهنجاری است.همچنین ارائه راهکارهای لازم برای نحوه مواجهه و درمان این نوع سخت زایی ها و بویژه توصیه بهترین روش اصلاح سخت زایی در موارد مذکور نیز مدنظر می باشد. بنابراین بررسی دقیق و تجزیه و تحلیل آنها و جمع آوری و مقایسه یافته های حاصل از معاینات بالینی و کالبدگشایی جنین های ناهنجار متولد شده، می تواند به عنوان الگوی کلی سخت زایی در دامداری های اطراف شهرستان تبریز باشد. جنبه دیگر گزارش متوجه دامپزشکان جوانی است که در آینده ی نزدیک مدیریت زایمان دامها را بر دوش خواهند گرفت و انعکاس این مطالب کمک بسیار موثری را در جهت انجام سخت زایی های با منشا جنینی به همکاران جوان خواهد نمود.

بررسی ارتباط بین بار ویروسی تب خونریزی دهنده کریمه کنگو و سطح سیتوکین های il-1?، il-6، il-10 و tnf-? در سرم، با شدت بیماری در مبتلایان به تب خونریزی دهنده کریمه کنگو در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1392
  تهمینه جلالی   صاق چینی کار

تب خونریزی دهنده کریمه کنگو crimean –congo haemorrhagic fever (cchf) بیماری حاد ویروسی مشترک بین انسان و دام با میزان مرگ و میر بین 50-5 % می باشد. ویروس عامل این بیماری یکی از مهمترین آربوویروس ها ، از خانواده بونیاویریده و از جنس نایروویروس است که تا کنون از بیش از 30 کشور دنیا گزارش شده است. این ویروس بر اثر گزش کنه و یا تماس مستقیم با امعاء واحشاء دامهای آلوده و یا تماس با خون و ترشحات بدن بیمار به شخص سالم انتقال می یابد. مکانیسم بیماریزایی این ویروس هنوز به خوبی شناخته نشده است. دانشمندان فرضیاتی را مطرح می کنند مبنی بر این که بیماری، ناشی از آسیب مستقیم به بافت آلوده شده با ویروس و بطور همزمان تأثیر غیر مستقیم پاسخ ایمنی بدن میزبان شامل سیتوکین ها باشد. نقش سیتوکین های التهابی مانند il-1?، il-6 و tnf-? و سیتوکین مهاری il-10 در بروز علائم بیماری حیاتی می باشد. به منظور بررسی بیشتر تأثیر سیتوکین ها، پاسخ آنتی بادی های اختصاصی و بار ویروسی بر شدت بروز علائم بیماری سرم 30 بیمار که ابتلای آنها به این بیماری توسط آزمایشگاه مرجع کشوری آربوویروس ها و تب های هموراژیک ویروسی انستیتو پاستور ایران تأیید شده بود، وارد مطالعه شدند. در این مطالعه با استفاده از تکنیک های بسیار حساس و اختصاصی elisa و quantitative real-time rt-pcr سطح سرمی اینترلوکین ها و میزان بار ویروسی موجود درسرم افراد بیمار اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این پژوهش ارتباط مستقیم بین بار ویروسی و شدت بروز علائم بیماری را قویاً نشان می دهد. بطوری که میانگین بار ویروسی در بیماران منجر به فوت از زنده مانده ها بمراتب بالاتر گزارش شد (p value < 0.05). همینطور واکنش آنتی بادی اختصاصی در بیمارن منجر به فوت بسیار ضعیف بوده و یا اصلاً وجود نداشته است، تا حدی که با روش elisa قابل تشخیص نبوده و منفی گزارش شده اند، این در حالی است که در بیماران بهبود یافته پاسخ آنتی بادی قوی تر گزارش شده است. سطح سرمی il-10 و tnf-? در گروه بیماران منجر به فوت، بالاتر دیده شد و به علاوه ارتباط مستقیم و خطی بین بار ویروسی و سطح این اینترلوکین ها مشاهده شده است. مطالعه حاضر بر این مسأله تاکید دارد که شدت بروز علائم در بیماری تب خونریزی دهنده کریمه کنگو با شدت پاسخ ایمنی بدن میزبان مرتبط است که این خود به میزان بار ویروسی در سرم بیمار بستگی دارد، بر این اساس فرضیه ای مطرح می شود که سطح بالای il-10 در بیماران با تأثیر ضد التهابی سبب به تأخیر افتادن واکنش اختصاصی ایمنی و در نتیجه بالا رفتن بار ویروس در بدن می شود، و این به نوبه خود سبب شدت بخشیدن به پاسخ های ایمنی بعدی می شود و این شدت پاسخ ایمنی شدت بروز علائم را سبب می شود.