نام پژوهشگر: رضا دهقان
رضا دهقان نصرت حیدری
دریاچه ارومیه، یک نوع الکترولیت قوی، منحصربه فرد و دارای خواص ویژه ای می باشد. آب دریا الکترولیتی است که ترکیب شیمیایی آن طی واکنش های شیمیایی و فرآیند های فیزیکی تغییر می کند، جذب و واجذب گاز، انحلال و رسوب جامدات و فرایند های جذب در سطوح برخی از این فرآیندهاست.بنابراین ما در این پایان نامه به توضیح و بررسی الکترولیت ها و نظریه های گوناگون ارائه شده در مورد آن ها خواهیم پرداخت. برای توجیه رفتار الکترولیت های قوی بایستی برهم کنش شدید یون ها در محلول را مورد توجه قرار داد و به جای بکار گرفتن غلظت، از فعالیت اجزای یونی در محلول سود جست. این امر مستلزم تعیین غلظت یون های موجود در دریاچه ارومیه می باشد. بعد از این که غلظت ها تعیین گردید از روابط پیتزر که درباره الکترولیت ها ارائه شده برای محاسبه خواص شیمی فیزیکی یون برمید و سایر یون های موجود در دریاچه ارومیه استفاده خواهد شد.
امید حمیدخواه رضا دهقان
چکیده: درطی دهه های گذشته، موازنه جرم فلوشیت همواره به عنوان راهکاری مناسب برای ارزیابی عملکرد و بهبود کارآیی کارخانه های کانه آرایی مورد توجه بوده است. پارامترهای مورداندازه گیری در این کارخانه ها همواره با خطای تصادفی و غیرتصادفی همراه هستند که نتیجه آن عدم سازگاری داده ها با قوانین بقای جرم است. سازگار کردن داده ها تکنیکی است که می توان از آن به منظور افزایش دقت و اعتبار داده های فرآیند و تبدیل داده های خام به اطلاعاتی مفید استفاده کرد و هدف آن علاوه بر تخمین پارامترهای اندازه گیری نشده، کاهش تاثیر خطای تصادفی از طریق تعدیل بهینه ی داده های اندازه گیری شده است، به طوری که مقادیر حاصله باقوانین بقای جرم سازگار باشند. در این پروژه ضمن معرفی روش های مختلف موازنه جرم و سازگار کردن داده ها برای رژیم های مختلف عملیاتی فرآیند، قابلیت این تکنیک ها در بهبود نتایج حاصل از نمونه-برداری های منظم از فلوشیت مدار فرآوری سنگ آهن سه چاهون بررسی شده است. بدین منظور با هدف بهینه سازی سیستم نمونه برداری مدار سه چاهون، حداقل تعداد نمونه لازم برآورد و جریان های مناسب نمونه برداری به منظور موازنه کامل فلوشیت انتخاب گردید. بر این اساس حداقل تعداد جریان های لازم برای نمونه برداری 7 جریان تعیین شد و با استفاده از روش واریوگرام مشخص گردید تعداد جزء نمونه های لازم در طول شیفت در حالت خوراک دهی ازبستر همگن ساز، در جریان های خوراک، کنسانتره و باطله ی نهایی مدار به منظور حفظ میزان خطای عیار آهن در محدوده ی 1%? در خوراک و 5/0% ? در کنسانتره و باطله به ترتیب برابر 4، 5 و 4 نمونه است. این در حالی است که در صورت عدم استفاده از تجهیزات بستر همگن ساز و خوراک-دهی مستقیم کارخانه، با افزایش میزان نوسانات عیاری، تعداد جزء نمونه های لازم در جریان خوراک به 6 نمونه افزایش می یابد. همچنین با انجام نمونه برداری های منظم از نقاط مختلف فلوشیت، عملیات موازنه جرم با استفاده از روش های حل ماتریسی و نیز با استفاده از نرم افزار موازن انجام شده است. در همین ارتباط قابلیت های نرم افزار موازن بررسی و به برخی از نقاط قوت و ضعف آن اشاره شده است. در ادامه با انجام آزمون های مختلف به شناسایی خطاهای فاحش احتمالی و تعیین محل بروز آنها اقدام گردیده و سپس با بکارگیری روش های سازگاری داده ها و با استفاده از کد نویسی در نرم افزار متلب اقدام به سازگاری داده های بدست آمده از خط و مقایسه آن ها با داده های خام شد. همچنین نرم افزاری در محیط اکسل برای انجام موازنه جرم روزانه و تصحیح داده های فلوشیت مدار سه چاهون تهیه و ارائه گردید.
فاطمه افشار حجت نادری
در فرآوری کنسانتره سولفیدی حاوی کالکوپیریت، به دلیل مصرف زیاد انرژی و مشکلات زیست محیطی روش های پیرومتالورژی، توجه محققین و صنعت به سمت روش های هیدرومتالورژی رو به افزایش است. در فرایندهای هیدرومتالورژیکی، کالکوپیریت حالت بسیار مقاوم از خود نشان می دهد که علت آن تغییرات در سطح کانی و تشکیل محصولاتی است که در شرایط اکسیدی بسیار پایدار می باشند. تا کنون تلاش های زیادی برای بهبود انحلال کالکوپیریت انجام گرفته است. روش هایی مانند انجام فرآیند در دما و فشار بالا و استفاده از افزودنی های مختلف مانند نانو سیلیس، کربن فعال، یون نقره، پیریت و غیره مورد بررسی قرار گرفته اند. در این تحقیق استفاده از پراکسید دی سولفات سدیم به عنوان یک افزودنی کمکی برای بهبود فرآیند لیچینگ مس از کنسانتره کالکوپیریتی مجتمع مس سرچشمه، مورد بررسی قرار گرفته است. پارامترهای مختلفی مانند غلظت پراکسید دی سولفات، حضور یون فریک، حضور یون فرو، دما، زمان و درصد جامد مطالعه شدند. نتایج نشان داد که در محیط اسیدی و در 2 ph= و در حضور پراکسید دی سولفات بازیابی مس تا حدود 14 درصد افزایش می یابد. با افزودن پراکسید دی سولفات، افزودن یون فریک سبب افزایش بازیابی مس می شود. در همین شرایط، افزودن یون فرو سبب افزایش سرعت انحلال در مراحل ابتدایی لیچینگ می شود اما با گذشت زمان سرعت و میزان انحلال کاهش می یابد. به طور کلی می توان گفت که افزایش دما سبب بهبود لیچینگ کالکوپیریت می شود. افزودن پراکسید دی سولفات باعث می شود که انرژی اکتیواسیون انحلال کالکوپیریت به kj/mol 58 ( نسبت به مقدار kj/mol 73 در عدم حضور پراکسید دی سولفات ) کاهش یابد. بالاترین بازیابی در شرایط مقدار کنسانتره g/l 10، غلظت پراکسید g/l 10، غلظت یون فریک g/l 10، دمای 70 درجه و زمان 24 ساعت بدست آمد که برابر 31 % بود. افزایش درصد جامد باعث کاهش بازیابی مس می شود. آنالیز xrf پسماند جامد نتایج آزمایش های لیچینگ را تایید کرد. کلمات کلیدی: کنسانتره کالکوپیریت، لیچینگ، پراکسید دی سولفات سدیم، مجتمع مس سرچشمه
مریم شاکران رضا دهقان
شرایط فعلی حاکم در مدار سیانوراسیون کارخانه طلای موته شامل غلظت سیانور 1000 گرم بر تن، غلظت 5000 گرم بر تن آهک، دانه بندی خوراک 150 میکرون و زمان واکنش 56 ساعت است که نحت این شرایط طلا 76% طلا در طی لیچینگ سیانیدی انحلال یافته است. در آزمایش های سیانوراسیون به شیوه تک پارامتری تاثیر زمان های واکنش 12 تا 72 ساعت، غلظت سیانور 200 تا 1000 گرم بر تن، غلظت آهک 0 تا 5000 گرم بر تن و ابعاد ذرات خوراک 53 تا 150 میکرون مورد بررسی واقع شذه است. بر اساس نتایج آزمایش ها و عوامل فنی اقتصادی زمان 48 ساعت، غلظت 600 گرم بر تن سیانور، غلظت 4000 گرم بر تن آهک و دانه بندی 63 میکرون برای دستیابی به بازیابی 86.38 درصد طلا به عنوان حالت بهینه فوایند انتخاب شد. همچنین 30 آزمایش سیانوراسیون بر اساس روش طراحی اماری سطح پاسخ انجام شد. که تاثیر همزمان چهار پارامتر مورد مطالعه هریک در پنج سطح بررسی گردید. و مدل آماری معنی دارای برای پیش بینی درصد طلای استخراج شده به دست آمد.نتیجه پیش بینی شده توسط مدل ارائه شده در نرم افزار با هدف بهینه سازی شامل،غلظت 500 گرم بر تن سیانور، غلظت 4000 گرم بر تن آهک، دانه بندی 63 میکرون و زمان واکنش 60 ساعت بود وتحت این شرایط بازیابی 85/34 % به دست آمد.
حمیدرضا ایزدی حجت نادری
در حال حاضر، در معدن مس میدوک، بخش پرعیار سولفیدی توسط عملیات فلوتاسیون پرعیار شده و کنسانتره کالکوپیریت تولید می شود. بخش اکسیدی نیز به صورت هیپ لیچینگ عمل آوری می شود. با اینحال هیچ گونه فعالیتی در مورد فرآوری بخش سولفیدی کم عیار (که بخش عمده آن کانیهای سولفیدی مانند کالکوسیت است) انجام نشده است. هدف از این تحقیق، بررسی لیچینگ شیمیایی کانه کم عیار سولفیدی مس میدوک و تعیین شرایط بهینه عملیاتی جهت انجام فرایند هیپ لیچینگ می باشد.
محمد رنجبر بافقی علی دهقانی
آسیای خودشکن چغارت تنها تجهیز خردایشی خط تولید چغارت محسوب می شود که مطالعات مختلف در سال های اخیر نشان می دهد این تجهیز از کارایی مناسبی برخوردار نیست، به گونه ای که نسبت خردایش آن عمدتاً زیر 100 بدست آمده است. احداث یک کارخانه گندله سازی با ظرفیت 5 میلیون تن در سال در مجاورت کارخانه مذکور و ضرورت تأمین بخش قابل توجهی از خوراک مورد نیازان توسط خط تولید چغارت، افزایش ظرفیت این خط تولید اهمیت فراوانی پیدا کرده است. باتوجه به دو مسئله فوق اصلاح مدار آسیای خط چغارت مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با نمونه گیری از جریان های ورودی و خروجی به آسیای خودشکن و خصوصیت سنجی آن ها، عملکرد فعلی و شرایط عملیاتی آن مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به کمک نرم افزار شبیه ساز jksimmet، مدار آسیای چغارت با خطای بسیار ناچیز شبیه سازی شد. مقایسه نتایج حاصل از شبیه سازی با داده های کارخانه نشان داد که می توان با شارژ گلوله به میزان 5 و 10 درصد حجمی آسیا به ترتیب 2/5 و 6/6 درصد ظرفیت آسیا را افزایش داد. در ادامه با انجام یک آزمایش صنعتی حذف بار برگشتی آسیای خودشکن مشخص گردید که با حذف این بخش از بار، ظرفیت تولید به میزان 24 درصد و d80 مواد عبوری از سرند 132 میکرون افزایش می یابد، در حالی که انرژی مصرفی آسیا 38 درصد و عیار آهن در باطله 2/14 درصد کاهش خواهد داشت. آزمایشات جدایش مغناطیسی نیز نشان داد چنانچه کانسنگ چغارت به ابعادی با d80 برابر به 50 میکرون برسد می توان به کنسانتره با آهن بیشتر از 67 % (مناسب برای صنایع گندله سازی) دست پیدا کرد. به همین جهت و با هدف بهبود کیفیت محصول تولیدی پیشنهاد گردید که یک مرحله مدار آسیاکنی ثانویه به مدار کارخانه افزوده شود. مطالعات و طراحی انجام گرفته نشان داد که این مرحله شامل یک آسیای گلوله ای با قطر5/49 متر، طول 9/14 متر، طول داخلی 8/69 متر و سرعت 13/5 دور بر دقیقه و یک هیدروسیکلون با حد جدایش 50 میکرون خواهد بود.
مطهره صالحی نیا حجت نادری
تحقیق حاضر با هدف بررسی امکان استحصال روی از باطله سیلیکاتی معدن تاجکوه با روش لیچینگ قلیایی و تعیین شرایط بهینه عملیاتی و پارامترهای موثر می باشد. در مجتمع ذوب روی بافق، در حدود 50 هزار تن کانسنگ مربوط به معدن سرب و روی تاجکوه دپو شده است. آنالیزهایxrd وxrf نمونه نشان داد که کانی های اصلی روی در نمونه اسمیت زونیت، ویلمیت وهمی مورفیت است و عیار روی و سرب در نمونه به ترتیب 12 % و 5 % می باشد. گانگ اصلی نیز دولومیت و سیلیس است. پرعیارسازی نمونه توسط میز لرزان انجام شد که طی دو مرحله شستشو، کنسانتره ای با عیار متوسط 6/23 درصد روی و بازیابی روی 83 % درصد به-دست آمد. کنسانتره به دست آمده از جدایش ثقلی برای انجام آزمایش های لیچینگ قلیایی استفاده شد. تعداد 36 آزمایش لیچینگ بر اساس روش طراحی آماری سطح پاسخ (ccd) در 5 سطح و دو بلوک با 10 نقطه مرکزی انجام شد. تاثیر پارامترهای موثر بر لیچینگ قلیایی شامل: دما، اندازه ذرات، غلظت سدیم هیدروکسید، نسبت مایع-جامد و زمان واکنش بررسی شد و مدل آماری مطلوب برای پیش بینی بازیابی روی به دست آمد. نتایج آنالیز واریانس بازیابی روی نشان داد که غلظت سدیم هیدروکسید و دما بیشترین تاثیر را بر بازیابی روی دارند. برای بهینه سازی بازیابی لیچینگ قلیایی، مدل پیشنهادی نرم افزار با شرایط غلظت سدیم هیدروکسید 230 گرم بر لیتر، دما 115 درجه سانتی گراد، زمان 8 ساعت، نسبت مایع-جامد 40:1 و انداز ذرات 125- میکرون بود که تحت این شرایط بازیابی لیچینگ قلیایی روی 89 % پیش بینی شد. شرایط پیشنهاد شده نرم افزار مورد آزمایش و تکرار قرار گرفت که مقدار بازیابی روی به دست آمده 80% و نزدیک به بازیابی پیش بینی شده نرم افزار بود.
مصطفی عباسلو رضا دهقان
تحقیق حاضر با هدف بررسی عملکرد تیکنر باطله خط چهارم تولید کنسانتره گل¬گهر و ارائه راهکارهای اجرایی به منظور بهینه سازی آن انجام شده است. با انجام محاسبات موازنه جرم، دبی جامد ورودی به تیکنر 193 تن بر ساعت و درصد جامد خوراک تیکنر 9% تعیین شد. در ادامه پارامترهای موثر بر سرعت ته¬نشینی نمونه خوراک تیکنر، با استفاده از طراحی آزمایش به روش سطح پاسخ در نرم افزار dx7 بهینه¬سازی شده است. پارامترهای درصد جامد خوراک، نرخ مصرف فلوکولانت و نوع فلوکولانت مورد استفاده در نظر گرفته شد. از این رو تعداد 65 آزمایش در نرم افزار طراحی گردید و پس از انجام آزمایش¬ها، سرعت ته نشینی به¬عنوان پاسخ در نرم افزار وارد گردید و پس از تجزیه و تحلیل به کمک نرم افزار، ترکیب بهینه پارامترها برای دستیابی به بیشترین سرعت ته نشینی و کمترین مصرف فلوکولانت مشخص گردید. با مقایسه نتایج مدل آماری و آزمایش¬ها در حالت بهینه، دقت بالای مدل آماری تایید گردید. همچنین شرایط بهینه در درصد جامد طراحی و عملیاتی تیکنر مشخص گردید. ترکیب بهینه شامل: درصد جامد 5%، مصرف فلوکولانت 68/38 گرم بر تن و استفاده از فلوکولانت a28، زمانی¬که هیچگونه محدودیتی در پارامترهای ورودی به نرم افزار وجود نداشته باشد، بدست آمد. همچنین نتایج نشان داد که تاثیرگذارترین پارامترها بر سرعت ته نشینی به ترتیب نرخ مصرف فلوکولانت و درصد جامد خوراک ورودی بوده است و نوع فلوکولانت در مقایسه با سایر فاکتورها تاثیر ناچیزی داشته است. با استفاده از روش فیتچ و تالمیچ، با هدف دستیابی به ته¬ریز حاوی 51 درصد جامد، ظرفیت تیکنر در چهار حالت درصد جامد و مصرف فلوکولانت به ترتیب (%5، gr/t22)، (%7، gr/t24) ، (%9، gr/t26) و (%5، gr/t39) برابر 317،280،273 و 333 تن بر ساعت بدست آمد. بر مبنای نتایج آزمایش¬ها و نیز بررسی¬های میدانی پیشنهادهای اجرایی شامل اصلاح چاهک خوراک دهی و توزیع فلوکولانت و تغییر پمپ¬های ته¬ریز تیکنر جهت انتقال دبی و درصد جامد بالاتر، ارائه گردید.
وحید پورجعفری صدرآباد رضا دهقان
چکیده امروزه افزایش تقاضای آهن در دنیا، تولید کنندگان را ملزم به تولید کنسانتره آهن از کانه های کم عیار کرده است. با توجه به تنوع کانی شناسی وگوناگونی کانسارهای آهن رسیدن به کنسانتره آهن با عیار و بازیابی اقتصادی مستلزم تحقیق و مطالعات در مقیاس آزمایشگاهی، نیمه صنعتی و صنعتی می باشد. در این تحقیق با هدف دستیابی به فلوشیت آزمایشگاهی فرآیند تولید کنسانتره از کانسنگ کم عیار معدن سیریز، پس از شناسایی نمونه، آزمایش هایی با استفاده از روش های مختلف پرعیار سازی بر روی نمونه مذکور صورت گرفته است. بدین منظور مطالعات شناسایی شامل آنالیز عنصری، کانی شناسی و تعیین درجه آزادی بر روی نمونه دریافتی از معدن صورت گرفت که کانه مورد نظر از نوع مگنتیتی با عیار آهن حدود 32% وگانگ سیلیکاته بود. همچنین مطالعات درجه آزادی با استفاده از تهیه مقاطع صیقلی نشان داد که در محدوده ی ابعادی 106- میکرون بیش از 90% مگنتیت آزاد می شود. به منظور تعیین سختی و قابلیت خردایش سنگ آهن سیریز، آزمایش اندیس باند گلوله ای نیز انجام گردید که مقدار اندیس باند نمونه kwh/t 17/13 تعیین شد. سپس آزمایش های پرعیار سازی با استفاده از روش های جدایش ثقلی (میز لرزان و مارپیچ همفری) و جدایش مغناطیسی تر شدتهای 1200 و 4000 گوس بر روی نمونه انجام گردید. نتایج آزمایشهای لوله دیویس نشان داد که دستیابی به کنسانتره با عیار آهن حدود 67% مستلزم خردایش نمونه تا ابعاد کوچکتر از106 میکرون می باشد. نتایج پرعیارسازی با استفاده از میز لرزان نشان داد که با استفاده از این روش و در شرایط بهینه (شامل شیب 10 درجه، درصد جامد 25% و ابعاد خوراک 500- میکرون) با یک مرحله پرعیارسازی می توان به کنسانتره با عیار حدود 53% و بازیابی وزنی حدود 51% دست یافت. آزمایش های پرعیارسازی با مارپیچ همفری در دو محدوده ابعادی 500+1000- میکرون و 500- میکرون نشان داد که با استفاده از این روش امکان دستیابی به باطله ای با عیار 10-15% آهن امکانپذیر است و با توجه به هزینه کم این روش میتوان از آن به عنوان مرحله اولیه پرعیارسازی استفاده نمود. نتایج آزمایش های تکمیلی پرعیارسازی با استفاده از جداکننده مغناطیسی تر نشان داد که با انجام مرحله اول جدایش در محدوده 500- میکرون و در شدت میدان 4000 گوس و سپس خردایش محصول تا ابعاد 45- میکرون و جدایش مغناطیسی در شدت میدان 1200 گوس می توان به کنسانتره با عیار 67-68% دست یافت. در این حالت بازیابی وزنی محصول نهایی حدود 52-50% و بازیابی آهن در آن 91-90% خواهد بود.
رضا دهقان قهرمان شمس
آب پنیر که محصول جانبی تولید پنیر میباشد، یکی از پسابهایی است که بعلت دارا بودن مواد مغذی فراوان و bod وcod بالا، از جمله آلاینده های محیط زیست بشمار می آید. امروزه در جهان آب پنیر بعنوان یک منبع مهم جهت استحصال لاکتوز، پروتئین، اسیدلاکتیک و ... بکارگرفته میشود و از دور ریختن این ماده مغذی جلوگیری شده و باین ترتیب مشکلات زیست محیطی آن مرتفع میشوند. از آنجا که هنوز در ایران بیشتر آب پنیر تولیدی بعلت عدم توجه به مسائل فوق دور ریخته میشود (سالانه 600 هزار تن) و باعث آلودگی محیط زیست می گردد، و از آنجا که لاکتوز تاکنون در ایران تولید نشده است ، تصمیم گرفته شد تا در مورد استفاده از آب پنیر جهت استخراج مواد مغذی آن از جمله لاکتوز یک سری تحقیقات آزمایشگاهی بعمل آید. پیش از این در پایان نامه های کارشناسی و کارشناسی ارشد بطور محدودی در رابطه با ابعاد گوناگون استفاده از آب پنیر تحقیقاتی انجام شده بود، لیکن هیچیک بطور عملی به کریستالیزاسیون و استخراج لاکتوز از آب پنیر نپرداخته اند. لذا امید است که نتایج این تحقیقات که با توجه به کاربری صنعتی آب پنیر بدست آمده اند، مورد توجه و استفاده کارشناسان و صاحبین صنایع لبنی قرار گیرد. در تحقیقات بعمل آمده، از روش تغلیظ بکمک تبخیر و سپس کریستالیزاسیون بهره گرفته شد و روشن شد که تکرار کریستالیزاسیون به دفعات ، منجر به تهیه لاکتوز با خلوص بالاتر می شود، بطوریکه خلوص لاکتوز تولیدی پس از اولین کریستالیزاسیون برابر8ˆ86 درصد. پس از دومین کریستالیزاسیون برابر 6ˆ97 درصد و پس از سومین کریستالیزاسیون برابر 1ˆ98 درصد گردید
رضا دهقان مجید صنایع پسند
در این پایان نامه ، ابتدا مشکلات ناشی از افزودن خازن سری به شبکه جهت بالا بردن میزان توان قابل انتقال ، بطور اجمالی بررسی می شود. سپس، به منظور بدست آوردن دامنه سیگنالهای موجود به روش دیجیتالی ، پس از بررسی های انجام شده ، الگوریتم فوریه انتخاب شده است. در نهایت ضمن ارائه تئوری مربوط به اندازه گیری امپدانس حلقه خطا به ازا خطاهای مختلف ، شبکه نمونه ای انتخاب گردیده و الگوریتم های ارائه شده با استفاده از نرم افزار emtdc /pscad بر روی شبکه نمونه آزمایش شده است.کلیه نتایج و شبیه سازیها ، به تفصیل در انتهای گزارش آورده شده است.