نام پژوهشگر: سعید جهانبخش
هادی رحیمی احمدآبادی مجید رضایی بنفشه
امروزه محصول انگور به عنوان منبع غذایی بسیار مهم ، یکی از اقتصادی ترین محصولات در سطح جهان بشمار می رود . با توجه به سیاست گذاری های دولت در امر استفاده ی بهینه از منابع و همچنین با توجه به اقتصادی بودن محصول انگور ، در این پژوهش به امکان سنجی اراضی مستعد شهرستان مشگین شهر جهت کشت انگور پرداخته شد . داده های مورد مطالعه در این تحقیق عناصر و عوامل اقلیمی مورد نیاز برای رشد و نمو انگور بودند که عبارتند از میانگین دما و مجموع بارش مراحل: 1- گریه ی مو و رشد جوانه ها (اسفند و فروردین )2- شکفتن جوانه ها، برگدهی و رشد شاخه ها (اردیبهشت و خرداد) 3- گل دهی، گرده افشانی و تشکیل میوه انگور (تیر و مرداد )4- رشد و رسیدن انگور (شهریور و مهر) 5- دمای دوره خواب(آبان ،آذر ، دی وبهمن) 6- رطوبت نسبی سالانه 7- بارش دوره رشد فعال 8- شیب 9- تیپ اراضی 10- کاربری اراضی . داده های مذکور پس از جمع آوری از سازمان هواشناسی و سازمان آب منطقه ای استان اردبیل( در دوره ی آماری 1385- 1370)، در محیط نرم افزارهای آماری excel و spss پردازش گردیدند. سپس ارزش هایی که با استفاده از روش سلسله مراتبی (ahp) برای هر کدام از عناصر و عوامل اقلیمی مشخص شده بود، در محیط gis اعمال گردید. در نهایت پس از اعمال روش همپوشانی بر روی لایه های بوجود آمده، لایه یا نقشه ی نهایی جهت ارزیابی اراضی مستعد کشت انگور در محیط gis تهیه گردید. با توجه به نقشه ی نهایی تهیه شده ، 85/0 درصد از کل شهرستان مشگین شهر جهت کشت محصول مذکور مناسب بوده و 91/23 درصد با محدودیت کم مواجه می باشد. 24/37 درصد در شرایط متوسط و حدود 38 درصد باقیمانده با شرایط محدودیت نسبتاً شدید تا شدید مواجه می باشند.
حسین کرمی سعید جهانبخش
همزمان با توسعه سریع فناوری gis، انواع جدیدی از داده های جغرافیایی همگام با این فناوری در حال توسعه و استفاده فراگیر می باشند. طی این روند توسعه استفاده از نقشه های کاغذی جای خود را به محیط های پویای جهان مجازی واگذار می نمایند. سرویس دهند گان این محیط ها ضمن گسترش بسترهای فنی، انواع جدیدی از مدلهای داده ای سه، چهار و پنج بعدی (زمان و صدا) را توسعه داده اند که نمایش های واقعی تری از جهان پیرامون ما را در هر زمان و مکانی به کاربر ارائه می نمایند. از اینرو این نوع سرویس های اینترنتی که توسط سرویسگرهای بزرگی مانندgoogle earth ارائه می گردد مورد توجه و کاربرد جهانی بالایی، قرار گرفته است. آماده سازی و به اشتراک گذاری داده ها در این گونه بسترها که سرویسی از داده های جهانی بدون مرز می باشند، نیازمند انطباق با ویژگیهای آن بستر و بهره گرفتن از فناوریهای بروز در تهیه و ساماندهی می با شد. در این تحقیق جهت تهیه و ایجاد سرویسی از داده های مکانی نوین دانشگاه تبریز، از قالب geکه یکی از پرکاربرد ترین محیط gisی می باشد، استفاده شده است. در این راستا داده های جغرافیایی دانشگاه جهت تهیه مدلهای سه بعدی ساختمانها، درختان و نمای خیابان، جمع آوری و در فرمت استاندارد kml ساماندهی گردیدند. کلیه مراحل این فرایند علیرغم فقدان استاندارد و دانش فنی انتشار یافته، با کمترین ابزار سخت، نرم و هزینه انجام گرفت. در این راستا ویژگی های فنی مورد نیاز برای تولید مدلهایی مانند نمای خیابان در روند منسجمی طراحی و تشریح گردید. ارائه سرویس اینترنتی این داده ها با توجه به نوع مدلهای داده kml، به دو روش پیاده سازی گردید. ارائه سرویس از مدل های سه بعدی ساختمانها با استفاده از پایگاه داده google انجام پذیرفت. این فعالیت نیازمند تامین دقیق ویژگیهای کیفی در تولید kml مدل میباشد که پس از دست یابی به آن مدل سه بعدی تعدادی از ساختمانهای دانشگاه در پایگاه داده ge بارگذاری گردید. جهت ارائه سرویس از مدل های پیچیده تر مانند نمای خیابان، با استفاده از arcgis server 10 سرویس web-gis مستقلی که از kml حمایت می نماید، در شبکه داخلی دانشگاه پیاده سازی گردید. این سرویس ضمن نمایش انواع داده ها با مرورگرهای متداول، حسب تقاضای کاربر برای نمایش مدلهایی مانند نمای خیاابان، برنامه ge را در طرف کاربر بصورت خودکار فراخوانی نموده و مدل را با آن نمایش می دهد. در هر دو روش سرویس با استفاده از قابلیت های kml، داده های دیگری مانند placemarkها، توضیحات ساختمان های سه بعدی به همراه linkهایی به سایت دانشگاه تبریز تعبیه گردیده است. توسعه دستورالعمل و ابزارهای نرم و سخت جهت اتوماسیون فرایند تهیه و آمادسازی این نوع داده ها در کارهای آینده مورد نظر می باشد.
معصومه عدالت دوست سعید جهانبخش
چکیده : هدف اصلی از این رساله بررسی و شناسایی تاثیر فعالیت لکه های خورشیدی بر تغییرات دما و بارش ایران با استفاده از دیدگاههای مختلف آب وهوایی(کوچک مقیاس، میان مقیاس و بزرگ مقیاس" شاخص های سینوپتیک شامل (nao, enso(soi)" می باشد. جهت دستیابی به این هدف، از انواع مختلف داده ها در ابعاد زمانی مختلف شامل داده های ایستگاهی و غیر ایستگاهی دما و بارش، داده های لکه های خورشیدی و شاخص های سینوپتیکی استفاده گردید. اعمال تکنیکها و روشهای مختلف تحلیل های موجک، آنالیز های آماری همبستگی و رگرسیون در تجزیه و تحلیل داده های مذکور حاکی از ظهور چرخه های زمانی فرعی و اصلی لکه های خورشیدی در روند تغییرات دما و بارش ایران با درجه معنی داری بالا می باشند. بطوریکه با وجود تمام پیچیدگیها با نگاهی عمیقتر بوضوح می توان روابط بسیار منظم و هماهنگی را بین تغییرات این پارامترها هم در ارتباط با یکدیگر و هم در ارتباط با لکه ها شناسایی کرد. نتایج نشان دادند که در کلیه نواحی آب وهوایی (با اندکی تفاوت) تغییرات بارش و دما طی چرخه های 8- 11 و 22 ساله از دو فاز یا روند متفاوت (مثبت و منفی) تبعیت می کنند بطوریکه این مسئله در شرایط تغییرپذیری مقادیر بارش و تعداد روزهای بارش نسبت به لکه ها بسیار بارزتر از روند تغییرات دما است. همچنین در بررسی چرخه های همبستگی موجود بین لکه ها با دما و بارش مشخص گردید که در اکثر نواحی آب وهوایی ایران بجز نواحی ساحلی، رابطه و همبستگی معکوس بین دما با بارش و روزهای همراه با بارش حاکم می باشد. روابط همبستگی بین داده های بارش و دما با لکه های خورشیدی در هر سه وضعیت (1- اعمال فیلتر های میانگین متحرک، 2- تفکیک و بررسی چرخه به چرخه لکه های خورشیدی و 3- تفکیک و بررسی دوره های حداقل و حداکثر لکه های خورشیدی) همگی وجود روابط همبستگی قوی بین لکه ها و پارامترهای آب وهوایی ایران را هر چه بیشتر تایید نمودند. طی بررسیها مشخص گردید که شدت تغییرپذیری و به عبارت دیگر میزان تبعیت تغییرات سالانه و ماهانه مقادیر بارش از دوره های فعالیت لکه ها بسیار بیشتر از تغییرات سالانه دمایی می باشند که این امر ناشی از حساسیت بیشتر عنصر بارش در مقایسه با دما است. تغییرات مقادیر بارش به اندازه ای با چرخه های خورشیدی مطابقت داشتند که سبب ظهور دیاگرام پروانه ای در بارش شد که تحت عنوان "دیاگرام پروانه ای بارش ایران" نامگذاری گردید. با بررسی تاثیر فعالیت های خورشیدی در تغییرات آب وهوایی کره زمین از دیدگاه سینوپتیکی و بر مبنای تغییرپذیری الگوهای فشار اصلی و کشف همبستگی بین تغییرات زمانی، مکانی و فرکانس وقوع این الگوها با فعالیت های خورشیدی، شناخت و آگاهی بیشتر و دقیق تری از تغییرپذیری مقادیر بارش ایران و فرایندها و قانونمندی های تغییرات آنها فراهم گردید. طی این بررسی مشخص گردید که شاخص های(nao, enso(soi در تحلیل مکانیزم تاثیرگذاری فعالیت لکه های خورشیدی بر تغییرات مقادیر بارش ایران نقش و سهم مهمی بر عهده دارند. نتایج حاصل از بررسی شاخص های دو الگوی فشار اصلی (الگوی های سینوپتیک) موثر بر شرایط آب وهوایی ایران یعنی nao و(enso) soi حاکی از وجود روابط قانونمند بین این شاخص ها با لکه های خورشیدی بوده و طی این روابط منظم، نحوه و میزان تاثیرگذاری آنها بر تغییرات مقادیر بارش ایران کنترل می گردند. بطوریکه بر اساس نوع فاز مثبت یا منفی این شاخص ها می توان نحوه واکنش تغییرات مقادیر بارش را نسبت به آنها و بالاخره بواسطه آنها نسبت به لکه های خورشیدی پیش بینی نمود. نتایج حاصل از کلیه تجزیه تحلیل های دما و بارش و شاخص های سینوپتیکی که با استفاده از آنالیز موجک، آنالیز های آماری همبستگی و رگرسیون نسبت به لکه های خورشیدی انجام شدند و همچنین نقشه های توزیع مکانی و زمانی کلیه پارامترهای آب وهوایی در ارتباط با لکه های خورشیدی همگی حاکی از این هستند که نواحی خزری بویژه خزر غربی و شمال غرب ایران به عنوان نواحی اصلی از لحاظ تاثیرپذیری از فعالیت لکه های خورشیدی مطرح می باشند. به عبارت دیگر، این نواحی از نقطه نظر تغییرات آب وهوایی "ناشی از فعالیت های خورشیدی" به عنوان مناطق بسیار حساس در ایران شناخته شدند. کلید واژه ها : فعالیت لکه های خورشیدی، آنالیز موجک، مکانیزم تاثیرگذاری، تغییرات دما و بارش، ایران
فرناز پوراصغر تلمبه چی بهروز ساری صراف
در این پژوهش، تأثیر دمای سطح آب اقیانوس هند بر تغییرات بارش نیمه جنوبی کشور با استفاده از داده های ماهانه بارش 183 ایستگاه سینوپتیک ، اقلیمی و باران سنجی سازمان هواشناسی کشور و سازمان آب برای دوره 2005-1974 مورد بررسی قرار گرفت. بررسی رژیم بارش نیمه جنوبی کشور نشان می دهد که حداکثر بارش در این ناحیه در ماههای اکتبر تا مه رخ می دهد. توزیع مکانی نابهنجاری بارش برای هر ماه با استفاده از روش تابع متعامد تجربیeof شناسایی شده و مولفه های اول تا سوم که بیش از 60 درصد واریانس کل بارش را تعیین می کنند برای مطالعه انتخاب گریدند. به منظور شناسایی الگوهای همدیدی و دینامیکی برای رژیم بارش هر منطقه نقشه های ترکیبی نابهنجاری دمای سطح آب، شار رطوبت، ارتفاع ژئو پتانسیل و فشار سطح دریا برای دوره های خشک و تر محاسبه و ترسیم شد. نتایج نابهنجاری دمای سطح آب اقیانوس هند نشان داد که در ماههای اکتبر و نوامبر مولفه اول eof همبستگی مثبت معنی دار با دو قطبی اقیانوس هند (iod) و انسو (enso) دارد. گرچه همبستگی جزئی بارش با شاخص دو قطبی اقیانوس هند و انسو نشان داد که همبستگی مثبت فقط با دو قطبی اقیانوس هند می باشد نه با انسو(enso) و تغییرات بارش بین سالی فصل پائیز متأثر از پدیده دو قطبی اقیانوس هند می باشد. نابهنجاری جنوبی شار رطوبت در فاز مثبت دو قطبی اقیانوس هند روی دریای عرب با چرخشی واچرخند رطوبت را از دریای عرب، دریای سرخ و خلیج فارس به جنوب ایران وارد می کند و در فاز منفی، نابهنجاری شمالی شار رطوبت از جنوب ایران خارج می گردد. همچنین الگوی نابهنجاری دمای سطح آب اقیانوس هند در دوره تر سالی و خشکسالی نشان داد که تغییرات دمای اقیانوس هند نقش مهمی در نوسانات بارش دارد به طوری که مولفه اول eof که بیش از 50 درصد بارش را در نیمه جنوبی کشور تبیین می کند. در دوره ترسالی، شرق اقیانوس هند نابهنجاری منفی و غرب اقیانوس هند نابهنجاری مثبت دمایی و در دوره خشکسالی نابهنجاری مثبت در شرق و نابهنجاری منفی دمایی در غرب وجود دارد. این شیو دمایی بین شرق و غرب اقیانوس هند سبب تغییر سرعت و جهت جریان شار رطوبتی از شرق به غرب (از غرب به شرق) در دوره ترسالی (خشکسالی) می گردد. بررسی نقشه های اختلاف دمای هوا ی 2 متری و دمای سطح آب اقیانوس هند نشان داد که با وجود شرایط مناسب رطوبت، گردش جو حاکم در منطقه نقش مهمی در انتقال رطوبت به جنوب ایران دارد به طوری که در دوره ترسالی رطوبت از اقیانوس هند، خلیج عدن، دریای سرخ و دریای مدیترانه به جنوب ایران منتقل می شود و در دوره خشکسالی از جنوب ایران خارج می گردد و یا به مناطق دیگر منتقل می شود. نقشه نابهنجاری شار رطوبتی نیز نشان می دهد که در اکثر بارشهای نیمه جنوب ایران ناوه، یک عامل اولیه برای حرکت صعودی در مقیاس منطقه ای می باشد. در حالی که پر فشار عربستان نقش مهمی در انتقال رطوبت در تراز پایین جو از پهنه های آبی جنوبی (دریای عمان، دریای عرب، خلیج عدن، دریای سرخ و خلیج فارس) به سیستم کم فشار نزدیک ایران دارد و جا به جایی آن به سوی چپ (راست) سبب انتقال شار رطوبتی از پهنه های آبی جنوبی به نواحی غربی، جنوب غربی (جنوبی و جنوب شرقی) کشور می شود.
هابیل خرمی حسین حاجلو علی محمد خورشیددوست
آب وهوا به عنوان یکی از مهمترین عوامل در توسعه بخش توریسم محسوب می شود. در این پژوهش استان اردبیل به دلیل داشتن قابلیت های گردشگری فراوان از نظر کلیماتوریسم مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. شاخص های عددی متعددی برای مطالعه زیست هواشناسی و زیست آب و هوای انسانی از طرف دانشمندان پیشنهاد شده است که امروزه در مطالعات آب و هواشناسی توریسم نیز مورد استفاده قرار می گیرند. از آن میان شاخص های ترکیبی دما - فیزیولوژی را می-توان نام برد که مبتنی بر بیلان انرژی بدن انسان بوده، از اعتبار بیش تری برخوردار هستند. در این مطالعه برای بررسی تقویم زمانی گردشگری در استان اردبیل و تعیین تفاوت های مکانی و زمانی منطقه , اقلیم آسایش در فصول مختلف سال با استفاده از داده های یک دوره 23 ساله (2010 -1987 ) عناصر اقلیمی شامل دمای حداقل، رطوبت نسبی (درصد)، سرعت باد، ابرناکی آسمان، فشار بخار آب برای 4 ایستگاه استان و فاکتورهای فردی ( جنس، سن، قد، وزن ) و فاکتورهای نوع پوشش و فعالیت برای محاسبه شاخص های دما فیزیولوژیک pet و pmv (مدل rayman) مورد استفاده قرار گرفته اند. همچنین شاخص اقلیم توریستی tci برای تعیین این نوع اقلیم مورد استفاده گرفته است. در مرحله بعدی نتایج حاصل از تحقیق درنرم افزار gis arc وارد شده و برای پهنه بندی کلیماتوریسم و تحلیل های آن استفاده شده است. نتیجه مطالعه انجام شده نشان می دهد که به دلیل تنوع اقلیمی در استان اردبیل دوره های تنش حرارتی متفاوتی از نظر زمانی و مکانی در سطح استان وجود دارد. بیشترین تعداد روزهای آسایش اقلیم در ایستگاه مشکین شهر و کمترین آن در ایستگاه اردبیل می باشد.
سیما رحیمی بندرآبادی بهروز ساری صراف
افزایش گازهای گلخانهای تغییراتی را در تعادل آب و هوای کره زمین بهوجود آورده است که تغییر آب و هوا نامیده میشود. افزایش گازهای گلخانهای، میتواند علاوه بر تاثیر بر روی پارامترهای آب و هوایی، سیستمهای متاثر از این متغیرها، نظیر منابع آب، کشاورزی، محیطزیست، بهداشت و اقتصاد را نیز دگرگون سازد. برای بررسی اثرات تغییر آب و هوا بر سیستمهای مختلف در آینده، ابتدا باید متغیرهای آب و هوایی تحت تغییرات گازهای گلخانهای (سناریوهای آب و هوایی) شبیهسازی شوند. روشهای مختلفی برای این کار وجود دارد که معتبرترین آنها استفاده از مدلهای آب و هوایی است. مدلهای آب و هوایی سیاره ای (aogcm)، قادر به شبیهسازی در سطوح بزرگ چند صدکیلومتری هستند و نمیتوانند فرایندهای منطقهای و کوچک مقیاس آب و هوا را شبیهسازی نمایند؛ از اینرو، ضروریاست تا این تغییرات بهطوردقیق تر و در مقیاسهای کوچکتر بررسی شوند. برای رسیدن به این مهم، از روشهای ریزمقیاسنمایی استفاده میشود که یکی از مهمترین آنها روشهای دینامیکی است، که مبتنی بر بالابردن قدرت تفکیک و تجزیه هرچه بیشتر مدلهای آب و هوایی سیارهای هستند. این روش، همچنین برای کشورهایی مثل ایران، که دادههای مشاهدهای و ایستگاهی کافی و بلندمدت (مورد نیاز روشهای سادهتر مثل ریزمقیاسنمایی آماری) ندارد میتواند مناسب باشد. در این مطالعه، به بررسی اثرات تغییر آب و هوا بر جریان حداقل حوضه کرخه، بهعنوان یکی از مهمترین حوضههای کشور از لحاظ آورد آبی و کشاورزی، پرداخته شد. برایاینمنظور، از مدل ریزمقیاسنمایی دینامیکی precis، برای برآورد بارش و دما در دوره 2070 تا 2100 و تحت دو سناریوی a2 و b2 استفاده شده. برای برآورد دبی نیز، از مدل هیدرولوژیکی swat، استفاده شد که یک مدل جامع و پیوسته در مقیاس حوضهای است. بدینصورت که پس از واسنجی و اعتبارسنجی مدل، مقادیر بارش و دمای خروجی مدل precis، تحت سناریوهای مختلف به مدل وارد و مقدار دبی روزانه برای زیرحوضهها برآورد شد. نتایج نشان داد که مقدار بارندگی و دبی طی دوره پایه، دارای روند منفی، و دما دارای روند مثبت است. نتایج ارزیابی مدل precis نشان داد که بهطورکلی، این مدل میتواند برآورد مناسبی از بارش و دما در منطقه داشته باشد، هرچند که درباره بارشهای پاییزه و بهاره، بهدلیل ماهیت محلی این بارشها، مدل، چندان توانمند نبوده است. بررسی تغییرات آب و هوایی در حوضه کرخه نشان داد که تحت سناریوی a2، مقدار بارش حدود 11 درصد و میانگین دمای حداقل و حداکثر، حدود 5 درجه افزایش خواهند داشت. برای سناریوی b2، مقدار بارش حدود 7 درصد و مقدار میانگین دمای حداقل و حداکثر، حدود 3 درجه افزایش خواهند داشت؛ این در حالی است که تحت هر دو سناریو، بارش فصل پاییز برخلاف دوره پایه، بیشتر از بارش فصل زمستان خواهد بود. بررسی شاخصهای جریان حداقل، طی دوره آتی، نشان داد که تحت سناریوی a2 جریان حداقل حدود 70 درصد افزایش خواهد داشت، این در حالی است که تحت سناریوی b2، شاخص ها نشان از کاهش 50 درصدی جریان حداقل در افق 2080 دارند. میتوان نتیجه گرفت که تحت سناریوهای مختلف، اثرات تغییر اقلیم بر جریان حداقل متفاوت است. بنابراین برای طرحهای مدیریتی باید عدم قطعیت سناریوها، و همچنین وضعیت اقتصادی و اجتماعی منطقه در آینده مدنظر قرارگیرد.
فرناز اعقابی علی محمد خورشید دوست
طوفان های گرد و غبار از پدیده های مخرب آب و هوایی می باشند که همه ساله خسارات جبران ناپذیری به مناطق شهری، مزارع، تاسیسات، جاده ها و غیره وارد می کنند. این پدیده متاثر از شرایط جوی خاصی است که در صورت شناخت سازوکار تکوین و گسترش آن، می توان از آسیب های فراوانی که به محیط وارد می کنند کاسته و یا با آن مقابله کرد. به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران در کمربند خشک و نیمه خشک جهان، این کشور مکرراً در معرض سیستم های گرد و غبار محلی و سینوپتیکی قرار می گیرد. با توجه به مسیر حرکت سیستم ها و نحوه ی قرارگیری فرودها و کم فشارها، مهم ترین منبع گرد و غبار های وارد شده به ایران، شمال شبه جزیره عربستان، شمال صحرای کبیر آفریقا، نواحی شرقی سوریه و شمال غربی عراق می باشند که با حرکت طوفان به سمت شرق باعث حرکت و جابه جایی گرد و غبارها شده و ایران را تحت تاثیر قرار می دهند. با توجه به قرار گرفتن منطقه جنوبی خزر، بین رشته کوه البرز و دریای خزر هر چند این دو پدیده طبیعی، از جمله عوامل بازدارنده رخداد گرد و غبار محسوب می شوند ولی با این وجود، هم چنان شاهد روزهای همراه با گرد و غبار در منطقه مذکور می باشیم. در این پژوهش، به بررسی عوامل همدید موثر بر رخداد این پدیده جوی در حوضه جنوبی خزر پرداخته شد. هم چنین، از داده های روزانه گرد و غبار، سرعت باد و نقشه های سینوپتیکی در ایستگاه های منطقه مذکور که توسط سازمان هواشناسی تهیه می شود، استفاده شده است. تحلیل شرایط همدیدی که باعث ایجاد طوفان گرد و غبار در منطقه می شود می تواند در پیش بینی طوفان های گرد و غبار در مناطق شمالی کشور نیز موثر باشد. انتظار می رود نتایج این پژوهش در شناسایی شرایط هواشناختی و سینوپتیکی موثر در انتشار گرد و غبار به مناطق شمالی کشور مفید بوده و در افزایش صحت پیش¬بینی پدیده گرد و غبار در این مناطق مورد استفاده قرار گیرد. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان داد که میزان گرد و غبار هم از لحاظ زمانی و هم مکانی دارای تفاوت است و در برخی مکان ها به نسبت موقعیت جغرافیایی که داراست روزهای گرد و غباری بیش تری در آن ها رخ می دهد. هم چنین سامانه های مختلفی در وقوع پدیده گرد و غبار در منطقه نقش دارد.
محمد آذری النجق سعید جهانبخش
چکیده پوشش برف و تغییرات زمانی آن، پارامترهای اساسی در مطالعات هیدرولوژیکی و آب و هوا شناسی است. در مناطق گسترده ای از جهان پوشش برف و یخ و رواناب حاصل از ذوب آنها، منابع تولید آب جهت مصارف شهری، کشاورزی و صنعتی هستند. سطوح برفی دارای تغییرات زیادی نسبت به زمان بوده و در نتیجه پایش آنها نیازمند استفاده از تصاویری با قدرت تفکیک زمانی مناسب است. در این رابطه سنجنده modis مستقر بر روی ماهوارههای terra/aqua، به علت پوشش مناسب و قدرت تفکیک زمانی مناسب، کاربرد زیادی دارد. قدرت تفکیک مکانی پایین modis و وجود پیکسلهای مختلط، سبب کاهش دقت برآورد سطح پوشش برف (sca) با استفاده از این تصاویر میشود. در مناطق وسیعی از شمال غربی کشور، بارش شدید برف به طور معمول منجر به خطراتی نظیر جاری شدن سی?ب در اثر ذوب سریع برف و همچنین تغییرات در میزان پوشش برف نیز منجر به تخریب محصو?ت کشاورزی در اثر نوسان دمای خاک و نوسانات سپیدایی می شود. در نتیجه، آشکارسازی ناحیه پوشیده از برف یک ابزار مهم برای شناخت این اثرات و جلوگیری از خطرات احتمالی آن ها و مطالعه تغییر آب و هوا به شمار می رود. در این پایاننامه نتایج حاصل از آشکارسازی پوشش برف در کوهستان میشو با استفاده از داده های سنجنده modis انجام گرفته است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ه ای modis و داده های زمینی ایستگاه های برف سنجی استان که از سازمان هواشناسی و شرکت آب منطقه ای تهیه شده، استفاده شده است. با استفاده از داده های موجود و شاخص های تعریف شده در زمینه برف مانندndsi و... میزان و نحوه پوشش برفی تهیه گردیده و داده های زمینی با استفاده از روش idw درونیابی شده اند و سپس محاسبه آب معادل پوشش برفی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج بدست آمده نشان دهنده این است که تصاویر ماهواره ای مادیس برای آشکارسازی برف و محاسبه آب معادل مناسب بوده و دلیل این نتیجه همخوانی نسبتا بالای داده های زمینی با نتایج بدست آمده از تصاویر ماهواره ای مادیس می باشد . کلمات کلیدی : سنجش از دور، modis، پوشش برفی، برف سنجی، میشوداغ
عبداله فرجی مجید زاهدی
چکیده ندارد.
مرضیه اسمعیل پور سعید جهانبخش
چکیده ندارد.
منیژه جعفری رندی سعید جهانبخش
چکیده ندارد.