نام پژوهشگر: محمدرضا امیرسیف الدینی
مهوش پرویزی فر محمدرضا امیرسیف الدینی
هدف این پژوهش مقایسه پاسخ تغییرات حجم پلاسما و برخی از فاکتورهای خونی دختران فعال و غیرفعال پس از یک جلسه فعالیت هوازی متوسط بود. پروتکل اجرا بمدت 5 دقیقه گرم کردن و 30 دقیقه دویدن با شدت 75-70% حداکثر ضربان قلب ذخیره بود. از هر آزمودنی بطور ناشتا؛ و در سه نوبت(قبل، بلافاصله و 30 دقیقه پس از اجرا) خون گیری به عمل آمد. نتایج نشان داد که سطح آمادگی افراد بر پاسخ بعضی از فاکتورهای خونی موثر بوده، بطوریکه سرعت و میزان پاسخ به فعالیت و برگشت به حالت اولیه در افراد فعال و غیرفعال در فاکتورهای پروتئین آلبومین و غلظت گلبول قرمز می تواند متفاوت باشد.
رضا رفیق محمدرضا امیرسیف الدینی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر مصرف محلول گلیسرول بر دهیدراسیون در دوچرخه سواران مرد نخبه استقامتی استان کرمان بود. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری هدفمند 8 نفر از دوچرخه سواران جاده تیم ولی عصر کرمان که در 3 سال اخیر حداقل یک مدال کشوری در رده سنی امید یا بزرگسالان داشتند با میانگین سنی 1.67±22.4، وزن 4.17±77.95 و شاخص توده بدنی 1.69±21.65 انتخاب و در تحقیق شرکت داده شدند. هر آزمودنی در دو روز جداگانه با حداقل فاصله زمانی 48 ساعت دو آزمون استقامتی با hrmax80% را انجام دادند. در کوشش کنترل آزمودنی قبل از اجرای آزمون، پروتکل آبگیری را که شامل مصرف(6 میلی لیتر به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن آب معدنی با دمای 7 درجه سانتی گراد در دقایق 0- 40 و 80 و در دقایق 20 و 60 نیز 4 میلی لیتر آب به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن( را انجام و سپس شروع به انجام آزمون می کردند. کوشش تجربی دقیقا مانند کوشش کنترل انجام شد و تنها پروتکل آبگیری متفاوت بود که شامل مصرف(0.6 میلی لیتر گلیسرول به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن محلول در5.4 میلی لیتر آب به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن محاسبه و در دقایق 0 و 40 به آزمودنی ها داده شد. در دقیقه 80 نیز 6 میلی لیتر آب به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن به آزمودنی ها داده شد. در دقایق 20 و 60 نیز 4 میلی لیتر آب به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن به آزمودنی داده شد) بود. پنج دقیقه پیش از اتمام پروتکل آبگیری و شروع آزمون استقامتی، وزن آزمودنی با مثانه خالی، دمای مرکزی با استفاده از دماسنج مقعدی اندازه گیری و ترکیب بدنی نیز با استفاده از دستگاه body composition analyzer سنجیده شد. همچنین درست قبل از انجام آزمون استقامتی 5 میلی لیتر خون جهت اندازه گیری میزان هموگلوبین، هماتوکریت و گلبول قرمز و 10 میلی لیتر ادرار جهت سنجش وزن مخصوص ادرار جمع آوری گردید. بعد از انجام اندازه گیری های فوق پروتکل تمرینی که شامل رکاب زدن بر روی قرقره با شدت hrmax80% بود آغاز شد. آزمودنی ها تا سر حد واماندگی در کوشش کنترل رکاب زدند. زمان رسیدن به واماندگی ثبت و به عنوان مرجع زمانی در کوشش تجربی استفاده گردید. مراحل انجام کوشش تجربی دقیقا مانند کوشش کنترل به استثنای پروتکل آبگیری بود. از آزمون t همبسته جهت مقایسه میانگین ها بین دو روش آب به تنهایی و روش محلول گلیسرول استفاده گردید. سطح معنی داری در تمام مقایسات برابر با ? = 0.05 انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان کاهش حجم پلاسما(p<0.038)، میزان هموگلوبین(p<0.038)، میزان وزن مخصوص ادرار(p<0.021) و میزان دمای مرکزی بدن(p<0.013) بین دو کوشش تفاوت معنی داری وجود دارد و بین میزان هماتوکریت و سطح دهیدراسیون بین دو کوشش تفاوت معنی داری بدست نیامد. درنتیجه یافته های این تحقیق نشان دادند که مصرف محلول گلیسرول پیش از فعالیت استقامتی موجب تحریک هایپرهیدراسیون گردیده، اجرای دوچرخه سواران حرفه ای را بهبود می بخشد و به ورزشکارانی که در آب و هوای گرم تمرین یا رقابت می کنند توصیه می گردد.
فرید علیمرادی منصور صاحب الزمانی
هدف از این تحقیق تأثیر یک برنامه تمرینی بر ثبات ناحیه مرکزی بدن، میزان و شدت آسیب های اندام تحتانی بازیکنان حرفه ای لیگ برتر هندبال ایران بود. آزمودنی های این تحقیق 24 نفر از بازیکنان تیم هندبال شهرداری کرمان بودند که بصورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. این بازیکنان بصورت انتخابی و براساس پست بازی و آسیب های قبلی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. از کلیه آزمودنی ها قبل از شروع پروتکل تمرینی پیش آزمون گرفته شد که شامل تست های میدانی ناحیه مرکزی بدن بود. گروه تجربی به مدت 8 هفته (سه جلسه در هفته) علاوه بر تمرینات معمول تیم، تمرینات استقامتی و قدرتی ناحیه مرکزی بدن را انجام دادند و در حین انجام پروتکل تمرینی از گروه کنترل خواسته شد که تمرینات معمول خود را انجام دهند. پس از اتمام پروتکل تمرینی از هر دو گروه کنترل و تجربی پس آزمون گرفته شد. برای محاسبه میانگین و انحراف استاندارد قد، وزن، سن و توده بدنی آزمودنی ها از آمار توصیفی و به منظور مقایسه میزان و شدت آسیب های اندام تحتانی و تأثیر پروتکل تمرینی از روش های آماری نسبت شانس، آزمون تی مستقل، آزمون یو من ویتنی، آزمون تی وابسته و آزمون ویلکاکسون استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بعد از انجام پروتکل تمرینی اختلاف معنی داری در قدرت عضلات دورکننده ران راست، قدرت عضلات دورکننده ران چپ، استقامت عضلات اکستنسور کمر، استقامت عضلات جانبی تنه در سمت راست و استقامت عضلات جانبی تنه درسمت چپ بین گروه های کنترل و تجربی مشاهده گردید(05/0??). همچنین بین متغیر های ناحیه مرکزی بدن در قبل و بعد از انجام پروتکل تمرینی در گروه کنترل اختلاف معنی داری مشاهده نگردید درحالیکه در گروه تجربی بین تمامی متغیرها اختلاف معنی داری را نشان داد(05/0??). بین میزان و شدت آسیب های اندام تحتانی هندبالیست ها بعد از انجام پروتکل تمرینی ناحیه مرکزی بدن در دو گروه کنترل و تجربی اختلاف معنی داری مشاهده شد(05/0??). نتایج تحقیق حاضر نشان داد، تمرینات پایداری ناحیه مرکزی بدن می تواند موجب افزایش ثبات ناحیه مرکزی بدن و کاهش میزان و شدت آسیب های اندام تحتانی بازیکنان هندبال شود.
مسعود کریم زاده منصور صاحب الزمانی
هدف از این تحقیق، مقایسه حس وضعیت مچ پا در دو محور فرونتال و ساجیتال بعد از اعمال خستگی عملکردی در بازیکنان فوتبال آسیب دیده و سالم بود. آزمودنی¬های این تحقیق، 24 نفر از بازیکنان فوتبال شهر کرمان در رده سنی جوانان و امید بودند که بر اساس نتایج پرسشنامه ناپایداری مچ پا (cait) و تایید پزشک متخصص به دو گروه دارای بی¬ثباتی عملکردی مچ پا (12 نفر) و گروه سالم (12 نفر) تقسیم شدند. برای مداخله خستگی عملکردی از پروتکل بنگسبو و برای ارزیابی حس وضعیت مچ پا از گونیامتر پدال¬دار استفاده شد. در طول اجرای پروتکل بنگسبو، در 3 زمان (ابتدای نیمه اول، بین دو نیمه و انتهای نیمه دوم) تست ارزیابی حس وضعیت گرفته شد. خستگی آزمودنی¬ها در هر 15 دقیقه با استفاده از مقیاس بورگ (rpe) مشخص شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد خطای بازسازی زاویه بعد از اعمال خستگی در هر دو گروه در پایان نیمه اول و دوم افزایش پیدا کرد (05/0>p). علاوه بر این با استفاده از آزمون تی مستقل مشخص شد این افزایش در خطای بازسازی در دو گروه در پایان پروتکل به لحاظ آماری تفاوت معناداری نداشت (05/0<p). نتایج تحقیق نشان داد پس از اندازه¬گیری مکرر حس وضعیت بعد از اعمال خستگی دقت حس وضعیت در پایان نیمه اول کاهش پیدا کرد که این کاهش در پایان نیمه دوم کمتر مشاهده شد، همچنین کاهش دقت حس وضعیت در دو گروه کنترل و تجربی یکسان است. حس¬عمقی در بازیکنان سالم و آسیب دیده بعد از ایجاد خستگی دچار عیب و نقص می¬شود که این امر می¬تواند فرد را در معرض آسیب¬های مجدد و جدی¬تر قرار دهد.
ساسان نادری فریبرز محمدی پور
با توجه به اینکه ناهنجاری زانوی پرانتزی از شایع¬ترین ناهنجاری¬های اندام تحتانی می¬باشد و به عنوان یک ریسک فاکتور برای پیشروی استئوآرتریت زانو شناخته شده است، تأثیر آن بر راه رفتن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی پارامترهای زمانی-فضایی و زاویه واروس زانو هنگام راه رفتن بر روی تردمیل با شیب¬ها و سرعت¬های مختلف، در افراد مبتلا به ناهنجاری زانوی پرانتزی بود. 18 آزمودنی مبتلا به واروس زانو درجه سه و 17 آزمودنی سالم (با دامنه سنی 25-19 سال) برای شرکت در این تحقیق داوطلب شدند. متغیرهای مدت زمان استانس، مدت زمان سوینگ، مدت زمان حمایت دوگانه، مدت زمان یک گام، تواتر گام¬برداری، طول قدم، زاویه واروس در لحظه تماس پاشنه، میداستانس و جدا شدن پنجه در هنگام راه رفتن روی تردمیل با سرعت¬های 80، 100 و 120 درصد از سرعت خودانتخابی (با شیب صفر درصد ثابت) و همچنین راه رفتن بر شیب¬های 7/5-، 5+ و 10+ درصد (با سرعت خودانتخابی ثابت)، با استفاده از سیستم سه-بعدی آنالیز حرکت به همراه 6 دوربین اپتوالکترونیک اندازه¬گیری شدند. آنالیز آماری داده¬ها با استفاده از نرم¬افزار spss v22 انجام گرفت. نتایج آزمون¬های بین گروهی نشان داد که پارامترهای زمانی-فضایی گروه زانوی پرانتزی همسان با گروه کنترل می¬باشد. نتایج آزمون¬های درون گروهی نیز نشان داد که مکانیزم گام-برداری گروه زانوی پرانتزی مشابه با افراد سالم می¬باشد. آزمون¬های بین گروهی متغیرهای زاویه واروس زانو نیز نشان¬دهنده مقادیر بالاتر واروس در گروه زانوی پرانتزی نسبت به گروه کنترل بود. نتایج آزمون¬های درون گروهی نیز نشان داد که زاویه واروس زانو نیز بطورکلی با افزایش شیب، کاهش و با افزایش سرعت، افزایش می¬یابد. اکثر تفاوت¬ها معنی¬دار نبود. با توجه به نتایج بدست آمده، راه رفتن با سرعت¬های کمتر از سرعت راه رفتن عادی و یا راه رفتن بر شیب¬های مثبت، احتمالاً می¬تواند راهکاری مناسب جهت کاهش بارهای وارد شده به مفصل زانو و پیشگیری از ابتلا به استئوآرتریت زودرس در جوانان مبتلا به زانوی پرانتزی باشد.
فائزه پاکروان محمدتقی امیری خراسانی
از جمله دلایلی که موجب شده است تا ورزشکاران نتوانند در رشته های ورزشی خاص به حداکثر قابلیت خود در پرش عمودی برسند، می توان به عدم توجه به عوامل آنتروپومتریکی یا توجه بیش از حد بر جنبه های خاصی از مهارت اشاره کرد.هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیرطول قد نشسته روی سرعت زاویه ای مفصل زانوی پای برتر دانشجویان در اجرای پرش عمودی ضدحرکت بود.
محمدعلی ناصری روحانی محمدتقی امیری خراسانی
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر سطح ناپایدار پای تکیه گاه بر کینماتیک شوت روی پای فوتبال است.برای جمع آوری اطلاعات از 6 دوربین اپتوالکترونیک آنالیز حرکت سه بُعدی با سرعت 200 هرتز استفاده شد. پارامترهای کینماتیکی در سه لحظه? بحرانی مهارت شوت (حرکت روبه جلوی ران، تماس با توپ و ادامه? حرکت) با استفاده از آزمون آنالیز واریانس مکرر در سطح معنی داری 05/0 مقایسه شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که شوت بر روی یک سطح بی ثبات باعث کاهش مقادیر پارامترهای کینماتیکی در بیشتر مراحل مهارت شوت می شود،