نام پژوهشگر: عباس بنیان
حسن هاشمی مجید کاشف
هدف از پژوهش حاضر مقایسه بین تاثیر مصرف شیر و مکمل پروتئینی پس از تمرینات قدرتی بر افزایش قدرت عضلانی دانش آموزان دوره متوسطه بود. در این پژوهش تعداد 36 نفر از دانش آموزان دبیرستان شبانه روزی گروه سنی 68/. 83/14سال با میانگین وزن 5/4 4/53 کیلوگرم انتخاب و به سه گروه کنترل، تجربی1 و تجربی 2 تقسیم، و بمدت 8 هفته در یک برنامه تمرینی قدرتی شرکت نمودند.برنامه تمرین قدرتی برای هر سه گروه یکسان بود وگروه کنترل از پلاسیبو، گروه تجربی 1 از مکمل پروتئینی و گروه تجربی 2 از شیر بلافاصله پس از برنامه تمرین استفاده کردند. پس از اتمام دوره تمرینی تغییر در قدرت عضلانی، دور عضله ، وزن و در صد چربی آنان مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی برای توصیف شاخصهای آماری و از آزمون t در گروههای همبسته و تحلیل واریانس یک راهه(anova) و آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه بین گروهها استفاده گردید. نتایج نشانگر آن بود که در مقایسه اختلاف بین میانگین های پیش و پس آزمون، در قدرت عضلانی و دور بازو تفاوت معنی داری بین گروهها مشاهده شد، اما در درصد چربی و وزن آزمودنیها تفاوت معنی داری بین گروهها مشاهده نشد. نتایج و بررسی میانگین اختلافهای سه گروه بیانگر آن بود که گروهی که از شیر استفاده کرده بود، افزایش بیشتری را در قدرت عضلانی و دور بازو نسبت به دو گروه دیگر داشت. همچنین، گروهی که از مکمل پروتئینی استفاده کرده بود نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری را در قدرت عضلانی و دور بازو کسب نموده بود. در هر سه گروه، قدرت عضلانی و دور عضله بطور معنی داری افزایش یافته بود. اما تغییر درصد چربی در هیچ یک از گروهها معنی دار نبود. مقایسه وزن و در صد چربی نیز نشان داد که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین گروهها مشاهده نشد اما وزن گروه شیر افزایش و در صد چربی کاهش نشان می داد که هیچکدام از لحاظ آماری معنی دار نبودند. توصیه می شود افرادی که در تمرینات قدرتی شرکت می کنند، با استفاده از شیر به جای مکمل پروتئینی، علاوه بر بهره گیری از سایر فوائد شیر، قدرت و حجم عضلانی بیشتری را کسب نمایند.
مرتضی راد مجید کاشف
چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر مصرف دو نوع مکمل کراتین و ک راتین-کربوهیدرات بر توان بی 15 سال - در دانش آموزان پسر دوره متوسطه رده سنی 18 (ck,ldh) هوازی و شاخصهای آسیب سلولی شهرستان کوهرنگ انجام شد. در این راستا تعداد 36 نفر از دانش آموزان این شهرستان با میانگین سنی 167 سانتیمتر /75 ± 8/ 54 کیلوگرم و میانگین قد 28 /85 ± 9/ 16/42 سال، میانگین وزن 96 ± 0/90 انتخاب شدند. درابتدا نمونه گیری خونی جهت تعیین سطح اولیه آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز به عنوان شاخص های آسیب سلولی از آزمودنی ها به عمل آمد و سپس آزمون های توان بی هوازی (پرش سارجنت، پرش جفت، پرتاب توپ طبی و دو سرعت) انجام شد. در ادامه آزمودنی ها به صورت تصادفی به سه گروه 12 نفره تقسیم شدند. گروه تجربی اول فقط کربوهیدرات مصرف کرد، گروه تجربی دوم کراتین مصرف کرد و گروه تجربی سوم مخلوطی از کراتین و کربوهیدرات مصرف نمود . اجرای میدان ی به صورت سه جلسه تمرین با وزنه و مصرف مکمل های کراتین و کربوهیدرات طی 5 روز انجام شد. مکمل ها در چهار وعده در روز و پس از صرف صبحانه، نهار، عصرانه و شام به صورت محلول در آب مصرف می شدند . سپس بلافاصله بعد از آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی جهت تعیین سطح آنزیم های مذکور گرفته شد . 2روز بعد نیز آزمون های بی هوازی جهت تعیین تأثیر مصرف مکمل ها مجددا از آزمودنی ها به عمل آمد . استودنت t نتایج با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی توکی و آزمون ویرایش 16 بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان spss برای آزمون فرضیه ها) با استفاده از نرم افزار داد: .(p < 0/ درگروه های آزمودنی مصرف مکمل کراتین توان بی هوازی و اجرا را بهبود بخشید ( 05 همچنین در این گروه ها مصرف این مکمل در سطوح آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژنا ز سرم اما این افزایش در گروهی که به همراه کراتین، کربوهیدرات نیز مصرف .(p < 0/ خون، افزایش نشان داد( 05 کرده بودند، به مراتب کمتر بود. این یافته ها نشان می دهد که کراتین در کنار اثرات مثبتی که روی عملکرد بی هوازی دارد، باعث ایجاد آسیب سلولی شده و میزان آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز را در خون افزایش می دهد. بنابراین پیشنهاد می شود درباره عوارض وآثار سوء مصرف مکمل ها در مدارس آموزش ها و هشدارهای لازم داده شود. و در صورت تمایل به مصرف مکمل کراتین، این مکمل به همراه مکمل کربوهیدرات مصرف شود تا ورزشکار دچار عوارض کمتری شود. واژه های کلیدی: کراتین، کربوهیدرات، توان بی هوازی، آسیب سلولی ، آنزیم، لاکتات دهیدروژناز، کراتین کیناز.
اسماعیل درتاج فرشته شهیدی
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر مصرف یک نوع نوشاب? انرژی زا بر عملکرد هوازی و بی هوازی و مقایسه آن در دانشجویان پسر ورزشکار و غیرورزشکار بود. به این منظور از بین دانشجویان پسر دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی که در سال 1389 در خوابگاه زندگی می کردند و تعداد آنها 650 نفر بود،20 نفر(10نفر ورزشکار و10نفر غیرورزشکار) به صورت داوطلبانه و با پرسشنامه سلامت و فعالیت بدنی انتخاب شدند. گروه ورزشکار با میانگین سنی 25/1±30/20 سال، قد 65/3±3/176 سانتیمتر و وزن 29/4±69 کیلوگرم و گروه غیرورزشکار با میانگین سنی94/0±7/22سال ، قد 27/3±6/174 سانتی متر و وزن33/3±4/69کیلو گرم بودند. پژوهش به صورت دوسو کور بود و با طرحی متقاطع انجام شد. آزمودنی ها پس از صرف یک صبحانه استاندارد، 40 دقیقه قبل از اجرای آزمون ها 6 میلی لیتر ردبول یا دارونما به ازای هر کیلوگرم از وزن خود مصرف می نموده و در2جلسه آزمون بروس برای سنجش توان هوازی به فاصله 4 روز از هم و 2جلسه آزمون وینگیت برای سنجش توان بی هوازی به فاصله 2 روز از هم شرکت کردند. آزمون کلموگروف اسمیرنوف نشان داد که داده ها از توزیع طبیعی برخوردارند. در قسمت هوازی آزمون لوین نشان داد که وراریانس داده ها همگن نمی باشد به این دلیل از آزمون غیرپارامتریک کراسکال واریس و برای مشخص شدن تفاوت در گروه ها و از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس دوعاملی و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تحلیل نتایج آزمون بی هوازی استفاده شد. در کل نتایج زیر بدست آمد. مصرف نوشابه انرژی زای ردبول نسبت به دارونما به طور معنی داری باعث افزایش توان هوازی در دو گروه شد(000/0 p= ). تفاضل دو گروه پس از مصرف ردبول از نظر آماری معنی دار نبود. همچنین با مصرف ردبول افزایش معنی داری در میانگین توان بی هوازی در هرکدام از گروه ها به وجود نیامد. تفاضل میانگین توان بی هوازی در گروه ورزشکار و غیرورزشکار، پس از مصرف ردبول از نظر آماری معنی دار بود(014/0 p=). باتوجه به نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت که مصرف نوشابه انرژی زای ردبول، می تواند برتوان هوازی افراد ورزشکار و غیر ورزشکار اثر مثبت داشته باشد اما نمی توان گفت بر توان بی هوازی این گروه ها تاثیر دارد.
داود رضایی نیا علیرضا رمضانی
ترکیب جنسیتی کلاسهای درس تربیت بدنی بر بسیاری از متغیرها همچون نگرش دانش آموزان به درس تربیت بدنی مورد مطالعه قرار گرفته است، اما اثر این کلاسها بر آمادگی جسمانی دانش آموزان کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. لذا مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی میزان آمادگی جسمانی دانش آموزان مدارس مختلط و غیر مختلط ابتدایی و راهنمایی انجام شده است. این مطالعه جمعاً بر روی 400 دانش آموز دختر و پسر، شامل دوره های ابتدایی و راهنمایی مختلط و غیر مختلط که هر دوره شامل 4 گروه و هر گروه شامل 50 نفر می شدند انجام شد که در مناطق روستایی شهرستان فیروزه و در سال تحصیلی 90 – 89 مشغول به تحصیل بودند. شرکت کنندگان دوره ی ابتدایی، شامل دانش آموزان کلاس پنجم و دوره ی راهنمایی، شامل دانش آموزان کلاس سوم راهنمایی می شدند. نمونه ها از بین کلاسهای مختلط و غیر مختلط، بطور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. و متغیرهای قد بر حسب سانتی متر، وزن بر حسب کیلوگرم، شاخص توده ی بدن بر حسب کیلوگرم بر مجذور قد و هفت آزمون آمادگی جسمانی و حرکتی (انعطاف پذیری، پرش جفت، کشش از بارفیکس اصلاح شده، دوی9×4متر، دوی45متر، درازونشست و دوی 540 متر) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت مقایسه ی داده ها از آزمونt برای گروههای مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد؛ در پسران دوره ی ابتدایی رکورد آزمونهای پرش جفت(007/0p=) و دوی 45 متر(008/0p=) گروه غیر مختلط به طور معنی داری بهتر از گروه مختلط بود. همچنین در گروه دختران ابتدایی نیز رکورد آزمون دوی540متر (00/0p=) در گروه غیر مختلط به طور معنی داری بهتر از گروه مختلط بود. در دوره ی راهنمایی پسران در نتایج آزمون دوی540متر (037/0p=) اختلاف به نفع گروه غیرمختلط مشاهده گردید و در گروه دختران؛ در نتایج آزمون دوی سرعت 45 متر(018/0p=) و دوی 540متر(002/0p=) اختلاف معنی داری به نفع گروه غیر مختلط مشاهده شد. بر اساس یافته های این مطالعه مشخص شد اثر ترکیب جنسیتی بر تمام قابلیت های آمادگی جسمانی دانش آموزان یکسان نبوده و ترکیب جنسیتی کلاس بر برخی از اجزای آمادگی جسمانی تأثیر گذار می باشد. یافته ها نشان می دهد که دختران و پسران- هر دو تحت تأثیر نوع کلاس(مختلط یا غیر مختلط بودن) قرار گرفتند و این أثر بیشتر در نتایج دوی 540 متر قابل مشاهده است. لذا به برنامه ریزان توصیه می شود در تشکیل کلاس های درس تربیت بدنی به ترکیب جنسیتی کلاس توجه بیشتری شده و زمینه ی بیشتری جهت توسعه ی قابلیتهای آمادگی جسمانی دانش آموزان مختلط بویژه قابلیت استقامت قلبی- تنفسی فراهم گردد.
کمال ملکی مجید کاشف
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین زاویه qمفصل زانو با برخی مهارت های فوتبال پسران 14-12 سال مبتدی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر 14-12 سال دوره راهنمایی می باشد. جامعه آماری در دسترس شامل400 دانش آموز می باشد،که در رشته فوتبال به عنوان بازیکن مبتدی محسوب می شوند. برای این منظور طبق جدول مورگان،196 نفر با میانگین سنی13/13±0/82سال، میانگین قد 156/62±8/08سانتیمتر، میانگین جرم بدن 42/75±8/9 کیلوگرم و با میانگین 19/81±3/53 و 18/53±3/69درجه به ترتیب برای زاویه q مفصل زانوی راست (پای برتر) و چپ (پای غیر برتر) بصورت در دسترس و از بین دانش آموزان عضو تیم فوتبال مدارس راهنمایی انتخاب شدند. ابتدا زاویهq مفصل زانوی چپ و راست آزمودنی ها،به وسیله گونیامتردر حالت ایستاده اندازه گیری شد و سپس آزمون های مربوط به دریبلینگ، پاس بغل پا و شوت روی پا، توسط آزمودنی ها به اجرا درآمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار spss-19 و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری)05/0?(pصورت گرفت، که نتایج بشرح زیر می باشد: بین مهارت دریبلینگ فوتبال، با زاویهq مفصل زانوی چپ (پای غیر برتر)، در پسران 14- 12 سال مبتدی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (p?0/05). اما بین مهارت دریبلینگ فوتبال و زاویهq مفصل زانوی راست (پای برتر)، در پسران 14- 12 سال مبتدی، رابطه معنی داری مشاهده نشد .بین مهارت شوت روی پای فوتبال و پاس بغل پا، با زاویهq مفصل زانو ی راست و چپ، درپسران 14 - 12 سال مبتدی، رابطه ی معنی داری مشاهده نشد. بر اساس نتایج بدست آمده می توان چنین نتیجه گیری کرد که توجه به زاویه qمفصل زانوها برای گزینش و استعداد یابی افراد مذکور در رشته ورزشی فوتبال در خصوص دریبلینگ برای پای تکیه گاه (پای چپ) اهمیت دارد.
عباس بنیان ارسلان دمیرچی
نتایج تحقیق نشان می دهد: 1-بیشترین علت آسیب دیدگی در بین دانش آموزان پسر دبیرستانهای تربیت بدنی ، بازیکن حریف و مکان ورزشی و در دختران آلودگی آب استخر و ضربه برخورد توپ بوده است. 2- بیشترین آسیب دیدگی پسران در رشته ورزشی فوتبال و دختران بعد از شنا که تنها وجود یک عامل (آلودگی آب استخر) موجب افزایش آسیب دیدگی شده است رشته ورزشی والیبال می باشد. 3- نوع آسیبهای وارده بربدن دانش آموزان دختر و پسر در رشته های مختلف ورزشی متفاوت است. 4- بیشترین آسیب دیدگی در پسران در انگشتان دست و زانو ، در دختران انگشتان دست و ران اتفاق افتاده است. 5-بیشترین آسیب دیدگی در پسران و دختران با ترتیب در اندامهای فوقانی-تحتانی ، سر و صورت و تنه اتفاق افتاده است. 6-دررفتگی و ضرب دیدگی در پسران و ضرب دیدگی و دررفتگی در دختران شایعترین نوع آسیب دیدگی بوده است. 7-بیشترین آسیب دیدگی در پسران به ترتیب در مسابقات ، کلاسهای آموزشی و فعالیتهای فوق برنامه و در دختران به ترتیب در کلاسهای آموزشی ، فوق برنامه و مسابقات اتفاق افتاده است. 8-بین عوامل موثر درایجاد آسیبهای ورزشی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد. 9-بین رشته های ورزشی آسیب رساننده دردانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد.10-بین رشته های ورزشی از نظر نوع آسیب وارده در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد. 11-بین عضوهای آسیب دیده در اندام فوقانی و تحتانی و سر و صورت دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی دار وجود دارد. اما در مورد تنه این اختلاف معنی دار نبوده است. 12-بین نوع آسیب دیدگی در اندامهای مختلف بدن دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد. 13-بین میزان آسیب دیدگی در کلاسهای آموزشی ، مسابقات و فوق برنامه دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد.