نام پژوهشگر: حسن پوربابایی
طاهره حقگوی مردخی حسن پوربابایی
پارک جنگلی سدتاریک رودبار با وسعت 85/614 هکتار در جنوب شرق شهرستان رشت واقع شده است. این تحقیق به بررسی رابطه پوشش گیاهی با خصوصیات توپوگرافی می پردازد. بدین منظور نقشه های ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت به همراه تیپ های گیاهی منطقه در سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شد و سپس با تلفیق نقشه های مذکور، 18 واحد همگن به وجود آمد. با توجه به همگن بودن واحد ها از نظر شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا و تیپ گیاهی، بدون در نظر گرفتن مساحت واحدها، 5 قطعه نمونه (به عنوان 5 تکرار) در هر واحد رویشی به صورت تصادفی برداشت شد. در ابتدا ویژگی های هر قطعه نمونه (ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت) اندازه گیری و ثبت شد. سپس نوع گونه ها بررسی شدند و چیرگی- وفور برای گونه های درختی، درختچه ای (در قطعات نمونه 1000 متر مربعی) و علفی (در قطعات نمونه 64 متر مربعی) با معیار براون- بلانکه بررسی شد. بررسی فلوریستیک منطقه نشان داد که در این پارک 90 گونه گیاهی متعلق به 46 خانواده و 81 جنس وجود دارد. بررسی شکل زیستی گیاهان به روش رانکایر نشان داد که همی کریپتوفیت ها با 6/36 درصد (33 گونه) و فانروفیت ها با 30 درصد (27 گونه)، اشکال رویشی غالب منطقه را تشکیل می دهند. از نظر کوروتیپ گونه های گیاهی، بر اساس روش زهری، بیشترین غنای گونه ای (31 گونه، 4/34 درصد) به ناحیه رویشی اروپا- سیبری تعلق دارد. طبقه بندی پوشش گیاهی منطقه بر اساس آنالیز دو طرفه گونه های شاخص انجام گرفت. نتایج نشان داد که 6 گروه اکولوژیک در منطقه حضور دارد. بررسی شاخص های تنوع گونه های گیاهی و عوامل توپوگرافی بین گروهها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و مقایسات چند دامنه دانکن انجام گرفت. نتایج نشان داد که از نظر شاخص های تنوع زیستی و عوامل توپوگرافی در بین گروه گونه ها تفاوت معنی دار آماری وجود دارد و در بین عوامل توپوگرافی، ارتفاع از سطح دریا و جهت دامنه ویژگی های تغییر پذیری بین گروهها بودند و جهت دامنه، مهمترین ویژگی تغییر پذیری بود. بررسی مدل توزیع فراوانی گونه ها نشان داد که فراوانی در لایه های درختی، درختچه ای و علفی به ترتیب از مدل نرمال لگاریتمی، عصای شکسته و نرمال لگاریتمی پیروی می کنند. نقشه پوشش گیاهی منطقه بر اساس گروههای بدست آمده از نتایج بررسی آنالیز دو طرفه گونه های معرف نشان داد که گروه 6 و گروه 3 به ترتیب بیشترین و کمترین مساحت را به خود اختصاص می دهند. همچنین نقشه تنوع شانون- وینر، یکنواختی پایلو و غنای مارگالف به ترتیب در 5، 4 و 4 کلاسه در سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شد.
جواد صادق کوهستانی حسن پوربابایی
این مطالعه با هدف تعیین مهمترین ویژگی های اکولوژیکی درختان داغداغان در رویشگاه های رضوانشهر و تنیان استان گیلان انجام شد. به این منظور قطعات نمونه دایره ای شکلی به مساحت 1/0 هکتار بر اساس حضور درختان داغداغان در جنگلهای مورد مطالعه به صورت انتخابی پیاده شد. در داخل قطعات نمونه مشخصات جغرافیایی و اکولوژیکی منطقه و نیز برخی از صفات کمی پایه های داغداغان ثبت شدند. در داخل این قطعه نمونه قطر برابر سینه تمام درختان (از 5/7 سانتی متر به بالا) و تعداد تمام درختچه های موجود اندازه گیری شد. برای زاد آوری گونه های چوبی، یک قطعه نمونه 100 متر مربعی در مرکز قطعه نمونه بزرگ پیاده شد و زاد آوری شمارش گردید ( زیر قطر 5/7 سانتی متر ). برای برداشت گونه های علفی از روش پلات های حلزونی ویتاکر به مساحت 32 متر مربع استفاده شد. همچنین نمونه های خاک از عمق 30-0 سانتی متر جمع آوری شد. نتایج آنالیز واریانس یکطرفه مشخصات کمی داغداغان در جهت های جغرافیایی بین دو منطقه نشان داد که میانگین قطر و ارتفاع کل در جهت جنوبی در رویشگاه تنیان بیشتر از رضوانشهر بوده و اختلاف معنی داری بین دو منطقه وجود دارد. همچنین بیشترین حضور درختان داغداغان در شیب 50-31 درصد بود. نتایج هبستگی بین قطر و ارتفاع داغداغان و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک نشان داد که بین میزان نیتروژن، کربن آلی و ماده آلی با قطر داغداغان همبستگی مثبت و بین ظرفیت تبادل کاتیونی و فسفر با قطر داغداغان همبستگی منفی وجود دارد. شاخص غنای منهینیک و شاخص تنوع شانون- وینر در لایه های درختی و زاد آوری در منطقه رضوانشهر بیشتر از منطقه تنیان به دست آمد. همچنین مقدار شاخص یکنواختی اسمیت و ویلسون در هر چهار لایه درختی، درختچه ای، زاد آوری و علفی در منطقه تنیان بیشتر از منطقه رضوانشهر بود.
محمد نقی عادل حسن پوربابایی
این مطالعه اثرات طولانی مدت آتش سوزی بر ساختار، ترکیب، زادآوری و تنوع گونه های گیاهی در جنگل های رودبار استان گیلان را 37 سال پس از وقوع آتش سوزی مورد بررسی قرار داد. بدین منظور 170 هکتار از این جنگل ها (85 هکتار آتش سوزی شده و 85 هکتار آتش سوزی نشده) مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 60 قطعه نمونه 1000 مربعی به روش تصادفی- سیستماتیک و با استفاده از شبکه آمار برداری 200 × 140 متر برداشت شد. نتایج نشان داد که آتش سوزی ساختار کلی جنگل را تغییر نداد، ولی با تغییر در ترکیب جنگل، جنگل خالص راش را به جنگل آمیخته تبدیل کرد که علاوه بر گونه راش، گونه های ممرز، شیردار و توسکای ییلاقی نیز حضور پیدا کردند. تراکم درختی و زادآوری به طور معنی داری افزایش یافت، در حالیکه تراکم درختچه ها به طور معنی داری کاهش یافت. همچنین، میانگین درصد پوشش، تنوع و مولفه های آن یعنی غنا و یکنواختی افزایش چشمگیری در منطقه آتش سوزی شده داشتند. از طرفی، گونه های مهاجم bromus benekenii و rubus fruticosus در منطقه آتش سوزی شده افزایش معناداری داشتند که باید با عملیات پرورشی آنها را حذف کرد. نتایج حاصل از رسته بندی cca در منطقه آتش سوزی شده نشان داد که گونه ها و قطعات نمونه ای که با جهت مثبت محور اول و دوم همبستگی دارند در ارتفاعات بالاتر قرار داشتند. گونه ها و قطعات نمونه ای که با جهت مثبت محور اول همبستگی ولی با محور دوم همبستگی ندارند در مکان هایی که شیب و عمق لاشبرگ بیشتر بود حضور پیدا می کنند. همچنین، مدل توزیع فراوانی گونه ها در منطقه آتش سوزی شده در لایه های درختی، درختچه ای و زادآوری از مدل سری هندسی و در لایه علفی از مدل نرمال لگاریتمی پیروی می کند.
مهدیه نوری حسن پوربابایی
به منظور ارزیابی اثرات جاده ی درجه دو جنگلی بر پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک در سری دو حوزه ی شفارود جاده-ای به طول 400 متر که به لحاظ ارتفاع از سطح دریا، جهت جغرافیائی، تغییرات شیب و ترکیب گونه ای دارای وضعیت یکنواختی بود انتخاب شد. برای انجام این تحقیق، تعداد 5 ترانسکت در بالادست و 5 ترانسکت در پایین دست جاده، عمود بر آن پیاده شدند. برای برداشت نمونه های گیاهی و خاکی فواصل 5، 15، 25 و 35 از لبه ی جاده بر روی هر یک از خط نمونه ها درنظر گرفته شد. نوع و تعداد زادآوری گونه های درختی و درختچه ای در قطعات نمونه ی 100 مترمربعی و نوع و درصد پوشش گونه های علفی با استفاده از روش حداقل سطح در قطعات نمونه ی 64 مترمربعی در هر فاصله ثبت شد. همچنین نمونه های خاکی در هر قطعه نمونه از عمق 10-0 سانتی متری برداشت شدند. با استفاده از آنالیز دو طرفه گونه های شاخص (twinspan)، گونه های علفی به دو گروه primula heterochroma و lolium temulentum l. - rumex conglomeratus طبقه بندی شدند. برای تعیین مهمترین عوامل خاکی تغییرپذیر و تبیین روابط بین ترکیب گونه ای و عوامل خاکی، روش های آنالیز چندمتغیره ( pca و cca) و همچنین روش آنالیز واریانس به کار برده شدند. نتایج نشان داد که ترکیب گونه ای قطعات نمونه ی نزدیک جاده با قطعات نمونه ی داخل جنگل متفاوت بوده و در دو دسته ی مجزا گروه-بندی شدند. درصد رطوبت طبیعی، رطوبت اشباع، رس، تخلخل و کربن آلی در قطعات نمونه نزدیک جاده کاهش یافته، ولی بر مقدار شن، سیلت، وزن مخصوص ظاهری، وزن مخصوص حقیقی و اسیدیته این منطقه افزوده شده است .تمامی خصوصیات خاکی اندازه گیری شده به جز سیلت در بین چهار فاصله اختلاف معنی داری را نشان دادند و از بین زادآوری ها، فراوانی توسکای ییلاقی اختلاف معنی داری را بین لبه جاده و داخل جنگل، با فراوانی بالاتر حاشیه ی جاده نشان داد (05/0 >p).
نسترن هرسیج ثانی حسن پوربابایی
به منظور بررسی تغییرات تنوع گونه های گیاهی در ذخیره گاه جنگلی سفید پلت صفرا بسته در آستانه اشرفیه، تعداد 40 قطعه نمونه به روش تصادفی- سیستماتیک با ابعاد شبکه 100 ×100 متر برداشت شد. در داخل هر قطعه نمونه نوع گونه-های درختی شناسایی و قطر برابر سینه ی (قطر>cm5/7) آن ها اندازه گیری و گونه های درختچه ای و نهال ها (قطر< cm5/7) شناسایی و شمارش شدند. برداشت گونه های علفی به روش حداقل سطح با توجه به معیار دومین صورت گرفت. آنالیز داده ها به کمک شاخص های تنوع سیمپسون، n1مک آرتور، n2 هیل، شانون- وینر و مقادیر یکنواختی با شاخص های سیمپسون، اسمیت و ویلسون، نی، پایلو و غنا با استفاده از شاخص مارگالف در چهار لایه ی درختی، درختچه ای، زادآوری و علفی به طور جداگانه محاسبه شدند. همچنین مقدار اهمیت نسبی گونه ها برای این چهار لایه تعیین شد. نتایج این بررسی نشان داد میزان تنوع در لایه علفی بیشترین مقدار و به ترتیب در لایه های درختی، درختچه ای و زادآوری کاهش می یابد و بیشترین مقدار یکنواختی نیز در لایه ی درختی به دست آمد.
سپیده سادات ابراهیمی حسن پوربابایی
این مطالعه با هدف بررسی اثرات دام و جنگل نشین بر خصوصیات فلوریستیک و فیزیونومیک گیاهان در100 هکتار از جنگل-های راش (50 هکتار حفاظت شده و 50 هکتار حفاظت نشده) درمنطقه ماسال صورت گرفت. در مجموع 50 قطعه نمونه 1000 متر مربعی به روش تصادفی- سیستماتیک و با استفاده از شبکه آماربرداری 200 × 100 متر برداشت شد. نتایج نشان داد که تعداد در هکتار درختان سالم و مرده، میانگین قطر برابر سینه، مجموع سطح مقطع برابر سینه، درصد تاج پوشش و عمق لاشبرگ در منطقه حفاظت شده بیشتر است. تراکم درختی و زادآوری به طور معنی داری در منطقه حفاظت شده افزایش و تراکم درختچه ها به طور معنی داری کاهش یافت (05/0? p). میانگین پوشش علفی نیز در منطقه حفاظت شده پایین تر بود. در لایه درختی و درختچه ای تنوع زیستی در منطقه حفاظت شده کاهش و در لایه علفی و زادآوری افزایش یافته است. همبستگی پیرسون در لایه علفی و زادآوری نشان داد که بین شاخص های تنوع و یکنواختی همبستگی بیشتری وجود دارد. مدل های توزیع فراوانی در منطقه حفاظت نشده در لایه درختی از مدل عصای شکسته ، در لایه درختچه ای و علفی از مدل سری لگاریتمی و در لایه زادآوری از مدل هندسی تبعیت می کند. در تمام لایه های درختی، درختچه ای و علفی فرم های حیاتی یکسان بوده اما از نظر طبقات ارتفاعی و درصد پوشش بر اساس معیار کوچلر اختلاف قابل توجهی بین دو منطقه وجود دارد. ترکیب اصلی جوامع بر اثر عوامل مخرب از حالت طبیعی خارج شده و به صورت تیپ های تخریب یافته تغییر کرده است.
محمد جواد شعبانیان تیمور رستمی شاهراجی
چکیده بررسی میزان موفقیت گونه های جنگلکاری شده در منطقه سلانسر رودبار و تاثیر آنها بر روی تنوع گونه های گیاهی یکی از طرحهای صیانت جنگلکاری استان گیلان طرح صیانت سلانسر در شهرستان رودبار است که از سال 1381 با مساحت جنگلکاری حدود 1300 هکتار تاکنون اجرا شده است. با توجه به اقلیم مدیترانه ای فراسرد کوهستانی که در سطح استان خاص این منطقه می باشد این تحقیق با هدف بررسی سازگاری گونه های کاشته شده و تاثیر آنها بر روی تنوع گونه های گیاهی انجام گرفت. بدین منظور ابتدا به روش تصادفی- سیستماتیک تعداد 60 قطعه نمونه 4 آری در دو قطعه جنگلکاری سلانسر، چاله سر و جنگل قرق مشخصه های رویش نهالها و تنوع اندازه گیری شدند و سپس برای تکمیل بررسیها چهار قطعه نمونه انتخابی از نهالهای کاشته شده هر یک با سطح تقریبی 5000 متر مربع بصورت 100% آمار برداری شدند.نتایج نشان داد که گونه کاج سیاه کالابر با مبدا بذر ترکیه با حداکثر زنده مانی و رویش متوسط قطر یقه سالیانه 2/13 میلیمتر و ارتفاعی سالیانه 5/26 سانتیمتر از وضعیت کاملا" مطلوبی برخوردار است. گونه های بلند مازو، پلت و توسکا ییلاقی در ردیف دوم قرار داشتند، به طوری که دو گونه توسکا ییلاقی و پلت از نظر رویشی و کیفیت وضعیت نامطلوبی داشتند. در بررسی تنوع گونه های گیاهی نتایج نشان داد که در لایه علفی بیشترین غنا در قطعه سلانسر، بیشترین یکنواختی در قطعه جنگل قرق وجود داشته اما از نظر شاخصهای تنوع شانون- وینر و سیمپسون تفاوت معنی داری نداشتند. در لایه درختچه ای همه شاخصها تفاوت معنی دار نداشتند. در لایه درختی در دو قطعه سلانسر و چاله سر، قطعه چاله سر با غنای مارگالف بیشتر بدلیل قرق موفق از نظر شاخص تنوع شانون- وینر، با مقدار بیشتر اختلاف معنی دار داشت.
عاطفه کریمیان بهنمیری کامبیز طاهری آبکنار
درخت شاه بلوط جز گونه های درختی با پراکنش محدود در جنگل های شمال می باشد که تعداد آنها در رویشگاه های اصلی در حال کاهش است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت این درختان در جنگل های شفت، فومن و شفارود می باشد. بدین منظور تعداد 30قطعه نمونه با ابعاد 50*50 متر و در داخل هر قطعه نمونه 4 میکروپلات 4 متر مربعی جهت آماربرداری تجدید حیات پیاده شد. در داخل هر قطعه نمونه، ویژگی های کمی ( قطر، ارتفاع، قطر تاج، ارتفاع تنه)، ویژگی های کیفی ( تنه اصلی، انحنا، سلامت تنه، پیچیدگی تنه، تقارن تاج، شاقولی بودن تنه، سلامت شاخه ها و شاخه های فرعی) و برگ و میوه و نیز وضعیت زادآوری درختان شاه بلوط مورد بررسی قرار گرفت. برای آماربرداری نمونه های برگ و میوه از هر رویشگاه به تعداد 10 پایه با ویژگی های ظاهری متفاوت، تعداد زیادی برگ و میوه از قسمت بیرونی تاج جمع آوری شد. نمونه های جمع آوری شده از هر پایه با یکدیگر ترکیب شده و به طور تصادفی از میان آنها 10 برگ و 10 میوه از هر رویشگاه و در مجموع 30 برگ و 30 میوه برای مطالعات مورفولوژیکی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل آماری با آزمون کروسکال والیس نشان داد که ویژگی های کمی و کیفی درختان در سه رویشگاه اختلاف معنی داری با هم داشتند. نتایج آنالیز واریانس برگ نشان داد که صفات طول پهنک، عرض پهنک، شکل پهنک، طول دمبرگ، طول نسبی دمبرگ، شکل قاعده برگ و سطح برگ در بین سه منطقه تفاوت معنی داری دارد. نتایج آنالیز واریانس صفات وزن میوه با جدار گوشتی، وزن دانه ها در هر جدار و وزن دانه های سالم در بین مناطق مختلف تفاوت معنی داری را با یکدیگر نشان داد. سه رویشگاه مورد مطالعه از نظر وضعیت زادآوری تفاوت معنی دار با هم ندارند.
کلثوم شعبانی نژاد علی صالحی
این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و پوشش گیاهی صورت گرفت. برای این منظور بخشی از ارتفاعات شیرود تنکابن (سه منطقه ی جنگل، اکوتون و مرتع) واقع در جنوب این شهرستان انتخاب شد. در این مطالعه پوشش گیاهی و برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک به کمک 27 قطعه نمونه به مساحت 1000 مترمربع به روش ترانسکت نواری برداشت شد. در داخل هر قطعه نمونه، پنج نمونه خاک از عمق 20- 0 سانتی متر برداشت و پس از ترکیب، یک نمونه برای هر قطعه نمونه بدست آمد. جهت بررسی تنوع زیستی در مناطق مختلف، شاخص تنوع شانون - وینر و شاخص یکنواختی اسمیت – ویلسون و از تعداد گونه در پلات ها به عنوان شاخص غنا استفاده شد. مقایسه و بررسی آماری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و شاخص های تنوع به روش آنالیز واریانس یکطرفه انجام شد که نشان دهنده ی وجود تفاوت معنی دار وزن مخصوص ظاهری، درصد رس، درصد شن، درصد رطوبت اشباع، اسیدیته خاک و درصد فسفر و درصد پتاسیم در بین مناطق مورد مطالعه در عمق 20- 0 سانتی متری، می باشد (05/0? p). همچنین نتایج مقایسه شاخص های تنوع در سه منطقه نشان از وجود اختلاف معنی دار شاخص های تنوع شانون- وینر و شاخص غنای گونه ای می باشد (05/0? p). به منظور بررسی رابطه بین پوشش گیاهی و عوامل خاکی از آنالیز تطبیقی متعارفی (cca) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین برخی از عوامل خاکی با حضور گونه های گیاهی منطقه ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.
مهدی حیدری حسن پوربابایی
با وجود نقش مهم بانک بذر خاک در ترکیب جوامع گیاهی مختلف و بنابراین در حفاظت آنها، مطالعات فلورستیک در جنگلهای زاگرس تنها بر پوشش گیاهی روزمینی متمرکز بوده است. در مطالعه حاضر، خصوصیات بانک بذر خاک و پوشش گیاهی روزمینی در چهار رویشگاه جنگلی کمتر دست خورده به عنوان شاهد، مدیریت حفاظتی بلند مدت، مدیریت حفاظتی کوتاه مدت و تخریب یافته بررسی شد. اهداف اصلی این مطالعه بررسی تنوع زیستی، خصوصیات فلورستیکی و ترکیب پوشش گیاهی روزمینی و بانک بذر خاک در جنگل کمتر دست خورده به عنوان الگویی از شرایط بهینه و مقایسه با دیگر رویشگاه ها و نیز بررسی پتانسیل بانک بذر خاک در احیای رویشگاه دچار اختلال پس از مدیریت های مختلف مانند حفاظت کوتاه -مدت و بلند مدت بود. مطالعه پوشش گیاهی روزمینی در دو عمق 0 تا 5 و 5 تا 10 سانتیمتر به ترتیب به روش براون بلانکه و جوانه زنی نهال انجام شد. نتایج آنالیز مولفه های اصلی نشان داد که رویشگاه های کمتر دست خورده و مدیریت حفاظتی بلند مدت در نزدیک هم قرار گرفته اند و بیانگر مقادیر بالای عواملی چون اسیدیته، پتاسیم محلول، ماده آلی، رس، فسفرقابل دسترس، ظرفیت تبادل کاتیونی، ازت نیتراته و آمونیمی بودند. جهت مثبت محور اول گرادیان شوری، وزن مخصوص ظاهری و فسفر کل را منعکس می کرد و قطعات نمونه منطقه مدیریت حفاظتی کوتاه مدت و تخریب یافته در اطراف آن تجمع پیدا کرده بودند. نتایج نشان داد که شاخص های تنوع شانون و سیمپسون در پوشش گیاهی روزمینی و بانک بذر خاک با افزایش تخریب کاهش یافته است. متوسط تراکم بذر در مناطق کمتردست خورده و مدیریت حفاظتی بلند مدت به طور معنی داری بیشتر از از مناطق تخریب یافته و مدیریت حفاظتی کوتاه مدت بود. آنالیز تطبیقی قوس گیری شده و مقایسه بین شاخص های تشابه نشان داد که فلور بانک بذر خاک رویشگاه های تخریب یافته و مدیریت حفاظتی کوتاه مدت مشابه بوده و با آنچه در مناطق کمتر دست خورده و مدیریت حفاظتی بلند مدت بود، تفاوت نشان می داد. این روند به طور مشابه درپوشش گیاهی روزمینی اتفاق افتاد. در همه رویشگاه ها شباهت بین فلور بانک بذر خاک و پوشش گیاهی روزمینی در لایه سطحی خاک (5-0 سانتیمتر) بیشتر از لایه عمیق تر (10-5 سانتیمتر) بود. انطباق دو روش طبقه بندی بانک بذر خاک (عمقی و شاخص تجمع پذیری) نشان داد که این روش ها مستقل از هم نبوده و بنابراین ما می توانیم از شاخص تجمع پذیری به جای روش طبقه بندی عمقی بانک بذر خاک استفاده کنیم. ضریب تصحیح یت نشان داد که احیای رویشگاه تخریب یافته تنها بر اساس بانک بذر خاک در اوایل دوره حفاظت میسر نبوده و چنین نتیجه ای پس از دوره حفاظت بلند مدت ممکن خواهد بود.
مرتضی مسعودی گزی حسن پوربابایی
این مطالعه با هدف تأثیر تغییرات ارتفاع از سطح دریا بر جوامع گیاهی آوندی در ارتفاعات میان¬بند کردکوی در استان گلستان صورت گرفته است. به همین منظور منطقه مورد مطالعه با توجه به دامنه ارتفاعی مورد نظر (1700-500 متر ارتفاع از سطح دریا) به شش طبقه ارتفاعی تقسیم شد. فواصل بین طبقات ارتفاعی 200 متر از هم در نظر گرفته شد. برای هر طبقه ارتفاعی 8 قطعه نمونه و در مجموع 48 قطعه نمونه در نظر گرفته شد. قطعات نمونه در عرصه به منظور پراکنش بهتر بصورت تصادفی منظم پیاده شدند. سپس نوع گونه¬ها بررسی شدند و چیرگی- وفور برای گونه¬های درختی (در قطعات نمونه 10آری) و علفی (در قطعات نمونه 100 متر مربعی) با معیار براون- بلانکه برآورد شد. از داخل قطعات نمونه برداشت شده تعداد 60 گونه گیاهی متعلق به 37 خانواده و 55 جنس شناسایی گردید. بررسی شکل زیستی گیاهان به روش رانکایر نشان داد که همی کریپتوفیت¬ها با 43 درصد (26گونه) و کریپتوفیت ها با 22 درصد (13) گونه، اشکال رویشی غالب منطقه را تشکیل می¬دهند. از نظر کوروتیپ گونه¬های گیاهی، براساس روش زهری، بیشترین غنای گونه¬ای (40 درصد، 24 گونه) به ناحیه رویشی اروپا- سیبری تعلق دارد. طبقه بندی پوشش گیاهی منطقه براساس آنالیز دوطرفه گونه¬های شاخص انجام گرفت. جوامع گیاهی شناخته شده با شاخص اهمیت گونه ارزش گذاری و نامگذاری شدند. براساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل-های جامعه شناسی گیاهی، 5 جامعه راش- سیکلامن، راش- کارکس، راش- سرخس نر و راش- گالیوم در منطقه مورد مطالعه تشخیص داده شد که جامعه راش- سرخس نر در دو طبقه ارتفاعی ظاهر شد. بررسی شاخص¬های تنوع گونه¬های گیاهی و عوامل توپوگرافی بین گروهها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و مقایسات چند دامنه توکی انجام گرفت. نتایج نشان داد که از نظر شاخص¬های تنوع زیستی و عوامل توپوگرافی تفاوت معنی¬دار آماری وجود دارد و در بین عوامل توپوگرافی، ارتفاع از سطح دریا تنها ویژگی تغییرپذیر بین گروهها بود. بررسی مدل توزیع فراوانی گونه¬ها نشان داد که فراوانی در لایه¬های درختی و علفی، هردو از مدل نرمال لگاریتمی پیروی می¬کنند.
محمدرسول نظری سندی ایرج حسن زاد ناورودی
مدیریت و برنامه ریزی اصولی در جنگل، مستلزم داشتن اطلاعات کمی و کیفی مناسب است. وضعیت موجودی حجمی گونه ها در رویشگاه های مختلف، از نکات مهم و ضروری در تعیین وضعیت ایده آل توده ها در برنامه ریزی واحدهای جنگلی است. نمدار یکی از گونه های نادر جنگل های شمال است که از ارزش اقتصادی و اکولوژیکی برخوردار است. به منظور بررسی تاثیر عامل ارتفاع از سطح دریا بر تغییرات تعداد و موجودی گونه نمدار (tilia begonifolia) در جنگل های شفارود گیلان، سری های 7، 16 و 17 جنگل مذکور انتخاب شد. آماربرداری به روش تصادفی- سیستماتیک انجام و 62 قطعه نمونه دایره ای شکل با مساحت 10 آر (1/0 هکتار) برداشت شد. در داخل هر قطعه نمونه، قطر در ارتفاع برابر سینه و ارتفاع کل، مختصات جغرافیایی تک تک درختان، فاصله و آزیموت تمامی درختان از مرکز قطعه نمونه اندازه گیری و ثبت شد. نتایج نشان داد که میانگین تعداد نمدار در هکتار در منطقه رویشی میان بند (با دامنه ارتفاعی 600 تا 1100 متر از سطح دریا)، دارای بیشترین مقدار است، اما بین پراکنش تعداد در هکتار نمدار در طبقات مختلف ارتفاعی تفاوت معنی داری وجود نداشت. بیشترین میانگین حجم نمدار در هکتار مربوط به طبقه پایین بند برآورد شد. همچنین نتایج آزمون آنالیز واریانس نشان داد که بین پراکنش حجمی نمدار در طبقات مختلف ارتفاعی تفاوت معنی داری وجود داشت.
نازنین همرنگ بسته دیمی حسن پوربابایی
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر روشنه های تاج پوشش بر ترکیب گونه های گیاهی در جنگل های راش اسالم استان گیلان انجام شد. برای این منظور 15 روشنه در اندازه های کوچک ( m2200-100)، متوسط ( m2300-200) و بزرگ ( m2400-300) به صورت تصادفی انتخاب شدند. روشنه ها در جهت شمالی و ارتفاع 1400-1600 متر از سطح دریا در پارسل 12 مربوط به طرح جنگلداری سری هفت لومیر اسالم بود. برای مقایسه گونه های گیاهی واقع در روشنه ها و جنگل اطراف، قطعات نمونه شاهد با خصوصیات توپوگرافی مشابه روشنه ها در جنگل مجاور با تاج پوشش بسته استقرار پیدا کرد. تمام گونه های گیاهی با توجه به نوع گونه، تعداد و درصد پوشش در قطعات نمونه 4 مترمربعی در داخل روشنه ها و جنگل شاهد مشخص شدند. نتایج نشان داد که تراکم (n/m2) زادآوری در روشنه های متوسط بیشتر از روشنه های دیگر و جنگل شاهد بود، ولی تراکم درختچه ها در جنگل شاهد بیشتر از روشنه های تاج پوشش به دست آمد. میانگین درصد پوشش، تنوع و غنای گونه های علفی و همچنین تنوع و غنای لایه زادآوری در روشنه ها بالاتر از جنگل شاهد بود. ترکیب گونه ها در روشنه های با اندازه های مختلف و جنگل شاهد تا حدی با هم فرق می کرد. روشنه های کوچک و جنگل شاهد از نظر ترکیب گونه های چوبی و علفی شباهت بیشتری به هم داشتند و روشنه های بزرگ و جنگل شاهد از این نظر کمترین شباهت را دارا بودند.
توحید صلاحی حسن پوربابایی
این مطالعه با هدف بررسی ترکیب پوشش¬گیاهی در جنگلکاری¬های سوزنی¬برگ و پهن¬برگ در 220 هکتار از جنگلکاری سوزنی¬برگ کاج¬¬تدا و جنگلکاری¬های پهن¬برگ صنوبر و توسکا و مقایسه آن با جنگل طبیعی در پارک جنگلی حفاظت شده بی¬بی¬یانلو آستارا صورت گرفت. در مجموع 60 قطعه نمونه 1000 متر مربعی به روش تصادفی¬¬–¬ سیستماتیک و با استفاده از شبکه آماری 150×150 متر در جنگلکاری¬ها و 200×200 متر در جنگل طبیعی برداشت شد. نتایج نشان داد در بررسی ترکیب فلورستیک در منطقه مورد مطالعه خانواده¬های rosaceae و aspidiaceae به ترتیب بیشترین غنای گونه¬ای را در منطقه دارا بوند. نتایج حاصل از طبقه¬بندی اشکال زیستی به روش رانکایر در مناطق مورد مطالعه نشان داد که همی¬کریپتوفیت و فانروفیت با مجموع 67 درصد فراوان ترین اشکال زیستی را در منطقه تشکیل دادند. بررسی پراکنش جغرافیایی گیاهان منطقه نشان داد که عناصر گیاهی ناحیه اروپا - سیبری بیشترین عناصر گیاهی منطقه مورد مطالعه را تشکیل می¬دهند. برای بررسی تنوع زیستی در مناطق مورد مطالعه، از شاخص تنوع شانون- وینر، شاخص سیمپسون و شاخص یکنواختی هیل و تعداد گونه¬ها در قطعه نمونه¬ها از شاخص غنا استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که شاخص¬های تنوع و غنا بین جنگل طبیعی و جنگلکاری¬ها اختلاف معنی داری وجود دارد و تنوع و غنای گونه¬ای در جنگل طبیعی از سه جنگلکاری کاج¬تدا، صنوبر و توسکا بیشتر بود. همچنین شاخص یکنواختی هیل بین جنگل طبیعی و جنگلکاری¬ها اختلاف معنی درای را نشان نداد. از نظر شباهت گونه¬های علفی و چوبی، جنگلکاری توسکا به جنگل طبیعی نزدیکتر بود و حداقل تشابه را از این نظر جنگلکاری کاج¬تدا با جنگل طبیعی داشت.
مرضیه احمدی کامبیز طاهری آبکنار
ایجاد روشنه های طبیعی تاج پوشش یک فرایند زیست محیطی مهم در جنگل های ماسال است. ما از این مطالعه به عنوان یک روش ممکن برای مقایسه و آشنایی با پویایی پوشش گیاهی در بین روشنه های طبیعی و تاج پوشش بسته، و بررسی واکنش رشد نهال ها در روشنه های طبیعی با جنگل شاهد استفاده کردیم. در جنگل ماسال برای مطالعه پویایی پوشش گیاهی، تنوع و ترکیب پوشش گیاهی در 15 روشنه طبیعی و جنگل شاهد مقایسه شد. درصد پوشش هر گونه در میکرو پلات های 4 متر مربعی با فواصل یک متری در طول طویل ترین و عریض ترین قطرهای هر روشنه اندازه گیری شد. تنوع گونه-های گیاهی در روشنه های کوچک و متوسط بیشتر بود (05/0p<). مطالعه نشان داد که جنگل شاهد یکنواختی بیشتری نسبت به روشنه های طبیعی دارد. تجزیه و تحلیل dca نشان داد که ترکیب گیاهی در روشنه های طبیعی متفاوت از ترکیب گیاهان در جنگل شاهد بود. زادآوری درختان نیز در جنگل شاهد در مقایسه با روشنه ها فراوان تر بود (05/0p<).
فاطمه اصغری قاجاری حسن پوربابایی
چکیده ندارد.