نام پژوهشگر: محمد کاویانی ارانی
محمد حسین صابری ذبیح الله نعیمیان
این پژوهش متشکل از هفت قسمت می باشد : شش فصل و یک خلاصه و نتیجه گیری. فصل اول، شامل ساختار و کلیات طرح تحقیق می باشد که بدنه اصلی پژوهش را می سازدو عباتند از : بیان مساله، اهمیت، ضرورت پژوهش و انگیزه تحقیق، سابقه تحقیق، سوال های اصلی و فرعی تحقیق، اهداف اصلی و فرعی تحقیق، روش تحقیق و تعریف لغوی و اصطلاحی حیا و مفاهیم نزدیک و مقابل به آن. در فصل دوم، اقسام حیا و درجات آن ها بر اساس معیارهای خاص، به خوب و بد، مثبت و منفی، عاقلانه و احمقانه، و فطری و غیرفطری، درونی و بیرونی حیای از انسانها و حیوانات، خود پیامبران و ائمه ، فرشتگان ملائکه و خداوند متعال حیای جواری و جوانحی درونی و بیرونی تقسیم گردیده است، و با استفاده و استناد به آیات و روایات و اقوال علمای اخلاق اسلامی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در فصل سوم آثار تربیتی فردی حیا، به آثار دنیوی و اخروی تقسیم کرده و مواردی را نیز به عنوان زیر مجموعه ذکر کرده با استناد به آیات به خصوص روایات بررسی نموده و در حد توان خود تحلیل کردیم. در فصل چهارم آثار تربیتی اجتماعی حیا را با استناد به آیات و به خصوص روایات تحت عناوین مختلف ذکر کردیم که عباتند از : الف : حفظ عفت عمومی و هنجارسازی معنوی ب- صیانت از قوانین با ایجاد ضمانت درونی ج- صیانت از روابط سالم اجتماعی در فصل پنجم به عوامل پیدایش و تقویت و روش های پرورش حیا، بی حیایی را مورد بحث و بررسی قرار دادیم و آن را به دو قسمتهای عوامل پیدایش و تقویت و روش های پرورش حیا د رارتباط با خود و دیگران تقسیم کرده زیرمجموعه هایی را نیز بیان کردیم و آسیب های بی حیایی نیز در ضمن آن در آخر فصل بیان کردیم و از منظر آیات و روایات و اقوال علمای اخلاق اسلامی تحلیل کرده ایم. در فصل ششم، موانع بازدارنده حیا را از منظر آیات به خصوص روایات و علمای اخلاق اسلامی مورد بررسی و تحلیل قرار داده آن را به موانع درونی و بیرونی تقسیم کرده ایم. و در خاتمه مطالب عمده پایان نامه را خلاصه و نتیجه گیری نموده ایم.
مجتبی فیضی مسعود آذربایجانی
چکیده یکی از مباحث جدید در عرصه تمدن غرب مساله سبک زندگی است که در دهه های اخیر به عنوان موضوعی میان رشته ای و در عین حال سهل و ممتنع ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است.از یک سو ماهیت غربی این موضوع لوازمی را ایجاب می کند و از سوی دیگر معرفی راه سعادت از سوی جریانهای معنوی نوظهور بعنوان بدیلی بر تعالیم آسمانی ادیان ،دغدغه بررسی سبک زندگی پیشنهادی آنها را به منظور اتخاذ موضع مناسب و رهیافت برتر لازم می آورد.این رساله به هدف ارائه نگاه اساسی در موضوع سبک زندگی به استخراج و تبیین و تشریح دو الگوی ارائه شده از سوی دالایی لاما بعنوان نماینده آیین بودایی و علامه طباطبایی بعنوان نماینده دین اسلام به روش تحلیلی، تطبیقی و مقایسه آراء این دو اندیشمند در سبک زندگی پرداخته است تا از این میان الگوی برتر شناسایی شود. از بررسیهای انجام شده معلوم شد که گستره سبک زندگی از منظر دالایی لاما در چهار حوزه به قرار ذیل است:در ارتباط با خدا،وی سخنی ندارد زیرا اعتقادی به وجود خداوند ندارد.در حوزه ارتباط با خود برخود شناسی ،مراقبه،گیاه خواری، شادمانی و دوری از رنج و تربیت ذهن تاکید دارد.در ارتباط با دیگران به مدارا،هماهنگی میان ادیان ،احترام به تمام زیوندگان و انسانها و احترام به والدین معتقد است.در ارتباط با طبیعت به نقد تکنولوژی و تاثیرات مخرب آن بر محیط زیست می پردازد و به ترحم بر حیوانات تاکید می ورزد.در نقطه مقابل علامه طباطبایی در ارتباط با خدا به دو وظیفه اساسی خداشناسی و خداپرستی می پردازد .در حوزه ارتباط با خود ،معرفت نفس،مراقبه، بهداشت جسمی و روحی،علم اندوزی و تعقل از جمله تاکیدات وی است.گستره سبک زندگی در حیطه ارتباط با دیگران ،احسان به والدین، سنت ازدواج و احترام به همسایگان،عدالت فردی و اجتماعی، تعاون در امور خیر در جامعه مطمح نظر وی است.در تعامل با طبیعت ضمن نقد تکنولوژی و تبیین نگرش اسلام به آن بر بهره برداری صحیح از آن تاکید دارد.جالب توجه آنکه روح حاکم برسبک زندگی هر دو اندیشمند، نیت پاک و صادقانه میباشد اماسبک زندگی دالایی لاما متکی برآموزه های ، سکولاریستی و اومانیستی میباشد در حالی که علامه طباطبایی توحید محوری را سرلوحه سبک زندگی قرار داده و خود نیز در حد اعلی بدان التزام دارد.بنابراین الزامات سبک زندگی در اندیشه دو صاحب نظر واجد وجوه اشتراک و افتراق می باشد و اگرچه در مبانی و اهداف نوعی واگرایی در دیدگاهها مشاهده می شود اما مع الوصف در سبک زندگی پیشنهادی آنها رگه هایی از همگرایی قابل رویت است.
محمد کاویانی ارانی محمدباقر کجباف
چکیده ندارد.