نام پژوهشگر: محسن فراهانی

طراحی کنترل کننده هوشمند مبتنی بر تبدیل موجک به منظور میرا سازی پدیده تشدید زیر سنکرون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده مهندسی 1390
  محسن فراهانی   سهیل گنجه فر

جبرانسازی سری با خازن روشی است که در سیستم های قدرت برای کاهش مشکلات ناشی از راکتانس خطوط انتقال استفاده می شود. با کاهش راکتانس موثر خطوط، این خازن ها می توانند پایداری گذرا را افزایش و قابلیت بارپذیری این خطوط را بهبود دهند و همچنین با کنترل مقدار این راکتانس می توان بار به اشتراک گذاشته بین خطوط موازی را بهتر کنترل نمود. این فواید باعث شده است که این خازن ها بطور گسترده ای در سیستم های قدرت استفاده شوند. با این وجود، با افزایش نیروگاه های ذغالی و هسته ای در سال های اخیر، استفاده از این خارن ها مشکلاتی را نظیر افزایش خطر تعامل بین سیستم های الکتریکی و سیستم پیچشی روتور توربین-ژنراتور ها که به عنوان پدیده تشدید زیرسنکرون شناخته می شود، به همراه دارد.در همین راستا، در این پایان نامه چند کنترولر برای حذف نوسانات پیچشی در سیستم های قدرت که با خازن سری جبرانسازی شده اند، پیشنهاد می شود. سیستم قدرت مدرن به شدت غیرخطی هستند و پارامترهای آن ها دائماً با زمان در حال تغییر هستند. از این رو، استفاده از تکنیک های هوشمند برای کنترل کردن این سیستم ها امری اجتناب ناپذیر است. در این پایان نامه، یک کنترولر pi شبکه عصبی موجک برای میراسازی نوسانات پیچشی پیشنهاد می شود. سیستم کنترل حلقه بسته این کنترولر شامل دو شبکه عصبی موجک می باشد. شبکه عصبی اول، یک شبکه پیشخور می باشد که به عنوان مدل پیش بینی سیستم کنترل شده استفاده می شود. شبکه عصبی دوم یک کنترولر pi- مانند شبکه عصبی موجک می باشد که توانایی های یک شبکه عصبی موجک و یک pi کنترولر را ترکیب می کند. روش gradient descent برای آموزش شبکه های عصبی موجک استفاده می شود. در کل فرآیند طراحی، به یک مدل دقیق از سیستم قدرت نیازی نمی باشد. دومین کنترولر پیشنهادی، یک pid خود تنظیم می باشد که در حالت on-line پیاده سازی می شود.گین های pid بطور هوشمندانه براساس اهداف طراحی و نیازهای سیستم تنظیم می شود. یک شبکه عصبی موجک برای شناسایی دینامیک سیستم قدرت استفاده می شود. برای تضمین همگرایی این شبکه عصبی، از نرخ های آموزشی تطبیقی که از روش پایداری لیاپانوف استخراج شده اند، استفاده می شود. کنترولر بعدی، یک کنترولر تکمیلی مالتی مُدال سیستم تحریک می باشد. در این کنترولر، هر مُد پیچشی از طریق یک مسیر فیدبک مجزا برای دستیابی به میرایی مالتی مُدال، کنترل می شود. برای داشتن یک کنترولر مقاوم، پارامترهای کنترولر پیشنهادی در چندین شرایط بهره برداری سیستم قدرت بهینه می شوند. عمل بهینه سازی همزمان برای پارامترهای کنترلی پایدار با در نظر گرفتن مُدهای چندگانه و تحت شرایط بهره برداری متفاوت به یک مسئله بهینه سازی غیرخطی مقید فرموله می شود. در این پایان نامه، از روش بهینه سازی آشوب برای حل این مسئله بهینه سازی با کارآیی بالا استفاده می شود. به منظور تنظیم ولتاژ و کنترل توان راکتیو در سیستم های قدرت، کندانسورهای سنکرون در شین های پرمصرف نصب می شوند. در این پایان نامه، تاثیر کندانسور سنکرون بر روی تشدید زیرسنکرون و نوسانات فرکانس پایین در یک سیستم قدرت بررسی می شود. کندانسور سنکرون به منظور میراسازی نوسانات پیچشی و کنترل توان راکتیو در یک شین میانی در خط انتقال نصب می شود. قابل ذکر است که ژنراتور به هیچ کنترلی تجهیز نمی شود. وقتیکه کندانسور سنکرون در خطوط انتقال نصب می شود، نوسانات ژنراتور بطور موثری مهار می شود زیر کندانسور سنکرون می تواند عدم تعادل انرژی ناشی از اغتشاشات را در سیستم قدرت جبران کند. پیشرفت های اخیر در الکترونیک قدرت یک مکانیزم انعطاف پذیر برای کنترل سیستم های قدرت فراهم آورده است. ادوات facts که نتیجه همین پیشرفت ها می باشند، را می توان برای هر هدف کنترلی در سیستم های قدرت بکار برد. در این پایان نامه، یک جبرانساز توان راکتیو (svc) برای حذف نوسانات زیرسنکرون پیشنهاد می شود. این جبرانسازها معمولاً برای کنترل توان و تنظیم ولتاژ در سیستم های قدرت مورد استفاده قرار می گیرند بطوریکه قادر به میراسازی نوسانات در این سیستم ها نمی باشند. از این رو، یک کنترولر کمکی بنام کنترولر زیرسنکرون تکمیلی (ssdc) برای افزایش میرایی svc طراحی می شود. مجدداً از الگوریتم بهینه سازی آشوب برای بهینه سازی پارامترهای ssdc استفاده می شود. با استفاده از یک سیگنال پایدارساز ساده، ssdc ولتاژ خروجی svc را در مُدهای پیچشی مدوله می کند. بنابراین، نوسانات سریعاً میرا می شوند. نتایج بدست آمده برای تمامی کنترولرهای پیشنهادی حاکی از میراسازی نوسانات پیچشی می باشد به گونه ای نوسانات و ارتعاشات ایجاد شده بر روی قسمت های مختلف شفت به حداقل می رسد.

بررسی تطبیقی نقاشی پاپ آرت و نقاشی سقاخانه
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  محسن فراهانی   حبیب توحیدی

چکید پایان نامه )شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمد ( : به دلیل اهمیت مکتب سقاخانه و هنرمندان بنام آن در هنر معاصر ایران و قرابت های آن از بعضی جهات با جنبش پاپ آرت مرا برآن داشت تا در مقاله حاضر به بررسی تطبیقی مکتب سقاخانه و جنبش پاپ آرت بپردازم. به همین منظور در فصل دوم به طور مفصل به بررسی زمینه های شکل گیری مکتب سقاخانه و زمینه های پیدایش پاپ آرت در انگلستان و آمریکا ، معرفی هنرمندان شاخص و بررسی آثار آنان، جهان بینی هنرمندان هر دو جریان، عناصر کاربردی و مورد توجه هنرمندان این جنبش ها پرداخته شد است. و در فصل چهارم به بررسی تطبیقی این دو جریان از بعضی جنبه های اجتماعی و قرابت ها و تفاوت ها و تأثیراتی که شاید بعضی از نقاشان سقاخانه ای از جریان پاپ آرت گرفته باشند، پرداخته شد است. و درآخر با توجه به تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق و با توجه به اظهارات پرویز تناولی که می گوید سقاخانه ای ها تحت تاثیر پاپ آرت بود اند، پس این گونه می توان نتیجه گیری کرد که در مواردی که سقاخانه ای ها تحت تاثیر پاپ آرت بود اند سقاخانه و پاپ آرت به هم نزدیک شد اند و در مواردی که سقاخانه ای ها تحت تاثیر جهان بینی اولیه خودشان بود اند هیچ وجه تشابهی بین سقاخانه و پاپ آرت وجود ندارد.

مقایسه روش های انتخاب موجود با روش شدت های انتخاب مستقل در اصلاح دام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1379
  محسن فراهانی   اردشیر نجاتی جوارمی

یک برنامه شبیه سازی کامپیوتری جهت مقایسه روش های مختلف انتخاب طراحی شده است. برای شبیه سازی ژنوتیپ ها و فنوتیپ های حیوانات از مدل ‏‎infinitesimal‎‏ و مدل ‏‎finite locus‎‏ و ترکیبی از هر دو مدل استفاده شده است. روش پیشنهادی جدیدی بنام روش شدت های انتخاب مستقل با روش موجود شاخص انتخاب مقایسه گردیده است. برای ارزیابی و برآورد ارزش های اصلاحی از مدل حیوانی استفاده شده است. ارزش های نسبی اقتصادی متفاوتی بر اساس واریانس های ژنتیکی صفات به هر یک از صفات داده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد زمانیکه ما بزرگترین ارزش اقتصادی را به صفت با کوچکترین واریانس ژنتیکی اختصاص دادیم، روش شدت های انتخاب مستقل بیشترین پیشرفت ژنتیکی را حاصل کرده و واریانس کوواریانس های ژنتیکی را نیز به مدت طولانی تری حفظ نموده است. ولی زمانی که اهمیت اقتصادی بیشتر به صفت با بزرگترین واریانس ژنتیکی اختصاص داده می شود روش شدت های انتخاب مستقل فقط در حفظ واریانس کوواریانس های ژنتیکی موثرتر است ولی از نظر پیشرفت ژنتیکی هیچ تفاوتی بین دو روش وجود ندارد. بطور کلی در خصوص میزان پیشرفت ژنتیکی هیچ تفاوت عمده ای بین دو روش وجود ندارد اما روش شدت های انتخاب مستقل در حفظ واریانس و کوواریانس های ژنتیکی کارآمدتر است. بنابراین استفاده از این روش در حالاتی که تغییرات اصلاح نژادی در زمان های طولانی اتفاق می افتد توصیه می شود.