نام پژوهشگر: رمضانعلی خاوری نژاد
اخلاص رحیمی رمضانعلی خاوری نژاد
چکیده در این پژوهش تاثیر برهم کنش متیل جاسمونات و سلنات سدیم بر برخی پارامتر های فیزیولوژیکی گیاه گوجه فرنگی مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا بذرها برای جوانه زدن در پتری دیش های استریل قرار گرفتند. بعد از جوانه زنی به گلدان های حاوی ماسه مرطوب منتقل شده و بعد از ایجاد برگ دوم گیاهان تحت تیمارهای 0، 30 و60 میکرو مولار سلنات سدیم و0، 50 و100 میکرومولار متیل جاسمونات قرار گرفتند. بعد از بیست روز گیاهان برداشت شدند و سنجش های مورد نظر انجام شد. نتایج نشان داد که سلنات سدیم میزان رشد ومحتوای کلروفیل و کاروتنوئیدها را کاهش داد اما میزان فنل و آنتوسیانین راافزایش داد. با افزودن متیل جاسمونات میزان رشد، محتوای کلروفیل و کاروتنوئیدها کاهش یافت اما محتوای آنتوسیانین و فنل افزایش معناداری نشان داد. تیمار سلنات سدیم باعث کاهش پروتئین های برگ و ریشه شد اما تیمارتوام سلنات سدیم و متیل جاسمونات باعث افزایش میزان پروتئین شد. همچنین تیمارتوام سلنات سدیم و متیل جاسمونات باعث افزایش پرولین و افزایش فعالیت آنزیم های کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز شد. نتایج این بررسی نشان می دهد که متیل جاسمونات اثرات مخرب سلنات سدیم را کاهش می دهد. کلمات کلیدی: سلنات سدیم، رنگیزه های فتوسنتزی، آنزیم های آنتی اکسیدان
وجیهه حبیبی فرزانه نجفی
سوروف به دلیل تشابهات مورفولوژیک و فیزیولوژیک زیاد با برنج مهم ترین علف هرز آن محسوب می شود. آللوپاتی به عنوان اثرات مفید یا مضر، مستقیم یا غیر مستقیم گیاهان بر یکدیگر به واسطه تولید ترکیبات شیمیایی که وارد محیط می گردند، معرفی می شود. برخی از گیاهان دارویی منبع مناسبی از مواد آللوکمیکال به شمار می روند که در توسعه علف کش ها و آفت کش های طبیعی مفید خواهند بود. در این پژوهش تاثیر آللوپاتیک عصاره آبی آقطی(sambucus nigra) و گزنه (urtica dioica) بر جوانه زنی و خصوصیات فیزیولوژیکی برنج (oryza sativa l.) و علف هرز سوروف (echinochloa crus-galli) مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل غلظت های نسبی عصاره آبی برگ و ساقه آقطی و گزنه (صفر، 50 و 100) می باشد. بذر ها ی موجود در پتری ها برای جوانه زنی به مدت دو الی سه روز در تاریکی در آزمایشگاه قرار گرفتند و بعد از برداشت پارامتر های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تیمار عصاره آبی برگ و ساقه آقطی و گزنه بر روی خصوصیات مورفولوژیکی برنج شامل: درصد و سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن تر ساقه چه و ریشه چه تفاوت معنی داری را نشان نداده و باعث کاهش اندک خصوصیات جوانه زنی شده است اما نتایج تیمار عصاره آبی برگ و ساقه آقطی و گزنه بر روی خصوصیات مورفولوژیکی سوروف شامل: درصد و سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن تر ساقه چه و ریشه چه تفاوت معنی داری را نشان داده و باعث کاهش خصوصیات جوانه زنی شده است. همچنین نتایج تیمار عصاره آبی برگ و ساقه آقطی و گزنه بر روی خصوصیات فیزیولوژیکی برنج شامل: میزان کلروفیل، کاروتنوئید ها، فنل، آنتوسیانین، پروتئین کل و آنزیم ها شامل آسکوربات پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گایاکول پراکسیداز نشان داده که باعث افزایش میزان آنزیم ها، فنل، آنتوسیانین و کاروتنوئید ها شده که ممکن است به دلیل افزایش تنش باشد که با افزایش تنش اکسیژن فعال تولید شده و گیاه برای جلوگیری از تخریب، این ترکیبات را افزایش داده است. نتایج تیمار عصاره آبی برگ و ساقه آقطی و گزنه بر روی خصوصیات فیزیولوژیکی سوروف شامل: میزان کلروفیل، کاروتنوئید ها، فنل، آنتوسیانین، پروتئین کل و آنزیم ها شامل آسکوربات پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گایاکول پراکسیداز نشان داده که باعث کاهش خصوصیات فیزیولوژیکی شده و ممکن است به این علت باشد که سوروف در برابر تنش مقاوم نبوده است و باعث تخریب ساختارش شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که قرار گرفتن برنج با آقطی و گزنه در تناوب زراعی و یا همزمان می تواند در برنامه مبارزه با علف های هرز از جمله سوروف کمک نماید.
علی شرری رمضانعلی خاوری نژاد
در این تحقیق تاثر افزایش غلظت های مختلف مولیبدات سدیم بر رشد و فتوسنتز دو رقم کویر (triticum aestivum l.cv.kavir)و بهار(triticum aestivum l.cv.bahar)گیاه گندم مورد بررسی قرار گرفت. بعد از کشت بذرا در پتری دیش گیاهک های 5 روزه به گلدان هایی با بستر شنی مرطوب شده با محلول غذایی هوگلند در شرایط کنترل شده 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی درجه حرارت 25c در روز و وc 18 در شب ) انتقال یافتند. گیاهان 14 روزه با غلظت های کنترل 35/0 ، 5/1، 3، 5/4 و 6 میلی مولار مولیبدات سدیم تیمار شدند. گیاهان در شرایط کنترل شده رشد کرده بعد از 29 روز جهت آنالیزهای بیوشیمایی و فیزیولوژیکی برداشت شدند. برای هر تیمار 4 تکرار در نظر گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان داد که در هر دو رقم افزایش غلظت مولیبدن موجب کاهش میزان رشد نسبی (rgr)میزان رشد نسبی برگ (rlgr)سطح ویژه برگی (sla) محتوی آب برگ در واحد سطح (lwca) و محتوی نسبی آب برگ (rwc) بهار در غلظت 35/0 میلی مولار مولیبدات سدیم نسبت به شاهد افزایش و در غلظت های 5/1 ، 3، 5/4 و 6 میلی مولار مولیبدات سدیم کاهش یافت. همچنین با افزایش غلظت مولیبدن کاهش شدت فتوسنتز غلظت کلروفیل ها و کاروتنوییدها و افزایش نقطه جبران co2 در هر رقم در مقایسه با گیاه شاهد مشاهده شد. مولیبدن در غلظت های بالا موجب افزایش میزان پراکسیداسیون لیپید ریشه، غلظت پرولین و پروتیین کل اندام هوایی و میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز در هر رقم کویر و بهار در مقایسه با شاهد شد. همچنین افزایش غلظت مولیبدن موجب افزایش قندهای محلول و کاهش قندهای نامحلول در رقم کویر شد اما موجب کاهش قندهای نامحلول در رقم کویر شد اما موجب کاهش قندهای محلول و افزایش قندهای نامحلول در رقم بهار شد.
سونیا ترابی رمضانعلی خاوری نژاد
بردباری گیاه آفتابگردان به غلظت های مختلف سولفات منگنز در همراهی با اکسین بررسی شد. پس از جوانه زنی بذرها در ظروف پتری، گیاهکهای 5 روزه به گلدانهایی با بستر شنی مرطوب شده با محلول غذایی هوگلند در شرایط کنترل شده (16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی دمای c25 در روز و c18 در شب) انتقال یافتند. گیاهان 20 روزه تحت تیمارهای مختلف محلول های سولفات منگنز با غلظتهای 0، 350، 250، و 1500 میکرومولارواکسین با غلظتهای 0، 500 و 100 میکرومولار قرار گرفتند و پس از 30 روز جهت آنالیزهای بیوشیمباییو فیزیولوژیکی برداشت شدند. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت سولفتات منگنز و اکسین به میحط میزان کلروفیل و کاروتنویید کاهش یافته است. کاهش میان فتوستز در غلظهای بالای سولفات منگنز و اکسین نیز مشاهده شد. میزان تنفس و نقطه جبران co2 در غلظتهای بالای سولفات منگنز و laa افزایش یافت. پارامترهای رشد در محیط محتوی سولفات منگنز کاهش ولی با افزایش iaa تا حدودی این میزان تعدیلیافت. با افزایش غلظت سولفات منگنز میزان پروتیین کل کاهش یافت باولی با افزودن iaa به محیط محتوای پروتیین کل افزایشیافت. در محیط محتوی سولفات منگنز و iaa میزان قند احیا کننده کاهش ولی قندهای نامحول افزایش یافتند. با افزایش غلظت سولفات منگنز rwc محتوای نسبی آب برگ کاهش و با افزودن اکسین به محیط rwc افزایش یافت. در محیط محتوی سولفات منگنز و iaa نیز فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان نیز افزایش یافت و با افزایش غلظت سولفات منگنز اکسین به محیط میزان پروین، آنتوسیانین، مالون دی آلدهیدوفنل افزایش یافتند.
ثمره بابایی روچی ندا سلطانی
افزایش روزافزون آلودگی های نفتی و تاثیرات مخرب آن بر اکوسیستم ها منجر به استفاده از میکروارگانیسم ها از جمله سیانوباکتری ها به منظور تجزیه ی این آلودگی ها شده است. در این پژوهش اثر نفت خام بر پاسخ های فیزیولوژیک سیانوباکتری isc55 anabaena sp. و توانایی این سیانوباکتری در تجزیه زیستی نفت خام بررسی شده است. به منظور انجام سنجش های فیزیولوژیک، پس از انجام مراحل خالص سازی توسط روش پلیت آگار و ازدیاد سیانوباکتری توسط انتقال آن به محیط کشت مایع bg110 ، نفت خام در غلظت های، 5/0، 1، 5/2، 5 و 6% به محیط کشت افزوده شد. میزان رشد سیانویاکتری به وسیله ی سنجش میزان وزن خشک بررسی شد. محتوای کلروفیل با اندازگیری جذب نوری عصاره ی متانولی در 665 نانومتر به دست آمد. اندازه گیری فعالیت فتوسنتزی با دستگاه oxyview انجام شد. میزان فعالیت نیتروژنازی با استفاده از گاز کروماتوگرافی اندازه گیری شد. میزان رنگیزه های فیکوبیلی پروتئینی با وارد کردن شوک اسمزی به سلول ها و اندازه گیری جذب نوری سوسپانسیون جلبکی بررسی شد. به منظور بررسی توانایی تجزیه ی نفت خام از دو روش وزن سنجی و گازکروماتوگرافی استفاده شد. نتایج نشان داد وزن خشک این سیانوباکتری با افزایش غلظت نفت خام افزایش یافته است. تغییرات میزان رنگیزه ها روند معکوسی با افزایش غلظت نفت خام نشان داده است. کاهش در فعالیت فتوسنتزی هم با افزایش غلظت نفت خام مشاهده شده است. نتایج گازکروماتوگرافی نشان داد که فعالیت نیتروژنازی این سیانوباکتری متوقف شده است. می توان نتیجه گرفت که نفت خام در غلظت های بالا برای این سیانوباکتری سمی بوده و مانع از انجام فعالیت های فیزیولوژیکی آن شده است. نتایج گراویمتری و gc نشان داد میزان نفت خام در روز 28 کاهش چشمگیری نسبت به نمونه ی شاهد داشته است. بر اساس این داده ها سیانوباکتری anabaena sp. isc55 قابلیت بالایی در تجزیه ی نفت خام دارد.
بهاره عباس پناه ندا سلطانی
نفتالن یکی از انواع ترکیبات نفتی و سمی است که خطرات زیادی را برای محیط زیست فراهم می کند. سیانوباکتریleptolyngbya به عنوان یک سیانوباکتری تحمل کننده و تجزیه کننده موثر هیدروکربن های آروماتیک که می توانند در محیط ایجاد سمیت کنند، شناخته شده است. به منظور بررسی پاسخ های فیزیولوژیک و قدرت تجزیه زیستی، سیانوباکتری leptolyngbya sp. isc 25 از مناطق آلوده نفتی برداشت و جداسازی گردید (نتایج حاصل از بررسی های مولکولی نشان داد که این سیانوباکتری همان leptolyngbya fragilis می باشد). پس از کشت مایع در محیط کشت bg11، این جلبک تحت تیمارهای مختلف (0، 05/0، 2/0، 4/0، 6/0 و 1درصد) از نفتالن، جهت بررسی پاسخ های فیزیولوژیک و 05/0 % نفتالن، جهت بررسی تجزیه زیستی، در محیط کشت فاقد کربن قرار گرفت. پاسخ های فیزیولوژیک از جمله بقاء، رنگیزه های فتوسنتزی، فتوسنتز و برون ریزش آمونیوم در فاز لگاریتمی رشد بررسی شد. بقاء از طریق جذب نوری در طول موج nm750 و فتوسنتز با کمک دستگاه اکسی ویو (oxyview) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میزان رنگیزه های فتوسنتزی با افزایش غلظت نفتالن در تیمارها روند کاهشی داشت و این کاهش در تیمارهای 6/0 و 1 % دارای سرعت بیشتری بود و در غلظت 1 %، میزان کلروفیل به نزدیک صفر رسید. محتوای فیکوبیلی پروتئین با افزایش غلظت نفتالن تا 2/0 % افزایش یافت و پس از آن به طرز قابل توجهی روند کاهشی پیدا کرد. مقایسه بقاء سیانوباکتری در روزهای مختلف نشان داد که در تیمارهای 05/0 و2/0 %، زی توده جلبک افزایش یافت ولی در تیمارهای 4/0، 6/0 و1 % این روند کاهشی بود. در تیمارهای 05/0 و2/0 %، گرچه روند افزایشی باقی ماند، ولی نسبت به شاهد سرعت کمتری نشان داد. میزان فتوسنتز و برون ریزش آمونیوم تحت کلیه تیمارها روند کاهشی نشان داد. اثر تجزیهکنندگی این سیانوباکتری روی نفتالن توسط آنالیز gc و gc/ms بررسی شد. نتایج gcحاصل از مقایسه نمونه مورد نظر با نمونه شاهد نشان داد که نفتالن توسط سیانوباکتری تجزیه شده است و نتایج حاصل از gc/ms، مواد حاصل از این تجزیه را شناسایی کرده است. بنابراین بطور کلی این سیانوباکتری می تواند غلظت های نفتالن با (05/0 و2/0 درصد) را تحمل کرده و غلظت های 6/0 و 1 % برای رشد این سیانوباکتری سمی می باشد. هم چنین این سیانوباکتری می تواند برای تجزیه زیستی آلودگی های ناشی از هیدروکربن های آروماتیک به کار برده شود.
مهتاب رشیدی فرزانه نجفی
رشد گیاه به وسیله عوامل نامساعد محیطی مختلفی محدود می شود و شوری یکی از مهمترین مسایل کشاورزی می باشد. شوری باعث تنش اسمزی و عدم تراز یونی در سلول های گیاه، ایجاد تنش اکسیداتیو وکاهش رشد گیاه می شود. سلنیوم بعنوان یک آنتی اکسیدان در گیاهان، جانوران و تغذیه انسان مطرح است. سلنیوم در غلظت های کم توانایی به دام اندازی رادیکال های آزاد را افزایش می دهد و مانع پراکسیداسیون لیپید ها می شود. دراین پژوهش تاثیر کاربرد سلنات سدیم بر شوری در گیاه آفتابگردان مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان تحت تیمارهای مختلف سلنات سدیم در غلظت های 0، 10 و 20 میکرو مولار وکلرید سدیم در غلظت های 0، 25، 50 و 75 میلی مولار قرارگرفتند. نتایج نشان داد در گیاهانی که در معرض کلرید سدیم قرار داشتند، در مقایسه با گیاهان شاهد، با افزایش غلظت کلرید سدیم، محتوای رنگیزه های فتوسنتزی و پروتئین کاهش یافت اماگیاهانی که در معرض همزمان کلرید سدیم وسلنات سدیم قرارداشتند، در مقایسه با گیاهانی که تنها در معرض تنش شوری بودند، در غلظت های یکسان کلرید سدیم، مقدار رنگیز ه های فتوسنتزی و پروتئین بیشتری را نشان دادند. فعالیت آنتی اکسیدان های آنزیمی شامل کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز و آنتی اکسیدان های غیرآنزیمی شامل ترکیبات فنلی، آنتوسیانین ها و پرولین تحت تیمار با کلرید سدیم افزایش یافتند. فعالیت بالای آنتی اکسیدان های نامبرده منجر به افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی (dpph ) شد. گیاهانی که در معرض همزمان کلرید سدیم وسلنات سدیم قرارداشتند، فعالیت آنتی اکسیدانی بیشتری نشان دادند. با افزایش غلظت کلرید سدیم میزان پراکسیداسیون لیپیدها افزایش معنی داری نسبت به گیاه کنترل یافت اما با افزودن سلنات سدیم محتوی مالون دی آلدهید (mda) کاهش قابل توجهی داشت. این نتایج نشان می دهند که سلنات سدیم به عنوان یک آنتی اکسیدان سبب افزایش بردباری به تنش شوری و کاهش اثرات مضر کلرید سدیم در گیاه آفتابگردان شده است. واژه های کلیدی: کلرید سدیم ، سلنیوم، پرولین ، مالون دی آلدهید ، رنگیز ه های فتوسنتزی، پروتئین، آنزیم های آنتی اکسیدان و dpph .
حلیمه حسن پور طیولا وحید نیکنام
در این پژوهش تاثیر تنش خشکی بر تعدادی از جنبه های فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و ملکولی گیاه پونه معطر بررسی شد. در بررسی جوانه زنی، پنج سطح پتانسیل اسمزی بوسیله پلی اتیلن گلیکول 6000 تهیه شد و برای سایر آزمایشات گیاهچه ها در چهار سطح ظرفیت زراعی همراه با پنکونازول و بدون آن قرار گرفتند. آزمایشات در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با چهار تکرار در یک شرایط کنترل شده انجام شد. نتایج نشان داد که درصد جوانه زنی بذر با کاهش پتانسیل اسمزی کاهش یافت و پائین ترین درصد جوانه زنی در پتانسیل اسمزی 3/0- مگاپاسکال مشاهده شد. تنش خشکی منجر به کاهش پارامترهای رشد، پتانسیل آبی، پتانسیل اسمزی و محتوای نسبی آب شد. تیمار پنکونازول در گیاهچه های تحت تنش خشکی و شاهد منجر به افزایش تعدادی از پارامترهای رشد، پتانسیل آبی، فشار تورگور و محتوای نسبی شده، ولی پتانسیل اسمزی را کاهش داد. تنش خشکی فتوسنتز، تنفس، هدایت روزنه ای، تراکم co2 بین سلولی و کارایی استفاده از آب را کاهش داد، ولی تیمار پنکونازول منجر به افزایش این پارامترها در همه سطوح ظرفیت زراعی شد. غلظت یون های پتاسیم و کلسیم با کاهش سطح ظرفیت زراعی در گیاه پونه معطر کاهش یافت، اما با تیمار پنکونازول غلظت این یون ها افزایش یافت. محتوای پرولین و کربوهیدرات تحت تنش خشکی و تیمار پنکونازول افزایش یافت، اما میزان افزایش با تیمار پنکونازول بالاتر بود. تحت تنش خشکی محتوای اسانس و اسید های چرب اشباع به طور معنی دار افزایش یافته، ولی اسیدهای چرب غیر اشباع کاهش یافت. تیمار پنکونازول این پارامترها را در گیاهان تحت تنش خشکی افزایش داد. نشت یونی، سطح h2o2 و پراکسیداسیون لیپیدها تحت تنش خشکی افزایش یافت، تیمار پنکونازول در این گیاهان منجر به کاهش معنی دار نشت یونی و پراکسیداسیون لیپید شده، اما سطح h2o2 را افزایش داد. محتوای پروتئین تحت تنش خشکی کاهش معنی داری یافت، اما تیمار پنکونازول محتوای پروتئین را به طور معنی داری افزایش داد. بر طبق آنالیز sds-page، تنش خشکی منجر به کاهش شدت باندهای پروتئین و همچنین القای تعدادی از باند های جدید پروتئینی شد. تیمار پنکونازول در این گیاهان منجر به افزایش شدت و تعداد باند های پروتئینی با کاهش سطح ظرفیت زراعی شد. بررسی کمی و کیفی آنزیم ها نشان داد که فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز با کاهش سطح ظرفیت زراعی افزایش یافته و تیمار پنکونازول منجر به القای بیشتر فعالیت این آنزیم ها شد. تنش خشکی منجر به افزایش ترکیبات فنلیک شده، و تیمار پنکونازول منجر به القای بیشتر این پارامتر شد. نتایج rt-pcr نشان داد که بیان ژنipr تحت تنش خشکی در مرحله گل دهی افزایش یافته، ولی بیان ژن pr کاهش یافت. تیمار پنکونازول در گیاهان تحت تنش خشکی و شاهد منجر به القای بیشتر ژنipr و کاهش بیان ژن pr شد. از نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که تیمار پنکونازول با کاهش اثرات منفی تنش خشکی می تواند منجر به تعدیل تنش در گیاه پونه معطر گردد.
زهرا قراری رضا شکسته بند
به منظور فهم برخی مکانیسم های فیزیولوژیکی و مولکولی حساسیت به تنش chilling و سرما در گیاهان تاثیرات تنش chilling و سرما را روی برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و مولکولی گیاه آرابیدوپسیس تالیانا بررسی کردیم. گیاهان چهار هفته ای (گیاه وحشی و 4 جهش یافته حساس به chilling شامل chs2-2، chs2-1، chs1-2 و chs1-1) به مدت یک هفته در معرض 2 تیمار دمایی متفاوت (13 درجه سانتیگراد و 4 درجه سانتیگراد) و دمای کنترل (23 درجه سانتیگراد) بودند. محتوای کلروفیل و fv/fm در همه جهش یافته ها تحت تیمار 13 درجه سانتیگراد در مقایسه با تیمار 4 درجه سانتیگراد و شرایط کنترل تغییر کرد. دو جهش یافته chs1-1 و chs1-2 کمترین محتوای کلروفیل و شدت فتوسنتز را در میان ژنوتیپ های سنجش شده داشتند. محتوای پرولین در همه جهش یافته ها و گیاه وحشی به وسیله تیمار 13 و 4 درجه سانتیگراد در مقایسه با کنترل افزایش یافت. محتوای مالون دی آلدهید ساقه و برگ گیاهان جهش یافته به استثنای گیاه وحشی به طور برجسته ای به وسیله تنش chilling، در مقایسه کنترل و تیمار 4 درجه سانتیگراد افزایش یافت. نتایج حاصل از سنجش فعالیت آنزیمی نشان داد که فعالیت آنزیم بنزیدین پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز تحت تیمار 13 درجه سانتیگراد نسبت به دو تیمار دمایی دیگر در جهش یافته ها نسبت به گیاه وحشی افزایش یافته است. این افزایش در دو جهش یافته chs1-1 و chs1-2 نسبت به دو جهش یافته دیگر بیشتر بود. محتوای پروتئین تحت chilling در همه موتان ها نسبت به تیمار 4 درجه سانتیگراد و شرایط کنترل کاهش یافت. بیان mn sod و fe sod1 گیاهان جهش یافته تحت تنش chilling و سرما افزایش یافت. بیان prodh2 در برخی از گیاهان جهش یافته به وسیله تیمار chilling افزایش یافت، در صورتی که بیان p5cdh تحت این شرایط کاهش یافت، و به این ترتیب منجر به افزایش برجسته در مقدار p5c و تولید ros به عنوان نتیجه ای از فعالیت چرخه p5c گردید. احتمالا برخی آسیب ها در متابولیسم پرولین از طریق جهش منجر به حساسیت بیشتر به تنش chilling و سرما می گردد. یافته های ما نشان داد که دو جهش یافته chs1-1 و chs1-2 بیشترین حساسیت را از میان ژنوتیپ های سنجش شده دارند. احتمالا برخی جهش ها در سیستم های فتوسنتزی و متابولیسم پرولین منجر به حساسیت بیشتر به تنش chilling و سرما می گردد.
بهاره نوروزی بهرام کاظمی
سیانوباکتری ها گروه متنوعی از ارگانیسم های پروکاریوتیک هستند که در محدودهء وسیعی از محیط ها از جمله شرایط افراطی مانند دریاچه های آب گرم، خاک های بیابان و قطب زندگی می کنند. در واقع آنها یکی از تولید کنندگان اصلی فرآورده های طبیعی با فعالیت های زیستی قابل توجه مخصوصا در کشف داروهای تازه با کاربرد های بیوتکنولوژیکی هستند. ترکیبات جدید درون سلولی و برون سلولی آزاد شده از کشت های مختلف با تنوع فراوان فعالیت های زیست شناختی، پتانسیل قابل توجه آنها را در صنعت داروسازی آشکارتر می سازد. با این حال، ترکیبات فعال زیستی2 در سیانوباکتری ها تاکنون به طور کامل بررسی نشده است و آنها هنوز به عنوان منابعی جدید از داروهای بالقوه معرفی می شوند. مخصوصا سویه های سیانوباکتریایی از شالیزارهای شمال ایران، جایی که تنوع سیانوباکتریایی بسیار بالاست و بسیاری از آن ها هنوز بررسی نشدند. در این رساله دو سویه سیانوباکتری غالب مزارع برنج استان گلستان، انتخاب و برای جستجوی ترکیبات جدید با فعالیت های ضد میکروبی مورد بررسی قرار گرفتند. هدف اولیه از این تحقیق، بررسی تاکسونومیک دو سویه به روش مورفولوژیکی و ژنوتیپی است. آنالیز فیلوژنتیکی ژن 16s rrna آشکار کرد که این دو سویه خاکزی قسمتی از خوشه3 نوستوک هستند. این سویه ها با نام هایnostoc sp. fsn_e وnostoc sp. asn_m نامگذاری و با کدهای دسترسیjf795278 و jf272482 در بانک ژن به ترتیب ثبت شدند. هدف دوم تعیین عوامل کلیدی موثر برای حداکثر تولید اگزوپلی ساکارید ها در محیط کشت است که اهمیت فراوانی برای پیشرفت بیوتکنولوژی دارد. همبستگی بین رشد سلول و تولید اگزوپلی ساکارید در کشت های رشد یافته در شرایط میکسوتروف در شدت های روشنایی 50 و 150 µmol m-2 s-1 نشان دهنده اثر خطی مثبت شدت روشنایی بر تولید اگزوپلی ساکارید است. هدف سوم ارزیابی دو سویه نوستوک برای بررسی اثرات ضد میکروبی در مقابله با سویه های مختلف باکتریایی و قارچی است. با هدف حداکثر سازی تولید فرآورده های طبیعی، عصاره های رشد یافته در محیط میکسوتروف با فتوتروف در شدت روشنایی بالا در رابطه با تولید ترکیبات فعال زیستی با یکدیگر مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد که عصاره های رشد یافته در شرایط میکسوتروف تقریبا 5/2-0/2 و 5/1 برابر بیشتر از کشت های رشد یافته در شرایط فتوتروف و سوکروزی دارای قدرت بازدارندگی هستند. روش های مختلفی برای غربال گری فعالیت ضد میکروبی عصاره های سلولی تاکنون گزارش شده است که بیشتر آن ها متکی بر شرایط فتوتروف هستند. کشت نمونه های نوستوک در محیط کشت جامد در شرایط میکسوتروف در شدت روشنایی بالا با هدف حداکثر سازی تولید ترکیبات فعال زیستی برای اولین بار در این رساله انجام شده است. علاوه بر این به شناسایی ژن های پپتید سنتتازهای غیر ریبوزومی (nrpss) و پلی کتید سنتازها (pkss) در دو سویه نوستوک پرداخته شد. توالی یابی قطعات تکثیر شده ژن های مسئول برای تولید متابولیت های ثانویه در بانک ژن با کدهای دسترسیjf795278 و jf795279برای دمین های آدنیله شده nrps وjf795280 و jf795281برای دمین های پلی کتید pks ثبت گردید. سپس با استفاده از یک سلسله آنالیزهای شیمیایی به جداسازی و آشکارسازی ساختمان متابولیت فعال زیستی بوسیله کروماتوگرافی مایع-اسپکترومتری جرمی و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا پرداخته شد. دو ترکیب فعال زیستی شناسایی و خالص شده به نام های nostoginosin b1 وnostoginosin b2 نامیده شدند. نتایج حاصل از این رساله اثبات می کند که سیانوباکتری های خاکزی همواره منابع نوید بخش جدیدی برای تولید ترکیبات جالب دارویی و شیمیایی هستند.
معصومه پوراسماعیل جواد مظفری
تنش خشکی یکی از چالش های اصلی تولید نخود بوده و بررسی واکنش ژنوتیپ های مختلف به تغییرات رطوبت و تعیین صفات مرتبط با تحمل خشکی یکی از اجزاء اصلی برنامه های اصلاحی این گیاه به شمار می رود. این پژوهش به منظور ارزیابی فیزیولوژیک و درک بهتر اساس مولکولی تحمل خشکی در گیاه نخود تیپ کابلی به اجرا در آمد. ابتدا واکنش ژنوتیپ های مختلف در مواجهه با شیب تنش خشکی اعمال شده از طریق سیستم آبیاری بارانی تک شاخه ای در مزرعه بررسی شد و 6 ژنوتیپ متحمل براساس شاخص های مبتنی بر عملکرد انتخاب شدند. در مرحله بعدی ژنوتیپ های منتخب همراه با لاین های متحمل و حساس در شرایط کنترل شده کشت شدند و پس از گلدهی در معرض سه تیمار مختلف آبیاری مطلوب (85-90 درصد ظرفیت زراعی)، تنش متوسط(55-60 درصد ظرفیت زراعی) و تنش شدید(25-30 درصد ظرفیت زراعی (قرار گرفتند. واکنش ژنوتیپ های مختلف نخود در مواجهه با تنش بسیار متنوع بود. مکانسیم فرار از خشکی یک از مکانسیم های دخیل در تحمل ژنوتیپ های نخود شناخته شد. همه ژنوتیپ ها مکانیسم اجتناب از طریق کاهش هدایت روزنه ای را نشان دادند اما حساسیت دستگاه روزنه ای ژنوتیپ حساس بیشتر از سایر ژنوتیپ ها بود. تعدیل اسمزی به عنوان مکانیسمی برای تحمل خشکی در گیاه نخود شناخته شد. پرولین و گلیسین بتائین به عنوان یک اسمولیت عام در همه ژنوتیپ ها در اثر تنش افزایش یافتند، درحالی که از نظرکربوهیدرات های محلول تنوع بسیاری در میان ژنوتیپ ها مشاهده شد. سطح پرولین در ژنوتیپ حساس بالاتر از بقیه ژنوتیپ ها بود بنابراین پرولین به عنوان یک نشانه از سطح تنش در گیاه نخود می تواند در نظر گرفته شود. آنالیزهای بیان ژن با استفاده از روش cdna-aflp برای شناسایی ژن های القاء شده در واکنش به خشکی، نشان داد که الاستیسیته بالاتر دیواره سلولی، بیان بالاتر ایزوفلاون ها، حفظ ساختار و عملکرد پروتئین ها توسط بیان بیشتر چپرون های میتوکندریایی، مرگ سلولی برنامه ریزی شده و تحرک مجدد مواد غذایی از برگ ها به سمت دانه ها، درک بهتر و سریع تر تنش، ترارسانی علامت بهتر و در نتیجه آن تنظیم رونویسی و ترجمه از جمله مکانیسم هایی است که اختلاف بین ژنوتیپ های متحمل و حساس را با یکدیگر مشخص می سازند.
زهرا اسماعیلی فرزانه نجفی
سمیت آلومینیوم یکی از عوامل محدودکننده برای تولید محصولات درخاک های اسیدی است. حضور این فلز می تواند موجب تنش اکسیداتیو و منجر به علائم سمیت در گیاهان شود. اولین نشانه ی سمیت آلومینیوم بازدارندگی رشد ریشه می باشد. در این تحقیق اثر غلظت های مختلف کلرید آلومینیوم (0، 100، 150و 200 میکرومولار) بر میزان رنگیزه های فتوسنتزی، محتوای پروتئین و فعالیت برخی آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز در برگ و ریشه دو رقم گیاه کلزا مورد بررسی قرار گرفت، همچنین فعالیت آنتی اکسیدان های غیر آنزیمی از قبیل ترکیبات فنلی، پرولین و آنتوسیانین در برگ سنجش شد. با افزایش غلظت آلومینیوم میزان کلروفیل ها وکاروتنوئیدها کاهش یافت. همچنین محتوای پروتئین و فعالیت آنتی اکسیدان های غیر آنزیمی شامل ترکیبات فنلی، پرولین، آنتوسیانین و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و پراکسیداز برگ و ریشه در گیاهان کلزا هر دو رقم زرفام و اپرا افزایش معنی داری یافت. فعالیت آنزیم پراکسیداز و محتوای پروتئینی برگ رقم زرفام با افزایش غلظت آلومینیوم کاهش یافت اما در ریشه به طور معنی داری افزایش یافت. آنالیز بیان ژن در هر دو واریته ی گیاه کلزا با استفاده از تکنیک differentiol display-pcr تحت تنش آلومینیوم انجام شد. به واسطه ی آزمایشات و پرایمرهای مربوطه، باندهای متفاوتی از رقم اپرا بدست آمد. با ارائه به بانک ژنی و استفاده بلاست، ژن هایی شناسایی شد که قطعات ژنی مربوط به ژنوم کلروپلاست بود. باتوجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد که رقم اپرا در مقایسه با رقم زرفام نسبت به غلظت های بالای آلومینیوم مقاومت بیشتری دارد.
صفیه شفیعی فرزانه نجفی
در میان فلزات مولد آلودگی ، کادمیوم یک فلز سنگین شایع در محیط است و به عنوان یک عنصر غیرضروری بررسی می شود. این فلز نیمه عمر طولانی دارد و در محیط مقاوم است. سمیت بالایی دارد و به آسانی به وسیله گیاهان جذب می شود. در این پژوهش بعد از جوانه زنی بذرها ، دانه رست های یکنواخت به گلدان های حاوی ماسه منتقل شدند. پس از اینکه برگ های دوم کاملا ظاهر شدند ، کلرورکادمیوم در چهار سطح ( 0 ، 25 ، 50 و 75 میکرومولار ) در شرایط کنترل شده گل خانه بر روی رقم های اردستان و اصفهان گیاه ریحان به کار گرفته شد. گیاهان بعد از 18روز تیماردهی جهت آنالیزهای بیوشیمیایی برداشت شدند. نتایج نشان داد میزان کلروفیل و کاروتنوئیدها در هر دو رقم ، اردستان و اصفهان، کاهش یافت ولی میزان آنتی اکسیدان های غیرآنزیمی شامل ترکیبات فنولی ، فلاونوئیدها ، آنتوسیانین ها و پرولین برگ افزایش یافت که این افزایش در رقم اردستان نسبت به اصفهان بیشتر بود. میزان پروتئین محلول در برگ های دو رقم و ریشه رقم اردستان افزایش اما در ریشه رقم اصفهان کاهش یافت. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان نیز در برگ ها و ریشه های دو رقم متفاوت بود. در برگ های رقم اردستان فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز (sod) و کاتالاز (cat) افزایش و گایاکول پراکسیداز (gpx) کاهش یافت و در رقم اصفهان تنش کادمیوم باعث افزایش فعالیت آنزیم های sod و gpx و کاهش فعالیت cat شد. در سیستم ریشه ای ، در رقم اردستان آنزیم sod ابتدا افزایش و سپس کاهش یافت و فعالیت آنزیم کاتالاز کاهش و پراکسیداز افزایش یافت اما در رقم اصفهان فعالیت هرسه آنزیم کاهش یافت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که تحت تنش کلرورکادمیوم رقم اردستان نسبت به اصفهان مقاومت بیشتری دارد. در این مطالعه بیان توالی های dna به-طورمتمایز بیان شده با استفاده از روش differential display pcr در شرایط تنش بررسی شد تا الگوهای بیان نسخه های مرتبط با تنش کادمیوم بررسی شود. نتایج نشان داد که گیاه به شرایط تنش به وسیله تغییر بیان ژن فرآیندهای متابولیکی تنظیمی، به خصوص فتوسنتز پاسخ داده است.
پرویز کریمی وحید نیکنام
در این پژوهش شش گونه از جنس گون از لحاظ تجمع و جابجایی تعدادی عناصر سنگین به وسیله اندازه گیری میزان عناصر در خاک وگیاه مورد مطالعه قرار گرفت. دو گونه a.neo-mobayenii و a.echinops به ترتیب برای مس و منگنز انتخاب و سازوکارهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مقاومت به این عناصرتحت تیمارغلظت های 0، 50، 100و 150 میکرومولار سولفات مس و سولفات منگنز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که هر دو تیمار رشد را تحت تاثیر قرار می دهند. با افزایش نمک های مس و منگنز سطح برگی، وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه در مقایسه با شاهد کاهش نشان داد. نقطه جبران co2 فتوسنتزی در هر دو تیمار مس و منگنز نسبت به تیمار شاهد افزایش نشان داد. با افزایش میزان هر دو عنصر مقدار کلروفیل کاهش و میزان کاروتنوئید در تیمارهای مس افزایش معنی دار و در تیمارهای منگنز در مقایسه با شاهد کاهش نشان داد. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان، میزان پراکسیداسیون لیپید و پرولین با افزایش غلظت هر دو تیمار در مقایسه با شاهد افزایش یافت. میزان تجمع عنصر مس در تیمارهای سولفات مس با افزایش غلظت در ریشه و بخش هوایی افزایش نشان داد که این افزایش در بخش هوایی نسبت به ریشه بیشتر می باشد و نیز میزان عناصر آهن، منیزیم و منگنز در بخش هوایی بجز در تیمار 50 میکرومولار سولفات مس کاهش نشان داد. در تیمارهای سولفات منگنز میزان تجمع عنصر منگنز با افزایش غلظت در ریشه و بخش هوایی افزایش نشان داد که این افزایش در بخش هوایی نسبت به ریشه بیشتر می باشد و نیز میزان عناصر آهن و منیزیم با افزایش میزان سولفات منگنز کاهش نشان داد.
الیاس سلطانی سید عبدالحمید انگجی
تنش شوری بعنوان یک عامل محدود کننده رشد و تولیدات گیاهی است. برای کاهش اثرات سوء این تنش ترکیبات مختلفی استفاده می شود. در این پژوهش نیز از جیبرلیک اسید استفاده گردید. در این تحقیق غلظت-های مختلف جیبرلیک اسید (0 ،10 و 20 میکرومولار ) به همراه کلرید سدیم (0 و 80 میلی مولار) بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و مولکولی دو رقم نخود ایرانی ( جم و کاکا) مورد بررسی قرار گرفت. پس از اینکه بذر گیاهان نخود در ظروف پتری جوانه زدند، گیاهک ها به گلدان های محتوی ماسه منتقل شدند و توسط محلول غذایی هوگلند در شرایط کنترل شده (16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی و درجه حرارت c°25در روز وc° 18 در شب )آبیاری گردیدند.گیاهان 14 روزه تحت تیمارهای مختلف کلرید سدیم و هورمون جیبرلیک اسید قرار گرفتند. پس از 26 روز گیاهان جهت آنالیزهای فیزیولوژیکی و مولکولی برداشت شدند. نتایج نشان داد که در گیاهان تحت تنش شوری محتوای کلروفیلی،کاروتنوئیدها، پروتئین و فعالیت آنزیم کاتالاز در هر دو رقم به طور چشم گیری کاهش پیدا کرد ولی محتوای پرولین، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز افزایش پیدا کرد. در گیاهان تحت تیمار جیبرلیک اسید و شوری محتوای کلروفیل، پروتئین و فعالیت آنزیم کاتالاز افزایش پیدا کرد اما محتوای پرولین و فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز در هر دو رقم مورد مطالعه کاهش نشان داد. نتیجه بررسی بیان ژن وجود قطعه های متمایزی را بین دو رقم و تیمارهای مختلف نشان داد. این قطعه ها بیش ترین همولوژی را با سیتوکروم f ، ناقلین abc ، ndh دهیدروژناز و پروتئین های فتوسنتزی دارند که در رقم کاکا تحت شرایط تنش شوری و جیبرلیک اسید بیان می شوند و در رقم جم فقط در تیمار شاهد وجود دارند. به طور کلی نتایج فوق حاکی از آن است که هورمون جیبرلیک اسید موجب بهبود سازگاری گیاهان نخود به تنش شوری می شود.
یلدا قربانی فرزانه نجفی
در این پژوهش اثر غلظت های مختلف nacl (0، 15، 30، 45، 60، 75 و 100 میلی مولار) بر برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی و خواص ضد باکتریایی گیاه شوید مورد بررسی قرار گرفت. گیاهک های 10 روزه که در پتری دیش های استریل تهیه شده بودند، به گلدان های حاوی ماسه ی شسته شده منتقل گشته و توسط محلول غذایی هوگلند در شرایط کنترل شده (16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی و درجه حرارت c°25 در روز وc° 18 در شب )آبیاری گردیدند. سپس تیماردهی گیاهان آغاز گشت و بعد از طی دوره زمانی لازم، گیاهان جهت انجام آنالیزها جدا گشتند. جهت بررسی خواص آنتی باکتریال نیز گیاهان تا مرحله میوه دهی و رسیدن میوه ها در گلدان ها تحت اثر تیمارها قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که محتوای پرولین در تمامی تیمارها در مقایسه با نمونه شاهد افزایش داشته است. نتایج حاصل از بررسی های انجام شده بر میزان کلروفیل های a و b و کاروتنوئیدها نشان داد که میزان رنگیزه ها در غلظت های بالای کلرور سدیم کاهش می یابد. همچنین بررسی پارامتر های رشد نیز حاکی از آن بود که پارامترهای رشد در گیاه شوید به صورت معنی دار تحت اثر تنش شوری قرار می گیرند و rgr ، nar و rlgr در غلظت های بالای شوری کاهش نشان می دهند. بررسی های خواص آنتی باکتریال نشان داد که در اکثر موارد همراه با افزایش غلظت عصاره میوه، قطر هاله عدم رشد نیز افزایش پیدا کرده است و در غلظت های بالای nacl، اثر ضد باکتریایی عصاره قابل توجه بوده است. البته انتخاب روش و حلال مناسب برای عصاره گیری به منظور به دست آوردن فعالیت بالای آنتی باکتریال مهم است.
محمدرضا سرافراز اردکانی فواد مرادی
هورمون های گیاهی نقش مهمی را در پاسخ گیاهان به تنش های محیطی بازی می کنند. در بررسی انجام گرفته، تاثیر هورمون های گیاهی سیتوکینین (ck )، آبسیزیک اسید ( aba) و برهمکنش دو هورمون یاد شده (ck/aba) بر محتوای رنگیزه ها و کربوهیدرات ها، حفاظت کننده های اسمزی، شاخص های تنش اکسیداتیو، شاخص های قدرت آنتی اکسیدانی، پروتئین محلول کل، آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیر آنزیمی اصلی درگیر در چرخه سوپراکسید دیسموتاز-آسکوربات-گلوتاتیون و نیز برخی دیگر از آنتی اکسیدان ها مانند آلفا-توکفرول، محتوای فنل تام، کاتالاز و پراکسیداز در برگ پرچم و نیز شاخص های وزن هزاردانه و میزان محصول دهی دو رقم گندم نان تحت تنش خشکی در شرایط مزرعه که از لحاظ مقاومت به تنش یاد شده در مرحله زایشی متفاوت بودند (پیشگام و mv-17)، در هر دو مرحله آبیاری کامل و تنش بررسی گردیدند. اکثر تغییرات معنی دار قابل مشاهده تیمارهای هورمونی در شرایط آبیاری کامل و خشکی در هفته چهارم یعنی طی 21 روز بعد از گرده افشانی مشاهده شد. به طور کلی تنش خشکی باعث کاهش مقدار تمام رنگیزه های فتوسنتزی و مقدار نشاسته و نیز افزایش مقدار تمام کربوهیدرات های محلول، پرولین و گلیسین بتائین در برگ پرچم هر دو رقم شد، که تغییرات کاهشی در رقم حساس (mv-17) و روندهای افزایشی در رقم مقاوم (پیشگام) بیشتر بود. محتوای پروتئین محلول کل در رقم پیشگام و mv-17 طی بروز خشکی به ترتیب افزایش و کاهش نشان داد. در بین تیمارهای هورمونی، کاربرد خارجی سیتوکینین باعث ایجاد بیشترین افزایش در محتوای رنگیزه ها و نیز تیمار برهمکنش سیتوکینین و آبسیزیک اسید باعث بیشترین فزایش در مقدار کربوهیدرات ها، پرولین، گلیسین بتائین و پروتئین محلول کل در هر دو رقم، بویژه در شرایط خشکی شد، هر چند محتوای کاروتنوئید تاثیر کمتری از تیمارهای هورمونی پذیرفت و مقدار نشاسته بوسیله آبسیزیک اسید کاهش یافت. افزایش کمتر مقدار رادیکال سوپراکسید، پراکسید هیدروژن و متعاقبا تجمع کمتر مالون دی آلدئید در رقم مقاوم نسبت به حساس، توام با افزایش بیشتر توان آنتی اکسیدانی در شاخص های گندخواری dpph، احیاء آهن و پراکسید هیدروژن و نیز میزان مخزن آسکوربیک اسید، گلوتاتیون و مقدار آلفا-توکفرول و همچنین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز، چرخه آسکوربات گلوتاتیون، کاتالاز و پراکسیدار طی تنش خشکی بود. بیشترین تاثیر بر کاهش مقدار شاخص های تنش اکسیداتیو و افزایش مقدار شاخص های توان آنتی اکسیدانی در تیمار برهمکنش سیتوکینین و آبسیزیک اسید مشاهده شد در حالیکه بیشترین افزایش فعالیت های آنتی اکسیدان طی کاربرد خارجی آبسیزیک اسید مشاهده شد. البته، بیشترین افزایش آنزیم کاتالاز طی کاربرد برهمکنش سیتوکینین و آبسیزیک اسید مشاهده گردید. البته محتوای فنل دو رقم نه بوسیله تنش خشکی و نه بوسیله هیچکدام از تیمارهای هورمونی تاثیر معنی دار نپذیرفت. تنش خشکی سبب افت میزان محصول دهی و وزن هزاردانه در هر دو رقم و با شدت بیشتر در رقم حساس گردید. در بین تیمارهای هورمونی، استعمال ترکیب سیتوکینین و آبسیزیک اسید بیشترین تاثیر را بر میزان محصول دهی و وزن هزاردانه در هر دو رقم و بویژه در شرایط بروز تنش داشت که افزایش قابل توجه محصول در رقم حساس در شرایط تنش تحت تیمار هورمونی یاد شده، قابل تامل می باشد.
فرزانه محمدی فرزانه نجفی
چکیده ندارد.
شادی رحیمی فرزانه نجفی
چکیده ندارد.
فاطمه حسن جان زاده فرزانه نجفی
چکیده ندارد.
فرهاد احمدی رمضانعلی خاوری نژاد
چکیده ندارد.
منصور جعفری فرزانه نجفی
چکیده ندارد.
اکرم قربانپور رمضانعلی خاوری نژاد
چکیده ندارد.
مایده رضایی رمضانعلی خاوری نژاد
چکیده ندارد.
معصومه سیاه علی فرزانه نجفی
چکیده ندارد.
مایده رضایی رمضانعلی خاوری نژاد
چکیده ندارد.
معصومه سیاه علی فرزانه نجفی
چکیده ندارد.
هما سفاری رمضانعلی خاوری نژاد
در این پژوهش پاسخ دستگاه فتوسنتزی گیاهان گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum mill. cv. scorpio) حاصل از کشت هیدروپونیک با دو سطح روشنایی (11/5 و 21/5 وات بر متر مربع) و سه سطح تغذیه ای (شاهد، کمبود فسفر، و کمبود منیزیم)که در اتاق کشت در نظر گرفته شد، طی دو ماه دوره رشد بررسی گردید. به عبارت دیگر، آثار متقابل تیماره ای تغذیه ای و روشنایی مذکور بر روی برخی از مولفه های رشدی و فتوسنتزی گیاهان حاصل مورد مطالعه قرار گرفت . در هر دو سطح روشنایی، کمبود فسفر موجب کاهش وزن خشک برگ ، ساقه، ریشه و سطح برگی (la) و افزایش نسبت ریشه به اندام هوایی (r/s) در مقایسه با تیمارهای شاهد گردید. در حالی که در تیمار کمبود منیزیم علاوه بر کاهش وزن خشک برگ ، ساقه، ریشه و سطح برگی، نسبت ریشه به اندام هوایی نیز کاهش نشان داد. میزان رشد نسبی (rgp)، میزان ماده سازی خالص (nar)، نسبت سطح برگی (lar)، سطح ویژه برگی (sla) میزان رشد نسبی برگ (rlgr)، و میزان آب در واحد سطح برگ (lwca) نیز در هر دو سطح روشنایی در تیمارهای کمبود در مقایسه با تیمارهای شاهد کاهش و نسبت وزن برگی (lwr) افزایش نشان دادند. تیمارهای کمبود منیزیم و فسفر همچنین باعث کاهش مقدار کلروفیل، میزان فتوسنتز، فعالیت واکنش هیل، افزایش تنفس و نقطه جبران co2 فتوسنتزی گردیده که در کمبود منیزیم و روشنایی زیاد، میزان افزایش یا کاهش بیشتر می شد. افزایش میزان رنگیزه های کاروتنوئیدی در هر دو سطح روشنایی فقط در تیمار کمبود منیزیم مشاهده گردید. در تیمار کمبود فسفر در شرایط روشنایی کم، میزان قندهای محلول ریشه در مقایسه با اندامهای هوایی افزایش و برعکس میزان نشاسته کاشه نشان داد. در حالی که کمبود منیزیم باعث افزایش میزان قندهای محلول و نشاسته اندام هوایی در هر دو سطح روشنایی گردید. میزان پروتئین ریشه و اندام هوایی در هر دو سطح روشنایی در تیمارهای تحت کمبود در مقایسه با تیمارهای شاهد کاهش نشان داد. به طور کلی برگهای تحت کمبود منیزیم نسبت به برگهای تحت کمبود فسفر با تجمع نشاسته و قندهای محلول، کاشه میزان کلروفیل ها و افزایش رنگیزه های کاروتنوئیدی و در نتیجه تشدید کلروز برگ ، کاهش میزان فتوسنتز، واکنش هیل، تنفس و نقطه جبران co2 فتوسنتزی، و کاهش میزان پروتئین ها مشخص شدند که بویژه در سطح روشنایی زیاد میزان افزایش و یا کاهش بیشتر می گردید.
ندا سلطانی تیرانی رمضانعلی خاوری نژاد
سندسموس از جمله جلبکهای سبزمی باشد که اغلب در آبهای شیرین زندگی می کند. این جلبک از نظر کاربردی اهمیت بسزایی داشته و مصارف گوناگونی ازنظر غذایی، کشاورزی، تولید ویتامین و سایر جنبه های کاربردی دارد. به همین منظور کشت انبوه این جلبک در ممالک گوناگون انجام می پذیرد. در پژوهش حاضر تاثیر عامل روشنایی برروی رشد و فتوسنتز جلبک سندسموس بررسی شده است . ابتدا گونه scenedesmus brevispina به منظور انجام آزمایشهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی از آبگیرهای داخلی شناسایی و جمع آوری شد. سپس از طریق کشت جامد، خالص گردید. پس از خالص سازی گونه مورد نظر تیمارهای روشنایی از 3000 تا 5000 لوکس اعمال گردید و بعد از اینکه جلبکها به حد کافی رشد کردند، آنالیزهای بیوشیمیایی از قبیل سنجش پروتئین، وزن خشک ، کلروفیل ها، کاروتنوئیدها و قند انجام گردید.همچنین تبادلات گازی از قبیل فتوسنتز، تنفس ، نقطه جبران co2 مورد سنجش قرار گرفت . نتایج بدست آمده نشان می دهد که بطور کلی از میان تیمارهای روشنایی اعمال شده، تیمار 4500 لوکس بیشترین اثرافزایشی را برروی میزان قند، پروتئین، رنگدانه ها و وزن خشک در واحد سینوبیوم می گذارد . در مورد سایر تیمارها، نظر قطعی نمی توان داد . بطوریکه وزن خشک و کلروفیل ها و پروتئین و قند کمترین مقدار بدست آمده مربوط به تیمار 3500 لوکس بوده ولی در مورد کاروتنوئیدها کمترین مقدار مربوط به تیمار 3000 لوکس می باشد.دراندازه گیری تبادلات گاز co2 از تیمارهای روشنایی پایین (3000 لوکس) تا تیمارهای روشنایی بالا (5000 لوکس) بترتیب روند افزایشی در میزان فتوسنتز بدست آمده است بطوریکه در سنجش فتوسنتز، مقدار 0192ˆ0 میکرولیتر co2 در میلی لیتر در دقیقه مربوط به تیمار3000 لوکس بوده و میزان 528ˆ0 میکرولیتر co2 در میلی لیتر در دقیقه مربوط به تیمار 5000 لوکس می باشد. در سنجش مربوط به تنفس نتایج بترتیب از 3000 تا 5000 لوکس بترتیب روند کاهشی نشان میدهد که این روند با نتایج بدست آمده از فتوسنتز تطابق دارد. نقطه جبران بدست آمده کمترین مقدار را در تیمار 5000 لوکس نشان می دهد که حاکی از بالا بودن میزان فتوسنتز در آن است .
عبدالباقی نامی احمد مجد
1 - بررسی مقایسه ای ویژگیهای ساختار تشریحی - تکوینی گیاه مامیران بزرگ (chelidonium majus l.) در نواحی جنگلی و غیرجنگلی. 2 - بررسی اثر عصاره های گیاهان نواحی جنگلی و غیرجنگلی مامیران بر روند تقسیم یاخته های گیاهی در مریستم های ریشه پیاز معمولی ( خوراکی). 3 - بررسی اثر عصاره های گیاهان نواحی جنگلی و غیرجنگلی مامیران در مراحل رویشی و زایشی بر جوانه زنی بذرهای تک لپه (ذرت)و دولپه(نخود). 4 - بررسی اثرات ضدمیکروبی بخش های هوایی و زیرزمینی گیاه مامیران در مراحل رویشی و زایشی .
بستان رودی رمضانعلی خاوری نژاد
دراین پژوهش تاثیرات پرتو فرابنفش بر روی جوانه زنی و رشد اولیه دانه رست ها درگیاه گوجه فرنگی بررسی شده است.
زهرا اوراقی رمضانعلی خاوری نژاد
در این پژوهش، اثر تنش نور بالا و تنش شوری (به تنهایی و باهم)، در گیاهان گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum mill) رقم red cloud مطالعه گردید. گیاهان در دو محیط نوری مختلف (250m molphotom,ms و 1200m molphoton,ms) تحت شوری (100mm) تیمار شدند. گیاهان در طی 4 هفته آنالیز شدند که تیمارها در این 4 هفته عبارتند از: 7 روز تیمار، 7 روز تیمار و 7 روز حذف شوری، 21 روز تیمار و 21 روز تیمار و 7 روز حذف شوری.در این 4 هفته، اثر تیمار کوتاه مدت (7 روزه)، تیمار بلند مدت (21 روزه) و ظرفیت یا توانایی بهبود گیاهان تیمار شده مطالعه گردید. در مطالعه تغییرات بیوشیمیایی در گیاهان کوتاه مدت تیمار شده، افزایش محتوای کاروتن و گزانتوفیل، نقطه جبران co2، میزان تنفس، محتوای پرولین برگ و کاهش محتوای کلروفیل و میزان فتوسنتز در هر دو محیط نوری مشاهده شد. در گیاهان بلند مدت تیمار شده، افزایش محتوای کاروتن و گزانتوفیل (فقط در نور پایین)، نقطه جبران co2، میزان تنفس، محتوای پرولین برگ و ریشه، فعالیت پراکسیداز ریشه، محتوای پروتئین برگ و ریشه (فقط در نور پایین) و کربوهیدرات های محلول ریشه (فقط در نور پایین) و کاهش محتوای کلروفیل و میزان فتوسنتز در هر دو محیط نوری و کاهش نور بالا مشاهده شد. عموما، در دوره حذف شوری، بهبود گیاهان تیمار شده در نور پایین بهتر از گیاهان تیمار شده در نور بالا بود.
حسین عباسپور رمضانعلی خاوری نژاد
در این پژوهش، تاثیر تیمار شوری nacl در شش سطح، 0، 250، 50، 75، 100 و 150 میلی مولار بر روی شدت فتوسنتز، شدت تنفس، نقطه جبران co2، محتوی کلروفیل ها، کاروتنوئیدها و قندهای محلول و نامحلول، پروتئین ها، پرولین، فلاونوئیدهای روتین و کوئرستین و گیاه همیشه بهار(calendula officinalis) مورد بررسی مولار از بین رفتند ولی غلظت های شوری پایین تر را تحمل کردند.شدن فتوسنتز با افزایش شوری کاهش یافت اما شدت تنفس و نقطه جبران co2 با افزایش شوری افزایش یافت. همچنین محتوای کلروفیل b, a و کلرفیل (a+b) در تیمارهای شوری در مقایسه با تیمار شاهد کاهش یافت. میزان کاروتن نیز در هر پنج سطح شوری، کاهش یافت اما میزان گزانتوفیل در شوریهای پایین افزایش و در شوریهای بالا کاهش یافت.همچنین در تمام سطوح شوری فوق میزان قندهای محلول و نامحلول ریشه و برگ به ترتیب افزایش و کاهش یافت. میزان پروتئین و پرولین ریشه و برگ در تمام غلظت های شوری در مقایسه با تیمار شاهد افزایش یافت.برای آگاهی ازاختلاف بین میزان فلاونوئیدهای کوئرستین و روتین در ریشه، برگهای جوان و برگهای مسن بررسی مقایسه ای انجام شد و این نتیجه حاصل شد که هم در ریشه و هم در برگهای جوان و برگهای مسن میزان فلاونوئیدها در برابر تنش شوری افزایش می یابد که این افزایش در ریشه از لحاظ آماری معنی دار نیست ولی در برگهای جوان و مسن معنی دار است. بیشترین افزایش در شوری 25 میلی مولار حاصل شد که بسیار چشم گیر بود. همچنین این نتیجه بدست آمد که مقدار فلاونوئیدهای کوئرستین و روتین در برگهای جوان از برگهای مسن و ریشه بیشتر می باشد.