نام پژوهشگر: بهمن بهلولی
مجتبی رجبی شهرام شرکتی
شکستگی ها از جمله ساختارهای مهم زمین شناسی هستند که تقریباً در همه مخازن هیدروکربوری حضور دارند. این عوارض که دارای پیچیدگی های فراوانی هستند، در تمامی مراحل یک مخزن (اکتشاف، توسعه، ازدیاد برداشت) ایفای نقش می کند. هدف از انجام این مطالعه ”ارزیابی پتروفیزیکی سازند سروک با استفاده از نگارهای چاه پیمایی“، ”آنالیز شکستگی های سازند ایلام و سروک به کمک نمودار تصویری fmi“ و ”تعیین جهت تنش های برجا“ در سه چاه نفتی موجود در دشت آبادان می باشد (چاه c در یکی از تاقدیس های دارای روند زاگرسی و دو چاه a و b در یکی از تاقدیس های دارای روند عربی). بدین منظور؛ در ابتدا برای تشخیص لیتولوژی (با توجه به داده های در دسترس)، ارزیابی پتروفیزیکی دو چاه از سه چاه مورد بررسی انجام گردید که نتایج بیانگر این است که سازند سروک که مخزن اصلی این منطقه می باشد، عمدتاً از سنگ آهک با محتوی پائین شیل تشکیل شده است. سپس به کمک نمودار تصویری fmi شکستگی های سازند ایلام و سروک (در دو چاه b و c) شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی این شکستگی ها مشخص شد که شکستگی های باز در سازند سروک، عمدتاً تحت تأثیر فرآیند های دیاژنتیکی ایجاد گردید ه اند، همچنین به علت وفور خرده های اسکلتی و ضخامت زیاد لایه های این سازند، فراوانی شکستگی بسیار کم است. در حالی که، شکستگی های باز در سازند ایلام که به نظر می رسد تحت تأثیر تکتونیک ایجاد شده اند، علاوه بر فراوانی بیشتر نسبت به سازند سروک، در سه روند ساختاری (n150-n160، n70-n100 و n110-n130) قرار گرفته اند. با نتایج بدست آمده از شکستگی های ایلام در این سه چاه به نظر می رسد که دلیل پراکندگی شکستگی ها در چاه c نسبت به دو چاه a و b، نزدیک تر بودن چاه c به چین خوردگی های زاگرس و تحت تاثیر قرار گرفتن سازند ایلام در این تاقدیس به توسط چین خوردگی های زاگرس می باشد، در حالی که در دو چاه a و b که هنوز چین خوردگی زاگرس به آنجا نرسیده است، پیدایش شکستگی ها به قبل از آخرین فاز چین خوردگی زاگرس (میوـ پلیوسن) مربوط می شود. در ادامه به منظور تعیین جهت تنش های برجا، با بررسی نمودار fmi، ریختگی های ایجاد شده بر روی دیواره سه چاه مورد بررسی قرار گرفت. با مطالعه این ریختگی ها مشخص شد که ”جهت تنش افقی حداکثر“ در این منطقه شمال شرق ـ جنوب غرب می باشد. رابطه بین جهت تنش افقی حداکثر و شکستگی های باز در سازند ایلام نشان می دهد که این دو پارامتر زمانی با هم در ارتباط هستند که شکستگی های باز در سیستم تنش عهد حاضر تشکیل شده باشند (همانند گروهی از شکستگی های باز موجود در چاه c).
هاشم بابایی بهمن بهلولی
امروزه احداث پرده ی تزریق به عنوان یک روش معمول کاهش نفوذپذیری پی ساختگاه ی سدها پذیرفته شده است. با توجه به هزینه ی بالا و زمان بر بودن عملیات تزریق، بهینه نمودن آن نقش قابل توجه ای در کاهش هزینه ها خواهد داشت. در این راستا یکی از موارد تأثیرگذار، تعیین فشار مناسب تزریق است. بررسی و شناخت شکست و جک هیدرولیکی که بیانگر رفتار هیدرومکانیکی توده سنگ هستند، در بهینه نمودن این عملیات اهمیت بسزایی دارد. هدف این پایان نامه بررسی دو پدیده ی مذکور در توده سنگ ساختگاه سد گتوند علیا است. جهت بررسی این مسئله از نتایج آزمایشات شکست هیدرولیکی، آزمایشات فشار آب (لوژن) و اطلاعات حاصل از ثبات های رقومی در طی تزریق استفاده شده است. آزمایشات شکست هیدرولیکی و فشار آب (لوژن)، سنگ را در دو مقیاس متفاوت تحت تأثیر قرار می دهند. جهت بررسی رفتار شکست و جک هیدرولیکی از نتایج 20 مورد آزمایش شکست هیدرولیکی که در تکیه گاه های سد اجرا شده و نیز 180 مورد از آزمایشات فشار آب که در راستای محور سد انجام شده اند، استفاده گردید. بر اساس طبقه بندی های اورت و spi، نتایج آزمایشات فشار آب مورد بررسی قرار گرفت و فشارهای بحرانی رویدادهای شکست و جک هیدرولیکی تعیین شدند.مقایسه ی نتایج آزمایشات شکست هیدرولیکی و مقادیر فشارهای بحرانی در آزمایشات فشار آب، نشان داد که امکان رویداد شکست هیدرولیکی در فشارهای معمول آزمایش فشار آب دور از انتظار است. بررسی اطلاعات ثبات های رقومی 400 مقطع تزریق نیز نشان دهنده ی محدود بودن رویدادهای هیدرومکانیکی در طی تزریق است و در صورت وقوع نیز تأثیر اندکی بر میزان جذب مقطع تزریق خواهند داشت. با استفاده از نتایج آزمایشات شکست هیدرولیکی، وضعیت تنش های برجا در ساختگاه ی سد نیز تعیین گردید.
مهدی راه انجام بهمن بهلولی
مشکل فرار آب مهمترین معضلی است که در پی و تکیه گاه های سدهای مناطق کارستی مشاهده می گردد و بطور معمول از پرده تزریق برای ممانعت یا تقلیل آن استفاده می شود. از آنجا که لایه های آهکی قابلیت انحلال دارند، این امکان وجود دارد که با گذشت زمان مجاری قبلی یا باقیمانده از تزریق پرده توسعه یابند. هدف از این مطالعه بررسی نقش انحلال و امکان افزایش میزان فرار آب در طول عمر مفید سد تنگ دوک (کوثر) با استفاده از مدل های انحلالی است. این سد بر روی رودخانه خیرآباد در نزدیکی گچساران احداث شده است. در این مطالعه از داده های تراز آب زیرزمینی در پیزومترهای محدوده سد، نتایج آزمون لوژان منطقه، نتایج مطالعات ژئوفیزیک، نتایج کیفی آب محل سد و نتایج احداث پرده تزریق استفاده شده است. برای مدل کردن از نرم افزار تخلخل دوگانه انحلالی cave استفاده شده است. ابتدا پارامترهای هیدرولیکی محیط ماتریکسی و مجاری بزرگ آبخوان مشخص گردید. در مرحله بعد با در نظر گرفتن شرایط هیدرولوژیکی حاکم بر منطقه و اعمال شرایط موجود در محل سد برای بازه زمانی 100 ساله رفتار آبخوان ارزیابی گردید. مدل برای 400 گزینه انحلالی مختلف شبیه سازی شد که در آن برای پنج مکانیسم انحلالی رایج، هشت سناریوی با عمق پرده تزریق مختلف، در حالت هایی که پارامترهای ورودی انحلالی با شرایط طبیعی محیط همخوانی دارند و حالتی که شرایط احتمالی، بحرانی را مورد نظر قرار می دهد و نفوذپذیری های مختلف برای پرده تزریق بکار گرفته شد. بررسی ها نشان می دهد که پرده تزریق باید به سنگ کف دوخته شود و نفوذپذیری کم آن تاثیر بسزایی در آب بندی دارد. همچنین توسعه مجاری در یک آبخوان بصورت هماهنگ و یکنواخت صورت نمی گیرد و مجراهای نزدیک به پرده تزریق بیشترین توسعه را دارند. با تغییر شرایط هیدروژئولوژیکی حاکم، ممکن است حجم آب بری یک مجرا تغییر کند. در سد تنگ دوک عدم طراحی پرده تزریق تا سنگ کف در خوش بینانه ترین حالت باعث فرار 154 میلیون مترمکعب در عرض واحد در مدت 100 سال خواهد شد.
علیرضا نجیبی بهمن بهلولی
مدل سازی ژئومکانیکی مخازن هیدروکربنی، به کمک پارامترهای مکانیکی سنگ انجام می شود. این پارامترها، به دو روش دینامیکی و استاتیکی قابل اندازه گیری هستند. در روش دینامیکی ، با اندازه گیری سرعت عبور امواج تراکمی و برشی در شرایط برجا و یا آزمایشگاه، پارامترهای دینامیکی سنگ بدست می آیند و در روش استاتیکی، با انجام آزمایش های تخریبی مانند مقاومت فشاری تک محوری و یا سه محوری، پارامترهای استاتیکی مغزه سنگ در آزمایشگاه اندازه گیری می شوند. روش های استاتیکی، نتایج واقع بینانه تری نسبت به روش های دینامیکی می دهند و بر خلاف روش دینامیکی، مقاومت مغزه را نیز اندازه گیری می کنند، اما نسبت به روش دینامیکی هزینه انجام آن زیاد بوده و اندازه گیری آن در طول چاه پیوسته نبوده و به نقاط دارای مغزه سنگی محدود می شود. نتایج این دو روش مکمل یکدیگر هستند ولی متاسفانه پارامترهای دینامیکی و استاتیکی با یکدیگر برابر نیستند و پارامترهای دینامیکی از پارامترهای استاتیکی متناظر خود بزرگتر هستند. بنابراین به منظور اندازه گیری پیوسته (روش دینامیکی) و منطقی (روش استاتیکی) پارامترهای مکانیک سنگ برای طول چاه، ایجاد روابط تجربی بین پارامترهای دینامیکی و استاتیکی ضروری است. در این پایان نامه، با انجام آزمون های آزمایشگاهی مقاومت فشاری تک محوری و التراسونیک بر روی مغزه های نفتی یکی از چاه های میدان نفتی کوپال اهواز، روابط تجربی بین پارامترهای دینامیکی و استاتیکی سنگ آهک سروک پیشنهاد شده است. علاوه بر آن، با استفاده از داده های نگار صوتی برشی دو قطبی (dsi) و نمودار لرزه ای قائم (vsp)، نگار مقاومت فشاری و مدول الاستیسیته استاتیکی، از نزدیکی سطح زمین تا انتهای مخزن، در چاه مورد مطالعه ترسیم شد. در مطالعات تکمیلی، تاثیر تنش های برجا بر سرعت امواج تراکمی (vp) و برشی (vs) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش مغزه ها نشان داد که با افزایش فشار همه جانبه، سرعت امواج در سنگ، ابتدا به صورت نمایی افزایش می یابد و پس از مقدار مشخصی از فشار (pc) ، افزایش سرعت با شیب ملایم تری ادامه می یابد. همچنین با افزایش فشار، نسبت بین مدول های الاستیسته با فشار همه جانبه، روابط تجربی ایجاد شده برای این پارامتر ها، تحت تاثیر فشار بوده و باید با اعمال ضریب تاثیر فشار، آن ها را برای شرایط تحت فشار، قابل استفاده نمود. در قسمت پایانی این تحقیق، با استفاده از آزمایش های مکانیک سنگ و روابط تجربی ایجاد شده، تنش های برجا در چاه مورد مطالعه تخمین زده شدند و حداقل فشار گل مجاز حفاری، در مقطعی ناپایدار، بر اساس معیارهای شکست چاه پیش بینی شد. در خاتمه با استفاده از داده های نگار قطرسنج و تفسیر نگار تصویری چاه مورد مطالعه تاثیر مقاومت فشاری و مدول الاستیسیته استاتیکی در پیش بینی شکستگی های چاه مورد ارزیابی قرار گرفته است.
نسیم خان محمدی بهمن بهلولی
چکیده ندارد.
حبیب اله حیدری بهمن بهلولی
چکیده ندارد.