نام پژوهشگر: رضا فلاحچای
فهیمه نورمندی پور رضا فلاح چای
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه طرح واره های ناکارآمد با رضایت زناشویی وسبک های فرزندپروری بوده است.جامعه آماری این پژوهش رامادران دانش آموزان مقطع ابتدایی شهربندرعباس تشکیل داده اند .نمونه مورد نظر در این پژوهش 380 نفر ازمادران دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش پرسشنامه های طرح واره های ناکارآمد یانگ ، سبک های فرزند پروری بامریند و رضایت زناشویی اینریچ استفاده شد. شیوه پژوهش از نوع همبستگی است. برای تحلیل داده ها افزون بر روش های آمار توصیفی ،از ضریب همبستگی پیرسون(0/05 = α) ،(0/01 = α)ورگرسیون چند متغیری استفاده شد.یافته ها نشان داد که بین 3 طرح واره حوزه(بریدگی-طرد،دیگرجهت مندی ،گوش به زنگی بیش ازحد) ومؤلفه های رضایت زناشویی،ارتباطات رابطه منفی ومعنادار وجود دارد وهمچنین بین حوزه بریدگی - طرد با حل تعارض نیز رابطه منفی معنادار می باشد.بین طرح واره (خودگردانی وعملکرد مختل ، گوش به زنگی بیش ازحد ومحدودیت های مختل) به ترتیب با (رضایت زناشویی،تحریف آرمانی وحل تعارض) رابطه مثبت معناداروجود دارد. نتیجه به دست آمده دیگراین بحث نشان دادکه بین طرح واره(بریدگی وطرد،دیگرجهت مندی)وسبک اقتدار منطقی رابطه منفی ومعناداراست. یافته ها ،رابطه مثبت ومعنادار را بین طرح واره های(خودگردانی وعملکرد مختل،دیگرجهت مندی،گوش به زنگی بیش ازحدوبازداری)وسبک فرزندپروری آمرانه نشان دادند. هم چنین برطبق یافته های به دست آمده ازتحلیل رگرسیون،رگرسیون جهت پیش بینی متغیرهای ملاک رضایت زناشویی،ارتباطات وحل تعارض توسط مؤلفه های (بریدگی وطرد،خودگردانی/عملکردمختل،محدودیت های مختل، گوش به زنگی بیش ازحد) معنی دار وقابل پیش بینی است و76% r2 = = واریانس رضایت زناشویی ، 58%=r2 واریانس ارتباطات،28%r2= واریانس حل تعارض توسط مؤلفه های فوق قابل تبیین است.همچنین متغیر ملاک رضایت زناشویی توسط مؤلفه دیگر جهت مندی نیز قابل پیش بینی است. اماتحریف آرمانی فقط توسط مؤلفه های (خودگردانی /عملکردمختل،گوش به زنگی بیش ازحد) معنی داروقابل پیش بینی و مقدار39%=r2 است. نتایج به دست آمده دیگراز تحلیل رگرسیون نشان داده است که رگرسیون جهت پیش بینی «سبک فرزندپروری اقتدار منطقی»،توسط طرح واره های( بریدگی /طرد ودیگرجهت مندی) با(50%=r2) ، «سبک سهل گیرانه »توسط طرحواره (محدودیت های مختل) با (19%=(r2، «سبک آمرانه »توسط طرح واره های (دیگر جهت مندی وگوش به زنگی) با)41%=r2 ) معنی داروقابل پیش بینی است.
زهره ریاحی مدوار رضا فلاح چای
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی با سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی شهرستان شهربابک بوده است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی شهرستان شهربابک تشکیل داده است. از این جامعه آماری ، نمونه ای به تعداد 100 زن مطلقه، با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه هوش هیجانی بار–آن و پرسشنامه سازگاری پس از طلاق فیشر استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و سازگاری پس از طلاق رابطه مثبت معنادار وجود دارد و از میان 6 زیر مولفه سازگاری پس از طلاق 1- احساس خود ارزشی، 2- رها شدن از رابطه قبلی، 3- خشم، 4- سوگ، 5- اعتماد اجتماعی، 6- خود ارزشی اجتماعی. بین زیر مولفه های احساس خود ارزشی، رها شدن از رابطه قبلی، اعتماد اجتماعی و خودارزشی اجتماعی با هوش هیجانی رابطه مثبت معنادار مشاهده شد و بین هوش هیجانی و زیر مولفه های خشم و سوگ رابطه منفی معنادار مشاهده شد و نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که حدود 212/0 درصد میزان سازگاری پس از طلاق افراد به وسیله هوش هیجانی قابل تبیین است. کلید واژه : هوش هیجانی ، سازگاری پس از طلاق ، زنان مطلقه.
مریم فلاحی رضا فلاح چای
به طور گسترده ای تصور می شود که ازدواج دارای مزیت هایی برای سلامت روان است و تاثیر مثبتی بر عزت نفس دارد. انتظارات و اهداف فرد از ازدواج نیز از موضوعاتی هستند که در شکل دهی روابط صمیمانه نقش دارند. هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت روان، عزت نفس، انتظارات و هدف از ازدواج زنان متاهل و دختران مجرد شهر شیراز بود. 180 شرکت کننده (90 زن متاهل و 90 دختر مجرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه ساختار یافته و پرسشنامه در نظر گرفته شد. آزمودنی ها پرسشنامه جمعیت شناختی، scl90 و فرم کوتاه پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت(30 سوالی)، مقیاس نگرش و انتظار از ازدواج (36 سوالی) را کامل کردند. برای تحلیل داده ها از روش توصیفی(میانگین و انحراف معیار)، آزمون واریانس چند متغیری، آزمونt برای نمونه های مستقل و کای دو استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که تفاوت معناداری بین سلامت روان زنان متاهل و دختران مجرد وجود داشت(p<0.001). دختران مجرد نسبت به زنان متاهل از سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. در بررسی ابعاد سلامت روان نیز تفاوت معناداری بین ابعاد شکایت جسمانی، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی و اضطراب زنان متاهل و دختران مجرد مشاهده شد((p<0.01). اما در سایر ابعاد تفاوت معناداری مشاهده نشد. در متغیر عزت نفس نیز تفاوت معناداری بین زنان متاهل و دختران مجرد وجود داشت(p<0.001). زنان از عزت نفس بالاتری برخوردار بودند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین انتظارات از ازدواج زنان متاهل و دختران مجرد وجود داشت(p<0.05). یافته ها تفاوت معناداری بین دو گروه در سه خرده مقیاس اصلی انتظارات، قصد ازدواج، نگرش کلی به ازدواج و انتظار از ازدواج را نشان داد(p<0.05). از نظر هدف از ازدواج نیز تفاوت معناداری بین اهداف از ازدواج زنان متاهل و دختران مجرد مشاهده شد(p<0.01).نتیجه کلی این پژوهش بیانگر این است که زنان نسبت به دختران انتظارات بالاتری از ازدواج داشتند و هدف از ازدواج زنان و دختران متفاوت بود. و همچنین اینکه تاهل در زنان سلامت روانی را کاهش داده اما عزت نفس آنان را بهبود بخشیده است.
رضا فلاح چای -
چکیده ندارد.