نام پژوهشگر: عادل ساکی
حسین حسن شاهی عادل ساکی
تکنیک های طیف سنجی انعکاسی و تلفیق آن با داده های سنجش از دور ما را در امکان شناسایی و تفکیک عوارض سطح زمین یاری می کند. بکارگیری این تکنیک ها در شناسایی واحدهای لیتولوژی بطورمستقل و بدون آگاهی از رفتار طیفی سنگ ها و کانی ها در طول موج های الکترومغناطیسی نمی تواند چندان مثمرثمر واقع شود. بر این اساس برای آنالیز و بررسی اشکال طیفی سنگ های منطقه همدان و شناسایی و تفکیک آن ها در داده های ماهواره ای، نمونه هایی از سنگ های منطقه همدان جمع آوری شد و با استفاده از دستگاه طیف سنج فیلدسپک3 در محیط آزمایشگاه مورد طیف سنجی قرار گرفت. طیف های انعکاسی حاصل براساس شکل و محل باندهای جذب پردازش شد. سنگ های غنی از کانی های فلدسپات و کانی های آهن دار(بیوتیت)، گونه های غالب منطقه مورد مطالعه همدان با اشکال جذب طیفی مشخص در ناحیه مرئی- مادون قرمز طیف الکترومغناطیس بودند. آنالیزهای پتروگرافی نیز در تفسیر اشکال جذب نمونه های طیفی مورد استفاده قرارگرفت و بین الگوهای جذبی و آنالیز ژئوشیمیایی سنگ ها ضریب همبستگی بالایی برقرار بود. سرانجام طیف ها براساس الگوی نهایی طیفی در 18 کلاس یا شناسه طیفی طبقه بندی شدند. این سنجش هم درمورد سطوح تازه و هم درمورد سطوح هوازده انجام شد. جدا از چند نمونه جزئی، دو مجموعه طیف سطوح تازه و برونزد تفاوت قابل توجهی نداشتند. برای بررسی امکان تفکیک اهداف مورد نظر و اعمال طیف های آزمایشگاهی در شناسایی این اهداف در داده های ماهواره ای، طیف های نماینده سنگ ها با باندهای سنجنده چندطیفی استر و ابرطیفی هایپریون شبیه سازی و منطبق شدند. بررسی نمودارهای طیفی شبیه سازی شده، شناسایی سنگ های منطقه مورد مطالعه را که از برونزد خوبی برخوردار باشند با استفاده از سنجنده های با قدرت تفکیک طیفی بالا مانند هایپریون به علت حفظ کامل باندهای جذبی به درستی مقدور می سازد. با مطالعه و بررسی اولیه نمودارهای طیفی شبیه سازی شده براساس عملکرد باندهای استر، بنظر می آمد اگرچه شبیه سازی استر به خاطرباندهای عریض و قدرت تفکیک طیفی بسیار ضعیف این سنجنده در مقایسه با نوع قبلی، شکل باندهای جذب را به درستی حفظ نکرده و الگوهای جذب در طیف نهایی محو شده و نتیجتاً تمایز جزئیات بوسیله تشخیص محل دقیق طول موج ها و باندهای جذبی شدنی نیست ولی شناسایی گروههای اصلی سنگ های منطقه مورد مطالعه را که از برونزد خوبی برخوردار باشند ممکن سازد، اما از آنجایی که هیچ ارتباطی بین نمودارهای طیفی اندازه گیری و شبیه سازی شده و داده های استر نتوانست کشف شود شناسایی این سنگ ها براساس طیف های آزمایشگاهی مقدور نبود. شناسایی و تفکیک الگوهای لیتولوژی- کانیایی منطقه بوسیله الگوریتم شناسایی sam و نسبت های باندی در تصاویر استر منطقه به شدت توسط خاک، پوشش گیاهی و در برخی جاها اثرات توپوگرافی محدود شد و چنین مشخص شد که داده های استر به خاطر تفکیک مکانی و بخصوص تفکیک طیفی ضعیف، برای شناسایی جزئیات لیتولوژی(سنگ شناسی) مناسب نیست اما برای مطالعات پوشش زمینی/کاربری اراضی باتوجه به سهولت دسترسی به تصاویر این ماهواره نسبت به تصاویر فراطیفی مناسب است. نسبت باندی6/7 برای شناسایی سنگ ها و نواحی احتمالی غنی از کانی های آهن دار و کانی های فلدسپات، ترکیب باندی762 برای بارزسازی توده گرانیتی و ترکیب باندی rgb=14,12,10 برای شناسایی سنگ ها و مناطق سیلیسی بکار گرفته شد. همچنین به محاسبه میزان sio2 در منطقه با استفاده از معادله mmaj پرداخته شد که با مقایسه و همپوشانی با نقشه واحدهای زمین شناسی منطقه نتایج قابل قبولی را ارائه دادند.
سمیه سلامب اللهی علیرضا زراسوندی
کانسارهای بوکسیت مندان و ده نو در فاصله ی 40 کیلومتری شمال شرقی شهرستان دهدشت در استان کهگیلویه و بویر احمد قرار دارند. بوکسیت این ناحیه به لحاظ زمانی مربوط به کرتاسه می باشد و از دیدگاه ساختاری در زون زاگرس چین خورده ساده قرار دارد. افق بوکسیتی بین دو سازند سروک و ایلام واقع گردیده است. هدف از این مطالعه بررسی کانی شناسی ، بررسی روابط بافتی، تعیین شرایط نهشت کانی های بوکسیتی و ارتباط آن با ژنز و همچنین مطالعات زمین شیمایی برای تشخیص نوع و منشاء این کانسارها می باشد. در این راستا مطالعات آزمایشگاهی با استفاده از مقاطع نازک و صیقلی و نتایج آنالیز پراش پرتو x ( xrd) مد نظر قرار گرفت و همچنین از آنالیز icp-ms برای انجام مطالعات زمین شیمیایی استفاده شد. بوهمیت، دیاسپور، کائولینیت، کلسیت، از کانی های اصلی هر دو سکانس بوکسیتی (مندان و ده نو) می باشد. بافت شاخص هر دو کانسار، در لایه های مختلف بوکسیتی عبارتند از اوئیدی- پیزولیتی، اوئیدی – اسفروئیدی، پیزولیتی، پلیتومورفیک ، شکل دروغین است. با توجه به حضور بوهمیت به عنوان شاخص ترین کانی غنی از al در محیط فرسایشی و ناپیوستگی های رسوبی چنین به نظر می رسد که زایش این کانسارها شدیداً تحت تاثیر، فرسایش و ناپیوستگی صورت گرفته در سنومانین – تورنین در زاگرس است. وجود خرده های آواری در پیزولیت ها و اوئیدها شواهدی از انتقال را نیز نشان می دهد، که بیانگر تشکیل اولیه بوکسیت به صورت برجا و سپس در اثر فرسایش به صورت تخریبی وارد حوضه ی رسوبی شده، و بوکسیت کارستی را تشکیل داده است. با توجه به مطالعات ، در افق بوکسیتی مندان دو رخساره ی کانیایی تشخیص داده شد، که در شرایط محیطی متفاوت تشکیل شده اند 1) رخساره ی اکسیدان که شامل کانی های، بوهمیت، دیاسپور، هماتیت، کائولینیت است. 2) رخساره ی احیایی، پیریت، کلریت، دیاسپور می باشد. نبود افق بوکسیتی خاکستری و سیاه در کانسار ده نو مبین وجود فقط یک محیط اکسیدان در این منطقه است. مطالعات زمین شیمیایی غنی شدگی عناصر کمیابی مانند zr,hf,nb,ta,u را در طول فرایند بوکسیتی شدن نشان می دهد. الگوی مشابه توزیع ree ها (بهنجار شده به کندریت) افق های بوکسیتی مندان و ده نو و سنگ کربناتی (سازند سروک) تفریق و غنی شدگی شدید lreeها نسبت به hree ها و منشاء یکسان افق های بوکسیتی مندان و ده نو را نشان می دهد. براساس مطالعات زمین شیمیایی سنگ مادر هر دو کانسار سازند سروک می باشد. محاسبات تبادل جرم بر اساس ti (عنصر نامتحرک) در لایه های بوکسیتی مختلف و آهک سروک محاسبه شد. بر اساس این محاسبات عناصری مانند mg,mn,ca,k,p2o5 از سیستم های هوازده شسته می شوند در حالی که عناصری مانند al,fe,si در سیستم های بازماندی غنی می شوند. به طور کلی براساس شواهد صحرایی و کانی شناسی و زمین شیمیایی کانسارهای مورد مطالعه از نوع درجا بوده است.
حسین سعادتی بهرام علیزاده
میدان نفتی آزادگان با حجم در جای نفت بالغ بر 33 میلیارد بشکه و وسعتی در حدود 900 کیلومتر مربع، از جمله میادین فوق عظیم نفتی در حال توسعه جهان، در 80 کیلومتری غرب اهواز واقع شده است. این مطالعه به مقایسه نفت مخزن ماسه سنگی آزادگان با مخازن کربناته ایلام - سروک و همچنین شناسایی سنگ های منشأ احتمالی و میزان بلوغ آنها در میدان نفتی آزادگان در دشت آبادان می پردازد. بدین منظور تعداد 128 خرده حفاری حاصل از سازند های پابده، گورپی، کژدمی، گدوان، گرو و سرگلو و 9 نمونه نفت مربوط به مخازن ایلام، سروک و آزادگان مورد آنالیز قرار گرفته-اند. بر اساس مقادیر toc در برابر s1+s2 به دست آمده از روش پیرولیز راک- ایول، سازندهای پابده و کژدمی در محدوده های نسبتاً خوب تا عالی، گورپی ضعیف تا خوب، گدوان ضعیف تا نسبتاً خوب، گرو نسبتاً خوب تا خوب و سرگلو خوب تا عالی قرار گرفته اند. مقادیر شاخص هیدروژن (hi) و شاخص اکسیژن (oi) نشان می دهند که سازند-های پابده، کژدمی و گرو غالباً کروژن نوع ii، گورپی و گدوان نوع ii و iii و سرگلو کروژن نوع iii دارند. براساس مقادیر انعکاس ویترینایت و نوع کروژن سازند کژدمی در گستره ی نابالغ تا محدوده زایش نفت، سازند گدوان در محدوده ی اوایل زایش نفت تا پیک نفت زایی، سازند گرو در پیک نفت زایی و سازند سرگلو محدوده زایش نفت قرار گرفته اند. کرماتوگرام های دو نمایی (bimodal) و گاهی چند نمایی (multimodal) نمونه های مخازن ایلام، سروک و آزادگان در میدان نفتی آزدگان نشان دهنده چند منشأئی بودن نفت های موجود است. برای تمام نفت های مورد مطالعه با افزایش عمق مخزن و با حرکت به سمت شمال میزان بلوغ افزایش می یابد. پایین بودن فراوانی نسبی مورتان ها، نسبت های هوپان/ استران ((sterane/hopane)، ts/tm و درصد پایین استران و تری سیکلیک تری پان در مقایسه با پنتاسیکلیک تری پان نشان دهنده منشأ باکتریایی برای مواد آلی سازنده سنگ های منشأ مخازن ایلام، سروک و آزادگان در میدان نفتی آزادگان می باشد. مقادیر پائین نسبتc24t/c23t ، مقادیر بالای نسبت c22t/c21t، نمودار نسبت استران/دیاستران در مقابلc29/c30 hopane و نمودار تغییرات نسبت استران c27 (dia/dia+reg)) در برابر مقادیر pr/pr+ph نشان می دهند که نفت مخازن ایلام، سروک و آزادگان در محیط دریایی از سنگ منشائی کربناته ـ مارنی مشتق شده اند، ولی تأثیر کربناتها در تشکیل نفت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. نمودار های تغییرات پریستان به آلکان همجوارش در برابر عمق، تغییرات پریستان و فیتان به آلکان نرمال همجوارشان، نسبت های c29/c30 hopane و c35/c34 homohopane و نبود 25 nor hopane نشان دهنده ی عدم تخریب زیستی در نفت های مخازن ایلام، سروک و آزادگان می باشد. حضور ترپان های سه حلقه ای (tricyclic terpanes)، مقادیر etr، نسبت های oleanane/(oleanane+hopane))، استران های c28/c29، وجود تریس نورنئوهوپان یا ts، نسبت 1,2,7- trimethylnaphthalene به 1,3,7- trimethylnaphtalenes، نمودار سه تایی در استران ها و تغییرات مقادیر ایزوتوپ کربن (?13c) در برابر نسبت pr/ph نشان دهنده ی سنگ های منشأ به سن ژوراسیک برای نفت های مخازن ایلام، سروک و آزادگان می باشد. استفاده از نسبت های به دست آمده بر مبنای واکنش های ایزومریزاسیون و اپیمریزاسیون استران های c29 و هوپان c32 برای تعیین بلوغ نشان می دهد که نفت مخزن ایلام در اوایل پنجره نفتی و مخازن سروک و آزادگان به ترتیب در اوایل و اواسط پیک زایش نفت (peak oil window) قرار گرفته اند. با توجه به یکسان بودن سنگ های منشأ احتمالی و نبود فرایند های ثانویه تأثیرگذار در مخازن مورد مطالعه، سنگینی نفت مخازن کربناته ایلام – سروک می تواند به علت زایش نفت از سازند کژدمی و شارژ مخازن مذکور باشد. علی رغم حالت دونمایی نفت مخزن آزادگان و شارژ احتمالی بوسیله شیل های سازند کژدمی علت سبکی نفت تولیدی مخزن فوق می تواند جذب ترکیبات قطبی موجود در مخزن بوسیله کانی های رسی و تهی شدن نفت تولیدی از این ترکیبات و نهایتاً افزایش درجه api نفت تولیدی باشد
حسن مدنی عادل ساکی
بهکارگیری تکنیک های سنجش از دور در شناسایی واحدهای لیتولوژی به طور مستقل و بدون آگاهی از رفتار طیفی سنگ ها و کانی ها در طول موج های الکترومغناطیسی نمیتواند مثمر ثمر واقع شود. بر این اساس برای آنالیز اشکال طیفی ماسهسنگهای سازند آغاجاری و تفکیک آن ها در دادههای ماهواره ای، نمونه هایی از این ماسهسنگ از منطقه شمال خوزستان جمع آوری شد و با استفاده از دستگاه طیفسنج فیلدسپک3 در محیط آزمایشگاه مورد طیف سنجی قرار گرفت. طیفهای انعکاسی حاصل بر اساس شکل و محل باندهای جذب پردازش شد. آنالیزهای پتروگرافی و همچنین تهیهی مقاطع نازک میکروسکوپی نیز در تفسیر اشکال جذب طیفها مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی امکان تفکیک اهداف مورد نظر در تصاویر ماهواره ای، طیف ماسهسنگ با باندهای سنجنده فرا طیفی هایپریون شبیه سازی شد. نتایج شبیه سازی حاکی از آن است که شناسایی ماسهسنگ های منطقه مورد مطالعه با استفاده از سنجنده های با قدرت تفکیک طیفی بالا مانند هایپریون و استفاده از روشهای مناسب بارزسازی (mnf, pca, band ratio) به خوبی امکان پذیر است. بهکارگیری الگوریتم sam در بارزسازی سازندها نشان داد که این الگوریتم نمیتواند تفاوت آشکاری را بین سازندها ایجاد نماید. با توجه به شواهد بدست آمده از مطالعه طیفسنجی و ترکیب کانیشناسی ماسهسنگ آغاجاری در مقایسه با ماسهسنگ اورانیوم دار منطقه شمال چین (zhiluo group) و البته شرایط مناسب منطقه برای تشکیل ذخایر اورانیوم، میتوان نتیجه گرفت که احتمال حضور اورانیوم در ماسهسنگ آغاجاری ایران وجود دارد که البته باید با روشهای دیگر شناسایی و اکتشاف اورانیوم مورد بررسی و تایید قرار گیرد. همچنین با توجه به شواهد کانیشناسی بدست آمده در این مطالعه می توان منشأ این سازند را آذرین و دگرگون (کوهزایی زاگرس) دانست.
محسن رضایی علیرضا زراسوندی
کانسار منگنز نصیرآباد به سمت جنوب نیریز، در استان فارس واقع شده است. از لحاظ ساختاری این کانسار در بخش جنوب غربی کمربند زاگرس رانده واقع شده و نودول های منگنز و لایه های بهم پیوسته کانه دار، به صورت بین لایه ای با نهشته های چرتی، در نزدیکی افیولیت های نیریز نهشته شده اند. هدف از این مطالعه بررسی زمین شناسی و زمین شیمی کانسار منگنز نصیرآباد و بحث در مورد زایش آن می باشد. بدین منظور علاوه بر مطالعات پتروگرافی و کانی شناسی، برای سنجش ایزوتوپ های سرب، عناصر اصلی، عناصر فرعی و عناصر نادر خاکی، از آنالیز icp-ms استفاده شد. شواهد کانی شناسی و زمین شیمیایی نظیر؛ جدایش شدید آهن از منگنز و عدم وجود فازهای کانیایی آهن دار در مطالعات کانی شناسی، حضور بلورهای تودوروکیت به صورت همزمان زایش با کوارتز، نسبت های بالای u/th در تعدادی از نمونه ها، میزان باریم بالا (ppm 2830)، مقادیر lree>hree، نسبت های lan/ndn(میانگین 5/4) و dyn/ybn(میانگین 2/1) نشان دهنده ورود سیالات گرمابی منگنز دار به حوضه رسوبی کانسار منگنز نصیرآباد می باشد. از طرف دیگر شواهد دیگری همچون نسبت co/zn (میانگین 2/2) و نسبت ) ce/laمیانگین 67/0) و نمودارهای عناصر فرعی نشان دهنده فرایندهای گرمابی-آبزاد می باشد. نسبت y/ho (85/24)، همبستگی مثبت قوی میان عناصر اصلی و تعدادی از عناصر با میدان پایداری بالا (hfse) مانند؛ tio2 در مقابل fe2o3 (98/0r=)، nb در مقابل tio2 (92/0r=)، th در مقابل fe2o3 (76/0r=) و zr در مقابل k2o (98/0r=) و وجود مقادیر غیریکنواخت 206pb/pb204 ،207pb/pb204 و 208pb/pb204 نشان می دهد که مواد آواری مافیک در حوضه رسوبی کانسار نهشته شده اند. تغییرات گسترده در نسبت v/(v+ni)و حضور همزمان آنومالی مثبت و منفی ce نشان دهنده نوسان شرایط اکسیدی، احیایی در خلال رسوب گذاری می باشد. مطالعات ضرایب همبستگی نشان می دهد که نوسانات شرایط محیطی و ورود مواد آواری به حوضه رسوبی با هم ارتباط دارند. به نظر می رسد ورود متناوب مواد آواری مافیک مشتق شده از فوران های جزیره قوسی نیریز، به طور مستقیم باعث تغییر شرایط فیزیکوشیمیایی کانه زایی گرمابی در حوضه رسوبی شده است. داده های بالا نشان می دهد کانسار منگنز نصیرآباد بر اثر فرایندهای هیدروترمال-هیدروژن دما پایین شکل گرفته است. در نهایت، وجود پیرولوزیت به صورت جانشینی در پوسته رادیولاریت ها، پرکننده حفرات سنگ میزبان، احاطه کننده باطله و پرکننده شکستگی ها بیانگر تاثیرگذاری فرایندهای برون زاد ثانویه بر کانه زایی اولیه می باشد، اما وجود روند خطی مشابه میان نسبت های 206pb/pb204 در مقابل 208pb/pb204 و 207pb/pb204 در نودول ها و لایه های منگنز دار نشان می دهد که فرایندهای برون زاد تاخیری در منطقه مورد مطالعه توسعه یافته نیستند.
محمد کاروانی هوشنگ پورکاسب
توده های آتشفشانی سراب گنجعلی- کاسیان در 70 کیلومتری شمال خاوری شهرستان خرم آباد و در7 کیلومتری روستای کاسیان، در استان لرستان واقع شده است. ولکانیک های مورد مطالعه در منطقه خرد شده که در واقع محل برخورد دو ایالت زمین ساختی سنندج- سیرجان و زاگرس رورانده است قرار دارند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی زمین شناسی، ژئوشیمی وکانه-زایی این توده ها می باشد. پیچیدگی های خاص پترولوژیکی مانند وجود توده های پراکنده آتشفشانی از مهم ترین پدیده های موجود در منطقه می باشد. وجود توده های کالک آلکالن- پرآلومین غنی از پتاسیم در همجواری منطقه مورد مطالعه بیانگر نقش مهم تحولات پوسته ای و آمیختگی ماگمای مادر با یک پوسته نسبتاً ضخیم است که عمدتاً به صورت توده های گرانیتوییدی بروجرد ظهور دارند. نتایج حاصل از مطالعات میکروسکپی و مشاهدات صحرایی نشاندهنده ی ترکیب آندزیت- بازالت و آندزیت برای سنگ های مورد مطالعه می باشد. بافت های مشاهده شده در این سنگ ها شامل بافت هیپوکریستالین پورفیریتیک، پورفیریتیک، هیالوپورفیریتیک وگلومروپورفیری می باشد. وجود سه زون دگرسانی؛ سریسیتیک، پروپلیتیک و آرژیلیک پدیده ی قابل توجه و حائز اهمیتی می باشد که باعث تغییرات بسیار زیادی در سنگهای آندزیتی منطقه شده است. مطالعات زمین شیمیایی نشان دهنده ی میزان کم تا متوسط پتاسیم در این ولکانیک ها می باشد که خود بیانگر ترکیب تولئیت های جزایر کمانی است. تهی شدگی عنصر nb و غنی شدگی عناصر sr و ba در نمودار عناصر ردیاب نرمالیز شده با ترکیب گوشته اولیه، حاکی از فرورانش موجود در منطقه می باشد. هم چنین این نتایج به همراه غنی شدگی lreeها در نمودار عناصر ردیاب نرمالیز شده با ترکیب کندریت، خاستگاه جزایر کمانی را برای سنگ های مورد مطالعه پیشنهاد می کند. فقدان بیهنجاری مشخص eu در الگوی عناصر نادر خاکی، نشان دهنده شرایط اکسایش ماگما طی تبلور است. این ویژگی ها شاخصه ی سنگ هایی است که در یک محیط کمان آتشفشانی تشکیل شده اند. استفاده از نمودار ba/th در مقابل th، آبزدایی کم پوسته ی اقیانوسی نئوتتیس فرورونده به درون گوه ی گوشته را عامل تشکیل ماگمای به وجود آورنده ی سنگ های آذرین منطقه ی مورد مطالعه معرفی می کند. ترکیب تولئیتی و همچنین نمودار sm/yb در برابر sm، بیانگر یک منشأ گوشته ای اسپینل لرزولیت با ترکیب نزدیک به گوشته اولیه(pm) با ذوب بخشی 10 تا 30 درصد برای سنگ های آتشفشانی کاسیان می باشد. این الگو از ویژگی های شاخص جزایر کمانی ناشی از فرورانش می باشد. بر طبق نمودار ce/yb در مقابل ce و هم چنین k2o در برابر sio2، ضخامت تقریباً کم (حدود 50 تا 80 کیلومتری) تشکیل ماگمای سازنده ی سنگ های آتشفشانی منطقه، باعث نزدیکی الگوی عناصر نادر این سنگ ها با جزایر قوسی شده است. نمودارهای rb/zr در برابر nb ، la/yb در مقابل th/yb بیانگر گستره ی کمان های آتشفشانی جوان و نابالغ یا مراحل آغازین کمان آتشفشانی برای سنگ های آتشفشانی کاسیان می باشند. در نهایت، تولئیتی و کم عمق بودن ماگمای مادر این سنگ ها را می توان اصلی ترین عامل عدم ایجاد کانه زایی در منطقه عنوان کرد.
فاطمه قنواتی هوشنگ پورکاسب
هدف از انجام این مطالعه بررسی زمین شناسی، زمین شیمی و زایش رخداد سلستین کانسار ترتاب ابوالفارس در جنوب شرق رامهرمز بوده است. کانسار سلستین ترتاب ابوالفارس در جنوب شرق رامهرمز، اهواز در حدود 4 تا 5 کیلومتر و به صورت لایه ای دارای رخنمون است. ماده معدنی با سنگ همبر چین خورده است و بین آهک توده ای زیرین و آهک شیلی سازند آسماری قرار دارد. سلستین دانه شکری با شکل ظاهری سلستین همراه با ادخال هایی از انیدریت، ژیپس و کلسیت نشانه جانشینی sr به جای ca در سولفات کلسیم و کربنات کلسیم است. ساخت های زبرا، رگه ای، بلورهای موزاییکی سلستین با زوایای 120 درجه، به دام افتادن بلورهای ریز خودشکل درون بلورهای بزرگتر و بی شکل، قطع شدگی بلورهای سلستین نسل اول توسط آهک اسپاری و سلستین؛ اثرات دیاژنز تاخیری و فرآیندهای اپی ژنتیک را بر سلستین ها نشان می دهد. نسبت استرانسیوم به کلسیم در نمونه های سلستینی بیش از 7500 برابر نسبت به مقدار آب دریا غنی شده است. مقدار sro با مقدار so3 همبستگی بالایی (0.998) دارد. نتایج تجزیه شیمیایی عناصر کمیاب نیز تاثیر فرآیندهای اپی ژنتیک را تایید می کند. مقدار عناصر ba، pb،zn و cu دارای تغییرات آشکاری است که برای جداسازی دو نسل کانی زایی موثر است، که در نسل اول این مقادیر کمتر از نسل دوم می باشد. شوراب های آزاد شده از سازند شیلی نشان می دهد که در چاتین پایانی و آکی تانین آغازی مرکز حوضه (محل کنونی این کانسار) در این زمان بالا آمده است. نوسانات سطح آب دریا در این زمان محیط مناسبی برای رشد جلبک های خانواده سیانوفیسس (بین جزرومد تا بالای جزرومد) فراهم می کند. ته نشینی ژیپس و انیدریت در این محیط سولفات لازم را تامین کرده است. استرانسیوم آزاد شده از دولومیتی شدن سازند آسماری میانی، موجب اشباع آب نسبت به استرانسیوم و ته نشست سلستین نسل اول می شود. پیشروی دریای بوردیگاالین منجر به پوشیده شدن و محفوظ ماندن سلستین ها از فرسایش شده است. فاز کوهزایی میوسن میانی موجب دیاژنز مجدد، چین خوردگی و تشکیل سلستین هایی با ساخت زبرا، اپی ژنتیک، رگه ای و ژئودی نسل دوم شده است.
هوشنگ مرادی بهرام علیزاده
میدان نفتی یادآوران با حجم نفت درجای بالغ بر 13 میلیارد بشکه و گسترش جغرافیایی 45 کیلومتر از شمال به جنوب و 15کیلومتر از شرق به غرب از جمله میادین نفتی در حال توسعه ایران می باشد. این مطالعه به مقایسه نفت-های مخازن فهلیان، سروک و گدوان و همچنین شناسایی سنگ های منشأ احتمالی و میزان بلوغ آنها در میدان نفتی یادآوران می پردازد. بدین منظور تعداد 41 خرده حفاری حاصل از سازند های پابده، گورپی، کژدمی و گدوان و 4 نمونه نفت مربوط به مخازن فهلیان، سروک و گدوان مورد آنالیز قرار گرفته اند. بر اساس مقادیر toc در برابر s1+s2 به دست آمده از روش پیرولیز راک- ایول، سازندهای پابده و گدوان در محدوده ی بسیارضعیف تا خوب، سازندگورپی درمحدوده ی متوسط تا خوب و کژدمی خوب تا عالی قرار گرفته اند. مقادیر شاخص هیدروژن (hi) و شاخص اکسیژن (oi) نشان می دهند که سازند های پابده، گدوان و گورپی غالباً کروژن نوع iiiو سازند کژدمی حاوی نوع ii و iii می-باشند. کروماتوگرام های دو نمایی (bimodal) نمونه های مخازن فهلیان و سروک در میدان نفتی یادآوران نشان می دهد که نفت های موجود دارای چند منشأ هستند. برای تمام نفت های مورد مطالعه با افزایش عمق مخزن و با حرکت به سمت شمال میزان بلوغ افزایش می یابد. پایین بودن فراوانی نسبی مورتان ها، نسبت های هوپان/ استران، ts/tm و درصد پایین استران و تری سیکلیک تر پان در مقایسه با پنتاسیکلیک تر پان نشان دهنده منشأ باکتریایی برای مواد آلی سازنده سنگ های منشأ کژدمی و پابده و سنگ های منشاء نفت مخازن فهلیان، سروک و گدوان در میدان نفتی یادآوران می باشد. نمودار نسبت استران/دیاستران در مقابلc29/c30 hopane و نمودار تغییرات نسبت استران c27 (dia/dia+reg)) در برابر مقادیر pr/pr+ph نشان می دهند که سازند کژدمی و پابده به ترتیب دارای لیتولوژی شیلی و کربناته می باشند و همچنین هر دو در شرایط محیطی احیایی ته نشست یافته اند. نمودار های تغییرات پریستان به آلکان همجوارش در برابر عمق، تغییرات پریستان و فیتان به آلکان نرمال همجوارشان، نسبت های c29/c30 hopane و c35/c34 homohopane و نبود 25 nor hopane نشان دهنده ی عدم تخریب زیستی در نفت های مخازن فهلیان، سروک و گدوان می باشد. حضور ترپان های سه حلقه ای (tricyclic terpanes)، مقادیر etr، نسبت های oleanane/(oleanane+hopane))، استران های c28/c29، وجود تریس نورنئوهوپان یا ts، نسبت 1,2,7- trimethylnaphthalene به 1,3,7- trimethylnaphtalenes، نمودار سه تایی در استران ها و تغییرات مقادیر ایزوتوپ کربن (?13c) در برابر نسبت pr/ph نشان دهنده ی سنگ های منشأ به سن ژوراسیک تا کرتاسه زیرین برای نفت های مخازن فهلیان، سروک و گدوان می باشد. استفاده از نسبت های به دست آمده بر مبنای واکنش های ایزومریزاسیون و اپیمریزاسیون استران های c29 و هوپان c32 برای تعیین بلوغ نشان می دهد که بیتومن های سازند کژدمی و پابده از لحاظ بلوغ حرارتی در بخش نابالغ و نفت مخازن فهلیان، سروک و گدوان در اوایل بیشینه زایش نفت قرار گرفته اند.
سید میثم حسینی نژاد بهرام علیزاده
میدان نفتی زیلوئی در 30 کیلومتری شمال غرب مسجدسلیمان و 100 کیلومتری شمال شرق اهواز قرار دارد. این میدان روند اصلی زاگرس را تبعیت نموده و تقریباً تحت تأثیر استرس اصلی زاگرس تشکیل شده است و دارای دو مخزن آسماری و بنگستان می باشد که تاکنون مطالعه ژئوشیمیایی جامعی در آنها صورت نگرفته است. از این رو در این مطالعه سعی شده است ویژگی های ژئوشیمیایی نفت و میزان بلوغ حرارتی سنگ های منشأ احتمالی در این میدان مورد بررسی قرار گیرد. نتایج آنالیزهای ژئوشیمیایی مقدماتی و استفاده از پارامترهای بیومارکری متعدد از جمله c29/c30hopane در مقابل c35hs/c34hs، dbt/phen در مقابل pr/ph، c29/c27strane20r در مقابل pr/ph، pr/(pr+ph) در مقابل استران های c27dia(dia+reg) نشان داد که نفت مخازن آسماری و بنگستان دارای سنگ منشأ واحد با ترکیب لیتولوژیکی کربناته- مارنی تا شیل های دریایی است که در محیط احیایی تا کمی اکسیدی دریایی با شوری نرمال نهشته شده است. همچنین با استفاده از نمودار تغییرات pr/nc17 در برابر ph/nc18، نسبت c32 hopane 22s / (22s+22r) در برابر c29strane 20s/(20s+20r) و نسبت c29 strane s/(s+r) در برابر c29 strane ??/(??+??) مشخص گردید که نفت هردو مخزن آسماری و بنگستان از بلوغ بالایی برخوردار هستند. نمودار ایزوتوپ کربن (?13c) در مقابل pr/ph، مقادیر شاخص الئنان و نمودار استاندارد درصد استران c28 سن سنگ منشأ نفت هر دو مخزن را کرتاسه پسین تا اوایل ترشیر مشخص کرده است. مقایسه ژئوشیمیایی نفت مخازن آسماری و بنگستان با استفاده از کروماتوگرام های حاصل از آنالیز gc و gc-ms نشان داده است که نفت دو مخزن آسماری و بنگستان شباهت بسیاری به همدیگر دارند، جز آنکه بلوغ نفت مخزن بنگستان کمی بیشتر از آسماری است. داده های ژئوفیزیکی حاکی از آن است که گسل های موجود در یال های شمالی و جنوبی این میدان با قرار دادن سازند پابده در مقابل مخزن بنگستان و فراهم کردن شرایط اختلاط نفت این دو مخزن سبب همسانی بسیار زیاد آنها شده اند. تفسیر داده های حاصل از آنالیز راک - ایول سنگ های منشأ احتمالی پابده و گورپی نشان می دهد این سازندها علیرغم دارا بودن مقادیر متغیر toc از ضعیف تا خوب، در کل دارای پتانسیل تولید هیدروکربور نسبتاً خوبی می باشند. بر طبق نمودار oi در مقابل hi سازند پابده دارای کروژن نوع ?? و سازند گورپی دربردارنده کروژن نوع ??و??? می باشد. ترسیم نمودارs1+s2 در برابر toc نشان می دهد که پتانسیل هیدروکربورزائی سازند پابده متوسط تا عالی و سازند گورپی ضعیف تا خوب است. با ترسیم نمودار جونز مشخص شده است به دلیل تغییرات متوالی سطح آب دریا در زمان نهشته شدن، این سازندها تلفیقی از چند رخساره را دارا می باشند. همچنین ترسیم نمودار اسمیت نشان می دهد این دو سازند در عمقی قرار گرفته اند که توانایی نفت زائی را دارا می باشند. نتایج آنالیز کروماتوگرافی گازی، بلوغ متوسط، برتری مواد الی دریایی به قاره ای و محیط رسوب گذاری احیایی را برای این سازندها مشخص کرده است. اندازه گیری شدت انعکاس ویترینایت نمونه های سازند پابده و گورپی حاکی از بلوغ مناسب این سازند ها برای زایش نفت می باشد، چنانچه نمودار تغییرات شدت انعکاس ویترینایت و نوع کروژن نیز ورود سازند های پابده و گورپی به پنجره نفتی را تأیید می کند. ترسیم نمودار تغییرات tmax در برابر %ro و نمودار تغییرات %ro در برابر pi علاوه بر تأیید بلوغ مناسب این سازندها، نشان داد که پدیده جابجایی نفت مخازن آسماری و بنگستان از درون این سنگ ها محتمل است. در نهایت می توان گفت این سازندها با توجه به دارا بودن شرایط لازم برای زایش نفت، می توانند به عنوان سنگ منشأ نفت مخازن آسماری و بنگستان این میدان عمل کرده باشند.
حدیث کیانی راد عادل ساکی
محدوده مورد مطالعه در جنوب استان همدان و در غرب و شمال¬غرب شهر سامن قرار گرفته است. مطالعه و نمونه¬برداری این ناحیه در محدوده¬ای به وسعت 40 کیلومتر مربع انجام گردید. بررسی انجام شده برروی اسکارن¬های منطقه سامن، شامل مطالعات صحرایی، آزمایشگاهی وترمودینامیکی می¬باشد. بر اساس مطالعات صحرایی و زمین¬شناسی منطقه، بدنه اصلی توده نفوذی از جنس گرانودیوریت– تونالیت می¬باشد که دایک-هایی از جنس گرانیتوئیدی در آن¬ها تزریق شده و باعث کانه¬زایی مس و آهن در منطقه مورد مطالعه گردیده است. اسکارن تشکیل شده در منطقه سامن از نوع اگزواسکارن می¬باشد. مرمرها، سنگ¬های کالک- سیلیکاتی و اسکارن¬ها به وسعتی در حد چندین متر در مجاورت شیست¬ها و هورنفلس¬های گارنت و سیلیمانیت¬دار در منطقه سامن، همدان رخنمون دارند .محدوده دما و فشار تشکیل سنگ¬های دگرگونی در این منطقه2-4 کیلوبار و دمای 50 ±570 درجه می¬باشد. مشخصات زمین شیمیایی گرانیتوئیدهای سامن مشابه با گرانیتوئید¬های قوس آتشفشانی است و متعلق به سری کالک آلکالن بوده که در محدوده متاآلومین تا پرآلومین قرار دارند. این توده¬های نفوذی در محدوده گرانیتوئیدهای قبل از برخورد قرارگرفته¬اند. مقایسه ویژگی¬های زمین شیمیایی عناصر اصلی و فرعی توده نفوذی سامن با سایر گرانیتوئیدهای اسکارنی دنیا نشان می¬دهد که این توده شبیه گرانیتوئیدهای اسکارنی cu مکنزی کانادا و au-cu کمربند طلای ریونارسا است. بنابراین اسکارن سامن می¬تواند از نظر پتانسیل کانه¬زایی au-cu دارای اهمیت ¬باشد.
هاله قربانی محسن موذن
هاله دگرگونی در بر دارنده سنگ¬های هورنفلسی کالک- سیلیکات مطالعه شده در این تحقیق بخشی از زون سنندج- سیرجان می¬باشد که در شرق باتولیت الوند و اطراف روستای چشین همدان واقع شده است. سنگ¬های دگرگونی مجاورتی حاصل حرارت توده نفوذی الوند بر روی سنگ¬های با ترکیبات مختلف هستند که خود قبلا دگرگونی ناحیه¬ای را تحمل کرده¬اند. این سنگ¬ها شامل انواع شیست¬های بازیک و شیست¬های رسی و همچنین هورنفلس¬های رسی، آهکی و مرمر می¬باشند. مهمترین انواع هورنفلس¬های کالک- سیلیکات تشکیل شده شامل هورنفلس¬های دارای اپیدوت، گارنت، آمفیبول، کلینوپیروکسن و وزویانیت است. تجزیه شیمیایی کانی¬ها در هورنفلس¬های کالک- سیلیکات با میکرپروب نشان می¬دهد که گارنت عمدتا از نوع گروسولار و کلینوپیروکسن از نوع دیوپسید است. ترکیب کانی¬های کربناتی در سنگ-های درجه بالا کلسیت خالص می¬باشد. دگرگونی برگشتی و هوازدگی¬های بعدی موجب تغییر کانی¬های وزوویانیت، گارنت و کلینوپیروکسن به کانی¬های درجه پایین مانند کلریت و اپیدوت شده است. با استفاده از مجموعه کانی¬های در حال تعادل در این سنگها دما، فشار و ترکیب سیال برای سنگ¬های مختلف با فاصله متفاوت از توده نفوذی محاسبه شدند. دمای محاسبه شده برای تعادل کانی¬های کوارتز، دیوپسید، گارنت و فاز سیال c °550 است در حالیکه احتمالا سنگ¬های دارای وزوویانیت در دمای بالاتر (نزدیک¬تر به توده) تشکیل شده اند. فشار محاسبه شده برای هاله دگرگونی با استفاده از تعادلات کانی شناسی و برنامه ترموکالک حدود 5/3 کیلوبار است که معادل عمق تقریبی 11 کیلومتری پوسته زمین می¬باشد. این فشار هاله دگرگونی نسبتا عمیقی را مشخص می¬کند. ترکیب سیال برای سنگ¬های با درجه بالا و در بر دارنده وزوویانیت 2/0 xco2= را بدست می¬دهد. این ترکیب سیال مشخص می¬سازد که پیوسته در طول واکنش¬های دگرگونی تشکیل دهنده سنگ¬های کالک- سیلیکات هاله دگرگونی الوند، کانی¬های کربناتی واکنش داده و مقدار آنها در سنگ¬های دما بالا کاهش یافته است در نتیجه مقدار co2 آزاد شده در شرایط دما بالا و نزدیک توده بطور قابل ملاحظه¬ای کاهش یافته است.
مریم قائدامینی عادل ساکی
سنگ هایآهکی(پرمو- تریاس) دگرگونشدهمنطقهچشیندرجنوب شرقهمداندرمجاورتتنوعیازسنگ-هایرسیدگرگونشدهمانندشیست هاوهورنفلس هارخنموندارند.نفوذباتولیتالوند(سنژوراسیک) بهدرونسنگ هایرسیوآهکیسببایجادسنگ-هایدگرگونیمجاورتیدرمناطقیازهمدان(روستایچشین) شدهاست.سنگ هایآهکیدگرگونشدهچشینبراساسمدالکانی ها (کلسیت،دولومیت،سیلیکاتیوتیره) شاملالف) مرمرهاوکالک- سیلیکات هاوب)اسکارن هامی باشند. کانی هایفلزیدرمرزبینکالک- سیلیکات هاوهورنفلس هایسیلیمانیت دارشکلگرفته اندوسببایجادسنگ هایاسکارنیشده اند.
عادل ساکی محسن موذن
چکیده ندارد.
عادل ساکی محسن موذن
مجموعه دگرگونی ماهنشان در محدوده طول جغرافیایی 47 درجه و 40 دقیقه تا 47درجه و 30دقیقه شرقی و عرضهای جغرافیایی 36درجه و 37دقیقه تا 36 درجه و 36دقیقه شمالی واقع شده است. این منطقه از نظر تقسیمات کشوری جز استان زنجان و از نظر تقسیم بندی زونهای زمین شناسی محل برخورد سه زون ایران مرکزی ، البرز-آذربایجان و سنندج-سیرجان می باشد. ادامه این مجموعه در منطقه دگرگونی تکاب دیده می شود. ادامه این مجموعه در منطقه دگرگونی تکاب دیده می شود.