نام پژوهشگر: مسعود قربانپور نجف آبادی
الهام رامی مسعودرضا صیفی اباد شاپوری
بروسلوز یک بیماری مشترک بین انسان و دام بوده که اساساً از دام و فراورده های دامی آلوده به انسان منتقل می گردد. کنترل بیماری در انسان وابسته به کنترل بیماری در دام است. گاومیش از جمله میزبان های باکتری بروسلا می باشد و گاومیش های ایران نیز در مطالعات منعددی از نظر سرمی آلوده تشخیص داده شده اند. اما در هیچ یک از بررسی های قبلی جداسازی باکتری از گاومیش با موفقیت همراه نبوده است. در بررسی حاضر با مراجعه به کشتارگاه اهواز از آبان 86 تا خرداد 87 در مجموع از 200 رأس گاومیش بالغ100) رأس نر و 100 رأس ماده) نمونه خون و غده لنفاوی فوق پستانی یا بیضه ای جمع آوری گردید و به آزمایشگاه میکروب شناسی دانشکده دامپزشکی اهواز منتقل شد. در آزمایشگاه پس از جداسازی سرم آزمایشات رزبنگال، رایت و 2- مرکاپتواتانول صورت گرفت. غدد لنفاوی مواردی که در آزمایشات سرمی مثبت تشخیص داده شدند مورد جداسازی باکتری و آزمایش pcr قرار گرفتند. جهت کشت باکتریایی، نمونه در محیط آگار خون و در دمای 37 درجه سانتی گراد و اتمسفر حاوی 10 درصد دی اکسید کربن برای 48 ساعت کشت گردید. پرگنه های مشکوک با کمک آزمایشات بیوشیمیایی تعیین هویت گردیدند. جهت انجام pcr، از عقده های لنفاوی به کمک کیت تجاری (dna tm kit، سیناژن) dna استخراج و با کیت تعیین bru (انترون، کره جنوبی) pcr انجام شد و در صورت تولید قطعه 397 جفت بازی مثبت در نظر گرفته شد. در مجموع 6 رأس گاومیش(%3) در آزمایشات سرولوژی مثبت ( با عیار بین 80 تا حداقل 640 ) بودند که از این تعداد، از یک مورد با موفقیت، باکتری بروسلا آبورتوس جدا گردید. در آزمایش pcr این نمونه ها نیز، دو نمونه مثبت بودند. این مطالعه نشان داده است که گاومیش در اپیدمیولوژی بیماری بروسلوز نقش داشته و لازم است در برنامه های کنترل، پیشگیری و ریشه کنی بروسلوز مورد توجه قرار گیرد.
زهرا نیک پور بهمن مصلی نژاد
کرم قلب یک کرم گرد به نام دایروفیلاریا ایمیتیس است که توسط گزش پشه ها از یک میزبان به میزبان دیگر انتقال می یابد. میزبان قطعی انگل سگ است اما می تواند دیگر حیوانات از جمله گربه ها گرگها کایوت روباه و......وحتی انسان را درگیر نماید. انگل می تواند منجر به ایجاد بیماری جدی و عوارض قلبی- ریوی در حیوانات آلوده گردد. در بررسی حاضر از تعداد 120گربه خانگی و بومی پس از معاینه بالینی و گرفتن تاریخچه خون گیری به عمل آمد. نمونه ها از نظر حضور میکروفیلردایروفیلاریا ایمیتیس با روش نات تغییر یافته و نیز از نظر حضور آنتی ژن انگل در خون با استفاده از کیت ایمونوکروماتوگرافی بررسی شدند. در مجموع تنها 1 مورد(83/0درصد) از گربه های تحت مطالعه آلوده بودند. بررسی های آماری نیز رابطه معنی داری را بین میزان آلودگی و جنسیت سن و نژاد نشان نداد. (05/0> p) این تحقیق که اولین گزارش آلودگی به دایروفیلاریا در گربه های استان خوزستان است، نشان می دهد که پشه های حامل نظیر کولکس و آئدس و مخازن آنها در این مناطق حضور دارند و لازم است که اقدامات مستمر و مداومی در جهت بررسی آلودگی گربه ها و سگهای ولگرد منطقه، درمان پروفیلاکتیک و آموزش دقیق به مردم صورت گیرد. چکیده پایان نامه
وجیهه خدادادیان مسعود قربانپور نجف آبادی
تشخیص سرولوژیک فاسیولوز یا براساس جستجوی پادتن ضد انگل یا بر پایه جستجوی آنتی ژن انگل در سرم است. در صورت جستجوی آنتی ژن تشخیص زود هنگام بیماری امکان پذیر می گردد. با روش کانترایمونوالکتروفورز می توان در کمتر از 3 ساعت وجود پادتن یا آنتی ژن را مورد بررسی قرار داد. به منظور ارزیابی این روش جهت جستجوی آنتی ژن فاسیولا ژیگانتیکا در گاو مطالعه حاضر صورت گرفت. برای این منظور تعدادی کبد گاو آلوده به فاسیولا ژیگانتیکا از کشتارگاه تهیه شد و از انگل های جمع آوری شده، آنتی ژن های پیکری به روش اولدهام و ویلیامز تهیه گردید. آنتی ژن های مذکور جهت ایمن سازی و تولید سرم هیپرایمون به 2 قطعه خرگوش تزریق گردید. جهت جمع آوری نمونه های مثبت و منفی، کبد گاوان کشتار شده در کشتارگاه اهواز از نظر آلودگی به فاسیولا ژیگانتیکا مورد بررسی قرار گرفت و 40 نمونه خون از گاوان آلوده و 20 نمونه خون از گاوان غیرآلوده اخذ گردید و نمونه های سرم، از نظر حضور آنتی ژن های گردشی فاسیولا ژیگانتیکا به روش کانترایمونوالکتروفورز مورد بررسی قرار گرفتند. از 40 نمونه سرم گاوان آلوده در کانترایمنوالکتروفورز 36 نمونه مثبت بودند و 20 نمونه سرم گاوان غیرآلوده همگی منفی بودند. حساسیت و ویژگی این تست به ترتیب 90 و 100 درصد محاسبه گردید. با توجه به حساسیت و ویژگی قابل قبول، سرعت بالا ی این روش، جهت تشخیص زود هنگام آلودگی به فاسیولا ژیگانتیکا می تواند مورد توجه باشد.
امین جایدری مسعود قربانپور نجف آبادی
خلاصه فارسی: خلاصه فارسی: آنفلوانزای پرندگان یک بیماری عفونی خطرناک و با اهمیت جهانی است که خسارات مالی قابل توجهی به صنعت طیور تحمیل می کند. ویروس آنفلوانزای پرندگان از جنس آنفلوانزاویروس a و از خانواده ارتومیکسوویریده می باشد. یک برنامه مراقبتی مناسب مانند جستجوی سرولوژیکی آنتی بادی های تولید شده بر ضد ویروس آنفلوانزای پرندگان، اهمیت زیادی در پیشگیری و کنترل آنفلوانزای پرندگان دارد. تشخیص سرمی بر اساس بررسی آنتی بادی تولید شده بر ضد نوکلئوپروتئین(np) که در میان همه ویروس های a آنفلوانزا حفاظت شده است، می تواند برای نشان دادن سطح ایمنی ضد همه تحت تیپ های ویروس a آنفلوانزا استفاده گردد. هدف از این مطالعه تولید پروتئین نوترکیب np و طراحی الیزا با آن بود. بدین منظور ناحیه کدکننده ژن نوکلئوپروتئین جدایه ای از ویروس آنفلوانزای پرندگان a/chicken/iran/ah-1/06(h9n2) با آزمایش rt-pcr تکثیر وبه درون وکتور بیانی- پروکاریوتی (pmal-c2x) کلون شده و به داخل باکتری اشرشیا کلی سویه bl21(de3)ترانسفورمه گردید. پروتئین نوترکیب mbp-npبیان شده در اشرشیا کلی با کمک ستون کروماتوگرافی رزین-آمیلوز خالص شد و به عنوان یک آنتی ژن تشخیصی به منظور طراحی یک الیزای غیرمستقیم اختصاصی تیپ براساس نوکلئوپروتئین، جهت بررسی آنتی بادی های تولید شده ویروس آنفلوانزای پرندگان در سرم ماکیان ، مورد استفاده قرار گرفت. np-elisa طراحی شده با کیت الیزای تجاری ویروس آنفلوانزای پرندگان مقایسه گردید. توافق عالی (%93) بین np-elisa و کیت الیزای تجاری مشاهده گردید (k= 0.95). نتایج نشان داد که np-elisa نسبت به کیت الیزای تجاری در تشخیص آنتی بادی در ماکیان آلوده شده با ویروس آنفلوانزای پرندگان، حساسیت بیشتری داشت اما این اختلاف معنی دار نبود. این یافته ها حاکی از آن است که الیزای غیرمستقیم طراحی شده براساس پروتئین نوترکیب np، آزمایشی حساس و اختصاصی است و می تواند در امر تشخیص و بررسی های سرواپیدمیولوژیکی به منظور پیشگیری و کنترل ویروس آنفلوانزای پرندگان در دراز مدت استفاده گردد. پرندگان یک بیماری عفونی خطرناک و با اهمیت جهانی است که خسارات مالی قابل توجهی به صنعت طیور تحمیل می کند. ویروس آنفلوانزای پرندگان از جنس آنفلوانزاویروس a و از خانواده ارتومیکسوویریده می باشد. یک برنامه مراقبتی مناسب مانند جستجوی سرولوژیکی آنتی بادی های تولید شده بر ضد ویروس آنفلوانزای پرندگان، اهمیت زیادی در پیشگیری و کنترل آنفلوانزای پرندگان دارد. تشخیص سرمی بر اساس بررسی آنتی بادی تولید شده بر ضد نوکلئوپروتئین(np) که در میان همه ویروس های a آنفلوانزا حفاظت شده است، می تواند برای نشان دادن سطح ایمنی ضد همه تحت تیپ های ویروس a آنفلوانزا استفاده گردد. هدف از این مطالعه تولید پروتئین نوترکیب np و طراحی الیزا با آن بود. بدین منظور ناحیه کدکننده ژن نوکلئوپروتئین جدایه ای از ویروس آنفلوانزای پرندگان a/chicken/iran/ah-1/06(h9n2) با آزمایش rt-pcr تکثیر وبه درون وکتور بیانی- پروکاریوتی (pmal-c2x) کلون شده و به داخل باکتری اشرشیا کلی سویه bl21(de3)ترانسفورمه گردید. پروتئین نوترکیب mbp-npبیان شده در اشرشیا کلی با کمک ستون کروماتوگرافی رزین-آمیلوز خالص شد و به عنوان یک آنتی ژن تشخیصی به منظور طراحی یک الیزای غیرمستقیم اختصاصی تیپ براساس نوکلئوپروتئین، جهت بررسی آنتی بادی های تولید شده ویروس آنفلوانزای پرندگان در سرم ماکیان ، مورد استفاده قرار گرفت. np-elisa طراحی شده با کیت الیزای تجاری ویروس آنفلوانزای پرندگان مقایسه گردید. توافق عالی (%93) بین np-elisa و کیت الیزای تجاری مشاهده گردید (k= 0.95). نتایج نشان داد که np-elisa نسبت به کیت الیزای تجاری در تشخیص آنتی بادی در ماکیان آلوده شده با ویروس آنفلوانزای پرندگان، حساسیت بیشتری داشت اما این اختلاف معنی دار نبود. این یافته ها حاکی از آن است که الیزای غیرمستقیم طراحی شده براساس پروتئین نوترکیب np، آزمایشی حساس و اختصاصی است و می تواند در امر تشخیص و بررسی های سرواپیدمیولوژیکی به منظور پیشگیری و کنترل ویروس آنفلوانزای پرندگان در دراز مدت استفاده گردد.
عاطفه اشتری مسعود قربانپور نجف آبادی
anti-bovine (پادتن ضد پادتن گاو) در آزمایش های سرمی کاربرد زیادی دارد که برای تهیه آن به طور معمول پادتن خالص شده گاو به گونه دیگری(گوسفند، خرگوش و غیره) تزریق می گردد. در این مطالعه تلاش گردید با تغییر میزبان، طول زمان و درجه حرارت کشت، بهترین شرایط بیان پروتئین نوترکیب ناحیه ثابت زنجیر سنگین igg گاو برآورد گردد، سپس پروتئین فیوژن تولید شده در شرایط بهینه با استفاده از روش کروماتوگرافی خالص سازی شد و پس از تعیین غلظت، جهت ایمن سازی و تولید آنتی بادی ضد igg گاو به موش تزریق گردید. به این منظور، پنج سر موش balb/c ماده 6 هفته هر یک با استفاده از 50 میکروگرم از پروتئین، همراه با ادجوانت فروند به صورت داخل صفاقی ایمن شدند. ایمن سازی در سه نوبت و با فاصله 3 هفته تکرار شد. در هر یک از زمان های تزریق و یک هفته پس از آخرین تزریق، سرم موش ها جمع آوری گردید. در پایان سرم موش های ایمن شده از نظر آنتی بادی ضد igg گاو با آزمایش های ایمونودات و ایمونوبلات و با استفاده از یک کنژوگه پراکسیداز anti-mouse مورد بررسی قرار گرقتند. نتایج آزمایش های ایمونودات و ایمونوبلات بر روی سرم موش های ایمن شده با این پروتئین نشان داد که این پروتئین به خوبی قادر به تحریک سیستم ایمنی جهت تولید آنتی بادی ضد igg گاو می-باشد و می توان از آن جهت تهیه anti-bovine استفاده نمود.
محمدرضا شیرازی علیرضا قدردان مشهدی
هدف از این تحقیق تعیین اثر امپرازول خوراکی و پنتوپرازول تزریقی بر جذب ایمونوگلوبولینها در گوسالههای تازه متولد شده که متناسب با برنامه غذایی، شیر یا آغوز خوردهاند، میباشد. مطالعه بر روی 21 رأس گوساله تازه متولد شده شامل 3 گروه شاهد و 4 گروه تیمار انجام گردید. در تمامی گروهها، هر 12 ساعت، گوسالهها شیر یا آغوز دریافت میکردند. در گروههای شاهد به گوسالهها به ترتیب زیر، شیر یا آغوز خورانده میشد: زیرگروه الف)گوسالهها برای 24 ساعت اول پس از تولد، شیر و سپس تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز دریافت میکردند. زیرگروه ب)گوسالهها تا 48 ساعت پس از تولد، شیر و بعد از آن تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز دریافت میکردند. زیرگروه ج)در این زیرگروه گوسالهها بلافاصله پس از تولد تا 72 ساعت پس از زایش، آغوز دریافت میکردند. در گروههای تیمار، گوسالهها به 4 زیرگروه بصورت ذیل تقسیم شدند: زیرگروه الف- امپرازول)در این زیرگروه، به گوسالهها آغوز یا شیر حاوی امپرازول با دوز 8 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم، هر 24 ساعت یکبار خورانده میشد. گوسالهها تا 24 ساعت اول پس از تولد، شیر و بعد از آن تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز دریافت میکردند. زیرگروه ب- امپرازول)در این زیرگروه، گوسالهها آغوز یا شیر حاوی امپرازول با دوز 8 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم، هر 24 ساعت یکبار دریافت میکردند. به گوسالهها برای 48 ساعت، شیر و برای 24 ساعت بعدی، آغوز خورانده میشد. زیرگروه الف- پنتوپرازول)پنتوپرازول بصورت آهسته داخل وریدی با دوز 2 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن بلافاصله پس از تولد و تکرار آن هر 24 ساعت یکبار، تزریق گردید. گوسالهها برای 24 ساعت اول پس از تولد، شیر و سپس تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز دریافت میکردند. زیرگروه ب- پنتوپرازول)گوسالهها، پنتوپرازول بصورت آهسته داخل وریدی با دوز 2 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم بلافاصله پس از تولد دریافت میکردند و تزریق دارو هر 24 ساعت یکبار تکرار میشد. گوسالهها برای 48 ساعت اول پس از تولد، شیر و در 24 ساعت بعدی آغوز دریافت میکردند. نمونه خون از ورید وداج و قبل از خوراندن شیر یا آغوز در ساعات صفر، 6، 12 و سپس هر 12 ساعت یکبار تا ساعت 84 پس از تولد اخذ میگردید. سطح ایمونوگلوبولینهای سرم بوسیله آزمایش الایزا تعیین گردید. در مورد igg، بین زیرگروه ج گروه شاهد با سایر زیرگروهها اختلاف معنیدار بود اما امپرازول و پنتوپرازول تأثیری بر جذب igg نداشتند. در igm، بین زیرگروه ج گروه شاهد با سایر زیرگروهها به جز زیر گروه الف گروه شاهد و زیرگروه الف گروه امپرازول اختلاف معنی دار وجود داشت اما داروهای تجویزی تأثیری بر جذب ایمونوگلوبولین m نداشتند. در مورد iga، بین زیرگروه ج گروه شاهد با سایر زیرگروهها اختلاف معنیدار بود و نه تنها امپرازول و پنتوپرازول تأثیری بر جذب iga نداشتند، بلکه زیرگروه الف گروههای تیمار جذب iga را در مقایسه با گروه شاهد مربوطه کاهش نیز دادند. نتیجه این مطالعه نشان داد که دو داروی امپرازول و پنتوپرازول اثری بر افزایش زمان جذب ایمونوگلوبولینها ندارند.
زهره خزایی مسعود قربانپور نجف آبادی
بروسلوز ناشی از بروسلا ابورتوس، بیماری مزمن گاو در سراسر دنیاست که منجر به سقط جنین و کاهش میزان باروری می گردد. بروسلا ابورتوس علاوه بر گاو، برخی از پستانداران از جمله انسان را نیز آلوده می کند. واکسیناسیون با واکسن حاوی سویه ی زنده و تخفیف حدت یافته rb51 بروسلا ابورتوس در جلوگیری از آلودگی و سقط جنین ناشی از آن، موثر می باشد. در ایران، واکسن iriba با استفاده از این سویه ی (rb51) فراهم گردیده است. از سال 1386 واکسیناسیون، با استفاده از دوز کامل در گوساله و دوز کاهش یافته در گاو بالغ مورد استفاده قرار گرفته است. به دلیل زنده بودن باکتری موجود در واکسن، احتمال انتقال آن به انسان پس از مصرف شیر وجود دارد. هدف این مطالعه ارزیابی میزان دفع بروسلا ابورتوس از طریق شیر پس از واکسیناسیون گاو بالغ با دوز کاهش یافته واکسن iriba، بود. بدین منظور، 10 راس گاو شیروار سالم عاری از بروسلوز انتخاب گردید. در 8 راس از دام ها واکسیناسیون با iriba صورت گرفت و 2 راس دام - به عنوان گروه کنترل سرم فیزیولوژی دریافت نمودند. نمونه های شیر بر اساس یک برنامه زمانی، در هفته اول پس از واکسیناسیون به صورت روزانه، و در هفته های 8-2 به صورت هفتگی جمع آوری گردیده و در 20- درجه سانتی گراد نگهداری شد. نمونه ها جهت بررسی حضور باکتری، روی محیط اختصاصی کشت داده شد و تا 11 روز مورد انکوباسیون قرار گرفت. وجود باکتری ها در نمونه های شیر با استفاده از تکنیک pcr نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی نمونه های شیر با هر دو روش مذکور نشان دهنده عدم وجود باکتری در نمونه های جمع آوری شده بود. با توجه به این نتایج، به نظر می-رسد که تجویز واکسن با دوز کاهش یافته در گاوهای بالغی که در دوران گوسالگی دوز کامل واکسن را دریافت داشته اند منجر به دفع باکتری در شیر نمی گردد و مخاطره ای برای انسان ندارد.
پژمان محمودی کوهی مسعود قربانپور نجف آبادی
بیماری اسهال ویروسی گاو (bvd)، یکی از بیماریهای مهم گاو است که با اسهال، سقط جنین، مردهزایی، بازگشت به فحلی و کاهش تولید شیر، خسارتهای اقتصادی هنگفتی را سبب میشود. این بیماری توسط ویروس اسهال ویروسی گاو (bvdv) از خانواده فلاویویریده و از جنس پستیویروس ایجاد میشود. برنامههای مراقبتی مناسب مانند جستجوی سرولوژیکی آنتیبادیهای تولید شده بر ضد ویروس bvd، اهمیت زیادی در پیشگیری و کنترل این بیماری دارند. تشخیص سرمی بر اساس بررسی آنتیبادیهای تولید شده بر ضد پروتئین غیرساختمانی 3 (ns3) ویروس که در میان سویههای ویروس bvd حفاظت شده است، میتواند برای نشان دادن آلودگی دامهای گله با این ویروس استفاده گردد. هدف از انجام این مطالعه کلونینگ و بیان قطعات متوالی همپوشان پروتئین ns3 و بررسی میزان ایمنیزایی و حساسیت و ویژگی آنها در الایزا و بررسی احتمال وجود قطعهای از پروتئین ns3 بود که دارای مشخصات ذکر شده قابل مقایسه با پروتئین کامل ns3 باشد، تا بتوان امکان استفاده از این ناحیه از ns3 را به جای مولکول کامل ns3 به عنوان آنتیژن الایزا برای تشخیص آنتیبادیهای ضد ویروس bvd مورد آزمایش قرار داد. بدین منظور توالی کامل کدکننده پروتئین ns3 ویروس bvd سویه nadl از نوکلئوتید 5423 تا 7471 (2049 جفت باز، 683 اسید آمینه) با آزمایش rt-pcr تکثیر و به درون وکتور بیانی پروکاریوتی pmal-c2x کلون شد و به داخل باکتری اشریشیا کلی سویه bl21 ترانسفورمه گردید. پس از تعیین و تأیید توالی پلاسمید نوترکیب حاوی توالی کدکننده ns3، 6 قطعه متوالی همپوشان ns3 با استفاده از پلاسمید خالص شده به عنوان الگوی dna و روش pcr تکثیر داده شدند، به درون وکتور بیانی پروکاریوتی pmal-c2x کلون شدند و به داخل باکتری اشریشیا کلی سویه bl21 ترانسفورمه گردید. کلیهی پروتئینهای نوترکیب بیان شده در اشریشیا کلی با کمک ستون کروماتوگرافی رزین- آمیلوز خالص شدند و قطعات بیان شده ns3 در کنار پروتئین کامل آن در الایزا ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که قطعه چهارم (f4) پروتئین ns3 از بیشترین ایمنیزایی نسبت به دیگر قطعات برخوردار است، هرچند حساسیت این قطعه در مقایسه با پروتئین کامل ns3 بسیار کمتر بود. با استفاده از پروتئینهای نوترکیب ns3 کامل و قطعه f4 به عنوان آنتیژن تشخیصی، دو الایزای مختلف جهت بررسی حضور آنتیبادیهای تولید شده بر ضد ویروس bvd در سرم گاوها، طراحی گردید و به ترتیب تعداد 400 و 94 نمونه سرمی با این الایزاها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده از این الایزاها با یکدیگر و با نتایج حاصل از بررسی همین نمونههای سرمی با کیت الایزای تجاری و تست خنثیسازی ویروس مقایسه شدند. نتایج آزمونهای آماری نشان داد که میزان توافق و حساسیت و ویژگی نسبی الایزای طراحی شده با ns3 کامل در مقایسه با تست خنثیسازی ویروس و کیت الایزای تجاری، بسیار بیشتر از الایزای طراحی شده با قطعه f4 در مقایسه با این دو روش میباشد. با توجه به نتایج آزمونهای کیفی و کمی ارائه شده، نشان داده شد که علیرغم مطلوب بودن شاخصهای نسبی الایزای f4، این الایزا نسبت به الایزای طراحی شده ns3، از حساسیت و ویژگی لازم برای تشخیص عفونت bvdv برخوردار نیست و از آنجا که پروتئین نوترکیب ns3 تولید شده نیز به کمک mbp به صورت محلول و به میزان مطلوبی، به راحتی در سیستم پروکاریوتی تولید شد، استفاده از پروتئین کامل ns3 و الایزای طراحی شده با آن نسبت به الایزای f4، کاملاً ارجحیت دارد. این یافتهها حاکی از آن بود که الایزای طراحی شده ns3، آزمایشی حساس و اختصاصی است و میتواند به عنوان یک کیت الایزای تشخیصی تولید داخل کشور، در امر تشخیص و بررسی سرواپیدمیولوژیکی بیماری bvd به منظور پیشگیری و کنترل این بیماری و کاهش و یا جلوگیری از خسارات اقتصادی ناشی از آن به صنعت دامداری و دامپروری کشور مورد استفاده قرار گیرد.
محسن شهبازی نژاد مسعود قربانپور نجف آبادی
استافیلوکوکوس آرئوس یکی از شایع ترین علل مسمومیت های غذایی به شمار می آید. عامل اصلی مسمومیت های غذایی، انتروتوکسین های استافیلوکوکی می باشند. انواع متفاوتی از انتروتوکسین های استافیلوکوکی وجود دارند که انواع a و b مهم ترین آن ها هستند. هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی پراکندگی ژن های انتروتوکسین های استافیلوکوکی اصلی بر روی جدایه استافیلوکوکوس آرئوس جدا شده از مواد غذایی و حاملین سالم در شهر اهواز بود. در مجموع 225 نمونه از مواد غذایی مختلف و 60 نمونه از سوآب بینی انسان تحت شرایط استریل به آزمایشگاه منتقل شدند. نمونه ها جهت تشخیص آلودگی به استافیلوکوکوس آرئوس کشت شدند و کلنی های مشکوک، با روش های رایج تشخیص باکتری ها و آزمایش pcr جهت جستجوی ژن aroa شناسایی شدند. استافیلوکوکوس آرئوس های جدا شده، جهت جستجوی ژن های انتروتوکسین های a، b، c، d و e، مورد آزمایشmultiplex pcr قرار گرفتند. در ادامه، جدایه هایی که نتیجه ی pcr آن ها مثبت بود، از نظر توانایی تولید انتروتوکسین ها، با روش sac culture و دات الایزا بررسی شدند. نتایج دال بر آلودگی 62 نمونه از مواد غذایی(55/27%) و 22 نمونه از نمونه های سوآب بینی(67/36%) به استافیلوکوکوس آرئوس بود. نتایج حاصل از pcr نشان داد که از 84 جدایه مورد بررسی، به ترتیب 4، 1 و 1 جدایه واجد ژن های انتروتوکسین a، b و d می باشند. آزمایش دات الایزا نیز نشان داد که هر 6 جدایه توانایی تولید انتروتوکسین مربوطه را دارند. می توان نتیجه گیری کرد که انترتوکسین a شایع ترین انتروتوکسین استافیلوکوکی در اهواز بوده و توجه بیشتر و دقیق تر مراکز بهداشتی و نظارتی، بر وضعیت عرضه بهداشتی مواد غذایی این منطقه ضروری می نماید
اسماعیل عبدی محمدرضا تابنده
از میان بیماری های باکتریایی آبزیان، ائروموناس هیدروفیلا با ایجاد عوارضی همچون پوسیدگی باله ها، زخم های پوستی و سپتی سمی خونریزی دهنده ی کشنده یکی از عوامل بیماری زای شناخته شده در ماهی می باشد. همچنین این باکتری از جنبه ی بیماری های زئونوز نیز حائز اهمیت بوده و می تواند باعث ایجاد زخم های بافتی و مشکلات گوارشی مانند اسهال در انسان گردد، از این رو استفاده از واکسن هایی به همراه ادجوان های مختلف سنتتیک و طبیعی جهت ایمن سازی هرچه بهتر در مقابل این بیماری حائز اهمیت بوده و در مطالعات مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه اثرات باکترین ائروموناس هیدروفیلا به همراه ادجوان فروند و ژل الوئه ورا به عنوان ادجوان بر میزان بیان دو ژن اینترلوکین-1 بتا و فاکتور نکروز توموری آلفا در بافت کلیه ی قدامی ماهی کپور معمولی مورد اندازه گیری و مقایسه قرار گرفت. بدین منظور تعداد 240 قطعه ماهی با وزن متوسط 50 گرم، به 4 گروه (تیمار) و هر گروه به 3 تکرار 20 قطعه ای تقسیم شدند. گروه های 1 تا 4 به ترتیب با باکترین همراه با ژل الوئه ورا، باکترین همراه با ادجوان فروند، باکترین بدون ادجوان و سرم فیزیولوژی (به عنوان کنترل) بصورت داخل صفاقی ایمن گردیدند. در روز 28 تحقیق هر چهار گروه با غلظت کشنده ی ائروموناس هیدروفیلا چالش داده شدند. نمونه گیری از بافت کلیه ی قدامی قبل از چالش و فواصل زمانی 12، 24، 72 ساعت و 7 روز بعد از چالش صورت گرفت. در آخر با انجام آزمایش pcr در زمان حقیقی، میزان بیان il-1? و tnf-?، در نمونه های اخذ شده مورد سنجش قرار گرفت. طبق نتایج بدست آمده، سطح و روند بیان دو ژن مورد مطالعه در هر سه تیمار ایمن شده نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری را نشان داد (05/0>p). مقایسه ی سه تیمار ایمن با یکدیگر نیز مشخص نمود که استفاده از ژل الوئه ورا باعث افزایش سطح بیان و روند سریع تر و طولانی تر بیان ژن il-1?در بافت کلیه ی قدامی متعاقب چالش با باکتری زنده می گردد (05/0>p). بطور کلی می توان نتیجه گرفت که ایمن سازی توسط باکترین ائروموناس هیدروفیلا در ماهی کپور باعث افزایش سطح و بهبود روند بیان ژن il-1? و tnf-? پس از مواجه با باکتری عامل بیماری گشته و از میان ادجوان های مورد استفاده نیز ژل خام الوئه ورا به عنوان یک ادجوان طبیعی می تواند بهتر از ادجوان فروند بیان این دو ژن را تحریک نماید.
خدیجه شیخی علیزاده مسعود قربانپور نجف آبادی
استافیلوکوکوس اورئوس دارای ژن های حدت متعددی می باشد که در بروز عفونت های متعدد ناشی از این عامل دخیل هستند. هدف از این مطالعه، ارزیابی فراوانی ژن های مربوط به دو عامل چسبان پروتئین متصل شونده به کلاژن و پروتئین متصل شونده به فیبرونکتین در استافیلوکوکوس اورئوس های جدا شده از مواد غذایی و عفونت های درمانگاهی بود. در محدوده زمانی سال های 1391-1389، تعداد 40 جدایه استافیلوکوکوس اورئوس از نمونه های درمانگاهی و 40 جدایه نیز از نمونه های مواد غذایی جداسازی و جمع آوری گردید. تمام جدایه ها با روش های بیوشیمیایی شناسایی شده و مورد استخراج dna قرار گرفت و صحت استخراج dna با تکثیر ژن aroa در هر یک از جدایه ها مورد تایید قرار گرفت و سپس حضور ژن های cna و fnb در dna هر یک از جدایه ها با pcr به کمک پرایمرهای اختصاصی این ژن ها ردیابی شد. نتایج pcrنشان داد در 40 جدایه ی جدا شده از نمونه ها ی بالینی به ترتیب تعداد 10 (25%) و 28 (70%) و در 40 جدایه ی حاصل از مواد غذایی به ترتیب تعداد 25 (5/62%) و 31 (5/77%) نمونه واجد ژن های cna و fnb مورد نظر بودند. تعداد 9 جدایه ی بالینی و 4 جدایه ی با منشاء مواد غذایی فاقد هر دو ژن چسبان cna و fnb بودند. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه می توان گفت که شیوع عوامل چسبان در جدایه های با منشاء مواد غذایی بالا بوده و ممکن است استفاده از فرآورده های این ژن ها در واکسن های ضد این عامل در پیشگیری از عفونت های ناشی از این باکتری موثر واقع شود.
هانا مریدویسی نغمه موری بختیاری
کلامیدوفیلا پسی تاسی باکتری بیماری زای پرندگان است که کلامیدیوز طیور را باعث شده، انسان و سایر پستانداران را نیز درگیر می نماید. پسیتاکوز انسان، بیشتر از طوطی سانان، کبوتر، بوقلمون و اردک کسب می شود. علائم درمانگاهی بیماری بسته به گونه ی پرنده، سن پرنده و سویه ی باکتری متفاوت است. بیماری در پرندگان با بی حالی، کاهش دمای بدن، ترشح از چشم و بینی، غیر طبیعی بودن مدفوع و کاهش تولید تخم همراه است. واکنش زنجیره ی پلی مراز یا pcr روشی سریع و با ویژگی و حساسیت بالا را برای تشخیص عامل فراهم نموده است. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی آلودگی به کلامیدوفیلا پسی تاسی در کبوترهای اهواز بود. در مجموع در دو فصل سرد و گرم، از280 قطعه کبوتر در سطح شهر اهواز سواب حلقی از ناحیه ی کوآنال گرفته شد. dna نمونه ها استخراج گردید و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن pmp کلامیدوفیلا پسی تاسی، pcr انجام شد. نتایج دال بر وجود ژن مورد نظر در 2 نمونه از dnaهای استخراج شده بود. فراوانی عفونت کلامیدوفیلا پسی تاسی در کبوترهای شهر اهواز 7/0 % برآورد گردید. نتیجه گیری می شود، عامل مذکور در اهواز وجود داشته و باید پیشگیری از آن مورد توجه قرار گیرد.
مرتضی طلابی مجتبی علیشاهی
از میان بیماری های باکتریایی آبزیان، عفونت حاصل از آئروموناس هیدروفیلا با ایجاد عوارضی همچون پوسیدگی باله ها، زخم های پوستی و سپتی سمی خونریزی دهنده ی کشنده، یکی از عوامل بیماری زای شناخته شده در ماهی می باشد. از این رو استفاده از واکسن به همراه ادجوانت های مختلف ساختگی و طبیعی جهت ایمن-سازی هرچه بهتر در مقابل این بیماری حائز اهمیت بوده و در مطالعات مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه اثرات باکترین آئروموناس هیدروفیلا به همراه عصاره ی بره موم و ژل آلوئه ورا به عنوان ادجوانت، بر روی برخی از فاکتور های ایمنی ماهی کپور معمولی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 375 عدد ماهی با وزن متوسط 8/4 ± 2/54 گرم، به 5 گروه (تیمار) و هر گروه به 3 تکرار 25 عددی تقسیم شدند. گروه های 1 تا 5 در روزهای صفر و 14 به ترتیب با باکترین بدون ادجوانت، باکترین همراه با ادجوانت فروند، باکترین همراه با ژل آلوئه ورا، باکترین همراه با عصاره ی بره موم و سرم فیزیولوژی (به عنوان کنترل) به صورت داخل صفاقی ایمن شدند. ماهی ها به مدت 6 هفته تحت شرایط مشابه نگهداری و با خوراک یکسان تغذیه شدند. در روزهای 14، 28 و 42 از هر گروه 9 ماهی (از هر تکرار 3 ماهی) به طور تصادفی انتخاب و از آن ها خونگیری به عمل آمد. عیار آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا و فعالیت لایزوزیم سرم در نمونه ها اندازه گیری شد. در انتهای هفته ی ششم تمام گروه ها (10 ماهی از هر تکرار) با غلظت ld50 باکتری زنده ی آئروموناس هیدروفیلا به روش تزریق داخل صفاقی چالش داده شدند. تلفات ماهی ها در گروه های مختلف تا 10 روز ثبت شده و کارایی هر واکسن محاسبه و مقایسه گردید. نتایج نشان داد که عیار آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا در تمام گروه های ایمن شده، در هر سه مرحله ی نمونه گیری نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری دارد در صورتی که فعالیت لایزوزیم سرم فقط در گروه آلوئه ورا در روزهای 28 و 42 افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد (05/0p<). میزان تلفات بعد از چالش با باکتری زنده ی آئروموناس هیدروفیلا نیز در گروه های ایمن شده کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل داشت ولی بین گروه بره موم و باکترین تفاوت معنی داری مشاهده نشد. گروه آلوئه ورا دارای کمترین تلفات نسبت به سایر گروه ها بود که تفاوت معنی داری با سایر گروه ها داشت(05/0p<). بر اساس نتایج این تحقیق، نقش ادجوانتی آلوئه ورا مناسب و قابل رقابت با ادجوانت فروند برآورد گردید، به نظر می رسد بره موم اثر ادجوانتی مناسبی در ماهی کپور ندارد.
ساناز رویشدزاده مهدی پورمهدی بروجنی
بیماری یون یا پاراتوبرکلوزیس که در اثر مایکوباکتریوم اوویوم پاراتوبرکلوزیس ایجاد می شود یک آنتریت گرانولوماتوزی در نشخوارکنندگان اهلی و وحشی است و معمول ترین نشانه بالینی آن در گوسفند لاغری و ریزش پشم می باشد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع سرمی مایکوباکتریوم اوویوم پاراتوبرکلوزیس در گوسفندان استان خوزستان و همچنین ارتباط آن با فاکتورهای محیطی و میزبانی می باشد. در این تحقیق نمونه-های سرمی از 568 رأس گوسفند انتخاب شده به طور تصادفی از شهرهای اهواز، هندیجان، باغملک، سوسنگرد، گتوند، مسجدسلیمان و دزفول جمع آوری گردید و بوسیله آزمایش الیزا مورد ارزیابی قرار گرفت. شیوع سرمی مایکوباکتریوم اوویوم پاراتوبرکلوزیس 9/6 درصد (فاصله اطمینان 95% 87/8-87/4) بود. رگرسیون لاجستیک نشان داد شانس عفونت با افزایش سن پایین می آید (نسبت شانس 96/0 و فاصله اطمینان 95% 18/1- 78/0). فراوانی نسبی عفونت در گوسفندان ماده بیشتر از نر بوده (05/0<p ) و شانس عفونت گوسفندان ماده نسبت به نر 49/3 (فاصله اطمینان 95% 04/26- 47/0) می باشد. شیوع در گوسفندان دارای سابقه سقط و بدون آن به ترتیب 7/9 و 9/6 درصد بوده(05/0<p ) و شانس عفونت در گوسفندان دارای سابقه سقط نسبت به سایر گوسفندان ماده دارای سابقه زایش 52/1 (فاصله اطمینان 95% 78/3- 61/0) می-باشد. شیوع در اهواز، هندیجان، باغملک، سوسنگرد، مسجدسلیمان، گتوند و دزفول به ترتیب 9/19، 2/16، 3/14، 6/10، 8/14، 9/12 و 4/11 درصد می باشد(001/0>p) و موقعیت جغرافیایی 9/2 درصد از نوسانات بیماری را توجیه می کند.
جهانبخش پروانه محمدحسین راضی جلالی
لینگوآتولاسراتا انگلی جهانی و مشترک بین انسان و دام است. انگل بالغ در سیستم تنفسی سگ سانان زندگی می کند ومیزبان واسط آن حیوانات علف خوار می باشند. انسان نیز ممکن است توسط هر دو مرحله نوچه ای و یا خوردن تخم آلوده شود. با توجه به فقدان نشانه های بالینی و عدم توانایی تشخیص انگل در دام های زنده، و اینکه تاکنون روش سرولوژیکی برای تشخیص لینگواتولا سراتا در میزبانان واسط به ویژه علفخواران ارائه نشده است، در مطالعه حاضر که برای اولین بار برای تشخیص آلودگی لینگواتولا سراتا در گوسفند انجام شده است، کارآیی کانترایمونوالکتروفورز با استفاده از آنتی ژن های پیکری و دفعی – ترشحیتهیه شده از کشت نوچه های انگل در rpmi و سه نوع بافر مختلف و با تعداد 40 نمونه سرمی مثبت تهیه شده از گوسفندان آلوده به انگل و 30 نمونه منفی غیرآلوده، تهیه شده از بره های ایندور، به منظور تشخیص آلودگی به این انگل در دام زنده (گوسفند) ارزیابی شد. شاخص های ارزیابی آزمون، حساسیت و ویژگی برای آنتی ژن دفعی- ترشحی بااستفاده از دو بافر ورونال و تریس 100% و حساسیت برای آنتی ژن پیکری به این دو بافر ورونال و تریس به ترتیب 100% و 95% و ویژگی برای هر دو بافر 100% بدست آمد. به همین صورت ارزش پیشگویی مثبت و منفی برای آنتی ژن پیکری و دفعی – ترشحی با بافر ورونال 100% و آنتی ژن دفعی – ترشحی با بافر تریس نیز 100% و برای آنتی ژن پیکری 5/97% و 7/96% بدست آمد. در صورتیکه حساسیت و ویژگی برای آنتی ژن دفعی- ترشحی بااستفاده از بافر باربیتال 5/92% و 90% و برای آنتی ژن پیکری 5/97% و 6/86% تعیین شد. ارزش پیشگویی مثبت و منفی برای آنتی ژن دفعی – ترشحی با بافر باربیتال به ترتیب 3/87% و 7/93% و برای آنتی ژن پیکری 7/90% و 7/93% بدست آمد. این مطالعه نشان داد که می توان از آزمون کانترایمونوالکتروفورز با استفاده از آنتی ژن دفعی– ترشحی نوچه لینگوآتولا سراتا و بافرهای ورونال یا تریس برای تشخیص آلودگی به این انگل در گوسفند و احتمالاً در سایر حیوانات میزبان واسط و میزبانان اصلی و حتی انسان استفاده کرد.
حسین گله دار مسعود قربانپور نجف آبادی
فاسیولوز یکی از بیماری های مهم نشخوارکنندگان در ایران و سایر نقاط دنیا بوده که خسارات بهداشتی و اقتصادی فراوانی به جوامع انسانی و دامی وارد می نماید. یکی از مسائل مهم در مورد این بیماری تعیین میزان شیوع بیماری با استفاده از روش های حساس و قابل اطمینان می باشد. در این مطالعه طی مراجعه تدریجی به دامداری های مناطق مختلف استان خوزستان 500 نمونه خون از گوسفندان جمع آوری و سرم آن ها در آزمایشگاه جدا گردید. نمونه های سرم با استفاده از روش الایزا از نظر وجود آنتی بادی ضد آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصله از این بررسی نشان داد که میزان شیوع آلودگی در گوسفندان 2/15 درصد، در گوسفندان ماده با شیوع 3/14 ودر گوسفندان نر 25 درصد می باشد. میزان شیوع در گروه سنی 5-4 سال از سایر گروه ها بیشتر و در گروه سنی 3-2 سال از سایر گرو ه ها کمتر بود و میزان شیوع در منطقه باغملک از سایر مناطق استان بیشتر نشان داده شد. با توجه به نتایج بدست آمده و اهمیت این بیماری و شیوع سرمی نسبتا بالای آن لزوم بکارگیری راهکارهای مناسب جهت کنترل، پیشگیری و درمان آن در نشخوارکنندگان منطقه بویژه گوسفند احساس می شود.
علی عباس نیکوند علیرضا قدردان مشهدی
باکتری های کورینه باکتریوم رناله، اشرشیا کولای، پروتئوس و سودوموناس آئروژینوزا از جمله علل شناخته شده عفونت ادراری در گاو می باشند. این باکتری ها نه تنها از مجاری ادراری دام های بیمار، بلکه از دام های به-ظاهر سالم نیز جدا شده اند، این امرنقش عوامل مستعد کننده را که می توانند با توقف و یا کند شدن جریان خروج ادرار زمینه را برای ایجاد عفونت و تغییرات پاتولوژی فراهم آورند، روشن می سازد. در این مطالعه که به منظور بررسی ارتباط بین باکتریولوژی ادرار و هیستوپاتولوژی کلیه و مثانه گاومیش رودخانه ای صورت گرفت، 353 راس گاومیش (143 راس ماده و 210 راس نر) در کشتارگاه اهواز مورد مطالعه قرار گرفتند. بعد از کشتار، نمونه های خون، ادرار، کل مثانه و نمونه هایی از هر دو کلیه، جمع آوری شده و تحت بررسی های تکمیلی (سرولوژی، هیستوپاتولوژی، باکتریولوژی و pcr) قرار گرفتند. نتایج کشت ادرار نشان داد که ادرار 19 راس (38/5%) به باکتری آلوده بوده است و باکتری های جدا شده عبارت بودند از اشرشیاکولای (21%)، استافیلوکوک (6/31%) ، استرپتوکوک (8/15%) ، پروتئوس میرابیلیس (8/15%)، کلبسیلا (3/5%)، یرسینیا اینتروکولیتکا(3/5%) و اکتینومایسس ویسکوسوس همراه با پاستورلا آئروژنز (3/5%). در بررسی های هیستوپاتولوژی مثانه تعداد 1/50 % موارد دارای ضایعه پاتولوژی بود. ضایعه های تشخیص داده شده شامل: التهاب مزمن مثانه (4/14%) و التهاب لنفوپرولیفراتیو مثانه (4/35%) بودند. در بررسی هیستوپاتولوژی کلیه، تعداد 3/36% موارد دارای ضایعه تشخیص داده شدند. فراوان ترین ضایعه نفریت بینابینی (2/27) بود. همچنین در هیستوپاتولوژی 5 راس (4/1%) از گاومیش های تحت بررسی، پیلونفریت مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج آزمایش سرمی mat نیز نشان داد که 3/43% دام ها حداقل به یک سروتیپ (هارجو، پومونا، استرالیس، تاراسووی، گریپوتیفوزا، ایکتروهموراژیه، بالوم و کنیکولا) از باکتری لپتوسپیرا آلوده بودند. نتایج آزمایش pcr مشخص ساخت که 2/12% (2/8% در pcr بافت کلیه و 8/4% در pcr ادرار) از گاومیش ها دارای آنتی ژن لپتوسپیرا اینتروگانس در کلیه و یا ادرار بودند. اگرچه باکتری های جدا شده از کشت ادرار بیماریزا می باشند ولی ارتباط معنی داری بین پیلونفریت و التهاب مزمن مثانه با آلودگی باکتریایی ادرار مشاهده نشد. همچنین ارتباط آماری معنی داری بین موارد مثبت mat و نفریت بینابینی، موارد مثبت pcr و نفریت بینابینی و نیز موارد مثبت mat با pcr را تشخیص داده شد (05/0p>).
زهرا رک رک محمد حسین راضی جلالی
فاسیولوز یکی از بیماری های مهم علفخواران بوده که توسط دو گونه فاسیولا هپاتیکا و فاسیولا ژیگانتیکا ایجاد می شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع سرمی آلودگی به فاسیولا هپاتیکا و فاسیولا ژیگانتیکا در گله های گوسفند در منطقه لرستان به روش الایزا بود. در این مطالعه تعداد 500 نمونه سرم گوسفندی از پنج منطقه جغرافیایی (شهرستان) استان لرستان جمع آوری و با استفاده از آنتی ژن های دفعی- ترشحی به روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت و داده ها با نرم افزار spss آنالیز شد. شیوع سرمی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا در گوسفندان تحت بررسی 6/6 درصد و شیوع آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا ژیگانتیکا 6/13 درصد بود. میزان فراوانی نسبی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا در شهرستان ازنا 4 درصد، پلد ختر11 درصد، بروجرد 5 درصد، خرم آباد 8 درصد و نورآباد 5 درصد بود که بیشترین مربوط به شهرستان جنوبی پلدختر و کمترین درصد آلودگی مربوط به شهرستان شمال شرقی ازنا بود (05/0p>). فراوانی نسبی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا ژیگانتیکا در شهرستان ازنا 22 درصد، پلدختر 14 درصد، بروجرد 14 درصد، خرم آباد 14 درصد و نورآباد 4 درصد بود که بیشترین مربوط به شهرستان ازنا و کمترین درصد آلودگی مربوط به شهرستان نورآباد بود (01/0p<). شیوع سرمی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا در گوسفندان ماده 5/7 درصد و در گوسفندان نر 8/5 درصد بود. شیوع سرمی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا ژیگانتیکا در گوسفندان ماده 5/15 درصد و در گوسفندان نر 12 درصد بود. کمترین آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا با 2/4 درصد در گروه سنی بزرگ تر از 5 سال و بیشترین آلودگی با 7/8 درصد در گروه سنی 5-3 سال مشاهده شد. توزیع فراوانی موارد منفی و مثبت به تفکیک سن در آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا ژیگانتیکا نشان می دهد که به ترتیب کمترین و بیشترین نسبت موارد مثبت مربوط به دامنه سنی بیشتر از 5 سال با 8/4 درصد و 5-3 سال با 9/12 درصد بوده است (05/0p>). با توجه به میزان شیوع آلودگی در گوسفندان منطقه لرستان، طراحی برنامه های کنترلی در جهت کاهش آلودگی لازم است صورت گیرد.
سمیه نوروزی بلداجی داریوش غریبی
جداسازی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به آنتی بیوتیک ها بخصوص متی سیلین در مواد غذایی با منشأ دامی در سال های اخیر افزایش یافته است. هدف از این تحقیق بررسی حضور ژن مقاومت به متی سیلین در جدایه های استافیلوکوکوس اورئوس با منشأ مواد غذایی در شهر اهواز و تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی در آنها بود. به منظور اجرای این تحقیق در مرحله اول تعداد 146 نمونه غذایی پر خطر از نظر مسمومیت غذایی استافیلوکوکی از سطح شهر اهواز تهیه و حداکثر طی 24 ساعت مورد کشت و ارزیابی از نظر آلودگی به استافیلوکوکوس اورئوس کواگولاز مثبت قرار گرفتند. همچنین در مطالعه حاضر علاوه بر بررسی 146 نمونه غذایی فوق الذکر، از تعداد 35 جدایه استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از مواد غذایی موجود در آرشیو بخش میکروب شناسی دانشکده نیز استفاده شد. تمامی جدایه ها بر روی محیط آگار خوندار کشت و سپس بعد از بررسی ویژگی های مورفولوژی و خصوصیات بیوشیمایی باکتری، مورد استخراج dna قرار گرفتند. سپس جدایه ها طی دو مرحله آزمون pcrبررسی حضور ژن ترمونوکلئاز(nuc) و بررسی حضور ژن مقاومت به متی-سیلین(meca) مورد ارزیابی قرار گرفتند نتایج pcr نشان داد که همه ی جدایه ها از نظر ژن ترمونوکلئاز اختصاصی باکتری استافیلوکوکوس اورئوس مثبت بودند. نتایج دومین pcr مربوط به حضور ژن meca نشان داد که از مجموع 66 جدایه استافیلوکوکوس اورئوس کواگولاز مثبت، تنها 1جدایه (?1/1 درصد) واجد این ژن بود.
کوثر آبادی مسعود قربانپور نجف آبادی
لپتوسپیروز از جمله بیماریهای مشترک میان انسان و دام است که در سراسر جهان معمول بوده و شیوع بیشتری در مناطق با درجه حرارت بالای هوا نسبت به مناطق معتدل دارد و شناسایی کانونهای آلوده به بیماری از نظر اقتصادی و بهداشت عمومی حائز اهمیت است. هدف از انجام این مطالعه بررسی سرواپیدمیولوژی لپتوسپیروز در گربه های شهرستان اهواز بود. در این مطالعه 80 قلاده گربه بومی از مناطق مختلف شهرستان اهواز، توسط آزمایش آگلوتیناسیون میکروسکوپی، از نظر پادتن های ضد سرووارهای هارجو، ایکتروهموراژیه، پومونا، کانیکولا، گریپوتایفوزا، بالوم و استرالیس لپتوسپیرا اینتروگانس مورد بررسی قرار گرفت. تیترهای بیشتر یا مساوی 100 مثبت محسوب شدند. در مجموع، چهار قلاده از 80 گربه ی مورد مطالعه(5 درصد) از نظر سرولوژی دارای تیتر سرمی مثبت نسبت به حداقل یک سرووار از 7 سرووارمذکور لپتوسپیروز بودند. تعداد 3 قلاده از گربه ها به سرووار بالوم به تنهایی و 1 قلاده از آنها به دو سرووار بالوم و استرالیس آلوده بودند و تیتر همگی آنها 100 بود. این اولین مورد مشاهده آلودگی به سرووارهای استرالیس و بالوم در گربه در ایران بود. تجزیه و تحلیل آماری بدست آمده از مطالعه حاضر نشان داد که اختلاف آماری معنی داری بین گربه های تحت مطالعه از نظر جنس و نژاد وجود ندارد، ولی از نظر سن اختلاف معنی دار( 05/0 p<) مشاهده شد، به طوری که همه ی گربه های دارای تیتر مثبت، سن بالای 3 سال داشتند. از آنجا که تنها دو سرووار از لپتوسپیرا در جمعیت گربه های اهواز گزارش گردید، اپیدمیولوژی نسبتا ساده ای را در مقایسه با دیگر حیوانات و انسان در منطقه دارد.