نام پژوهشگر: مصطفی قماشی
مرضیه سهرابی زاده مصطفی قماشی
در این پژوهش، ژئوشیمی خاک های مناطق شرق و شمال شرق آتشفشان تفتان به منظور مشخص نمودن تأثیرات احتمالی آتشفشان مورد بررسی قرار گرفته است. سنگ شناسی غالب منطقه آندزیتی و داسیتی است. رسوبات آبرفتی جدید و قدیمی به همراه رسوبات تبخیری گچ و نمک نیز در منطقه فراوان هستند. تعداد 15 نمونه از منطقه مطالعاتی و با فاصله از زمین های کشاورزی برداشت شده اند. ذرات خاک در این محل دارای جورشدگی بد و بسیار بد می باشند. بخش سیلتی- رسی نمونه ها جهت تعیین غلظت عناصر اصلی و فرعی مورد تجزیه قرار گرفتند. در خاک های منطقه همراه با افزایش غلظت sio2، اکسید عناصری مانند سدیم، پتاسیم، آلومینیوم، تیتانیوم و فسفر روند افزایشی و عناصر کلسیم، منیزیم، آهن و منگنز روند کاهشی نشان می دهند. جهت تعیین احتمال آلودگی در نمونه ها، داده های حاصل از تجزیه شیمیایی با استفاده از شاخص زمین انباشتگی و فاکتور غنی شدگی بررسی شدند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که خاک های محدوده شرق و شمال شرق آتشفشان تفتان از لحاظ عناصر as, ca, cr, cu, mg, na, ni, p, sr, u آلوده می باشند. غلظت بالای سدیم و کلسیم باعث افزایش مقدار ph این خاک ها شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که عواملی مانند جنس سنگ بستر (سنگ های آذرین ناشی از فعالیت آتشفشان تفتان) و شرایط آب و هوایی در میزان و نوع این آلودگی ها نقش دارند. غلظت بالای کلسیم و سدیم در ارتباط با شرایط آب و هوایی و غلظت بالای عناصر کروم، استرانسیم، نیکل، فسفر، اورانیوم و مس در ارتباط با آتشفشان تفتان می باشد.
اعظم شیرین شاندیز مصطفی قماشی
دشت خاش به صورت نواری با امتداد شمال غربی – جنوب شرقی در دامنه های جنوبی آتشفشان تفتان در جنوب شرق ایران قرار گرفته است. به طور کلی این دشت از شمال توسط ارتفاعات تفتان، از شرق توسط ارتفاعات پشت کوه و از غرب توسط کوه پنج انگشت احاطه شده است. با توجه به اینکه خاک یک محصول ثانویه است از اینرو ترکیب شیمیایی آن به شدت متاثر از ویژگی های زمین شناسی ارتفاعات محصور کننده نیز می باشد. از آنجائیکه آتش فشان تفتان در چند صد هزار سال گذشته فعالیت داشته است، بنابراین گازها و مواد حاصل از آن در گذر زمان بر ترکیب شیمیایی آب ها و خاک های مناطق اطراف تاثیر به سزایی داشته است. در این پژوهش، به بررسی کیفیت خاک ها در دشت خاش پرداخته شده است با این فرض که تفتان به صورت یک منبع آلوده کننده، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، در تغییر ترکیب شیمیایی خاک این منطقه تاثیر گذاشته است. در این مطالعه، خاک های منطقه از نظر عناصر اصلی و فرعی، al، ca، mg، na، k، fe، mn، ni، cr، co، cu، pb، zn، ag، as، cd و s تجزیه شده اند. بیشترین غلظت ها مربوط به یون های آلومینیوم، کلسیم، آهن، منیزیم بوده که به ترتیب مقادیر 6 – 8، 2 – 10، 3 – 5، 1 – 3 درصد را نشان داده اند. عناصر مهم از نظر زیست محیطی مانند گوگرد و آرسنیک به ترتیب غلظتی بین0 – 51/0و 6 – 14 ppm را نشان می دهند. تغییرات غلظت عناصر سنگین مانند ni، cr، co، cu، pb و zn به ترتیب بین مقادیر 4/42 – 1/95، 41 – 101، 1/18 – 8/26، 3/29 – 9/73، 3/15 – 8/29، 68 – 107 (ppm)، می باشد. اسید سرشتی (ph) نمونه های خاک که در آزمایشگاه اندازه گیری شده است، مقادیری بین 53/7 – 14/9 را نمایان کرده است. بررسی منحنی های تجمعی و نمودارهای هیستوگرام در رسوبات تشکیل دهنده این منطقه حاکی از آن است که متوسط اندازه ذرات تشکیل دهنده خاک ماسه های ریز دانه هستند. علاوه بر این، با بررسی نمودار ها در این منطقه مشاهده می شود که هر چه از ارتفاعات به سمت دشت پیش می رویم بر میزان ذرات ریز دانه (سیلت و رس ) افزوده می شود. این ذرات ریز دانه نقش مهمی را در فرآیند جذب سطحی فلزات سنگین ایفا کرده اند. با توجه به مقادیر ph، فرآیند جذب سطحی بیشتر توسط اکسیدهای آهن و آلومینیوم و کلسیت موجود در رسوبات انجام شده است. نتایج حاصل از آنالیز نمونه های خاک نشان می دهد که غلظت عناصر منگنز، نیکل، کروم، کبالت، مس، سرب، روی، آرسنیک، کادمیوم و گوگرد مقادیر بالاتر از حد مجاز ارائه شده توسط استاندارد(united state environmental protection agency) usepa را نشان می دهند. از بررسی فاکتورهای زیست محیطی مانند فاکتور غنی شدگی و شاخص زمین انباشتگی، می توان گفت که هیچ یک از عناصر به جزء نقره، سزیم و کلسیم غنی شدگی قابل توجهی نسبت به میانگین شیل از خود نشان نمی دهند. همچنین، شاخص زمین انباشتگی نشان می دهد که بر اساس رده بندی مولر، خاک های منطقه نسبت به عناصر نقره و سزیم آلودگی نشان می دهند ولی نسبت به سایر عناصر غیر آلوده می باشند.
اسماعیل مرادیان تشنیزی مصطفی قماشی
منطقه مورد مطالعه دراین پژوهش در محدوده ی جنوب، غرب و شمال اصفهان واقع شده است. دراین پژوهش به بررسی ژئوشیمیایی و سنگ شناسی دولومیت های کرتاسه زیرین پرداخته شده است. براساس مطالعات سنگ شناسی و ژئوشیمیایی پنج نوع دولومیت در برش های مورد مطالعه تشخیص داده شده است. نوع اول دولومیت های خیلی ریز- ریز بلور که در شرایط نزدیک به سطح زمین و در مراحل اولیه دیاژنز در پهنه های جزرومدی تا کولاب تشکیل شده اند. در این دولومیت ها مقادیر srبالا (2537پی پی ام) و )fe8861 پی پی ام) و mn(852 پی پی ام) پایین است. نوع دوم، دولومیت های ریز - متوسط بلور نیمه شکل دار تا بی شکل را شامل می شود که نسبت به نوع اول مقادیر آن ها srکمتر و برعکس مقادیر fe و mn آن-ها بیشتر است. این دولومیت ها به احتمال زیاد در مراحل اولیه دیاژنز تدفینی کم عمق تشکیل شده اند. نوع سوم شامل دولومیت های متوسط- درشت بلور شکل دار و نیمه شکل دار و واجد حواشی روشن و مراکز کدر هستند. این نوع دولومیت ها در مقایسه با دو نوع قبلی دارای fe و mn بیشتر و srکمتری هستند. آن ها احتمالا در شرایط تدفین بیشتر و از طریق دولومیتی شدن رسوبات آهکی قبلی و یا از تبلور دوباره دولومیت-های نوع اول و دوم تشکیل شده اند. دولومیت های متوسط درشت بلور پرکننده ی شکستگی ها و فضاهای خالی نوع چهارم از دولومیت های منطقه مطالعاتی را تشکیل می دهند. این دولومیت ها، احتمالا دراثر دیاژنز تاخیری و در طی تدفین متوسط در دمایی کمتر از 60 تا 80 درجه سانتی گراد تشکیل شده اند. دراین دولومیت ها مقادیر fe و mn به سمت مرکز حفرات و شکستگی ها افزایش می یابد. نوع پنجم، شامل دولومیت های درشت بلور زین اسبی پرکننده حفرات و شکستگی هستند. این دولومیت ها، در خلال دیاژنز تدفینی عمیق و در دمایی بالاتر از 60 تا 80 درجه سانتی گراد، در آخرین مرحله دیاژنز تشکیل شده اند. این نوع دولومیت ها، فقط در برش نجف آباد تشخیص داده شده اند و تشکیل آن ها به احتمال زیاد مرتبط با تکتونیک منطقه بوده است. علاوه بر دولومیت های مذکور دسته دیگری از دولومیت ها در برش های مورد مطالعه تشخیص داده شده اند که شامل دولومیت های ریز تا متوسط بلور شکل دار تا نیمه شکل دار هستند. این دولومیت ها، سیمان سنگ های آواری موجود در برش های مورد مطالعه را تشکیل داده اند. آن ها به احتمال قوی، از دولومیتی شدن سیمان آهکی موجود در بین دانه های سنگ های آواری یا از تجدید تبلور زمینه ی دولومیتی اولیه در مراحل آغازین دیاژنز حاصل شده اند. منیزیم مورد نیاز برای تشکیل انواع دولومیت ها به احتمال زیاد از آب دریا، لایه های شیلی لیاس که در زیر این دولومیت ها قرار گرفته اند، و یا از شورابه های حوضه ای تامین شده است. شواهد ژئوشیمیایی، بررسی مقادیر عناصر فرعی و اصلی و همچنین استوی شیومتری دولومیت ها حاکی از کاهش مقدار استرانسیم و افزایش مقادیر منگنز و آهن از دولومیت های نوع اول به دولومیت های نوع چهارم (پرکننده ی حفرات) است. دولومیت های خیلی ریز- ریزبلور (نوع اول) دارای بالاترین مقادیر استرانسیم و بالاترین استوی شیومتری هستند. بالابودن مقدار استرانسیم دردولومیت های خیلی ریز - ریزبلور احتمالاً دلیلی بر کانی-شناسی آراگونیتی کربنات های اولیه است، ضمن اینکه بالا بودن نسبت mg/ca در این دولومیت ها نیز تاییدی بر تشکیل آن ها از سیالاتی با شوری بالا می باشد.
نسرین طاهری قلعه سلیمی مصطفی قماشی
منطقه مورد مطالعه در این پژوهش در استان یزد و در فاصله 40 کیلومتری از جنوب غربی شهرستان تفت در ایران مرکزی واقع شده است. در منطقه مطالعاتی یک برش چینه نگاری مورد بررسی قرار گرفته است. ضخامت سازند شتری، به سن تریاس میانی در این منطقه 196 متر برآورد شده که شامل دولومیت های متوسط تا ضخیم لایه است. در این برش مرز زیرین سازند شتری، با سازند سرخ شیل به صورت ناپیوسته است. تبدیل ناگهانی دولومیت های سازند شتری به آهک اسپهک نشان می دهد که مرز بالایی سازند شتری نیز، به احتمال قوی، ناپیوسته است. بر اساس شکل و اندازه بلورها، توزیع اندازه بلوری در متن سنگ (یک اندازه یا چند اندازه) و شکل مرز بلورها (مسطح یا غیر مسطح)، پنج گروه دولومیت شامل دولومیت های خیلی ریز بلور (دولومیکرایت ها)، دولومیت های ریزبلور، دولومیت های متوسط بلور، دولومیت های درشت بلور و دولومیت های درشت تا بسیار درشت بلور پرکننده شکستگی ها و حفرات در منطقه شناسایی شده اند. دولومیکرایت ها حاوی کانی های تبخیری انیدریت و ژیپس، و فابریک روزنه ای بوده و از نوع دولومیت های اولیه هستند. سایر دولومیت ها از انواع ثانویه بوده و در اثر جانشینی در محیط های تدفینی کم عمق تا عمیق تشکیل شده اند. مطالعات ژئوشیمیایی نشان داد که متوسط مقدار mg در دولومیکرایت ها 46/7 مولار (sd=0.11, n=5) و در دولومیت های ثانویه 08/8 مولار (sd=0.29, n=10)است. با توجه به مقادیر کمترmg در دولومیکرایت ها، به نظر می رسد این دولومیت ها پس از تشکیل تحت تأثیر فرآیند های دیاژنتیکی، دگرسان شده اند. میانگین مقادیر sr در دولومیت های ثانویه منطقه 113 پی پی ام (sd=21.11, n=10) تعیین شده است. پایین بودن میزان استرانسیم در این دولومیت ها، نشان داده که به احتمال زیاد، سنگ کربناته اولیه، کلسیت با منیزیم پایین بوده است. میانگین مقادیر naدر نمونه های دولومیتی منطقه 5203 پی پی ام (sd=718, n=15) است که بیشتر از مقادیر na در دولومیت های دریایی است. لذا مقادیر بالای سدیم در دولومیت های منطقه، به احتمال زیاد به دلیل شوری بیش از حد سیال های دولومیت ساز بوده است. میانگین مقادیر fe و mn در دولومیت های ثانویه منطقه، به ترتیب 11278 پی پی ام و 694 پی پی ام تعیین شده اند. از آنجایی که این دولومیت ها در اعماق کم و متوسط تشکیل شده اند، لذا مقادیر بالای آهن و منگنز احتمالاً به دلیل وجود شرایط احیایی در زمان تشکیل آنها بوده است. میانگین نسبت منیزیم به کلسیم در دولومیت های منطقه مطالعاتی برابر 51/0 (sd=0.02, n=15)و دامنه تغییرات آن بین 47/0تا 53/0 نعیین شده است. بر این اساس، دولومیت های منطقه همگی از انواع نامنظم یا غیر استوکیومتریک هستند. منیزیم مورد نیاز برای تشکیل دولومیکرایت ها به احتمال زیاد، از آب دریا و برای سایر دولومیت ها نیز به گمان قوی از شیل های سازند سرخ شیل و شورابه های حوضه ای تأمین شده است.
نوشین صابرشهرکی علی احمدی
lrees نسبت به hrees، تهی شدگی نسبی نشان می دهند. این تهی شدگی در نمودارهای عناصر نادر خاکی با شیب منفی از lree تا mree و شیب مثبت از mree تا hree مشاهده می شود. شیب کلی نمودارهای مذکور مشابه e-morb است. نسبت های اندک lrees/hrees در نمونه های این نوشتار به علت غنی شدگی نسبی سنگ های منطقه از عناصر hrees است. نسبت lrees/hrees در مقایسه با بازالت های کافت قاره ای، n-morb و e-morb تهی شده تر است، اما مشابهت بیشتری با e-morb دارد. نسبت liles/hfses در مقایسه با بازالت های کافت قاره ای و e-morb غنی شدگی نشان می دهد. مشابهت فراوانی در نسبت مذکور در نمونه های این نوشتار با e-morb مشاهده می شود. اندک بودن نسبت lrees/hfses، نمایانگر محیط اقیانوسی نوع کافت در زمان تشکیل این سنگ ها می باشد.
علی کریمی محمد بومری
نهشته های متعددی از تراورتن در شرق دشت سمسور تشکیل شده اند. تراورتن ها در این منطقه تنوع زیادی دارند و مشخصات زمین شناسی، کانی شناسی و شرایط تشکیل آن ها ناشناخته است. بعضی از این نهشته ها ممکن است از نظر اقتصادی ارزش معدنی داشته باشند. وجود گسل ها و شکستگی های فراوان در منطقه باعث بالا آمدن آب های حاوی کربنات کلسیم می شود که با ته نشست آن ها نهشته های تراورتن به وجود آمده اند. نهشته های مذکور از لحاظ ژئومورفولوژی به انواع تپه ای، سدی و رودخانه ای تقسیم می شوند که هر یک پویای شرایط خاص تشکیل و نهشته-شدن می باشند. از نظر رنگ این تراورتن ها دارای رنگ های متنوعی از رنگ سفید، کرم، لیمویی و قرمز می باشند. بر اساس منشأ co2 این تراورتن ها به انواع متئوژن و ترموژن تقسیم می شوند. تراورتن های مورد مطالعه تحت تاثیر نئومورفسیم افزایشی و تبلور مجدد قرار گرفته اند. این تراورتن ها دارای انواع بدون تخلخل و متخلخل می باشند. آنالیزهای xrd انجام شده روی تراورتن ها نشان داد که تراورتن های شرق دشت سمسور از لحاظ ترکیب کانی-شناسی شامل کلسیت، آراگونیت، کوارتز و ناخالصی های اکسید آهن می باشند. حضور آراگونیت در این تراورتن ها را می توان به آب های داغ (بالاتر از 43 درجه سانتیگراد) و حضور کلسیت را به آب های سردتر (کمتر از 30 درجه سانتیگراد) این چشمه ها نسبت داد. انجام آنالیز icp روی این تراورتن ها محدوده ی وسیعی از عناصر مختلف را در غلظت های متنوع نشان می دهد. غلظت های بالای عنصر sr مربوط به کانی آراگونیت می باشد. ماتریکس های عنصری تاثیر دیاژنز متئوریک را روی این تراورتن ها نشان می دهد. جهت تعیین منشأ عناصر از نمودارهای عنکبوتی استفاده نمودیم که این نمودارها نشان می دهد سنگ آهک منطقه منشأ عناصر تراورتن ها می باشد.
مصطفی قماشی عبداله سعیدی
چکیده ندارد.
مصطفی قماشی
((خلاصه)) کوه بی بی شهربانو در قسمت جنوبی چین خوردگی های آنتی البرز (کوههای مسگرآباد، سه پایه و قصرفیروزه) واقع شده است . ارتفاعات این ناحیه دارای روند کلی شرقی، غربی یعنی همان روند رسوبگذاری البرز هستند. دامنه شمالی شرقی آن به جاده خراسان، دامنه جنوبی آن به جاده بی بی شهربانو وامین آباد، دامنه جنوب شرقی آن به کارخانه سیمان تهران و دامنه غربی آن به کارخانه سیمان ری محدود می شود . درمنطقه مورد مطالعه به دلیل ضخامت زیاد طبقات و گسترش کم آنها یک مقطع چین شناسی مورد بررسی قرارگرفته است .ازاین مقطع 235 نمونه و 32 نمونه دستی صیقلی)polished handspecimen(تهیه شده است . اجزاء تشکیل دهنده هرمقطع نازک اعم از آلوکم ها)allochems(و ارتوکم ها)orthochems(، تخلخل ها)porosities(همراه بادرصدآنها)percentage(وهمچنین ساخت ها)structures(، بافت ها)textures(و تغییرات دیاژنتیک)diagenetic changes(بااستفاده از میکروسکوپ پلاریزان مشخص شده است . شواهد سطح الارضی ورنگ آمیزی مقاطع نازک نشان داده که جنس اکثر سنگها آهکی و دولومیتی است . مطالعه مقاطع نازک و تعیین فاسیس های رسوبی، بطور کلی5 نوع محیط رسوبی دریای باز)open marine(سدیابار)barrier(، لاگون)lagoon(، پهنه بین جزرومدی)intertidal(و بالای مدیا سبخا)supratidal or sabkha(را مشخص نموده است . باتوجه به خصوصیات سنگشناسی، درمحیط دریای باز 2 میکروفاسی)microfacies(درمحیط سدیابار 1 میکروفاسیس ، درمحیط لاگون، 5 میکروفاسیس ، درمحیط بین جزر ومدی 4 میکروفاسیس ودرمحیط بالای مد یاسبخا 1 میکروفاسیس تعیین شده است . به کمک قانون والتر)walthers law(و باتوجه به نوع میکرو فاسیس ها و ارتباط آنهابایکدیگر درجهات جانبی و عمودی و مقایسه آنها با محیطهای رسوبی کنونی، مدل رسوبی سنگهای تریاس درمنطقه مورد مطالعه ارائه شده است . رنگ آمیزی مقاطع نازک میکروسکوپی توسط معرف آلیزارین قرمز -)alizarin red-s(مهمترین فرآیند دیاژنتیکی)process diagenetic(این منطقه را جانشینی)replacement(ازنوع دولومیتی شدن)dolomitization(معرفی کرده است ، این فرآیند موجب تبدیل کلسیت به دولومیت شده (درراستای عمودی و جانبی لایه ها) و دولومیت های مذکور غالبا دربخش های تحتانی و فوقانی مقطع چینه شناسی رویت شده اند . مطالعه مقطع چینه شناسی این منطقه نشان داده که دریای تریاس باعمق نسبتا کم)epicontinental sea(برروی رسوبات پرمین پیشروی داشته و مجموع لایه های سازند الیکا راتشکیل داده است . سازند فوق بادگرشیبی فرسایشی)disconformity(برروی رسوبات پرمین میانی ؟ قرارگرفته که بالایه های نسوز (بوکسیت ، لاتریت ، کانیها رسی، و غیره) مشخص می شود . درتریاس بالائی براثرفاز کمپرسیونی)compressional phase(کیمیریت پیشین)early kimmerian(، دریا این منطقه را ترک نموده است .