نام پژوهشگر: محسن اصغری نکاح

بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد منطقی ـ هیجانی ـ رفتاری (rebt) در مدیریت هیجانات منفی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  حمیده پورگنابادی   حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف

هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد منطقی، هیجانی- رفتاری در بهبود مدیریت هیجانات منفی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست شهر مشهد بود. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل نما است. جامعه آماری در این پژوهش عبارت است از کلیه کودکان بی سرپرست و بدسرپرست با دامنه ی سنی 9-12 سال شهر مشهد که بهر دلیلی توسط سازمان بهزیستی خراسان رضوی به عنوان بی سرپرست و بدسرپرست به مراکز نگهداری ارجاع داده شده اند. بدین منظور 19 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی(10نفر) و گروه کنترل نما(9نفر) گمارش شدند. گروه آزمایشی به مدت 12جلسه (5/1ساعته) تحت آموزش گروهی منطقی- هیجانی، رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل نما به مدت 7جلسه (1ساعته) همراه درمانگر به بازی و تماشای تلویزیون و... پرداختند. قبل از شروع مداخله و پس از آن هر دو گروه پرسشنامه مدیریت هیجان کودک و باورهای منطقی کودکان را تکمیل کردند. با توجه به نتایج آزمون تحلیل کوواریانس و تی مستقل ، آموزش گروهی مبتنی بر rebt در مدیریت خشم و اندوه و افزایش باورهای منطقی کودکان بی سرپرست موثر بود. اما با انجام آزمون تی مستقل بین دو گروه در مدیریت نگرانی تفاوت معناداری مشاهده نشد و این رویکرد در مدیریت نگرانی کودکان بی سرپرست موفق نبود.

تأثیر آموزش راهبردهای خود تنظیمی بر حل مسأله شناختی و اجتماعی در کودکان پیش دبستانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  افسانه جلوه گر   حسین کارشکی

هدف: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبرهای خود تنظیمی بر حل مسأله شناختی و اجتماعی در کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش: آزمودنی ها شامل 40 کودک (20 دختر و 20 پسر) پیش دبستانی شهرستان میبد با میانگین سنی 5 سال و 6 ماه بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. یک برنامه آموزش خود تنظیمی به مدت 20 ساعت روزانه به روش های بازی و قصه درمانی برای کودکان گروه آزمایش ارائه شد. ابزار: جهت سنجش حل مسأله شناختی از 3 خرده مقیاس هوش عملی وکسلر پیش-دبستانی(wppsi) که عبارتند از مازها، مکعب ها و حساب و حل مسأله اجتماعی از آزمون بازی اکتشافی حل مسأله اجتماعی کودکان والی که دارای دو فرم جداگانه برای پسرها و دخترها است، استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس نشان-دهنده تفاوت معنادار بین میانگین نمرات حل مسأله شناختی و اجتماعی در گروه آزمایش و گواه بوده (p?0/01) اما تفاوت آموزش بر افزایش مهارت حل مسأله بر حسب جنسیت معنادار نبوده است (p?0/01). به عبارتی دیگر، میزان تأثیر آموزش خودتنظیمی، روی پسرها و دخترها یکسان بوده است. همچنین آموزش تأثیر یکسانی بر رشد مهارت های حل مسأله شناختی و حل مسأله اجتماعی داشته است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق پیشنهاد می کند که آموزش خود تنظیمی در طول دوره کودکی مهارت شناختی حل مسأله را برای هر دو گروه پسر و دختر رشد می دهد. بنابراین استفاده از این برنامه آموزشی جهت ارتقای مهارت های شناختی و اجتماعی در محیط های پیش دبستانی مثمرثمر خواهد بود.

بررسی رابطه رشد حرفه ای،فرسودگی ورضایت شغلی در معلمان مقطع ابتدایی مدارس عادی واستثنایی شهرستان های شرق استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  محمد علی خسروی   محسن اصغری نکاح

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رشد حرفه ای، فرسودگی و رضایت شغلی معلّمان مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنایی شهرستان های شرق استان گلستان بود. پژوهش به روش توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلّمان مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنایی مشغول به تدریس در سال تحصیلی 91-90 در سطح شهرستان های شرق استان گلستان به تعداد 2056 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 402 نفر (80 نفر معلّم از مدارس استثنایی و 322 نفر معلم از مدارس عادی) برآورد گردید. نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفت. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه رشد حرفه ای آکفیلت و کوت و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و همکاران و پرسشنامه رضایت شغلی بری فیلد و روث استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های گرد آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد: 1- بین رشد حرفه ای و فرسودگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنایی در سطح 01/0 رابطه معکوس و معنا داری وجود دارد. 2- بین رشد حرفه ای و رضایت شغلی معلمان مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنایی در سطح 05/0 رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 3- بین رضایت شغلی و فرسودگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنایی در سطح 01/0 رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. 4- از نظر میزان رشد حرفه ای بین معلمان مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنایی تفاوت معنا دارمی باشد. 5- از نظر میزان فرسودگی شغلی بین معلمان مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنایی تفاوت معنا داری وجود ندارد. 6- از نظر میزان رضایت شغلی بین معلمان مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنایی تفاوت معنا داری وجود ندارد.

بررسی روحیه پژوهشی و عوامل درون مدرسه ای موثر بر آن در دانش آموزان مقطع ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  زهرا محمد شریفی   بهروز مهرام

هدف تحقیق حاضر، شناسایی عوامل موثر درون مدرسه ای در پرورش روحیه پژوهشگری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر مشهد می باشد و روش اجرای آن تلفیقی از پیمایشی و علّی ـ مقایسه ای است. در این پژوهش از دو ابزار محقق ساخته تحت عنوان "پرسشنامه سنجش روحیه پژوهشگری" و "سیاهه عوامل درون مدرسه ای موثر بر روحیه پژوهشگری" استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه مذکور، توسط افراد متخصص تعیین و اعتبار آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 91/0 برآورد گردید. روایی سیاهه نیز به تأیید متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی کودک رسید. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی و غیرانتفاعی ناحیه هفت شهر مشهد در سال تحصیلی 1391-1390 تشکیل داده که تعداد 1084 نفربه عنوان حجم نمونه و با روش نمونه-گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای اجرای سیاهه، محقق به شناسایی مدارسی پرداخت که به لحاظ روحیه پژوهشگری در دو کران بالا و پایین قرار داشتند. از هر کرانه، پانزده مدرسه به شیوه نمونه گیری کرانه ای انتخاب و سیاهه عوامل درون مدرسه ای در آن اجرا گشت. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و بیشینه و کمینه) و آمار استنباطی (مانوا، خی دو) صورت گرفت. یافته های حاصل از پژوهش موید آن است که عوامل درون مدرسه ای (محیط شناختی، محیط فیزیکی و محیط اجتماعی) هیچ تأثیری بر ایجاد یا بازداری روحیه پژوهشگری دانش آموزان نداشته است. به عبارت دیگر می توان گفت که این عوامل نه باعث کاهش روحیه پژوهشگری شده اند و نه موجبات افزایش آن را در دانش آموزان فراهم نموده اند.

اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  ربابه حصارسرخی   زهرا طبیبی

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرستبود. مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 18 نفر از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست در مراکز نگهداری که توسط مربی پرخاشگر معرفی شدند هم چنین نمره پرخاشگری بیشتر از میانگین در پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی داشتند، انتخاب شدند. این کودکان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (9) و گروه کنترل (9) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (60 دقیقه) تحت آموزش شایستگی قرار گرفتند. قبل از شروع مداخله و بعد از آن روی هر دو گروه فرم مربی پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی و آزمون تطبیق هیجانی ایزارد و همکاران حاوی چهار مولفه تطبیق حالات هیجانی، دانش موقعیت هیجانی، نامگذاری حالات هیجانی، تشخیص حالات هیجانی و بخش تنظیم هیجانی آزمون خودنظم بخشی اسمیت- دونالد اجرا شد. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس، نشان داد که دانش هیجانی، تنظیم هیجانی در کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیش از گروه کنترل بود. هم چنین نمره پرخاشگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش داشت. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره بین مولفه های دانش هیجانی نشان داد، نمره پس آزمون دانش موقعیت هیجانی بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراین آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش موثری برای افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان باشد.

بررسی اثربخشی بازی درمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری کودکان معلول جسمی - حرکتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  آیدا ذبیحی   حمیدرضا آقامحمدیان‏‎‎‏ شعرباف

هدف پژوهش حاصل بررسی بازی درمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری کودکان معلول جسمی حرکتی بود. جامعه آماری، شامل کودکان معلول جسمی حرکتی شهر مشهد می باشد. نمونه شامل کودکان آسایشگاه فیاض بخش شهر مشهد و روش نمونه گیری در دسترس بود. بدین صورت که از میان کودکان آسایشگاه فیاض بخش شهر مشهد 30 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند که به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 15 جلسه بازی درمانی گروهی را دریافت کردند. طرح پژوهش حاضر، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود و از آمار توصیفی و آمار استنباطی و تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها و نتایج حاصل از مقایسه های نمره های پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل، نشان دهنده تأثیرگذاری تکنیک بازی درمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری گروه آزمایش بود و نتایج آماری نشان داد که فرضیه تحقیق در سطح (0/0001=sig) معنادار گردید است که می توان گفت بازی درمانی گروهی موجب کاهش پرخاشگری در کودکان معلول جسمی حرکتی شده است.

اثربخشی آموزش فرزندپروری با رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی مادران و بهبود رابطه ی مادر _ کودک و مشکلات رفتاری کودکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  سمانه طاهری نیا   حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف

این مطالعه با هدف اثر بخشی آموزش فرزند پروری مثبت نگر بر رابطه ی مادر و کودک، خودکارآمدی مادر و مشکلات رفتاری کودکان صورت گرفته است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پیش آزمون با گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از مادران کودکان پیش دبستانی مراجعه کننده به کلینیک سلامت کودک بودند، که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اعضا گروه آزمایش به مدت 5 هفته، هر هفته 2 جلسه و هر جلسه 2 ساعت در جلسات برنامه ی آموزشی قرار گرفتند. این در حالی بود که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رابطه ی مادر و کودک، خودکار آمدی مادر و مشکلات رفتاری کودکان بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کوواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات در دو گروه بعد از برنامه ی آموزشی در زیر مقیاس پذیرش و خودکارآمدی مادر افزایش معنا دار و در زیر مقیاس طرد کاهش معناداری نشان داد. اما در زیر مقیاس های حمایت و آزادی افراطی و مشکلات رفتاری تفاوت معناداری مشاهده نشد.

تأثئر بازی های زبان شناختی بر مهارت های زبان شفاهی کودکان کم شنوای سمعکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1392
  سحر محمداسماعیل زاده   محسن اصغری نکاح

هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اثربخشی بازی های زبان شناختی بر رشد مهارت های زبان شفاهی کودکان کم شنوای سمعکی می باشد. این مهارت ها شامل زبان بیانی، زبان دریافتی، سازماندهی اطلاعات، معناشناسی، نحو و واج شناسی می باشد. جامعه ی آماری، کودکان کم شنوای سمعکی 5-7 سال هستند. بدین منظور 10 نفر از این کودکان از طریق گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله ی اول تحقیق، توانایی های زبانی هر دو گروه از طریق آزمون رشد زبان told-p:3 به-عنوان پیش آزمون مورد ارزیابی قرارگرفت. پس از طراحی بازی های زبان شناختی، با محوریت رشد مهارت های زبان شفاهی، بازی های مذکور برای گروه آزمایش در 16جلسه 60 دقیقه ای اجرا گردید. پس از تمام این دوره، در مرحله دوم تحقیق، توانایی-های زبانی دو گروه از طریق آزمون رشد زبان told-p:3 به عنوان پس آزمون مجدداً ارزیابی شد. همچنین به منظور سنجش هوش آزمودنی ها از آزمون های هوش ریون و گودیناف استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها به منظور بررسی تفاوت بین دو گروه از آزمون t مستقل به روش تفاضل استفاده شد. نتایج نشان داد که کودکانی که بازی های زبان شناختی را دریافت کرده اند، در پس آزمون افزایش معناداری در مهارت های زبان شفاهی، در مقایسه با گروه کنترل داشته اند و این افزایش نتیجه ی اثربخشی بازی های زبان شناختی بر رشد و ارتقای این مهارت ها در کودکان کم شنوای سمعکی بوده است

بررسی رابطه تعارض والد- فرزندی، ادراک از جو مدرسه و ناسازگاری در دختران دانش آموز منزل گریز و عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  مهدیه حسن زاده   ابوالفضل غفاری

این پژوهش با هدف بررسی رابطه تعارض والد- فرزندی، ادراک از جو مدرسه و ناسازگاری در دختران دانش آموز منزل گریز و عادی انجام گرفته است. نمونه این پژوهش 120 تن از دانش آموزان دختر بودند که 60 تن از آن ها به عنوان دختران منزل گریز، در سال تحصیلی 93-1392، توسط نیروی انتظامی و قوه قضائیه، به مراکز مداخله در بحران و قرنطینه شهر مشهد ارجاع گردیده بودند و 60 تن از آن ها نیز به عنوان گروه عادی (همتا) از میان دانش آموزان دختر متوسطه ناحیه یک شهر مشهد انتخاب شدند. نمونه گیری گروه منزل گریز، به روش در دسترس و افراد عادی به روش هدفمند انجام گرفت و هر دو گروه به پرسشنامه های مقیاس رابطه والد- فرزندی (pcrs)، پرسش نامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993) و پرسشنامه محقق ساخته ادراک از جو مدرسه پاسخ دادند. روایی و پایایی پرسش نامه ها محاسبه گردید و مورد تایید قرار گرفت. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. به منظور تجزیه و تحلیل فرضیات از آزمون های آماری توصیفی (میانگین، انحراف معیار، همبستگی و رگرسیون چندگانه) و آزمون های آمار استنباطی (تی وابسته) استفاده گردید. نتایج حاصل از اجرای رگرسیون چندگانه نشان می دهد که تعارض والد- فرزندی و جو مدرسه می توانند ناسازگاری دانش آموزان را پیش بینی نمایند (001/0>p ، 415/82=(118، 2)f). نتایج آزمون تی وابسته نشان داد که بین دانش آموزان عادی و منزل گریز در تعارض والد- فرزندی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p)؛ به طوری که میانگین تعارض والد- فرزندی دانش آموزان منزل گریز، بالاتر از دانش آموزان عادی بود. نتایج آزمون تی وابسته نشان داد که بین دانش آموزان عادی و منزل گریز در ادراک از جو مدرسه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p). نتایج آزمون تی وابسته نشان داد که بین دانش آموزان عادی و منزل گریز در ناسازگاری نیز تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p). به طور کلی می توان گفت تعارض والد-فرزندی و ادراک دانش آموزان از جو مدرسه، می توانند ناسازگاری دانش آموزان را پیش بینی کنند. دانش آموزان دختر منزل گریز در مقایسه با دانش-آموزان عادی، از تعارض والد-فرزندی و ناسازگاری بیشتری برخوردار بودند. همچنین دانش آموز دختر منزل گریز، ادراک نامطلوب تری از جو مدرسه داشتند

تاثیر واقعیت درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی نوجوانان پسر بی سرپرست شهر مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  مرتضی رحیمی نیت   زهره سپهری شاملو

مطالعات مختلف نشان داده اند نوجوانان همچون بزرگسالان از اختلالات افسردگی رنج می برند و این اختلالات عملکرد و زندگی آتی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. تجربه یک دوره افسردگی در نوجوانی، یک عامل خطر برای دوره های افسرده ساز آتی و همچنین مشکلات روانیاجتماعی محسوب می شود. هدف از این پژوهش بر میزان اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی نوجوانان بی سرپرست است.جامعه مورد مطالعه شامل کلیه نوجوانان پسر بی سرپرست شهر مشهد است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای، دو مرکز نگهداری نوجوانان پسر بی سرپرست انتخاب شدند و سپس 16 نفر به طور تصادفی در دو گروه 8 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، مقیاس افسردگی بک و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. طی 10 جلسه، هر جلسه به مدت یک ساعت و سی دقیقه، واقعیت درمانی گروهی برای گروه آزمایشی انجام پذیرفت و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت ننمود. البته به منظور رعایت اصول اخلاقی در پایان پژوهش برای اعضای گروه کنترل نیز واقعیت درمانی گروهی انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که واقعیت درمانی گروهی بر کاهش افسردگی نوجوانان بی سرپرست از نظر آماری معنادار نشد (05/0<0p). همچنین واقعیت درمانی گروهی بر کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری ایجاد نکرد.

تبیین جهت گیری برنامه درسی معلّمان و کارشناسان دوره پیش و متوسطه حرفه ای آموزش و پرورش استثنائی براساس نوع نگرش به دانش آموزان کم توان ذهنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فرزانه دیمه کارحقیقی   مقصود امین خندقی

هدف از این مطالعه تبیین جهت گیری های برنامه درسی دوره متوسطه دانش آموزان کم توان ذهنی براساس نوع نگرش معلّمان و کارشناسان آموزش و پرورش استثنائی دو شهر مشهد و تهران به دانش آموزان کم توان ذهنی بود. مقیاس نگرش سنج در سه مولفه اصلی نگرش های خوش بینانه، تصورات غلط رفتاری و نگرش های بدبینانه با 22 گویه و پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی دوره متوسطه در سه مولفه اصلی جهت گیری های زندگی مستقل، جهت-گیری شغلی و جهت گیری تحصیلی (آکادمیک) با 41 گویه طراحی شد و در اختیار متخصصین جهت احراز روایی محتوایی قرار گرفت. پرسشنامه های تهیه شده در دو مرحله آزمایشی و نهایی اجرا شد. جامعه مورد بررسی شامل دو گروه معلّمان مقاطع پیش و متوسطه حرفه ای در دو شهر تهران و مشهد؛ که 126 معلّم به روش نمونه-گیری در دسترس و جامعه دوم شامل دست اندرکاران دوره متوسطه حرفه ای؛که 33 نفر به شیوه تمام شماری انتخاب شدند و به هر دو پرسشنامه نگرش سنج و جهت گیری های برنامه درسی پاسخ دادند. داده ها به کمک نرم افزار آماری spss مورد تحلیل قرار گرفتند. پایایی مقیاس نگرش سنج از روش آلفای کرونباخ 84/0 و پرسشنامه جهت گیری برنامه درسی 94/0 احراز شد. روایی ابزار پزوهش شامل مقیاس نگرش سنج و پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی نیز از روش روایی محتوایی بدست آمد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد که نگرش های غالب معلّمان و کارشناسان نگرش های خوش بینانه بوده و بین نگرش این دو گروه تفاوت معنادارای مشاهده نشد. همچنین جهت گیری غالب معلّمان و کارشناسان در دوره پیش و متوسطه حرفه ای جهت گیری زندگی مستقل تعیین شد که تفاوت آماری معناداری نیز در این دو گروه مشاهده نگردید. آزمون های آماری تفاوت معناداری را در مولفه های جهت گیری ها بر حسب نوع نگرش های (خوش بینانه، بدبینانه و تصورات غلط رفتاری) نشان داد.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی خانواده درمانی بین نسلی با خانواده درمانی ساختی بر کاهش تعارض و بهبود روابط والد - نوجوان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  جواد غفوری نسب   علی کیمیایی

هدف از انجام پژوهش حاضر،مقایسه اثربخشی آموزش گروهی خانواده درمانی بین نسلی و ساختاری بر کاهش تعارضات والد نوجوان و بهبود روابط ولی فرزندی بود. درگام اول از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده 300 دانش آموز دختر و پسر انتخاب شدند و مقیاس سنجش تعارض (فرم نوجوان) و پرسشنامه روابط ولی فرزندی بر روی آنها اجرا شد. 60 نفر از والدین دانش آموزانی که بیشترین میزان تعارض و پایین ترین سطح روابط با والدین را داشتند،از طریق غربالگری انتخاب شدند و درگروه های آزمایشی وکنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. قبل و بعد از ارائه آموزش ها مقیاس سنجش تعارض(فرم والد) بر روی والدین اجرا شد. همچنین بر روی فرزندان آنها نیز به عنوان پس آزمون پرسشنامه روابط ولی فرزند اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که علاوه بر کارآمدی معنادار هر دو رویکرد در کاهش تعارض هاو بهبود روابط با مادر، رویکرد ساختی اثربخشی بالاتری نسبت به رویکرد بین نسلی در کاهش میزان تعارضات داشت (p<0/05) اما در بهبود روابط با مادر تفاوت معناداری بین رویکردها مشاهده نشد (p<0/05) . درحالی که اثربخشی هر دو رویکرد بر بهبود روابط با پدر معنادار نشد(p<0/05).بنابراین مفاهیم دیدگاه بین نسلی و ساختاری می توانند درکاهش میزان تعارض ها بین والدین و فرزندان سودمند باشد و موجب بهبودی روابط بین آنها نیزگردند.

بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پذیرش و تعهد (act) بر اضطراب و افسردگی مادران دانش آموزان چند معلولیتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  الهام موسی پور   علی مشهدی

هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان اضطراب و افسردگی مادران دانش اموزان چند معلولیتی بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بودند از تمامی مادران دانش آموزان چند معلولیتی دارای دختر و پسر که تعداد آنها 340 نفر است که با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، 30 نفر از مادران که دارای اضطراب و افسردگی با توجه به معیارهای ورود انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه اضطراب بک (bai)، پرسشنامه افسردگی بک (bdi) و پرسشنامه پذیرش و عمل (aaq) .برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش نمرات افسردگی و اضطراب مادران شده است. همچنین نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش پذیرش کودکان معلول از سوی مادران شان شده است.

اثربخشی قصه درمانی گروهی بر خودپنداره، حل مسأله اجتماعی و پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بدسرپرست مقیم مراکز شبه خانواده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  جواد غلامی   ایمان اله بیگدلی

از آنجا که کودکان بی سرپرست و بدسرپرست به دلیل محرومیت از خانواده در معرض چالش ها و آسیب های روان شناختی و هیجانی بسیاری هستنند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی قصه درمانی گروهی بر خود پنداره، حل مسأله و پرخاشگری کودکان مقیم مراکز شبه خانواده انجام شد. در این طرح پژوهشی شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل،24 کودک پسر مقطع ابتدایی از دو مرکز شبه خانواده با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 10 جلسه، به مدت دو بار در هفته در جلسات قصه درمانی گروهی شرکت نمودند و تمامی آزمودنی ها به سه پرسشنامه خود پنداره کودکان پیرس –هریس، پرسشنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی و پرخاشگری کودکان در جلسات پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند.باتوجه به یافته های به دست آمده ازتحلیل واریانس، قصه درمانی گروهی، سطح خود پنداره و حل مسأله اجتماعی کلی گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون به طور معناداری افزایش داده است و میانگین نمرات پرخاشگری گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون به طور معنا داری کاهش داده است.

بررسی اثربخشی روش های برجسته سازی چهره بر تماس چشمی کودکان درخودمانده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  احمد مددی   ژانت هاشمی آذر

هدف از اجرای این پایان نامه بررسی اثربخشی روشهای برجسته سازی چهره بر تماس چشمی کودکان در خودمانده بوده است که به صورت مطالعه موردی و بر روی 5 کودک درخودمانده اجرا شده است و در سه مرحله خط پایه ،ارزیابی و مرحله پیگیری انجام شده است .

بررسی نقش سبک های هویت در میانجی گری رابطه تعارض والد ـ نوجوان و انگیزش پیشرفت تحصیلی نوجوانان دبیرستانی شهرستان مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  حسن زارع   محسن اصغری نکاح

هدف این پژوهش بررسی نقش سبک های هویت در میانجی گری رابطه تعارض والد- نوجوان و انگیزش پیشرفت تحصیلی نوجوانان دبیرستانی شهرستان مشهد انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر مشهد که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بوده اند. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 320 دانش آموز از 9 دبیرستان به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک هویت برزونسکی، انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه تعارض والد- نوجوان بر روی آنان اجرا شد. داده های بدست آمده از طریق روش های آماری ضریب رگرسیون ساده خطی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده معنادار بودن نقش میانجی سبک های هویت در ارتباط بین انگیزه پیشرفت تحصیلی و تعارض والد- نوجوان بود. همچنین مشاهده شد که بین تعارض والد- نوجوان با انگیزه پیشرفت تحصیلی ارتباط منفی معناداری وجود دارد و بین تعارض والد- نوجوان با سبک های هویت اطلاعاتی و سردرگم/ اجتنابی ارتباط معناداری مشاهده شد. اما ارتباط بین تعارض والد- نوجوان با سبک هویت هنجاری معنادار نشد. همچنین نتایج بدست آمده نشان دهنده ارتباط معنادار آماری بین سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری با انگیزش پیشرفت در جهت مثبت و ارتباط منفی و معنادار سبک هویت سردگم/ اجتنابی با انگیزش پیشرفت بود. یافته های آماری دیگر نشان دهنده این بود که در سبک های هویتی تفاوت معناداری از لحاظ میزان تعارض والد- نوجوان وجود ندارد اما میزان انگیزش پیشرفت در این سه سبک تفاوت معناداری نشان داد.