نام پژوهشگر: عیسی سلگی

الگوی توزیع مکانی و تعیین منشأ عناصر بالقوه سمی (ptes) در خاک های سطحی شهر اراک با استفاده از gis، ژئواستاتیستیک و تحلیل چندمتغیره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  عیسی سلگی   عباس اسماعیلی ساری

این تحقیق با هدف تعیین غلظت، تعیین منشأ احتمالی، نقشه سازی توزیع مکانی، تعیین نقاط hotspot و ارزیابی خطر ptes (عناصر بالقوه سمی)، در خاک های سطحی منطقه اراک به وسعت 600 کیلومترمربع با استفاده از فناوری gis، ژئواستاتیستیک و تحلیل چندمتغیره انجام گرفت. در مجموع 190 نمونه خاک مرکب (عمق 0-20 سانتی متر) با استفاده از سیستم نمونه برداری سیستماتیک تصادفی جمع آوری شدند. بدین ترتیب تعداد 62 نمونه خاک سطحی شهری، 106 نمونه خاک سطحی کشاورزی و 22 نمونه خاک سطحی شهرک های صنعتی نمونه-برداری شد. غلظت ptes در نمونه های خاک پس از آماده سازی به روش هضم اسیدی توسط دستگاه طیف سنجی جذب اتمی اندازه گیری شدند. نتایج اولیه نشان داد میانگین غلظت جیوه، سرب، کادمیوم و نیکل از میانگین غلظت جهانی بالاتر است، حال آنکه میانگین عناصر آرسنیک و کروم از میانگین غلظت جهانی کمتر بود. همچنین عناصر مورد مطالعه در مقایسه با مقادیر آنها در متوسط پوسته زمین غلظت بالاتری داشتند. میانگین غلظت آرسنیک، کادمیوم، کروم، جیوه، نیکل و سرب در خاک های سطحی اراک به ترتیب .56/5، 03/1، 96/45، 11/0، 2/76، 59/57 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. در محیطgs+، ساختار مکانی ptes و اعتبار تغییرنماها بررسی شده و در نهایت بهترین مدل برازش و تخمین توسط کریجینگ انجام شد. نهایتاً نقشه های توزیع مکانی هر یک از ptes در محیط arcgis به دست آمد. مدل کروی بهترین مدل برازش داده به عناصر جیوه، کروم و نیکل با دامنه به ترتیب 68/11، 05/3 و 41/7 کیلومتر و مدل نمایی بهترین مدل برای عناصر آرسنیک، سرب و کادمیوم با دامنه به ترتیب 38/4، 79/5 و 74/7 کیلومتر بود. الگوی توزیع مکانی مشابه برای کادمیوم و سرب و همچنین الگوی توزیع مکانی مشابه برای آرسنیک، کروم و نیکل مشاهده گردید اما جیوه الگوی توزیع مکانی متفاوتی از این دو الگو داشت. همچنین برای بررسی تجزیه و تحلیل نقشه های توزیع مکانی عناصر بالقوه سمی از نقشه های کاربری زمین، زمین شناسی و بافت خاک استفاده شد. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد که آرسنیک، کروم و نیکل منشأ صنعتی، کادمیوم و سرب عمدتاً منشأ شهری و جیوه منشأ طبیعی دارند. براساس نتایج مدلi local morans، نقاط معنی دار hotspot به طور عمده در ناحیه شهری، صنعتی و شهرک های صنعتی واقع شده بودند. همچنین نتایج ارزیابی خطر نشان داد که %69 منطقه مورد مطالعه وضعیت آلودگی متوسط تا شدید دارد.

توزیع مکانی فلزات سنگین در خاک های کشاورزی با استفاده از ژئواستاتیستیک(مطالعه موردی : منطقه سیاخ دارنگون در شهرستان شیراز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده محیط زیست 1392
  حمید عباسی تبار   ثمر مرتضوی

آلودگی خاک به فلزات سنگین یکی از نگرانی های اصلی محیط زیستی است که می تواند اثرات زیان آوری بر اکوسیستم های طبیعی داشته باشد. این تحقیق به منظور تعیین غلظت و بررسی الگوهای توزیع مکانی فلزات سنگین کادمیوم، سرب، مس و روی در خاک های کشاورزی منطقه سیاخ دانگون شیراز انجام شد. ابتدا به کمک نرم افزار arc gis و با استفاده از روش نمونه برداری سیستماتیک تصادفی منطقه شبکه بندی شده و تعداد 49 نمونه خاک مرکب کشاورزی از منطقه مورد مطالعه برداشت شدند. غلظت فلزات سنگین نمونه های خاک توسط دستگاه جذب اتمی به روش کوره گرافیتی و شعله اندازه گیری شدند. برای بررسی ساختار مکانی داده ها، واریوگرام همه جهته ترسیم و مدل مناسب بر آن برازش داده شد. در نهایت نقشه پهنه بندی غلظت فلزات سنگین به وسیله روش کریجینگ معمولی ترسیم گردید. نتایج نشان داد که میانگین غلظت کادمیوم 33/2 میلی گرم بر کیلوگرم، سرب 002/32 میلی گرم بر کیلوگرم، مس 3/5 میلی گرم بر کیلوگرم و روی 84/13 میلی گرم بر کیلوگرم بود. مقایسه مقادیر فلزات سنگین با مقادیر زمینه و استانداردهای جهانی نشان داد که هر چهار فلز سنگین به طور طبیعی در خاک منطقه وجود دارد، اما فقط غلظت کادمیوم و سرب تا حد بسیار بالاتر از استاندارد جهانی افزایش یافته بود که علت آن می تواند فعالیتهای کشاورزی و استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی به ویژه کودهای فسفاته باشد. براساس نتایج تحلیل ژئواستاتیستیکی کادمیوم، سرب و مس با مدل کروی و روی با مدل نمایی برازش شدند. نقشه توزیع مکانی غلظت فلزات سنگین در منطقه سیاخ دارنگون یک روند افزایشی در غلظت فلزات سنگین از تمام جهات به سمت غرب را نشان دادند به طوری که غلظت فلزات سنگین به ویژه کادمیوم و سرب در غرب منطقه بسیار بالا بود که علت آن ممکن است حضور و فعالیت شرکت کشت و صنعت حسین آباد در غرب منطقه باشد.

ارزش گذاری اقتصادی کارکرد حفظ و نگهداشت عناصر غذایی خاک (npk) در منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده محیط زیست 1392
  شهلا جهانی   عیسی سلگی

خاک یکی از مهم ترین منابع طبیعی هر کشور است که در حال حاضر هیچ گونه جایگزین مطرحی برای آن وجود ندارد. یکی از عوامل اصلی نابودی بسیاری از زمین های حاصلخیز پدیده فرسایش خاک است که سبب هدررفت عناصر غذایی خاک می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی مهم ترین کارکرد اکوسیستم های جنگلی یعنی حفظ و نگهداشت عناصر غذایی خاک و ارزش گذاری اقتصادی آن در منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ در استان ایلام انجام شد. بدین منظور ابتدا نقشه واحدهای کاری در منطقه مورد مطالعه تهیه و مقادیر npk در خاک مناطق فرسایش نیافته (نقاط شاهد) و مناطق فرسایش یافته اندازه گیری شد. سپس میزان فرسایش و رسوب ویژه در هر واحد کاری با استفاده از مدل mpsiac محاسبه شد. مقدار هدررفتnpk بر اساس مقادیر عناصر غذایی اندازه گیری شده در خاک مناطق فرسایش نیافته و مناطق فرسایش یافته، تعیین و در نهایت بر اساس روش اقتصادی هزینه جایگزینی ارزش پولی نگهداری عناصر غذایی در اثر حفاظت خاک به وسیله پوشش جنگلی محاسبه شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که میانگین فرسایش ویژه در منطقه مورد مطالعه معادل 54/4 تن در هکتار است که از میزان استاندارد جهانی (5 تن در هکتار) کمتر است. یافته ها نشان داد که سالانه در هر هکتار معادل 17/11 کیلوگرم عناصرnpk در اثر فرسایش خاک و خروج خاک جنگل نابود می شود که معادل ارزش جاری 05/98889 ریال در هکتار در سال است. در محدوده مورد مطالعه با وسعت 2537 هکتار سالانه حدود 31110 کیلوگرم عناصر npk در اثر فرسایش خاک هدر می رود که به منزله کاهش حاصلخیزی و تحمیل هزینه ای معادل 250881541 ریال به محیط زیست است. همچنین مشخص گردید که هر هکتار جنگل از وارد آمدن 33/796970 ریال خسارت توسط فرسایش خاک و هدررفت تنها سه عنصر غذایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم جلوگیری می کند که این امر بیان کننده ارزش اقتصادی حفظ جنگل در جلوگیری از رخداد فرسایش خاک و هدررفت آن است.

بررسی حذف مواد دارویی (دیکلوفناک و ناپروکسن) از محلول های آبی با استفاده از نانوذرات دی اکسیدتیتانیوم و اشعه uv
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده منابع طبیعی 1393
  فرناز محمودی   ثمر مرتضوی

در سال¬های اخیر تصفیه آب آشامیدنی سالم، یکی از مهم¬ترین دغدغه¬های بشر امروز بوده است. از سویی رشد جمعیت و توسعه صنایع مختلف از جمله صنایع داروسازی و مصرف مواد دارویی آلودگی منابع آب و به دنبال آن آلودگی محیط زیست را در پی¬داشته است. استفاده از روش های مختلف تصفیه فاضلاب جهت حذف ترکیبات آلاینده در بازیافت پساب های موجود کاربرد فراوان دارد لذا در پژوهش حاضر یکی از روش¬های نوین تصفیه آب و فاضلاب معرفی می گردد. اهداف ما در مطالعه حاضر،بررسی تاثیر بکارگیری نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بر میزان حذف ماده دارویی دیکلوفناک و ناپروکسن، می باشد، در همین راستا راندمان حذف ترکیبات دارویی مورد نظر در حضور اشعه uv، تغییرات ph و نیز تاثیرمدت زمان تماس با نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم مورد مطالعه قرار گرفت به همین منظور جهت طراحی آزمایش از نرم افزار desing expert، استفاده گردیدو درنهایت13 حالت پیشنهاد شد و با کمک نرم افزار حالات بهینه و مطلوب مشخص گردید. نتایج نشان داد که با افزایش ph، راندمان حذف هردو داروی ناپروکسن و دیکلوفناک بالا می¬رود همچنین غلظت موثر نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم جهت حذف داروهای مورد نظر در بهترین حالت،غلظت میانه است علاوه بر موارد فوق نتایج نشان می¬دهد با افزایش زمان ماند، فرایند حذف با درصد بالایی انجام می گیرد.

پایش زیستی آلودگی فلزات سنگین در هوای مناطق شهری توسط گونه های درختی (مطالعه موردی: بجنورد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده محیط زیست 1393
  مرضیه کرامتی   عیسی سلگی

افزایش جمعیت و پدیده صنعتی شدن جوامع سبب آلودگی محیط های گوناگون به فلزات سنگین شده است. در این راستا بررسی و مطالعه آلودگی فلزات سنگین در خاک و گونه های گیاهی به منظور پایش محیط های مختلف از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر برای اولین بار به منظور ارزیابی پتانسیل ویژگی های زبان گنجشک و کاج تهران به عنوان گونه های پایشگر زیستی فلزات سنگین در مورد کیفیت هوای شهر بجنورد انجام شد. با توجه به هدف پایش آلودگی فلزات سنگین توسط گونه های مذکور، نمونه های خاک و گونه های درختی از 12 ایستگاه (سه ایستگاه در منطقه یک، پنج ایستگاه در منطقه دو، سه ایستگاه در منطقه مهر و یک ایستگاه شاهد از پارک جنگلی بابا امان) از مناطق سه گانه شهرداری برداشت شدند. برای استخراج فلزات سنگین از نمونه های خاک و نمونه های گیاهی (پوست درخت، برگ شسته نشده و شسته شده) از روش هضم اسیدی استفاده شد. همچنین ویژگی های فیزیکی خاک (موادآلی، بافت خاک، ec و ph) نیز با استفاده از روش های استاندارد اندازه گیری شدند. غلظت های فلزات سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل analitical jena conttra 700، به روش شعله و کوره تعیین شدند. شاخص تغلیظ زیستی (bioconcentration factor) فلزات سنگین (مس، روی و سرب) از خاک به اندام های درختی نیز محاسبه شد. یافته ها نشان داد که منبع فلزات سنگین در خاک های شهری بجنورد ترافیک، تردد وسایل نقلیه و فعالیت های انسانی است. انباشت مس، روی و سرب در اندام های درختی هم از خاک و هم از ترسیب اتمسفری منشأ می گیرند. شستن برگ ها قابلیتی برای تشخیص منبع آلودگی از خاک و هوا است که مشخص می کند که فلزات از اتمسفر بر روی اندام های گیاهی رسوب می کنند. مقایسه دو گونه نشان داد که گونه کاج مقدار فلزات بیشتری را در اندام های خود رسوب می دهد و چون شاخص تغلیظ زیستی بیشتری نسبت به گونه زبان گنجشک دارد می تواند به عنوان انباشتگر این فلزات مطرح شود و در این میان برگ درخت شاخص زیستی مناسبی برای مس، روی و سرب است.

ارزیابی ارتباط بین میزان فلزات سنگین موجود در خاک با مقادیر آن در موی انسان (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده منابع طبیعی 1393
  صلاح الدین محمودی   عیسی سلگی

پیشرفت شهرنشینی، صنعتی شدن و افزایش روز افزون تعداد خودرو و پیامد آن بالا رفتن ترافیک موجب آلودگی خاک محیط های شهری به فلزات سنگین شده است. با توجه به نبود داده های پایه در کلان شهر کرمانشاه، پژوهش حاضر به منظور ارزیابی غلظت فلزات سنگین در خاک پارک های مهم شهری کرمانشاه و بررسی ارتباط آن با موی سر ساکنین شهر کرمانشاه انجام شد. 30 پارک شهری برای دستیابی به اهداف تحقیق گزینش شدند. نمونه های خاک از عمق 0-20 سانتی متر برداشت شد. همچنین تعداد 30 نمونه موی سر نیز از ساکنین شهر جمع آوری شد. برای تعیین نقاط بحرانی منطقه مورد مطالعه به تفکیک نوع فلز از روش نقشه سازی کریجینگ توسط نرم افزارarc gis به کار گرفته شد. میزان کل فلزات سنگین در خاک (کروم، منگنز، آهن، نیکل، کبالت، روی، مس، کادمیوم، سرب و آرسنیک) و نمونه های مو توسط دستگاه icp/oes اندازه-گیری شدند. میانگین غلظت فلزات سنگین در خاک پارک های شهری کرمانشاه برای فلزات کروم 80/30 ، منگنز 468/43 ، آهن 21881/59 ، کبالت 12/65 ، نیکل60/21 ، مس 78/39 ، روی 39/30 ، کادمیوم 95/2 ، سرب 21/129 و آرسنیک 70/25 میلی گرم بر کیلوگرم بود. همچنین میانگین غلظت فلزات سنگین در موی ساکنین شهر کرمانشاه برای کروم 33/53، منگنز 27/98 ، آهن 203/18 ، کبالت 1/94 ، نیکل 18/44 ، مس 107/11 ، روی 119/21 ، کادمیوم 0/97 ، سرب 60/27 و آرسنیک 0/34 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. یافته های این پژوهش نشان داد که منشاء فلزات کروم، منگنز، آهن، نیکل، کبالت و آرسنیک در خاک، منشاء طبیعی بوده و منابع آلاینده انسانی (فعالیت های صنعتی، ترافیک و غیره) در افزایش فلزات سرب، کادمیوم، مس و روی موثر بوده است. یافته های آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که هیچ گونه ارتباطی بین غلظت فلزات سنگین در خاک پارک های شهر کرمانشاه با غلظت فلزات سنگین در موی سر ساکنین شهر وجود ندارد. نقاط بحرانی فلزات سنگین در منطقه مورد مطالعه برای فلزات کروم و آهن شمال، منگنز و کادمیوم شرق، مس، روی، کبالت و آرسنیک غرب، نیکل جنوب و سرب مرکز شهر به دست آمد. در نهایت با توجه به تحلیل داده-های به دست آمده می توان این چنین نتیجه گیری نمود که فلزات سرب، روی ،کادمیوم و مس بیشتر از منابع انسانی و سایر فلزات (کروم، منگنز، آهن، نیکل، کبالت و آرسنیک) از منابع طبیعی حاصل شده اند.

بررسی و ارزیابی خطر برخی فلزات سنگین در خاک شهری با انواع مختلف کاربری در شهر ملایر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده محیط زیست 1393
  زهرا عشوندی   عیسی سلگی

هدف از این پژوهش تعیین حضور فلزات سنگین در خاک شش کاربری گوناگون شهر ملایر و ارزیابی خطر این فلزات بود. بدین منظور 59 نمونه از عمق 0-20 سانتی متری خاک در کاربری های پارک، خیابان، میدان، بلوار، مسکونی و کشاورزی برداشت شد. مقادیر فلزات سنگین نمونه های خاک توسط دستگاه جذب اتمی analyticjena مدل contra700 اندازه گیری شد. در این پژوهش همچنین رابطه بین غلظت فلزات سنگین و برخی ویژگی های خاک بررسی شد. ارزیابی خطر فلزات سنگین در خاک نیز به روش ارزیابی nemerows synthetical pollution index انجام شد. دراین پژوهش مشخص شد که خاک های شهری ملایر به روی و کادمیوم آلوده هستند. همچنین کاربری خیابان و بلوار دارای بیشترین مقادیر فلزات سنگین بودند که می تواند به علت ترافیک و فلزات انتشار یافته از اگزوز خودرو ها باشد. یافته های ارزیابی خطر نشان داد که منطقه مورد مطالعه ازآلودگی کم تا آلودگی شدید رنج می برد.

پهنه بندی آلودگی آرسنیک در آب های زیرزمینی استان کردستان با استفاده از روش ژئواستاتیستیک (مطالعه موردی: دشت چهار دولی قروه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده محیط زیست 1393
  محمدرضا جلیلی   عیسی سلگی

آلودگی آرسنیک در آب های طبیعی در سراسر دنیا نگرانی جهانی است. آرسنیک به عنوان یکی از سمی ترین و خطرناک ترین مواد موجود در آب های طبیعی شناخته شده است که آلاینده ای سرطانزا است. با توجه به افزایش روزافزون این آلاینده و کاهش کیفیت منابع آب زیرزمینی در اثر فعالیت های انسانی در این پژوهش نسبت به بررسی غلظت عنصر آرسنیک در منابع آب زیر زمینی دشت چهاردولی قروه و تهیه نقشه توزیع مکانی آن اقدام شد. به این منظور تعداد 93 نمونه از چاه های سراسر دشت در آبان ماه 1392 برداشت شد و پس از تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی داده ها، نقشه های توزیع مکانی داده ها با استفاده از روش ژئواستاتیستیکی کریجینگ معمولی تهیه شد. نتایج مقایسه میانگین غلظت عنصر مورد مطالعه با رهنمود who بیانگر آن است که میانگین غلظت این عنصر بیشتر از استاندارد است. داده های غلظت آرسنیک با مدل کروی برازش شدند. بر اساس نقشه توزیع مکانی این عنصر، غلظت آرسنیک در بخش های شمالی منطقه مورد مطالعه که در مجاورت معدن طلا قرار دارد. بیشترین مقادیر را دارا بود و در بیشتر قسمت های دشت غلظت آرسنیک بالاتر از حد مجاز آب آشامیدنی بود. می توان اذعان نمود که منابع آب زیرزمینی دشت چهاردولی در معرض آلودگی بیش از حد مجاز به آرسنیک هستند که استفاده بی رویه و بلندمدت از نهاده های کشاورزی و همچنین فعالیت های انسانی دیگر مانند معدن کاوی می تواند ضمن تهدید منابع آب زیرزمینی این منطقه، تبعات غیر قابل جبرانی را نیز به دنبال داشته باشد

بررسی توانایی ترسیب کربن پوشش درختی و خاک حاشیه بزرگراه (مطالعه موردی: بزرگراه خرم آباد- اندیمشک (پل زال) )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده منابع طبیعی 1394
  شریفه حیدریان   فرهاد قاسمی آقباش

افزایش گازهای گلخانه ای منجر به تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی شده و آثار زیان باری بر حیات انسان بر روی کره زمین گذاشته است. دی اکسید کربن عمده ترین گاز گلخانه ای است که تراکم آن در اتمسفر در اثر فعالیت های انسانی، روند گرم شدن کره زمین را افزایش داده است. ترسیب کربن در پوشش درختی، گیاهی و خاک های تحت آن ساده ترین و به لحاظ اقتصادی عملی ترین راهکار ممکن جهت کاهش کربن اتمسفری محسوب می گردد. لذا این پژوهش به منظور بررسی توانایی و ظرفیت ترسیب کربن پوشش درختی، پوشش علفی و خاک در بزرگراه خرم آباد- اندیمشک (پل زال) انجام گردید. جهت دست یابی به اهداف مورد نظر، دو ترانسکت به فاصله 90 متری از همدیگر به صورت عمود بر بزرگراه پیاده شد که در هر کدام از ترانسکت ها 8 پلات مربعی شکل به فواصل 1، 30، 50 و 70 متری از همدیگر پیاده شد. همچنین در مجاورت این ترانسکت ها زمین عاری از پوشش درختی و گیاهی انتخاب شد. در داخل هر پلات کربن ترسیب شده در پوشش درختی، پوشش علفی و خاک (عمق 0 تا 30 سانتی متری) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد مقدار کربن ترسیب شده به ترتیب افزایش فاصله از بزرگراه در درختان به ترتیب 104.30، 41.15، 33.76 و 29.01 تن در هکتار، در پوشش علفی به ترتیب 49.03، 155.36، 82.43 و 113.03 تن در هکتار، در خاک به ترتیب 32.17، 39.82، 47.37 و 47.80 تن در هکتار و در خاک خالی از پوشش گیاهی 6.19 تن در هکتار بود. بنابراین براساس نتایج بدست آمده می توان اذعان داشت که درختان بیشترین ترسیب کربن متصاعد شده از اگزوز وسایل نقلیه گذری از بزرگراه داشته اند. همچنین نتایج ترسیب کربن کل نشان داد که پوشش علفی، بیشترین ترسیب کربن را داشته اند.

ارزیابی خطر آلودگی جیوه در راسته گوشتخواران ایران و تعیین عوامل فردی و محیطی موثر بر آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  عیسی سلگی   عباس اسماعیلی ساری

چکیده ندارد.