نام پژوهشگر: فاطمه قفقازی بک

بررسی و تحلیل مضامین سیاسی در دیوان ملک الشعرای بهار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فاطمه قفقازی بک   پرستو کریمی

پیوند ادبیات و اجتماع منشأ شکل¬گیری مضامین اجتماعی در حیطه شعر است. شعر مشروطه به سبب تعهد به واقعیت¬های اجتماعی بیش از پیش بازتاب مقتضیات زمان بوده تا آنجا که رسالت شعر در این دوره بیداری مردم و بیان حقایق اجتماعی و سیاسی است. درنتیجه تغییری که در ساختار حکومت مشروطه به وجود آمد، مفاهیم تازه ای چون: آزادی، قانون، مجلس، انتخابات و غیره در برابر مدح شاهان مستبد به شعر راه یافت و زمانی که جامعه برای مبارزه با استعمار، به اقتدارگرایی و ناسیونالیسم پناه برد تا در سایه این تغییرات آزادی و استقلال کشور ـ ملت فراهم شود. ملک الشعرای بهار از جمله شاعران و سیاستمداران مشروطه است که با دیدگاهی خاص به مشروطه و مسائل مربوط به آن پرداخته و دیوان او بازتاب عناصر روشنفکرانه آن دوره است. در حقیقت بهار توانسته بخشی از قابلیت های موجود در شعر که شامل برداشت خاص شاعر از وقایع جامعه و شیوه القای دوباره آن به مردم است را نشان دهد. این پژوهش که تحلیل جامعه شناسانه اثری ادبی است در نه فصل ارائه شده و پس از بیان کلیاتی در ارتباط با موضوع پژوهش در هفت فصل پیاپی شامل مضامین سیاسی از جمله: تجدد، اقتصاد، مجلس، دولت، ناسیونالیسم، آزادی و بیگانه می شود. فصل آخر نیز به کاربرد طنز و تعابیر عامیانه در خدمت نقد اجتماعی و سیاسی در شعر بهار پرداخته است. از میان مضامین سیاسی، آزادی و وطن بیشترین کاربرد را در شعر بهار داشته و در نقد هیأت حاکم مشروعیت سیاسی مهم ترین دغدغه شاعر است. وی در تمام دیدگاه های خود نسبت به مضامین سیاسی مطرح شده در تعامل بین سنت و تجدد قرار دارد.