نام پژوهشگر: فاطمه نوری احمد آبادی
فاطمه نوری احمد آبادی علی محمد میر جلیلی
مسائل ارث جایگاه خاصی را در فقه و حقوق اسلامی داراست. این اهمیت در نصوص دینی نیز مورد توجه بوده است. احکام ارث همانند قوانین دیگر شرع از ادله ی آن (کتاب، سنت، عقل، اجماع) تحصیل گردیده است؛ و فروعات متعددی در باب میراث نیز از این ادله به دست آمده است. در فقه اسلامی از این احکام متعدد قواعد کلی استخراج گردیده که از طریق تطبیق این قواعد بر فروع، حکم مسائل نوظهور به دست می آید. این اصول کلی را قواعد فقه نامیده اند. در باب ارث نیز، احکام و مسائل جزئی آن در ذیل قواعد کلی جای می گیرد. به کمک این قواعد می توان احکام و مسائل جزئی را به سهولت به دست آورد. این قواعد به دو بخش اصلی قابل تقسیم است. الف- قواعد عمومی که در سایر ابواب فقه نیز کاربرد دارند مثل لاضرر، اقرار، نفی سبیل، الزام، قرعه. در فصل دوم این تحقیق بعد از بیان مستنداتی برای این قواعد؛ مصادیق کاربرد این قواعد در ارث بیان گردیده است. ب- قواعد خاص باب ارث که از مستندات احکام ارث مستنبط است مثل «الاقرب یمنع الابعد»، «للذکر مثل حظ الانثیین»، «لا عول ولا تعصیب» و موارد دیگر. این دو دسته از قواعد تمام ابواب کتاب ارث را در برگرفته است. در بسیاری از موارد یک حکم در تحت چند قاعده قرار می گیرد. در فصل دوم قواعد فقهی خاص ارث ذکر گردیده و مستندات و کاربرد آنها در مسائل ارث بررسی شده و به فراخور موضوع نگاهی گذرا به قانون مدنی شده است. در نهایت مشخص می شود که قواعد ارث اغلب منصوص بوده و نظامی جامع را حول مسائل ارث پی ریزی کرده است. قواعد فقهی خاص ارث از مدارک معتبر کتاب و سنت به انضمام اجماع فقهای شیعه، بررسی و اثبات شده و مستندات هر قاعده به ترتیب اهمیت ذکر گردیده است.