نام پژوهشگر: غزاله حیدری آبکنار
غزاله حیدری آبکنار عبدالله حسن زاده میرعلی
چکیده در این پایان نامه سعی بر آن است که ویژگی های صوری و محتواییِ ادبیات داستانی پسامدرنیستیِ موجود در سه اثرِ «دوباره از همان خیابان ها» از بیژن نجدی، «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» اثر رضا قاسمی و «پلکانِ» ابوتراب خسروی مورد بررسی قرار گیرد. برای دست یابی به این مهم از نظریه های منتقدان برجسته ی مبحث پسامدرنیسم استفاده و بر مولفه هایی اساسی نظیرِ برجسته شدن محتوای وجودشناسانه، فروپاشی روایت های کلان، فراداستان، اتصال کوتاه، شخصیت های شورشگر، عدم اقتدار مولف و مواردی از این قبیل تکیه شده است. آنچه به عنوان نتیجه می توان ذکر کرد این است که هر سه داستان مورد بحث تا اندازه ای از برخی مولفه های ظاهری و محتوایی ادبیات داستانی پسامدرنیسم بهره مند بوده اند اما بطور حتم این امر نمی تواند به این معنا باشد که این داستان ها اولاً از ویژگی های دیگر جریانات ادبی بی بهره باشند و دوم بازتابی از داستان های پسامدرنِ غربی در آنها دیده نشود، هرچند این مسأله نمی تواند مانعی در جهتِ خوانش پسامدرنیستی این آثارِ برجسته گردد؛ زیرا علاوه بر به کارگیری بیشتر اصول اساسی پسامدرن، شاهد نمایاندنِ مهمترین دغدغه ی انسانِ این عصر، یعنی بی هویتی نیز هستیم که به شکلی هنرمندانه در هر سه داستان به کار برده شده است. کلمات کلیدی: نقد پسامدرنیسمی، ادبیات داستانی معاصر ایران، دوباره از همان خیابان ها، همنوایی شبانه ارکستر چوبها، پلکان.