نام پژوهشگر: زهرا موسوی حرجندی
زهرا موسوی حرجندی محمد احسانی فر
چکیده این پژوهش با موضوع بررسی سند و روایات موجود در تفسیر کنزالدقائق و بحر الغرائب، به هدف آشنایی هرچه بیشتر با این تفسیر گرانقدر به عنوان یکی از مهمترین تفاسیر اثری قرن دوازدهم، و نیز بررسی روایات تفسیری و اعتبارسنجی سند و محتوای آنها در محدوده سوره حجرات میباشد. منابع مورد استفاده در این پژوهش، عمدتا در دو دسته منابع اصلی رجالی شیعه و منابع روایی و تفسیری، جای میگیرند. بررسی اسناد و محتوای 105 روایت ذیل تفسیر این سوره در دستور کار قرار گرفت. فصلبندی، بر اساس تقسیم آیات سوره بر حسب موضوعات آن بوده است. بر این اساس فصل دوم، روایات مربوط به آیات 1 تا 6، به موضوع پیشی نگرفتن بر خدا و رسول او است، فصل سوم، روایات ذیل آیات 6 تا 12، با محوریت آداب اجتماعی جامعه مسلمانان است؛ آدابی که باعث قوام و ثبات جامعه اسلامی میشود. فصل چهارم نیز در بردارنده روایات ذیل آیات 12 تا 18 است که به موضوع وحدت و اتحاد جامعه اسلامی میپردازد و سپس ایمان و اسلام و شاخصههای ایمان را معرفی مینماید. در مجموع در این پایاننامه روایات شان نزول، و تمام روایانی که مرحوم مشهدی در ذیل سوره حجرات گرد آورده مورد بررسی سندی و محتوایی قرار گرفته و سند روایات مرسل بازسازی شدهاند. به طور کلی، از تحقیقات انجام شده این نتایج حاصل شد: مرحوم مشهدی تمام سعی خود را در جمع روایات ائمه اطهار ?، به کار گرفته و دقت نظر فراوانی در این امر داشته است و روایاتی را که گرد آورده است، اگر چه برخی از حیث سندی ضعیفند؛ اما مضمون قابل قبولی دارند. با توجه به قرائن، ظاهرا مولف این تفسیر، مرحوم مشهدی، روایات این محدوده را از مهمترین و اصلیترین منبع روایی آن، یعنی تفسیر نور الثقلین نقل کرده است(اگر چه از از منابع دیگر نام برده). البته چند مورد انگشت شمار را از تاویل الآیات الظاهره، تفسیر فرات کوفی و اصول کافی نقل نموده است. در مورد اسناد روایات باید گفت که علیرغم آنکه گفته شده این کتاب به جهت ذکر اسناد بر کتاب نور الثقلین مزیت دارد؛ اما در محدوده سوره حجرات حتی یک مورد یافت نشد که این سخن را تایید نماید، اسناد تمام روایات بدون تفاوت، همانند نور الثقلین بیان گردیدهاند. منبع اصلی مولف تفسیر در شرح آیات، تفسیر انوار التنزیل بیضاوی بوده است و موارد اندکی در جمع اقوال تفسیری را از تفسیر مجمع البیان مرحوم طبرسی سود جسته است. در این بخش نیز، گویا ایشان به دلیل پذیرش آراء بیضاوی و علاقه به ایشان، دقیقا مطالب تفسیر ایشان را نفل نمودهاند و تنها در یک مورد (در سبب نزول آیه ششم)، شاهد عبارتی کوتاه از مرحوم مشهدی در جمع بین دو روایت سبب نزول، هستیم که در جای خود از آن بحث شده است .