نام پژوهشگر: علیرضا اردکانی
علیرضا اردکانی علی اکبر صارمی
درگذشته به دلیل وسعت اندک شهر ها بستر طبیعی شهر قابل درک بود و شهروندان به سهولت در ارتباط مستقیم با طبیعت اطراف قرار می گرفتند ، در آن زمان شهر ها بخش جدایی ناپذیر از نظم طبیعت را بوجود می آوردند. ولی اکنون ساخت و سازهای بی رویه و سود جویانه و محروم ساختن انسان، به عنوان موجودی دارای حس و ظرافت های خاص روحی و روانی ، از حریم خصوصی ، محیط طبیعی اطراف و همچنین محصور نمودن او در چهار دیواری های تنگ ، عدم پاسخ به نیازهای معنوی او ، استفاده نادرست از انرژی های طبیعی و تخریب محیط زیست همگی موجب کاهش کیفیت زندگی بشر به خصوص در شهرهای بزرگ شده است . در پی یافتن پاسخ و راه حلی مناسب جهت برآوردن نیازهای انسانی و همچنین راهی برای برقراری رابطه با طبیعت و محیط اطراف در فضای سکونتی نگرش مسکن پایدار مطرح شده است ؛ همچنین با توجه به رشد بی رویه جمعیت و نیاز به مسکن مناسب ، امروزه رویکرد به ساخت مجتمع های مسکونی به عنوان راه حلی مناسب جهت حل بحران کمبود مسکن مورد توجه قرار گرفته است . مسکن مقوله ای است گسترده و پیچیده و ابعاد متفاوت و متنوعی دارد . ابتدا مسکن در مقام یک مکان فیزیکی و به عنوان سرپناه و نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آمد اما امروزه مفهوم سکونت در برابر مسکن به وجود آمده که آن ، محلی است که تمامی خدمات و تسهیلات ضروری برای زندگی بهتر خانواده را فراهم می سازد .یکی از مباحثی که در بسیاری از همایش ها و به طور کلی در جوامع علمی خصوصا در بخش معماری ، مطرح است ؛ تعریف پایداری و در کنار آن راه کارها برای ورود این مفهوم به عرصه معماری و محیط های سکونت انسان می باشد . این رساله ابتدا با این پرسش اصلی در مورد چگونگی ورود و تاثیری که مفهوم پایداری می تواند در حوزه مسکن داشته باشد، شروع می شود و در ادامه با تعاریفی که از مسکن ، سکونت و معماری پایدار از یک سو و ارائه نیازهای انسان از سوی دیگر ؛ سعی در بیان لزوم ورود مفاهیم مربوط به معماری پایدار در بخش مسکن و طراحی مجتمع های مسکونی دارد . با ادامه مطالعات کتابخانه ای و موردی پروژه های انجام شده ، نقاط ضعف و قوت معماری سنتی و معماری معاصر بررسی و سپس مقایسه می شود . در نهایت سعی می شود که بین سه تعریف سکونت ، طراحی پایدار و معماری سنتی ایران ارتباط برقرار شود و راهکارهایی برای رسیدن به این مورد ذکر شود . در پایان سعی شده که طراحی متناسب با فرهنگ ایرانی با توجه به نقش پایداری انجام گیرد . بنابراین این رساله به پنج فصل کلی تقسیم شده است، در فصل اول مقدمات و طرح مساله ، فرضیه و سوال تحقیق عنوان می شود ، سپس در فصل دوم به مطالعات نظری می پردازیم، فصل سوم به روش شناسی تحقیق و در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل و فصل پنجم به نتیجه گیری و پیشنهادات طرح ها و نقشه ها خواهیم پرداخت .
علیرضا اردکانی محمود یزدانی
با توجه به کاربرد سبک دانه های مصنوعی در صنایع مختلف، تعیین خواص این نوع سنگ دانه ها اهمیت ویژه ای دارد. به لحاظ ماهیت فیزیکی و عدم وجود سنگ مادر، تعیین ویژگی های ارتجاعی سبک دانه های مصنوعی دارای پیچیدگی های ویژه ای می باشد. در حال حاضر دانه های رس منبسط شده یا لیکا مهمترین نوع سبک دانه صنعتی کشور است. این سبک دانه با استفاده از رس انبساط پذیر به روش فرآیند تر در داخل کوره گردان تولید می شود. محصول تولیدی غالباً دارای قطر صفر الی 25 میلیمتر است و معمولاً با افزایش قطر تخلخل آنها افزایش و وزن مخصوص آنها کاهش می یابد. همچنین با تغییر در شرایط و فرآیند تولید، می توان دانه با وزن مخصوص مختلف تولید کرد. از آنجایی که استانداردی برای تعیین مستقیم مدول ارتجاعی این سبک دانه ها وجود ندارد، از ترکیب روش آزمایشگاهی، با روش تئوری مواد مرکب (مایکرومکانیک) و عددی برای تعیین این پارامترها استفاده شده است. در این تحقیق با توجه به ماهیت دانه های لیکا، شکل آنها به صورت کروی کامل فرض شده است. در بخش آزمایشگاهی به منظور تعیین اثر اندازه و وزن مخصوص بر خواص فیزیکی و مکانیکی دانه های لیکا، مطالعه جامع بر روی هشت نوع دانه (در دو گروه معمولی و سازه ای با چهار اندازه مختلف) صورت گرفته است. با ترکیب سبک دانه با ملات ماسه سیمان و ساخت نمونه هایی استوانه ای استاندارد از مواد مرکب، مشخصات ارتجاعی ماتریس و ماده مرکب تعیین شده است. همچنین با استفاده گچ و دانه های فوم پلی استایرن و شبیه سازی سنگ متخلخل، به بررسی اثر تخلخل بزرگ مقیاس بر مدول ارتجاعی و مقاومت فشاری تک محوری سنگ پرداخته شده است. در بخش تئوری مواد مرکب با ارائه سه مثال به مقایسه نتایج بدست آمده از مدل های همگن سازی پرداخته شده است و سپس با استفاده از معکوس مدل های همگن سازی مشخصات ارتجاعی اینکلوژن بر اساس ویژگیهای ماتریس و ماده مرکب تعیین شده است. در بخش عددی، با مدلسازی سه بعدی اجزا محدود با چیدمان دانه ها به صورت منظم و یک حالت تصادفی، به مقایسه مشخصات ارتجاعی ماده مرکب، با مدل های همگن سازی پرداخته شده است. نتایج عددی حاکی از تاثیر ناچیز نحوه توزیع اینکلوژن، در حالت منظم و یک حالت تصادفی، بر مشخصات ماده سخت مرکب دارد. در حالت توزیع منظم، مدول ارتجاعی ماده مرکب، دارای نتایج نزدیک به مدل موری-تاناکا و در حالت توزیع تصادفی نتایج بسیار نزدیک به مدل لایلنس می باشد. همچنین برای ماده سخت مرکب نتایج روش عددی بسیار نزدیک به مدل موری-تاناکا می باشد. با مقایسه نتایج تحلیلی با آزمایشگاهی، در نمونه های سنگ متخلخل شبیه سازی شده، مشاهده شد که تطابق مناسبی بین مدل های همگن سازی و نتایج آزمایشگاهی وجود دارد و می توان ارتباط بین مدول ارتجاعی با میزان حفرات بزرگ مقیاس را توسط روابط نمایی بیان کرد. بر مبنای مدل موری-تاناکا، در دامنه اندازه 4 الی 14 میلیمتر، مدول ارتجاعی دانه های لیکا معمولی در محدوده 6/0 الی gpa3/2 و مدول ارتجاعی دانه های لیکا سازه ای در محدوده 7/2 الی gpa3/6 قرار دارد. ارتباط مدول ارتجاعی لیکای ایران با وزن مخصوص دانه ای به صورت خطی و با اندازه دانه به صورت نمایی می باشد. همچنین متوسط ضریب پوآسون بدست آمده دانه های معمولی و سازه ای به ترتیب 35/0 و 28/0 تخمین زده شده است.
مرثا حسینی رضا ضبائی موید
امروزه استفاده از سیستم فونداسیون شمع-کلاهک نواری در زیر شالوده دیوار حائل اجرا شده بر روی خاکهای رسی ضعیف، به جهت مرتفع ساختن ضعف فونداسیون موجود به صورت گسترده ای رو به افزایش است. از این رو استفاده از روشهای نوین آنالیز جهت درک رفتار و برهمکنش بین المانهای مختلف اینگونه پی ها ضرورت پیدا می کند چرا که استفاده از نرم افزارهایی مانند safeوsap که تنها قادر به مدلسازی شمعها به صورت فنر می باشند به دلایل فنی منسوخ و با اشتباهات زیادی همراه است.در این تحقیق سعی بر این است تا صحت انجام آنالیز عددی به وسیله نرم افزار قدرتمند آباکوس در قیاس با رفتار تحلیل انجام شده مربوط به طراحی یک پروژه در حال اجرا صورت پذیرد.سپس شالوده شمع-کلاهک نواری مدلسازی شده و تحت بارگذاری استاتیکی ناشی از دیوار رفتار سیستم شالوده شامل نشست و توزیع تنش بین کلاهک و شمع مورد ارزیابی قرار گیرد.بررسی این نمودارها حاکی از آن است که نرم افزار safe با خطای بسیار بالا در پروژه های بزرگ منجر به طراحی غیر اقتصادی می شود.از طرف دیگر نرم افزارsap نیز در مدلسازی خاک از فرضیات ساده سازی شده استفاده می کند اما می توان با استفاده از مدول بستر اصلاح شده تا حدودی تحلیل بهینه تری را ارائه دهد.
ابراهیم سعادتفر علیرضا اردکانی
پیشرفت سیستم حمل و نقل ریلی، توسعه خطوط راه آهن به نزدیکی شهر ها و مناطق مسکونی را بهمراه داشته است. عبور ریل از کنار مناطق مسکونی ممکن است باعث ایجاد آسیب های سازه ای یا آزار انسانی شود. بنابر این شناخت بارهای استاتیکی و دینامیکی ناشی از حرکت قطار که در تولید لرزش ها موثر هستند و همچنین شناخت حدود آسیب های احتمالی، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. در نتیجه بررسی راهکارهای کاهش لرزش های ناشی از حرکت قطار، مهم به نظر می رسد. بدین منظور با انتخاب روش استفاده از ترانشه مانع موج باز، اثر آن در کاهش ارتعاشات ناشی از حرکت قطار در محیط خاکی بررسی شد. روش مورد نظر، استفاده از روش مدلسازی عددی اجزاء محدود می باشد. در این مطالعه ابتدا مدل شبیه سازی بار قطار، با استفاده از روش های ریاضی، محاسبه شد. سپس تراورس بتنی، بالاست، زیر بالاست و محیط خاکی در نرم افزار اجزاء محدود با استفاده از مدل ارتجاعی- خمیری مدلسازی شده و بار شبیه سازی حرکت قطار بر مدل اعمال شد. در مدل ساخته شده، اثر حضور ترانشه باز در کاهش موج لرزش، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اثر تغییر عمق، عرض و موقعیت قرارگیری ترانشه و ابعاد و وزن واگن در مقدار لرزش ها مطالعه شد. بررسی های انجام گرفته نشان دهنده اثر مثبت استفاده از ترانشه باز، در کاهش دامنه ارتعاشات می باشد. همچنین حضور ترانشه در خاک باعث کاهش دامنه فرکانس اصلی و افزایش نسبی دامنه فرکانس های کمتر شد. نتایج بدست آمده حاکی از اینست که افزایش عمق ترانشه باعث کاهش بیشتر لرزش ها می شود در حالیکه تغییر عرض ترانشه تاثیری در دامنه لرزش ها ندارد. بررسی صورت گرفته بر موقعیت قرارگیری ترانشه نشان داد که هر چه ترانشه به ساختمان محافظت شده نزدیکتر باشد، دامنه لرزش ها به مقدار بیشتری کاهش می یابند. در پارامتر نسبت کاهش دامنه نیز با افزایش عمق، کاهش بیشتری مشاهده شد که نشان دهنده افزایش کارایی ترانشه است و رابطه آن با عمق ترانشه بصورت یک تابع درجه دوم پیشنهاد شد.
علیرضا اردکانی شهاب الدین یثربی
چکیده ندارد.