نام پژوهشگر: الهه منصوری
الهه منصوری فاطمه سبزی سروستانی
مدل جذب دوتایی، طی سالیان متمادی برای تخمین میزان جذب گازها بر روی پلیمرهای شیشه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. یکی از ایرادات وارد بر این مدل ، ضعف آن در تخمین میزان جذب آن دسته از موادی است که در منحنی جذب خود، دارای نقطه ی عطف می باشند. فنگ در سال 2007، با انجام اصلاحاتی بر روی این مدل به رابطه ی جدیدی دست یافت. در این گزارش، تعدادی از غشاهای پلی ایمیدی مورد استفاده در فرایند جداسازی دی اکسید کربن از گاز طبیعی را انتخاب کرده و به پیشگویی میزان جذب توسط هر دو مدل جذبی ذکر شده در بالا، پرداخته ایم. اتصالات عرضی نیز فاکتور مهمی در افزایش و یا کاهش میزان جذب در غشاهای پلیمری است. از این رو لازم بود تا مطالعه ای بر اثر اتصالات عرضی بر میزان جذب غشاهای پلی ایمیدی، نیز داشته باشیم. سپس با استفاده از رابطه ی بسط داده شده ی دوتایی، به بررسی میزان جذب مخلوط 50/50 از این دو ماده پرداختیم. از آنجا که مدل جذبی فنگ، برای تخمین میزان جذب مخلوط گازها، رابطه ای ارائه نداده بود، با انجام فرضیاتی توانستیم این مدل را برای مخلوط گازها بسط داده و نتایج حاصل از این دو رابطه را با یکدیگر مقایسه کنیم. پس از آن با محاسبه ی میزان همبستگی های ترمودینامیکی و سینتیکی میان مولکول های موجود در سیستم، صحت نتایج حاصل از پیشگویی مدل های جذبی بالا را بررسی کردیم. با محاسبه ی میزان تابع همبسته شدن، به امکان پذیری پدیده ی خوشه ای شدن در طی فرایند جداسازی غشایی پرداخته و نتایج را طی نمودارهایی ارائه کردیم. در نهایت میزان فاکتور غیرایده آلی را از تابع خوشه ای شدن محاسبه و آن را با فاکتور همبستگی ترمودینامیکی حاصل از این دو مدل جذبی، مقایسه نمودیم.
الهه منصوری علی شهیدی
چکیده یکی از مهمترین ابزارهای برنامه ریزی به منظور تأمین به موقع محصولات زراعی پیش بینی عملکرد این محصولات قبل از برداشت است. شناخت پارامترهای آب و هوایی و اثر آنها روی گیاهان زراعی یکی از مهمترین عوامل موثر در افزایش عملکرد و به تبع آن بالا بردن تولید می باشد. بنابراین شناخت معیارهای اقلیمی موثر بر میزان محصول بسیار حائز اهمیت است، زیرا با تهیه مدل هایی برای پیش بینی محصول می توان برنامه ریزی های لازم را برای تأمین نیازها در صورت کمبود آن محصول انجام داد. در این پژوهش، عملکرد سه رقم گندم (قدس، الوند و روشن ) در دو دوره مطالعاتی مختلف با استفاده از مدل dssat (نسخه 5/4 بتا) شبیه سازی شد. مناطق مورد مطالعه شامل شش منطقه بیرجند، نهبندان، خور، فردوس، بشرویه و قائن می باشند، همچنین شبیه سازی یک بار برای گندم آبی و سپس برای گندم دیم انجام شد و بر اساس آن تاریخ کاشت بهینه برای بدست آوردن حداکثر محصول، اثر تغییر اقلیم روی عملکرد محصول و نیز درآمد حاصل از برداشت آن تعیین گردید. نتایج نشان داد برای همه مناطق تغییر اقلیم اثر منفی بر عملکرد گندم آبی داشته و باعث کاهش 12 تا 38 درصد عملکرد دانه گندم در سال های 2023-2011 خواهد شد. افزایش درجه حرارت عامل اصلی کاهش عملکرد گندم آبی به دلیل انطباق مرحله گلدهی با تنش گرمایی شناخته شد. تاریخ کاشت برای این مناطق در دوره اول از سی ام مهرماه تا سی ام آبان ماه متغیر و برای دوره آتی از پانزدهم مهرماه تا پانزدهم آبان ماه می باشد. بر اساس بررسی های انجام شده برای گندم دیم، میانگین بارش سالانه مهمترین متغیر آب و هوایی در این نوع گندم محسوب می شود. بطوریکه در دو منطقه بیرجند و فردوس که مقدار بارندگی سالانه در دوره آتی کاهش یافته بود از مقدار عملکرد دانه نیز 6-5/1 درصد کاسته شده ولی در سایر ایستگاه ها مقدار بارندگی سالانه افزایش و در نتیجه مقدار عملکرد دانه نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت، همچنین تاریخ کاشت برای کاشت دیم بسته به نوع منطقه از پانزدهم مهر تا پانزدهم آذر ماه و برای سال های 2023-2011 از سی ام مهر ماه تا پانزدهم آذر ماه متغیر می باشد. کلمات کلیدی: تغییر اقلیم?، خراسان جنوبی?، عملکرد گندم?، مدل dssat?