یک جمعیت f2 از بلدرچین ژاپنی به عنوان یک پرنده اقتصادی مهم و زود بازده برای یافتن جایگاه های ژنی مربوط به صفات لاشه در کروموزوم 4 و 5 با استفاده از نشانگر های ریز ماهواره، طی این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. جمعیت مورد مطالعه حاصل از تلاقی دو سویه سفید و وحشی بلدرچین ژاپنی و صفات مورد بررسی شامل وزن لاشه گرم و سرد، وزن اندام های داخلی و قطعات لاشه پرندگان نسل دوم بود. بعد از انجام واکنش زنجیره ای پلیمراز، افراد برای نشانگر های به کار برده شده، تعیین ژنوتیپ شدند. آنالیز داده ها با استفاده از نقشه یابی مبتنی بر رگرسیون صورت گرفت. طی این مطالعه برای صفات راندمان لاشه (9 سانتی مورگانی)، وزن نسبی سینه (21 و20 سانتی مورگانی)، وزن نسبی ران (21 سانتی مورگانی)، وزن نسبی و مطلق کبد به ترتیب (14و 12 سانتی مورگانی)، وزن مطلق پشت (18، 17، 12 سانتی مورگانی)، وزن نسبی پشت (12 سانتی مورگانی)، وزن نسبی گردن (18 سانتی مورگانی)، وزن نسبی سنگدان (10 سانتی مورگانی) و وزن مطلق غده یوروپیجیال (صفر سانتی مورگانی) روی کروموزوم 5، qtl معنی دار شناسایی شد.

سکته های قلبی همواره از اصلی ترین و شایع ترین دلایل مرگ و میر در جهان بوده اند. تشخیص سکته های قلبی در مراحل اولیه کمک قابل توجهی به درمان بیماران سکته قلبی می کند. برای تشخیص سکته های قلبی روش هایّ متفاوت و مختلفی وجود دارد. از جمله این روش ها استفاده از سیگنال های ecg یا تصویربرداری cmri است. علاوه بر این روش ها، روشی که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است استفاده از پتانسیل های سطحی بدن برای تشخیص سکته های قلبی و محل سکته قلبی. در این پایان نامه اطلاعات پزشکی شامل تصاویر cmri و سیگنال های پتانسیل سطحی از 325 نقطه در سطح بدن برای چهار بیمار سکته قلبی مورد بررسی قرار گرفته است (تصاویر cmri تنها برای دو بیمار اول موجود بود). در ابتدا برای دو بیمار اول بر مبنای تصاویر cmri با استفاده از سه روش پیشنهادی بر پایه هیستوگرام و جداسازی بطن چپ در تصاویر کامل محور کوتاه cmri، سکته قلبی تشخیص داده شده است. در دو روش اول محل سکته قلبی طبق تقسیم بندی استاندارد موسسه قلب آمریکا برار بطن چپ نیز مشخص شده است. سپس تشخیص سکته های قلبی و محل آن با استفاده از سیگنال های ecg برای هر چهار بیمار مورد بررسی قرار گرفته است. برای تشخیص بر مبنای سیگنال های ecg از مشخصه st-elevation استفاده شده است. در این پروژه نشان دادا شده است که با استفاده از این روش و سیگنال های ecg نمی توان محل سکته های قلبی را تشخیص داد. در ادامه برای هر چهار بیمار در دوره های زمانی مختلف، پتانسیل های سطحی بدن بر روی نیم تنه نگاشته شده اند و نتایج برای تشخیص سکته های قلبی و محل سکته های قلبی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد از نگاشت های پتانسیل سطحی بدن نمی توان اطلاعات دقیقی در ارتباط با محل سکته قلبی به دست آورد. در پایان روش کاملا جدیدی بر مبنای تحلیل ناحیه ای نیم تنه برای استفاده از پتانسیل سطحی بدن در تشخیص محل سکته های قلبی بر اساس استاندارد در موسسه قلب آمریکا پیشنهاد شده است و مورد بررسی قرار گرفته است. در روش پیشنهادی جدید برای چهار بیمار نتایج بهتری در تشخیص محل سکته های قلبی نسبت به روش های موجود به دست آمده است.

در یک لکه خون محیطی انواع مختلفی از سلول های خونی وجود دارد. دانستن تعداد انواع مختلف سلول ها در خون اطلاعات ارزشمندی را به منظور تشخیص بیماری ها در اختیار پزشکان قرار می دهد. این پروژه شامل سه گام اصلی می باشد. ابتدا محل گلبول های سفید در تصویر به درستی مشخص می شود. سپس مرزهای دقیق هسته و سیتوپلاسم گلبول های سفید مشخص می شود. در انتها ویژگی های گلبول سفید (نسبت هسته به سیتوپلاسم تشخیص وجود و یا عدم وجود رنگ دانه و ...) از تصویر استخراج می شود. با توجه به این موضوع که رنگ آمیزی لکه خون به شکل دستی انجام می شود بنابراین موضوعات یکسان در تصاویر مختلف دارای سطوح روشنایی متفاوتی می باشند. پیدا کردن محل گلبولها در تصویر به دلیل وجود پلاکت های خونی که از نظر سطح روشنایی شبیه گلبول های سفید می باشند و نیز دستی بودن رنگ آمیزی کار ساده ای نمی باشد. اصلی ترین قسمت این پروژه یافتن روشی مناسب به منظور شمارش و قطعه بندی صحیح گلبول های سفید به منظور استخراج ویژگیهای گلبول سفید در تصویر می باشد.

استفاده روز افزون از محصولات دیجیتال مانند تصاویر، محصولات صوتی، ویدئوها و محصولات چند رسانه ای و اسناد دیجیتال و از طرفی پخش و نشر آسان آن ها از طریق اینترنت، مسئله حفظ حقوق صاحبان محصول و یا تشخیص اصالت این آثار را به میان می آورد که واترمارکینگ راه حلی برای این موضوع به شمار می رود. در این پایان نامه روشی جهت واترمارکینگ تصاویر دیجیتال ارائه گردیده است و روش ارائه شده از دسته روش های عمومی بوده و مبتنی بر چندی سازی می باشد. در این روش با کمک چندی سازی برداری که نقش مهمی را در فشرده سازی تصاویر دیجیتال بازی می کند و پیاده سازی آن با شبکه های پایه یک روش واترمارکینگ تصاویر دیجیتال بر مبنای چندی سازی برداری شبکه ای پیشنهاد شده است. جهت افزایش مقاومت روش ارائه شده واترمارکینگ در حوزه تبدیل کسینوسی گسسته صورت گرفته است. روش ارائه شده از دسته روش های نیمه شکننده بوده و مقاومت مناسبی در برابر فشرده سازی، نویز، برش، تغییر اندازه می دهد. روش ارائه شده روشی مناسب جهت تایید اصالت اسناد دیجیتال بوده و توسط روش ارائه شده امکان تشخیص تحریف در تصاویر تحریف شده، وجود دارد.

در این پروژه با معرفی نظریه های نشاندن، به بازسازی فضای حالت سیستم های دینامیکی پرداخته و با پیاده سازی الگوریتم gp، بعد همبستگی را به عنوان مقیاس از پیچیدگی سیستم محاسبه می کنیم. ما دو روش ساده و کلی که خود از سیگنال های حیاتی نشات گرفته اند را برای تولید پالس های سوزنی شکل از سیستم ها بررسی می کنیم: مدل انتگرال و آتش( if) و مدل عبور در آستانه (tc)، سپس با معرفی نظریه sauer به باز سازی فضای حالت از دنباله فاصله زمانی بین این پالس های سوزنی شکل می پردازیم. به عنوان یک مثال از کاربردهای باز سازی فضای حالت از دنباله زمانی فاصله های بین پالس های سوزنی شکل، فضای حالت سیگنال های ecg طبیعی و دو آرتیمی قلبی vf, vt را ترسیم و در پایان بعد همبستگی آن ها رااز پالس های سوزنی شکل محاسبه کرده و آن ها را از یکدیگر متمایز می کنیم.

در این پروژه یک روش جدید برای شناسایی کدپستی تایپی و دستنویس پاکت نامه ها توسعه یافته است . پس از تصویربرداری از پاکت نامه بوسیله اسکنر یا دوربین دیجیتالی با دقت dpi 300 و ذخیره شدن آن در حافظه کامپیوتر با فرمت tif سیستم طراحی شده عملیات خود را آغاز می کند. بمنظور کاهش حجم اطلاعات (کاهش زمان پروسه) اولین مرحله پروسه تبدیل تصویر گرافیکی پاکت نامه به تصویر باینری با استفاده از آستانه گیری می باشد. در این پروژه ابتدا روشهای مهم و متداول آستانه گیری، نقاط قوت و ضعف هر یک بررسی شده، سپس روش جدیدی بر اساس احتمال حضور پیکسلهای بدنه و زمینه تصویر ارائه می گردد. مرحله بعدی جداسازی اعداد کدپستی می باشد بطوریکه برای پیاده سازی آن روش رشد ناحیه ای پیکسلهای بدنه تصویر معرفی میگردد. بدلیل استفاده از مقادیر آستانه محلی برای جداسازی اعداد چسبندگی، شکستگی و هم پوشانی آنها جبران شده و اعداد بدرستی جداسازی می گردند. مرحله استخراج ویژگیهای اعداد روشی آماری را پیشنهاد میکند که اطلاعات کاملی را به بلوک طبقه بندی و شناسایی انتقال خواهد داد. در نهایت مرحله طبقه بندی بر اساس شبکه های عصبی چند لایه پرسپترون پیاده سازی شده است .

در این پروژه مدار مجتمع گیرنده سنسورهای اولتراسوند آرایه فازی با تکنولوژی cmos طراحی و شبیه سازی شده است . یک سیستم تصویربرداری آرایه فازی اولتراسوند شامل سه قسمت اصلی پیش تقویت کننده، تقویت کننده بهره متغیر و تاخیر آنالوگ می باشد. در ابتدا روشهای تصویربرداری اولتراسوند، همچنین ترانسدیوسرهای مورد استفاده در تصویربرداری مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور تقویت سیگنالهای ضعیف ترانسدیوسرها دو نوع پیش تقویت کننده، یکی تقویت کننده بار و دیگری تقویت کننده امپدانس انتقالی طراحی و شبیه سازی شده است . مدار پیش تقویت کننده و ترانسدیوسر پاسخ فرکانسی میان گذری با پهنای باند 3 mhz در فرکانس رزنانس ترانسدیوسر (3 mhz) ایجاد می کنند. پس از بررسی تقویت کننده های بهره متغیر حلقه بسته و حلقه باز،، دو تقویت کننده بهره متغیر، یکی حلقه بسته آپ امپی و دیگری حلقه باز و براساس قانون درجه دوم جریان در ترانزیستور mos طراحی گردیده اند. مجموع پیش تقویت کننده و تقویت کننده بهره متغیر، نویز معادل کمتر از 10 میکروولت با پهنای باند 3 mhz در ورودی خواهند داشت . هسته اصلی مدار، یعنی پیش تقویت کننده و تقویت کننده بهره متغیر با استفاده از پارامترهای تکنولوژی cmos4s با حداقل ابعاد 1/2 میکرون شبیه سازی شده است . جانمایی این بخش از مدار 0/4 میلی متر مربع از سطح تراشه را اشغال می کند و توان تلفاتی آن در حدود 16 میلی وات می باشد. در انتها ccdها به عنوان خط تاخیر آنالوگ با پاسخ فرکانسی بالا و راندمان مناسب مورد بررسی قرار گرفته اند. خط تاخیر ccd می تواند به صورت هایبرید و یا به صورت یکپارچه در یک تکنولوژی مرکب cmos-ccd به کار برده شود.

در این پایان نامه مراحل طراحی و ساخت امولاتور درون مداری میکروکنترلر شانزده بیتی 80196kb بررسی شده است . امولاتور درون مداری وسیله ای است که دارای قابلیتهای مناسب برای عیب یابی و اشکال زدایی سیستم های میکروکنترلری، اعم از اشکالات سخت افزاری و یا نرم افزاری می باشد. امولاتور ساخته شده از یک طرف ، به وسیله خط سریال با کامپیوتر ارتباط برقرار کرده و از طرف دیگر توسط یک کابل 68 رشته که به یک سوکت منتهی شده است ، جایگزین میکرو کنترلر سیستم تحت آزمایش می شود. به این ترتیب ، امولاتور فرامین کنترلی و نیز برنامه کاربر را از کامپیوتر دریافت کرده و اجرا می کند. تبادل داده ها بین کامپیوتر و سیستم تحت آزمایش نیز، از طریق امولاتور امکان پذیر می شود. اجرای دستور به دستور برنامه، ایجاد توقف ، اجرای برنامه تا موقعیت فعلی مکان نما، اجرای یک مرحله ای زیر برنامه ها، دسترسی و یا تغییر محتویات رجیسترها و پورتها و فضاهای حافظه و اجرای بلادرنگ برنامه، از جمله قابلیتهای این امولاتور هستند. یکی از دیگر قابلیتهای قابل توجه این امولاتور، بخش حافظه جانشین است که می تواند جایگزین حافظه موجود در سیستم تحت آزمایش شود. با استفاده از این قابلیت ، می توان برنامه مورد تست را در حافظه جانشین قرار داد و سیستم تحت آزمایش را بدون حافظه، تست کرد. در نهایت ، بعد از اصلاح و گرفتن نتیجه مطلوب ، برنامه نهایی در کی حافظه فقط خواندنی برنامه ریزی شده و در سیستم کاربر، قرار می گیرد.

در این پروژه یک روش برای جداسازی ساختارهای بدون شکل (deformable) تصاویر ct با استفاده از تلفیق اطلاعات ناحیه و لبه توسعه یافته است . جداسازی دقیق بافتها، یک روش کلیدی در تحلیل تصاویر پزشکی می باشد. دو روش معمول قطعه بندی تصویر، قطعه بندی براساس ناحیه و براساس مرز اغلب محدودیتهای مختلفی را دارا می باشند، در الگوریتم ارائه شده با تلفیق این دو روش ، یک روش قوی برای ساختارهایی با کنتراست پایین، لبه های ضعیف و مرزهای ناپیوسته طراحی شده است . این روش ، پس از تحقیق درباره روشهای مختلف قطعه بندی تصویر و مشخص سازی مرز، با توجه به رنج موضوعات مورد علاقه که عمدتا تصاویر ct می باشند، مورد استفاده قرار گرفته است . این روش اطلاعات حاصل از مشخص سازی لبه را با اطلاعاتی ناحیه ای ناشی از همگنی سطوح خاکستری تلفیق می کند. ایده اصلی قطعه بندی ناحیه ای، قسمت بندی یک تصویر به نواحی متمایز براساس مقادیر سطح خاکستری آنها می باشد. برای مشخص ساز مرز موضوعات مورد علاقه از روش پارامتریکی توصیف کننده فوریه بیضوی استفاده شده است . در این روش با بدست آوردن برخی پارامترها، اطلاعات مرزی یک کانتور یکباره استخراج می شود. فرض اساسی اینست که تلفیق اطلاعات مرزی و ناحیه ای سبب که الگوریتم بهتر برای حل مسئله جداسازی می شود الگوریتم پیشنهادی پیاده سازی شده و بر روی تصاویر مصنوعی و واقعی پزشکی اعمال شده است که بررسی نتایج مربوط به آن نشان می دهد که روش حاصل از تلفیق اطلاعات نتایج بهتری در مقایسه با روش معمول پیدا کردن مرزهای بدون شکل براساس گرادیان و روش معمول جداسازی براساس ناحیه دارد.

در این پایان نامه، به نحوه طراحی و پیاده سازی یک پردازنده با کاربرد خاص (asuc) می پردازیم که بر روی بر آنالوگ ، در سیستم جمع آوری داده نیروگاه، بکار گرفته می شود. از دید کلی این پردازنده متشکل از دو بخش است : یکی بخش کنترل کننده eeprom که زمانبدی لازم جهت ارتباط با eeprom را فراهم می کند و دیگری بخش اصلی پردازنده که علاوه بر آدرس دهی کانالها و تنظیم گین و افست مناسب برای هر یک از آنها، عمل مقایسه را انجام می دهد و اضافه بر این قادر به انجام دستورالعملهایی نیز می باشد. این طراحی به روش کلی-جزئی و در سطح گیت انجام گرفته و به این منظور از محیط پذیرنده شماتیک در نرم افزار mux plus ii استفاده شده است . هر دو ماشین حالت مورد نیاز در این طرح (یکی برای کنترل کننده eeprom و دیگری برای پردازنده اصلی) با روش one-hot اجرا شده اند. در پایان، پیاده سازی این طرح بر روی یکی از محصولات altera (از خانواده flex)، با حداقل 8000 گیت ممکن شده است . گر چه فرکانس کار محاسبه شده برای این پردازنده بالاتر از 4mhz می باشد، اما در مقایسه با پردازنده ای با کاربرد عام و فرکانس مشابه، سرعت موثر این پردازنده بمراتب بیشتر خواهد بود چرا که loopهای نرم افزاری در پردازنده های با کاربرد عام، در این پردازنده به صورت سخت افزاری اجرا می گردند. بکارگیری این پردازنده، در سیستم جمع آوری داده، امکان برخورداری از مزایای طراحی asic را در این سیستم، فراهم می آورد.

اخیرا استفاده از نگاشت رنگی سیگنال الکتروانسفالوگرام (eeg) در آشکارسازی، تشخیص درمان بیماریها مورد توجه قرار گرفته است . سادگی، ارزان، غیرتهاجمی بودن توانائی در ثبت و تجزیه و تحلیل اعمال مغز از مزایای این روش است . سیستم نگاشت مغزی، شامل سه بخش ثبت ، پردازش و انجام نگاشت می باشد. در هنگام جمع آوری سیگنال eeg، سیگنالهای ناخواسته دیگر همانند نویز برق شهر(50hz)، نویز ناشی از پلک زدن (eog)، نویز ناشی از عضلات (emg) و نویزهای دیگر به آن اضافه می شوند. در بررسیهای مشخص می شود که، فیلتر وفقی rls، سری با فیلتر پایین گذر با ترورث مرتبه 8 و فرکانس قطع 45 هرتز، در بدترین شرایط، به خوبی سیگنال eeg را از سیگنال نویزآود استخراج می کند. جهت نگاشت ، پارامترهای متفاوتی بکار برده می شوند. یکی از آنها طیف سیگنال eeg است . مشخص می شود که روش پارامتریک ar و روش کلاسیک fft، 256 نقطه ای برای سیگنال eeg و انجام نگاشت کاراترند. بخاطر محدود بودن تعداد الکترودهای نمونه برداری، باید بین دادهای درون یابی شود. مشخص می شود، روش درون یابی سه بعدی اسپلاین کروی با درجه 2 و روش دوبعدی اسپلاین سطحی با درجه مناسب تر از همه روش ها می باشند. نمایش سه بعدی نگاشت روی مدلی که چشمها و گوشها و بینی را نشان می دهد، انجام می شود. در این بخش روشی جدید، جهت تخمین پتانسیلهای سطحی و با استفاده از روش جایگذاری دو قطبی (dlm) ارائه می شود. به کمک این روش ، وقتی از نگاشتهای سطحی نمی توان کانونهای فعالیت را تفکیک کرد، با حرکت در عمق و به طرف مراکز فعالیت ، علاوه بر انفکاک این کانونها، خطای موجود در نشان دادن محل آنها هم کم می شود.

هم اکنون یکی از متداولترین روشهای درمان سنگ کلیه استفاده از روش غیرتهاجمی موج ضربه است . در این روش با اعمال ولتاژ بالا به ترانسدیوسرهایی که بر روی یک سطح چیده شده اند موج ضربه ای تولید می شود را می توان با اعمال تاخیرهای مناسب در هنگام تحریک ترانسدیوسرها در یک نقطه از فضا متمرکز کرد. در این تحقیق ما ابتدا آرایه های مسطح و کروی را شبیه سازی کامپیوتری می کنیم، سپس آرایه پیشنهادی خود را که آرایه بیضیگون است شبیه سازی کرده و نتایج آن را با دو آرایه قبلی مقایسه می کنیم. چون می خواهیم نتایج خود را با دو آرایه قبلی مقایسه کنیم در تمام آرایه های مسطح، کروی و بیضیگون، تعداد ترانسدیوسرها، ولتاژ تحرک آنها، فاصله تا نقطه فوکوس ، فاصله بین ترانسدیوسرها و بقیه متغییرها را یکسان در نظر می گیریم. مشاهده می شود ابعاد نقطه تمرکز نسبت به دو آرایه قبلی کم می شود و آرایه بیضیگون برای درمان سنگهای کوچکتر مناسبتر است و می توان فقط بر روی سنگ تمرکز کرده و از آسیب دیدن کلیه جلوگیری کرد. اما نسبت پیک مثبت فشار به پیک منفی آن در نقطه تمرکز کرده و از آسیب دیدن کلیه جلوگیری کرد. اما نسبت پیک مثبت فشار به پیک منفی آن در نقطه تمرکز نسبت به آرایه کروی افزایش می یابد. از طرفی در هنگام شکسته شدن سنگ ، ممکن است سنگ به دو نیم شده که این کار را مشکل می کند، چرا که باید در دو نقطه جداگانه تمرکز کرد. این هم زمان بیشتری می گیرد و هم آسیب بیشتری به کلیه می رسد. برای رفع این مشکل برای اولین بار مسئله تمرکز در چند نقطه، در دستگاههای سنگ شکن کلیه را مطرح کرده ایم. در این روش می توان به طور هم زمان در چند نقطه تمرکز کرد و زمان درمان بسیار کوتاه می شود. در آخر نیز اثرات غیرخطی ناشی از موج ضربه را بررسی کرده و اثر حبابهای تولید شده در نتیجه موج ضربه، بر روی سرعت موج و ضریب تضعیف را نشان داده ایم. در این حالت مشخص شد که اگر فرکانس کار از فرکانس تشدید حبابها دور باشد اثرات غیرخطی تا حدود زیادی کمتر می شود.

امولاتور دورن مداری وسیله ای است که دارای قابلیت های مناسبی جهت عیب یابی و اشکال زدایی نرم افزاری و سخت افزاری سیستم های ریزپردازنده ای می باشد. از امولاتور دورن مداری جهت حایگزینی پردازنده، حافظه و i/oها در یک سیستم تحت طراحی و یا پردازنده بعلاوه حافظه، با پردازنده اصلی استفاده می شود. در این پایان نامه مراحل طراحی و تولید سیستم نرم افزاری امولاتوری دورن مداری میکروکنترلر 16-8 بیتی 80c196kb از شرکت اینتل بررسی و تشریح شده است . امولاتور مورد نظر از طریق پورت سریال با کامپیوتر میزبان ارتباط برقرار کرده و توسط یک کابل 68 رشته ای جایگزین واحدهای واحدهای سیستم تحت طراحی می شود. به این ترتیب نرم افزار سیستم تحت آزمون روی کامپیوتر میزبان تولید شده و پس از ویرایش ، جهت اجرا و اشکال زدایی به امولاتور ارسال می شود. پس از آن امکان اجرای برنامه بصورت بلادرنگ و تک دستوری، تعریف نقطه توقف ، دسترسی و نمایش رجیسترهای داخلی برای کاربر فراهم خواهد بود. نرم افزار تهیه شده قابل نصب و راه اندازی روی سیستم عامل windows 95 می باشد. برخی از امکانات آن شامل ایجاد یک محیط یکپارچه جهت تولید برنامه اصلی، ویرایش برنامه، تولید کد اجرایی، امکانات کامل اشکال زدایی و راهنمای استفاده از نرم افزار می باشند.

کنترل میزان آب گیری از خون در هنگام همودیالیز از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از روشهای سنجش میزان آب گیری از خون، جریان سنجی تفاضلی در دو طرف صافی دیالیز است. از آنجا که این میزان، ‏‎1-50ml/min‎‏، بسیار کمتر از دبی محلول دیالیز، ‏‎500-600ml/min‎‏، است دستیابی به دقت کافی در تمام محدوده مذکور به جریان سنج های بسیار دقیق نیاز دارد. در این پروژه امکان جریان سنجی اولتراسونیک با دقت بالا بررسی شده است.در پیاده سازی جریان سنج به روش چرخش صوت، برخی پارامترهای طراحی از جمله دقت زمان سنجی و پایداری الکترونیکی بهبود داده شده است. فرکانس زمان سنج ‏‎108mhz‎‏ بوده و مدارات طوری طراحی شده اند که تاخیرهای الکترونیکی کاملا ثابت بوده و خطای الکترونیکی به حداقل برسد. آزمایش ها در محدوده وسیعی از جریان، ‏‎38-1035ml/min‎‏، با تغییر پارامترهای مختلف سیستم انجام شده است. سرعت محاسبه شده سیال دارای انحراف معیار کمتر از 2% در تمام محدوده جریان است. به علت رابطه غیرخطی جریان با سرعت سیال، کالیبراسیون غیر خطی آن بر حسب سرعت بررسی شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد خطای اندازه گیری جریان در تمام محدوده کمتر از 1%+- است. اگرچه این دقت برای سنجش میزان آب گیری از خون کافی به نظر نمی رسد ولی دستیابی به دقت خوب در سنجش جریان های با سرعت کم تا ‏‎1.4cm/s‎‏ در مقایسه با تحقیقاتی که تا کنون در مورد جریان سنجی با این روش انجام شده است یعنی دقت 1%+- تا سرعت ‏‎6cm/s‎‏ قابل توجه است.

ایمنی خودروها امروزه از مهمترین مسائل مطرح در صنایع خودروسازی است. از جمله سیستم هایی که در تامین ایمنی خودرو نقش اساسی دارد سیستم ترمز می باشد. سیستم ترمز معمولی بدلیل اینکه سبب قفل چرخ ها می شود و در نتیجه باعث عدم پایداری و عدم هدایت پذیری خودرو بویژه در سطوح لغزنده می گردد، نمی تواند ایمنی مطلوب و مورد انتظار را ایجاد نماید. نوعی از ترمز که از قفل شدن چرخ ها در مدت زمان ترمز خودور جلوگیری می کند و سبب افزایش هدایت پذیری و تضمین پایداری اتومبیل می گردد، سیستم ترمز ضد قفل ‏‎(abs)‎‏ می باشد. در این پایان نامه ابتدا به چگونگی و اصول کار سیستم ترمز ضد قفل پرداخته می شود، سپس عملکرد آن به کمک شبیه سازی دینامیک خودرو مجهز به ‏‎abs‎‏ در مدت زمان ترمز بررسی می گردد و در نهیت یک واحد کنترل الکترونیکی ‏‎(ecu)‎‏ برای ‏‎abs‎‏ چهار کاناله جهت خودروی سواری طراحی و ساخته می شود.

سیستمهای تصویربرداری اولتراسونیک در میان سیستمهای تصویربرداری پزشکی دارای اهمیتی خاص می باشند. این مسئله از آنجا ناشی می شود که اشعه اولتراسوند دارای طبیعت غیریونیزه کننده بوده و از آسیب به بیمار و شخص آزمایش کننده جلوگیری می کند. همچنین این امکان را نیز فراهم می آورد که بتوان بصورت بلادرنگ تصاویر مختلفی از بافتهای نرم بدن تولید کرد.یکی از مشکلاتی که ناشی از بکارگیری تک فرکانس به منظور داشتن رزولوشن بالا حادث می گردد، نویز اسپکل می باشد که باعث پائین آمدن کیفیت تصویر اخذ شده می شود. لذا لازم است جهت داشتن تشخیصی درست و همچنین بکارگیری تصویر در سیستمهای تفسیر اتوماتیک اثر این پدیده کاهش یابد.

از جهت میزان تغییرات در زمان سیگنالها را می توان به دو دسته ایستا و غیرایستا تقسیم بندی کرد. سیگنالهای ایستا سیگنالهایی هستند که نرخ تغییرات آنها در زمان چندان زیاد نمی باشد، ولی سیگنالهای غیرایستا دارای تغییرات شدید در بازه های زمانی کوتاه هستند. روشهای تحلیل سیگنال اکثرا در مورد سیگنالهای ایستا به خوبی پاسخگو هستند اما در مورد سیگنالهای غیر ایستا با نواقصی مواجه می شوند. متداولترین نوع تحلیل سیگنال استفاده از تبدیل فوریه سیگنال یا تبدیل فوریه زمان کوتاه ‏‎stft‎‏ می باشد. این تبدیل هنگام اعمال روی سیگنال ، سیگنال را به اجزای فرکانسی آن تقسیم می کند و بطور نسبی شدت فرکانسی هر جز را نیز می دهد. با اینکه با استفاده از این نوع تبدیل قادر به جداسازی مولفه های فرکانسی سیگنال هستیم، اما زمان وقوع آنرا هیچگاه بدین طریق نمی توانیم پیدا کنیم. بعلاوه در مورد سیگنالهای غیر ایستا ، بدلیل تغییرات زیاد آنها در بازه زمانی کوتاه ، این تبدیل قادر به پاسخگویی نخواهد بود. مشکل زمانی ایجاد می شود که تغییرات سیگنال به حدی زیاد باشد که طول پنجره ها باید خیلی کوتاه انتخاب شود. این کاهش طول زمانی پنجره ها هر چند به دقت بیشتر در حوزه زمان منجر می شود اما به همان نسبت از دقت فرکانسی تحلیل می کاهد. در این پایان نامه از توزیع ویگنر که از خانواده توزیعهای دو خطی می باشد بدلیل داشتن خواص ریاضی خوب از جمله مثبت بودن ، برآورده ساختن شرط مارجینالها و همچنین بالا بودن رزولوشن زمانی فرکانسی ، برای تخمین طیف سیگنال داپلر جریان خون و حذف مولفه های تداخلی توزیع ویگنر با استفاده از فیلترهای غیرخطی مرکز نزدیک استفاده می شود. در پایان با بکارگیری نتایج حاصل از این تحقیق می توان با اعمال یک فیلتر غیرخطی روی توزیع ویگنر بدون اثرگذاری روی مولفه های اصلی به تضعیف و حذف مولفه های تداخلی توزیع ویگنر برای تخمین دقیق تر طیف سیگنال استفاده کرد.