نام پژوهشگر: خلاق میرنیا
کریم مصطفائی خلاق میرنیا
برنج یکی از مهمترین محصولات کشاورزی است که برای افزایش عملکرد آن مقدار زیادی کود ازته مصرف می شود. مهمترین کود ازته که در شالیزارها مصرف می گردد، اوره است که علیرغم میزان بالای مصرف آن، تاثیرش بر افزایش عملکرد برنج بدلیل هدر رفت ازت در حد انتظار نمی باشد. هدر رفت ازت از کودها باعث افزایش هزینه تولید و آلودگی محیط زیست می شود. تحقیقات نشان داده اند که تصعید آمونیاک مهمترین راه هدر رفت ازت از کود اوره در شالیزارها است. برای تعیین میزان تصعید آمونیاک و انتخاب یک کود جایگزین برای اوره، این تحقیق با استفاده از دو کود اوره و اوره با پوشش گوگردی(scu) با درجه حلالیت (rate dissolution) 20 درصد در شالیزارهای مازندران انجام شد. برای این کار دو کرت دایره ای به شعاع 22 متر انتخاب و پس از مصرف کودها عمل نمونه گیری از هوا و اندازه گیری تصعید آمونیاک بروش میکرومترولوژی(micrometeorology) انجام شد و طبق نتایج بدست آمده میزان تصعید آمونیاک از کود اوره 7/42 و از scu 2/3 درصد بود. از آنجا که معیار مهم برای ارزیابی کود scu درجه آزاد سازی ازت آن یا (dr) rate dissolution است، همچنین برای تعیین بهترین نوع scu از نظر dr، اثر scu با سه dr مختلف 15 و 20 درصد و scu 20درصد همراه با عناصر ریز مغذی به همراه کود اوره و تیمار شاهد بر روی عملکرد برنج مورد مطالعه قرار گرفت و آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار در مزرعه انجام شد. در پایان تیمار scu 20درصد همراه با عناصر ریزمغذی بیشترین عملکرد را داشت. بنابر این نتایج برای کاهش تلفات ازت و افزایش موثر عملکرد برنج استفاده از کود scu 20درصد همراه با عناصر ریزمغذی بجای سایر کودهای ازته پیشنهاد میگردد.
رقیه قهرمانی خلاق میرنیا
چکیده ندارد.
طاهر پیری خلاق میرنیا
تعیین مقدار آب و مواد معدنی غذایی قابل دسترس برای گیاه از روی حجم خاکی که با ریشه ها در تماس است انجام می گیرد. حجم خاک نیز بستگی به انشعابات ریشه و میزان انتشار افقی و عمودی آن دارد. برای تعیین مقدار مناسب ازت در توسعه ریشه ذرت این آزمایش در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. در این تحقیق ازت (اوره) در مقادیر صفر، 46، 92، 138، 184 و 230 کیلوگرم ازت در هکتار و بصورت 1/2 هنگام کاشت ، 1ˆ4 هنگام 6 تا 7 برگی و 1/4 بعدی 30 روز بعد از کوددهی نوبت دوم صورت گرفت ، نمونه برداری با استفاده از لوله ای به قطر 20 سانتی متر وتا عمق 30 سانتی متری خاک و در سه مرحله 9-10 برگی، تولید ابریشم و مرحله لایه سیاه (black layer) صورت گرفت . سپس وزن مرطوب و خشک ریشه، طول ریشه، دانسیته ریشه، نسبت ریشه به ساقه، وزن ساقه و عملکرد اندازه گیری شد. پس از نمونه برداری و شستشوی نمونه ریشه اقدام به اندازه گیری وزن مرطوب ریشه می شود. سپس ریشه را با استفاده از متیل و یوست رنگ آمیزی نموده و به مدت 48 ساعت در دمای معمولی اطاق نگهداری شده و بعد با استفاده از دستگاه اندازه گیری طول ریشه، طول ریشه تعیین شد، برای اندازه گیری وزن خشک ریشه نمونه را به مدت 48 ساعت در دمای 70 درجه آون قرار داده و سپس اقدام به وزن کشی می شود. در این تحقیق با افزایش میزان ازت مصرفی، وزن و طول ریشه و دانسیته ریشه افزایش یافت ، اما این افزایش خطی نبوده و در مقادیر 138 تا 184 کیلوگرم ازت در هکتار دارای بیشترین مقدار وزن خشک و مرطوب ریشه، طول و دانسیته ریشه در مراحل مختلف نمونه گیری بوده اند، اما با افزایش مقدار ازت نسبت ریشه به ساقه کاهش یافته است . افزایش در پارامترهای ذکر شده در مراحل اولیه رشد بیشتر بوده و تدریج این اثر کاهش می یابد. عواملی چون، رشد زیاد ساقه، افزایش ph و افزایش غلظت nh3 حاصل از هیدرولیز اوره و سایه اندازی برگهای بالایی برگهای پایینی از عوامل کاهش رشد ریشه در مقدار زیاد ازت می باشند.
مهدی نعمتی خلاق میرنیا
با توجه به اهمیت فرسایش، موضوع نحوه اثر مدیریت ها و بهره برداری از اراضی بر روی فرسایش خاک بخصوص اراضی لسی مستعد به فرسایش در پارک ملی گلستان که با وسعت 95/918 کیلومتر مربع در منطقه گسترش دارد مورد مطالعه قرار گرفت. بیش از 60 درصد این حوزه بصورت تپه های لسی می باشد لذا مهمترین واحد ژئوموروفولوژی مورد مطالعه دامنه می باشد. با توجه به نقشه های کاربردی اراضی و بازدیدهای صحرائی سه نوع کاربری اراضی بصورت زراعت، مرتع و جنگل طبیعی و دست کاشت (از سال 1348) در دو جهت شمالی و جنوبی، با شیب 35-25 درصد مورد بررسی قرار گرفت. در این کاربریها خاک، فرسایش، پوشش گیاهی و نفوذپذیری مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از بررسی مورفولوژیکی نیمرخ خاک و مشخص نمودن افقها، از هر پروفیل جهت مطالعات آزمایشگاهی نمونه برداری گردید. علاوه بر آن با استفاده از استوانه های مضاعف میزان آبگذاری خاک سطحی در زمانهای مختلف اندازه گیری شد و از طریق مشاهدات صحرائی پوشش گیاهی و میزان فرسایش مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه حاصله از مطالعات فوق نشان می دهد که بهره وری زراعی از اراضی شیب دار در منطقه مورد مطالعه بر روی میزان مواد آلی و نفوذپذیری و حاصلخیزی خاک اثر منفی داشته و موجب تشدید میزان فرسایش می گردد، میزان مواد آلی و نفوذپذیری نهایی حداقل مقدار را در زراعت داشته است و حاصلخیزی نیز به مقدار قابل توجهی کاهش یافته است، در حالیکه بهره برداری از این اراضی بصورت مرتع موجب افزایش میزان نفوذپذیری، حاصلخیزی و کاهش میزان فرسایش گردیده است. بهره بردای از اراضی بصورت جنگل نیز بر روی درصد مواد آلی و میزان نفوذ پذیری و حفاظت خاک اثری مثبت داشته و از فرسایش خاک جلوگیری نموده است.
مهرآسا مهردادی محمد جعفری
مدیریت صحیح اراضی مرتعی بخصوص در اکوسیستم های خشک نیاز به داشتن اطلاعات دقیق و جامعی از عرصه های طبیعی دارد. بدین منظور شناخت عوامل موثر در پراکنش طبیعی گیاهان از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.هدف از این تحقیق بررسی روابط پوشش گیاهی با برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و تعیین مهمترین خصوصیات خاکی موثر در تغییرات پوشش گیاهی در تیپهای مختلف می باشد. منطقه مورد مطالعه در مراتع کهک واقع در شمال غربی استان قم می باشد. برای این کار9 تیپ انتخاب و در مناطق کلید هرتیپ به روش تصادفی - سیستماتیک نمونه برداری انجام شد در هر پلات پارامترهای پوشش گیاهی از قبیل تاج پوشش و تراکم گونه ها اندازه گیری شد.در آزمایشگاه فاکتورهایی از قبیل : بافت ، درصد آهک ، هدایت الکتریکی ، اسیدیته خاک ، در صد ماده آلی ، ازت ، فسفر و پتاس اندازه گیری شد . نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در منتطقه مورد مطالعه ارتباط خاصی بین خصوصیات خاک و پوشش گیاهی وجود دارد و به تبع تغییر خصوصیات خاک ، پوشش گیاهی نیز تغییر می کند. ضرایب همبستگی ساده پارامترهای ارزیابی شده خاک با تاج پوشش و تراکم گونه های غالب نشان می دهد که اولا هریک از پارامترهای خاک همبستگی متفاوتی با گونه های غالب دارند، بطوریکه از میان فاکتورهای مورد بررسی بیشترین همبستگی را رس و ph با تاج پوشش و آهک و پتاس با تراکم گونه های گیاهی نشان دادند. ثانیا همبستگی مختلفی بین گونه ها با فاکتورهای خاک وجود دارد . آنالیز رگرسیون بین فاکتورهای مختلف خاکی با تاج پوشش و تراکم گونه ها و نیز مهمترین فاکتورهای خاکی موثر بر هر گونه را مشخص ساخت.
مشهد قلی مارامایی مفید گرجی
هیدروگراف واحد مصنوعی یک روش دترمینه جهت برآورد دبی حداکثر سیل برای نقاط فاقد آمار بر روی رودخانه (در حوضه دارای آمار یا فاقد آمار) می باشد. دقت این روش به نوع هیدروگراف واحد مصنوعی و خصوصیات حوضه آبخیز بستگی دارد. از آنجایی که دقت هیدروگرافهای واحد مصنوعی gary و fsr در ایران تاکنون بطور دقیق ارزیابی نشده، لذا حوضه معرف کسیلیان برای انجام این کار در نظر گرفته شد. در این تحقیق دوازده واقعه متناظر بارندگی-رواناب در فصول غیر ذوب برق انتخاب و هیتوگرافهای بارندگی وهیدروگرافهای سیل آنها از دو ایستگاه ثبت اتوماتیک جمع آوری گردیدند. سپس هیدروگرافهای واحد طبیعی با روش حداقل مربعات ساخته شدند. مقایسه هیدروگراف واحد طبیعی شاخص با هیدروگرافهای واحد مصنوعی gray و fsr که با استفاده از خصوصیات حوضه کسیلیان بدست آمده اند نشان داد که 1-در روش gary، اختلاف مقادیر مصنوعی با مقادیر مشاهده ای بر پایه یک ساعت بارش مازاد در پارامترهای زمان رسیدن به دبی اوج (tp)، زمان پایه (tb) و دبی اوج (qp) به ترتیب 02/15+-، 5/15-و 78/21+ دردص می باشند. 2-در روش fsr، اختلاف ذکر شده در پارامترهای زمان رسیدن به دبی اوج (tp)، دبی اوج (qp) و زمان پایه (tb) به ترتیب 12-، 12/21+ و 76/47- درصد می باشند. تحلیل نتایج نیز بیانگر دقت قابل قبول هر دو روش در حوضه معرف کسیلیان (بسته به هدف تحقیق) به ویژه در مرحل بعد از کالیبراسیون می باشد.
جواد صادق زاده ایرج مومنی
به منظور بررسی اثر محلول پاشی اوره بر روی سویا در مراحل بعد از گلدهی آزمایشی در ایستگاه دشت ناز ساری انجام گرفت.