نام پژوهشگر: مریم شاهدی علی آباد

بررسی جلوه های نوستالژی در شعر حافظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مریم شاهدی علی آباد   نجمه نظری

چکیده: نوستالژی از اصطلاحات علم روان شناسی و به معنای دل تنگی، حسرت زدگی و غم غربت است. بررسی جلوه های نوستالژی در آثار یک شاعر و نویسنده، ما را با جنبه های گوناگون شخصیت او آشنا می کند. این دل تنگی و غم غربت از دیرباز در ادبیات فارسی نمود گسترده ای داشته است و خصوصاً در شعر غنایی جایگاهی ویژه را به خود اختصاص داده است. حافظ شیرازی از جمله شاعرانی است که جنبه های گوناگون غم غربت و دل تنگی را در سروده های او می توان دید. نوستالژی فردی حافظ مواردی چون دوری از شیراز، یاد ایام وصال و حسرت دوران جوانی را در بر می گیرد. مرثیه های فردی حافظ در سوگ عزیزانش نیز در این بخش قرار می گیرد. عصر حافظ در دوره ای بحرانی از تاریخ قرار می گیرد؛ از این رو تأثرات حاصل از اوضاع نا بهنجار سیاسی- اجتماعی در سروده های این شاعر جـلوه ای برجسته دارد، به گونـه ای که بسیاری از مصـادیق نوستـالژی و حسـرت گذشـته در شعر حافـظ، ریـشه در زمیـنه هــای سـیاســی- اجتماعی عـصر او دارد. در این بخش، دو تن از چـهره های سیاسی- ابواسحاق اینجو و امیر مبارزالدین محمد- نقشی برجسته دارد. اندیشه های عرفانی خواجه در نگاه به گذشته ی ازلی و هبوط انسان به کره ی خاکی نیز با حسرت و اندوه جدا شدن از عالم مـعنا پیـوند مـی خورد. نگاه متفاوت حافظ به این مسئله نیز شایسته ی بررسی است. با توجه به شخصیت فعال و مبارز حافظ در شعر او موارد نقض نوستالژی را نیز می توان مشاهده کرد. مضامینی چون غم-ستیزی و شادخواری، امیدواری به آینده، توکل به لطف خدا و رضا به داده ی او حافظ را یاری می کند تا در آن روزگار سیاه اسیر سلطه ی غم و حسرت نشود.