نام پژوهشگر: پریوش خجیرانگاس
پریوش خجیرانگاس مسعود روحانی
قصه، همچون هر اثر داستانی دیگر از عناصری تشکیل می شود که مهم ترین آن ها شخصیت است. نویسندگان آثار داستانی، متناسب با هر اثر داستانی، شیوه ها و شگردهای خاصی را برای پردازش صحیح و مطلوب شخصیت به کار می گیرند. بنابراین بررسی و تحلیل پردازش آن ها، می تواند ملاک و معیار مناسبی برای تعیین ارزشمندی یک اثر ادبی و میزان موفقیت نویسنده ی آن باشد. این تحقیق با هدف بررسی عنصر شخصیت در تفسیر سوره ی یوسف (ع) اثر ابوبکر احمد بن محمد بن زید طوسی (قرن ششم هجری) انجام شده است. یوسف(ع) شخصیت اصلی و قهرمان داستان است. علاوه بر او شخصیت های فرعی زیادی در پیشبرد داستان نقش دارند که از این نظر، تفسیر یوسف با قصه روایت شده در قرآن متمایز میباشد. البته باتوجه به ساختار تفسیری اثر مورد نظر ما، در مقایسه با شیوه ی روایت در قرآن که مبتنی بر اعجاز و ایجاز است، این اختلاف دور از انتظار هم نیست. در تفسیر سوره ی یوسف (ع) علاوه بر شخصیت های انسانی فراوان، شخصیت های غیرانسانی مثل فرشتگان حیوانات، اشیاء و حتی عناصر طبیعی مثل باد نقش دارند. طولانی بودن قصه یکی از عوامل اصلی در پردازش مطلوب شخصیت ها محسوب می شود. شخصیت پردازی در تفسیر سوره ی یوسف (ع) به دو شیو? مستقیم و غیر مستقیم انجام شده است و با توجه به ساختار تفسیری و روایتی اثر، بیشتر از طریق گفتگوی نمایشی شخصیت ها در هنگام انجام عمل، صورت گرفته است.