نام پژوهشگر: ابراهیم عبداله صفت

بررسی رابطه میزان مراجعه افراد به مراکز مشاوره و مددکاری اجتماعی ناجا با افزایش اعتماد آنها به این مراکز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1391
  ابراهیم عبداله صفت   عزت اله سام آرام

در سنجش مفاهیم حوزه علوم انسانی بدلیل حساسیت موضوعات و احتمال وجود متغیرهای پنهان از دید محقق باید گامهای تحقیق را یکی پس از دیگری و با احتیاط برداشت. و معمولا کار در ابتدا با یک سوال در ذهن محقق بوجود آمده و سپس رفته رفته واضح تر و به سوی سنجش ادامه پیدا می کند. در این پژوهش سوال اولیه این بود که آیا به هرمیزان که تعداد مراجعات فراد به مرکز مشاوره بیشتر می شود، اعتماد آنها نیز بیشتر می شود؟ سپس با نگارش کلیات مرتبط با موضوع مورد نظر و نیز ارائه بیان مسئله و نیز هدف و انگیزه پژوهش فصول اول و دوم نگاشته شد. سپس از میان نظریات موجود در زمینه اعتماد جهت انتخاب متغیرهای موردنظر جهت سنجش مفهوم مورد نظر از میان نظریات موجود نظریه آنتونی گیدنز، نظریه جیمز کلمن و نظریه جورج زیمل انتخاب شدند و مفاهیم به صورت مجزا ومفصل در فصل سوم تعریف نظری وعملیاتی شدند و همچنین گویه های متناسب با این متغیرها با راهنمایی اساتید محترم راهنما و داور انتخاب و اقدام به تدوین پرسشنامه یا ابزار جمع آوری اطلاعات شد. جامعه آماری مورد نظر مراکز مشاوره و مددکاری اجتماعی نیروی انتظامی بود که از میان 10 مرکز 5 مرکز که بصورت روزانه مراجع داشتند انتخاب گردید. ودر مجموع با همکاری مراکز در مدت یک ماه 143 پرسشنامه تکمیل شد. سپس داده ها از طریق نرم افزار spss تحلیل شدند و همه فرضیات تایید شدند. در مجموع با توجه به اینکه تحقیق حاضر از نگاهی دیگر یک تحقیق درون سازمانی بنظر می رسد، معمولا در پژوهشهای درون سازمانی بررسی به قصد تایید فرضیات صورت می گیرد و مانند تحقیقات بنیادی تمایل خاصی به رد کردن فرضیات تحقیق ندارند و همچنین می توان گفت که تحقیق حاضر تا اندازه ای به اهداف وخواسته های خود رسیده است به این معنی که هدف اولیه در این پژوهش بررسی تاثیر گذاری مراکز مشاوره و مددکاری اجتماعی ناجا بود که نتایج نشان می دهد که این مراکز پتانسیل و توانایی لازم جهت تاثیر گذاری بر میزان اعتماد افراد مراجعه کننده را دارند و همچنین با توجه به اینکه یکی از اهداف ذکر شده در میان اهداف عنوان شده جهت تاسیس این مراکز توسط نیروی انتظامی " ایجاد رابطه صمیمی با مردم همراه با اعتماد متقابل مردم و پلیس می باشد، بنظر می رسد نیروی انتظامی تا اندازه ای در دست یابی به این هدف خود موفق عمل نموده است. و نیز همانگونه که در مطالب فصول پیشین نیز گوشه اشاره ای شده است می توان از طرق مختلف این مراکز یا مراکز مشابه را در سطوح گسترده تری راه اندازی کرد و به شیوه های مختلف افراد را جهت حل مسائل خویش به این مراکز دعوت نمود و بنابر نتیجه تحقیق که مشخص کرد افراد به این مراکز اعتماد دارند، می توان از طریق سرمایه گذاری بیشتر بر روی این اعتماد مبنایی زمینه را برای تاثیر گذاری بیشتر بر ابعاد مختلف فرد از جمله سبک زندگی و سبک فکری و غیره فراهم نمود و از این طریق بتوان بر شمار زیادی از افراد که بصورت خود انگیزشی به این مراکز مراجعه می کنند تاثیر مثبت گذاشت و لازم به ذکر است که انجام چنین امری با برنامه ریزی دقیق بهمراه کارشناسان ذیربط مانند جامعه شناسان و مددکاران اجتماعی و...و نیز تخصیص امکانات و نیروهای متخصص امکانپذیر می باشد که بنظر در مدتی نه چندان طولانی اثرات آنرا بتوان دید.