نام پژوهشگر: مسلم بهلول
مسلم بهلول مهدی مفتاح هلقی
افزایش جمعیت، رشد تقاضا، رعایت معیارهای اقتصادی و نیز محدودیت منابع آبی، لزوم بهره برداری بهینه از این منابع را نمایان می سازد. سیاست های بهره برداری، مجموعه ای از قوانین می-باشند که در شرایط مختلف بهره برداری، مقدار آبی را که بایستی ذخیره یا رهاسازی شود را تعیین می نمایند. این سیاست ها، قوانین از پیش تعیین شده برای مواجهه با شرایط مختلف را تعریف می-کنند. با توجه به جریان ورودی غیرقطعی، ارائه دستورالعمل هایی بر اساس دامنه تغییرات جریان ورودی، نیازها و حجم ذخیره مخزن ضروری می باشد. منحنی های فرمان نمونه ای از این دستورالعمل ها می باشند که می توانند جریان خروجی از مخزن را به شکل تابعی از جریان ورودی و حجم ذخیره مخزن تعریف نمایند. استخراج قواعد مناسب در بهره برداری، با افزایش تعداد مخازن و در نظر گرفتن اثرات مخازن بر یکدیگر، پیچیدگی مسأله را افزایش می دهد. اگرچه در سیستم های چندمخزنی، می توان هر یک از مخازن را به صورت جداگانه و بدون در نظر گرفتن اثرات مخازن بر یکدیگر بهره برداری نمود و یک مدیریت خرد بر سیستم اعمال نمود، اما اگر با نگرشی جامع و در نظر گرفتن اثرات جریانات تنظیم شده خروجی از مخازن بالادست بر مخزن پایین دست، مدیریت یکپارچه بر سیستم اعمال شود، نتایج بهتری بدست می آید. از این رو در این تحقیق چند مدل بهینه سازی براساس برنامه ریزی غیرخطی، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم مجموعه ذرات، برای بهینه سازی عملکرد مخزن سدها با در نظر گرفتن اثرات جریانات تنظیم شده خروجی از مخازن بالادست بر مخزن پایین دست، توسعه داده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده در این مطالعه، در صورتیکه زمان پارامتر موثری نباشد پیشنهاد شد که از الگوریتم های فراکاوشی استفاده شود. در نهایت از بین منحنی های فرمان در نظر گرفته شده، یک منحنی به عنوان منحنی فرمان بهینه پیشنهاد شده است.