نام پژوهشگر: یونس چنگلوایی
یونس چنگلوایی محمود محمدی
سیر تحولات در عرصه راهبردها و سیاست های توسعه سکونتگاه های انسانی همواره شاهد تغییر نگرش ها و تغییرات شگرفی در عرصه اندیشه توسعه ساخت و ساز این سکونتگاه ها بوده است.در خلال سال های اخیر همواره تلاش های خستگی ناپذیری از سوی شهرها برای ترسیم تصویری مطلوب از خود،در حال شکل گرفتن است .از دهه 1990 میلادی به بعد با تغییر نگرش در مباحث کلان فلسفی و هنری، مباحث توسعه شهری همراه و همراستا با این تغییر نگرش ها رویکردی رقابت محور به خود گرفته و رفته رفته راهبردها و سیاست های توسعه شهری از محتوای سنتی خود پای فراتر نهاده و اندیشه ای فراگیرتر مبتنی بر رقابت را سرلوحه مبانی تفکر توسعه خود قرار داده اند.در این میان با ظهور فرهنگ در محتوای ادبیات توسعه و به عنوان بعد چهارم توسعه پایدار،رفته رفته جای خود را در شهر به عنوان ظرف عملیاتی و اجرایی پارادایم نوین توسعه پایدار،مستحکم می یابد و به عنوان عنصری تأثیر گذار در راهبردهای توسعه شهری به ایفای نقش می پردازد.فرهنگ با بهره گیری از ماهیت توسعه ای خود تحت عنوان مضامینی چون اقتصاد فرهنگی و خلاق ،صنایع فرهنگی و خلاق،خوشه ها و نواحی فرهنگی و... که در برگیرنده دانش و مهارت های خلاق انسان ها می باشد، به عنوان راهبردی مکمل و گاه جایگزین برای راهبردها و سیاست های سنتی و هزینه محور و گاه کلان صنعتی و یا صرفاً کالبدی معطوف به شهرها که گاه محیط زیست شهری و یا مقولات عدالت اجتماعی شهرها را به مخاطره می اندازد،مطرح می باشد. شهرهای جدید نیز به عنوان گونه ای از سکونتگاه های انسان ساخت برنامه ریزی شده ،هرچند که در ظاهر به دلیل برخورداری از نظام طرح ریزی و ساخت یکپارچه و برنامه ریزی شده می بایست از نظمی منسجم و متفاوت تر از شهرهای کلاسیک برخوردار باشند ،لیکن با بررسی و پژوهش در واقعیت وجودی این سکونتگاه ها(با تأکید بر شهرهای جدید ایران مورد پژوهی شهرهای جدید مجلسی و بهارستان) چیزی جز رکود ،ناکامی،چهره ای خاکستری و سرانجام شکست قابل ملاحظه نمی باشد.با توجه به اشارات مختصری که از روند تحولات تفکرات توسعه شهری و چالش توسعه ای شهرهای جدید مطرح گردید،این پژوهش در پی یافتن راه چاره ای برای بازتولید فضایی و خلق نسل جدیدی از شهرهای جدید با توجه به نقش فرهنگ در راهبردهای توسعه شهری با تمرکز بر برنامه سازی و ترسیم خطوط راهنما ی توسعه برای ایجاد شهر جدید چهارم اصفهان می باشد.در مسیر دست یافتن به این هدف لازم است که برای این سوالات که کلید ارزشمندی برای رسیدن به اهداف پژوهش است پاسخی داده شود.برخی از این سوالات عبارتند از: فرهنگ چگونه و از طریق چه مفاهیمی(کاربردهای فرهنگ)در معادلات توسعه حضور می یابد؟تأثیر فرهنگ و موضوعات مرتبط با آن بر راهبردهای توسعه شهری چگونه است و در برگیرنده چه مفاهیم و رویکردهای نظری می باشد؟فرهنگ چگونه می تواند در برطرف کردن چالش های شهرهای جدید موثر باشد و مدل نوینی از ایجاد نسل جدیدی از شهرهای جدید ارایه دهد؟ و دیگر پرسش هایی که این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای آن هاست. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مقایسه ای(تطبیقی)می باشد که با رویکرد بین رشته ای و متکی بر بررسی و تحلیل اسنادی است.بدین نحو که با استفاده از مفاهیم و نظریه های مرتبط با چهارچوبه نظری پژوهش در قالب متون و اسناد کتابخانه ای و نیز تحلیل و بررسی میدانی شهرهای جدید ایران با مورد پژوهی شهرهای جدید بهارستان و مجلسی به ارایه راهبردهای توسعه و ایجاد شهر جدید چهارم اصفهان پرداخته خواهد شد.