نام پژوهشگر: صادق علی موحد منش
صادق علی موحد منش حمید ناظمان
در این تحقیق مزیت نسبی اقتصاد ایران در الحاق به سازمان جهانی تجارت با استفاده از مبانی تئوری و نظری و شاخص های معرفی شده در طی سال های 2006-1997 مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی مزیت نسبی اقتصاد ایران در الحاق به سازمان جهانی تجارت با استفاده از شاخص مزیت نسبی آشکار شده بالانس و همکاران(1987) نسبت به محاسبه مزیت نسبی فصول مختلف تعرفه ای دو رقمی h.s با تأکید بر گروه کالاهای کشاورزی و صنعتی اقدام شد. به منظور اندازه گیری درجه جهانی شدن اقتصاد ایران با استفاده از شاخص تجارت درون صنعت(iit) ارائه شده توسط گروبل و لوید (1975) انجام پذیرفت. به منظور بررسی ارتباط بین تجارت درون صنعت و مزیت نسبی اقتصاد ایران با استفاده از مدل اقتصاد سنجی معرفی شده به برآورد مدل و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از آن پرداخته شد . بررسی وضعیت مزیت نسبی آشکار شده اقتصاد ایران در تجارت با دنیا طبق فصول تعرفه ای دو رقمی نشان می دهدکه به طور کلی اقتصاد ایران در 24 فصل تعرفه ای در تجارت با دنیا دارای مزیت نسبی است که شامل 4 فصل تعرفه ای مربوط به گروه کالا های کشاورزی و 20 فصل مربوط به گروه کالا های صنعتی است. بررسی وضعیت تجارت درون صنعت اقتصاد ایران با استفاده از شاخص تجارت درون صنعتی گروبل و لوید به عنوان یک شاخص مهم اندازه گیری درجه جهانی شدن نشان می دهدکه میزان ادغام تجاری اقتصاد ایران درسطح جهانی در 57 فصل تعرفه ای اندک و بسیار اندک می باشد.این نتیجه بیانگر پائین بودن درجه جهانی شدن اقتصاد ایران در اغلب فصول تعرفه ای است. نتایج حاصل از محاسبات تحقیق در زمینه تجارت درون صنعت افقی و عمودی نشان می دهد که از مجموع 72 فصل تعرفه ای تجارت درون صنعت متقابل ایران با جهان در طی دوره مورد بررسی، فقط تعداد معدود و اندکی از فصول تعرفه ای به تجارت درون صنعت افقی اختصاص دارد و اکثریت فصول تعرفه ای تجارت درون صنعت ایران به تجارت درون صنعت عمودی اختصاص یافته است. بنابراین تقریباً کل تجارت درون صنعت متقابل ایران با جهان به دلیل تمایز عمودی گروه محصولات شکل گرفته است. این یافته با مبانی نظری تجارت درون صنعت عمودی که بر اساس آن تجارت کشورهای در حال توسعه اصولاً مبتنی بر مزیت نسبی مرسوم می باشد، نیز سازگار است. نتایج حاصل از برآورد مدل اقتصادی مورد نظر به منظور بررسی رابطه میان تجارت درون صنعت کل و مزیت نسبی آشکار شده طی دوره مورد بررسی( 2006-1997) نشان می دهد که مزیت نسبی آشکار شده، 96 درصد از حجم تجارت درون صنعت کشور ایران را توضیح می دهد. ضریب متغیر توضیحی مزیت نسبی آشکار شده در سطح 99 درصددارای علامت مثبت و معنادار است که این نتیجه مبین تأیید مبانی نظری حاضر مبنی بر اثر مثبت و معنادار مزیت نسبی آشکار شده بر تجارت درون صنعت است. علامت انتظاری برای تجارت درون صنعت کل در اقتصاد ایران که بخش اعظمی از آن را تجارت درون صنعت عمودی تشکیل می دهد، نیز مثبت است . زیرا تجارت درون صنعت عمودی و در پی آن تجارت درون صنعت کل اقتصاد ایران با شرکای تجاری براساس مزیت نسبی و وفور منابع طبیعی است.
مجتبی قاسمی محمد باقری
166154 پژوهش حاضر سعی دارد تا عوامل موثر بر قصد پذیرش بانکداری الکترونیک را مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف، از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی استفاده شده است و ابزار جمع آوری داده نیز اطلاعات کتابخانه ای، میدانی و توزیع پرسشنامه می باشد که با توجه به نامحدود بودن تعداد استفاده کنندگان از خدمات بانکداری الکترونیک، تعداد 350 نفر از کسانی که از بانکداری الکترونیک در استان مازندران استفاده می نمایند به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده است. این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی می باشد، که داده های بدست آمده از مدیران توسط نرم افزار های spss و lisrel مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند و از اطلاعات فوق الذکر برای بررسی فرضیات تحقیق، آزمون های آلفای کرونباخ و معادلات ساختاری lisrel به عمل آمد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که نگرش نسبت به رفتار و کنترل رفتاری درک شده بر قصد رفتاری تاثیر مطلوبی دارند در حالیکه هنجار ذهنی تاثیر مناسبی بر روی قصد رفتاری ندارد که با توجه به نتایج آزمون های به عمل آمده، جهت پذیرش بیشتر بانکداری الکترونیک پیشنهاداتی ارایه گردید.