نام پژوهشگر: نفیسه صادق پور معینی

نقد و تحلیل داستان های کودکان و نوجوانان با موضوع شخصیت‎های دینی (بین سال های 1380 تا 1385)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  نفیسه صادق پور معینی   ناصر نیکوبخت

یکی از انواع داستان، داستان تاریخی دینی است که در ادبیات هر ملتی، مملو از قهرمانانی است که هر یک در وجهی از شخصیّت خود، نمونه ای اعلی در میان مردم هستند و از این بابت، اسوه هایی مناسب برای تأثیرپذیری و سرمشق قرار گرفتن یا عبرت گیری کودکان و نوجوانان به شمار می روند. به همین سبب بررسی آثار روایی با بن‎مایه های داستانی - شامل حکایت، قصه، داستان و نمایشنامه- با محوریت شخصیّت های دینی برای کودکان و نوجوانان خلق شده، موضوع این تحقیق است. از آنجا که پس از انقلاب اسلامی و به خصوص در سال های اخیر، با توجه به سیاست های اتخاذ شده از سوی دولت، حجم این گونه آثار به طور چشمگیری زیاد شده است؛ به ناچار دوره ای 5 ساله -از 1380 تا 1385- انتخاب و آثاری که برای بار نخست بین این سال ها تألیف شده است، بررسی گردید. بدین منظور ابتدا تمامی آثار دینی کودک و نوجوان- با محوریت شخصیت های دینی- که برای نخستین بار در این سال ها به چاپ رسیده بود، بر اساس فهرست کانون پرورش فکری، استخراج شد که تعداد آن ها به 1220 کتاب رسید؛ از این تعداد، 478 کتاب مربوط به آثار داستانی است که 408 اثر تألیف(به زبان فارسی) و بقیه ترجمه بوده است. سپس طبقه بندی جدیدی از داستان های دینی کودک ارائه گردید و با بررسی آثار در دو سطح ساختار و محتوا، کاستی های این آثار در بخش داستان‎پردازی و جذب مخاطب به دست آمد. برخی از نتایج به دست آمده به شرح زیر است: اکثر این آثار در اولی‎ترین اصول ظاهری کتاب آرایی حتی در بخش فهرست برگه نویسی و تنظیم شناسنام? کتاب دارای نقص هستند؛ به عنوان نمونه گروه سنی در اغلب این آثار درج نشده است. به علاوه در برخی از آن‎ها غلط های املایی و دستوری به چشم می خورد. نبودن تنوع موضوعی به‎خصوص در بخش داستان های قرآن و داستان های زندگی بزرگان؛ ناآگاهی مولف از علاقه مندی های مخاطب و متناسب نبودن موضوع داستان با گروه سنی مخاطب از دیگر کاستی-های این آثار محسوب می شود. استفاده از لحن و زبان نامأنوس به‎خصوص در ترجم? سخنان ائمه(ع)؛ استفاده از واژگان جدید و آیات و احادیث، بدون حرکت گذاری و ذکر معانی و استفاده از تصاویر نامناسب و نازیبا از جذابیت اغلب این کتاب ها کاسته است. بررسی ها نشان می دهد هدف اصلی مولفان از خلق این آثار، آشنا نمودن کودکان با سیره و اخلاق بزرگان دین و ارائ? الگوهای رفتاری مناسب به این گروه های سنی بوده است، نه خلق یک سلسله آثار ادبی داستانی که هدف خود را در لفافه بیان و القاء می کنند و طبیعتاً تأثیر عمیق‎تری دارند. بیشترین الگوسازی های این داستان‎ها مربوط به چهارده معصوم(ع) است و به ایمان، صداقت، صبر و مقاومت، عدالت، اطاعت نکردن از طاغوت و بخشندگی این بزرگان اشاره دارد. کلمات کلیدی: ادبیات کودکان و نوجوانان، ادبیات داستانی، داستان های دینی، شخصیت های دینی، نقد داستان.