نام پژوهشگر: ابوالفضل سراجی زاده

مبانی تفسیری امام صادق(علیه السلام)
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  ابوالفضل سراجی زاده   کاظم قاضی زاده

در مقطعی از حیات امام صادق(علیه السلام)، فضایی پدید آمد که در آن امام، توانست به تبیین معارف الهی، مشغول شود. ابعاد کار فرهنگی امام صادق(علیه السلام)، بسیار گسترده و وسیع است. یکی از ابعاد این حرکت، پدید آوردن مدرسه تفسیری است. شناخت این حرکت، ثمرات معرفتی بسیاری را در بردارد. دسته ای از این معارف قرآنی، مربوط به مبانی تفسیری ایشان می باشد. معارفی که تاکنون به طور منسجم به آن پرداخته نشده است. این رساله، در پی آن است بعد از تبیین مختصری از مدرسه قرآنی امام صادق(علیه السلام)، به مبانی نظری و کاربردی تفسیر امام(علیه السلام) بپردازد. مبنای نظری صرفاً در مقام نظر و یک تصور ذهنی می باشد، اما مبنای کاربردی در مقام یا هنگامه تفسیر و عمل تفسیری خودنمایی دارند. استنباط مبانی تفسیری امام صادق(علیه السلام) از روایات ایشان ما را در پی ریزی و ارائه تفسیری شیعی یاری می دهد. عمده مسأله ای که در این تحقیق مورد توجه است مصداق کاوی و مفهوم پژوهی مبانی تفسیر از روایات امام صادق(علیه السلام) است. در فرمایشات امام صادق (علیه السلام) به مبانی نظریِ الهی و وحیانی بودن قرآن، جامعیت و جاودانگی قرآن، عدم اختلاف قرائت قرآن، الهی بودن چینش و ترتیب آیات، عدم تحریف قرآن، نیازمندی قرآن به تفسیر، امکان و جواز آن و چگونگی زبان قرآن دست یافته ایم. از سیره عملی امام، مبانی کاربردی قرآن محوری، سنت مداری، مولف محوری، عقل مداری، معیارهای داوری و رعایت اخلاق تفسیر را تبیین نموده ایم. روش ما در این تحقیق اکتشافی ـ توصیفی، همراه با نظام دهی مبانی است.بر اساس آنچه در این جا مورد بررسی قرار می گیرد،این مبانی را می توان در قالب مبانی نظری و عملی دسته بندی نمود: اگر یک مبنا صرفاً در مقام نظر، اندیشه و تصور مفسر باشد، می توان این مبنا را یک مبنای نظری دانست؛ اما آن دسته از مبانی که در مقام یا هنگامه تفسیر و عمل تفسیری خودنمایی دارند از آن ها با عنوان مبانی کاربردی یا عملی یاد می شود. مبانی نظری تفسیر امام صادق(علیه السلام) عبارتند از: 1. قرآن کتابی، الهی است که لفظ و معنای آن از خود خداوند است و به هیچ وجه رنگ بشری به خود نگرفته است. 2. قرآن از طریق وحی بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شده است و حضرت بدون هیچ کاستی یا فزونی آن را برای بشر تلاوت نموده است. 3. قرآن مستقلا جامع تمام علوم و معارف الهی است؛ لکن دستیابی به جامعیت قرآن برای غیر معصومان، تنها از طریق عترت(علیهم السلام) و به ضمیمه آنان امکان پذیر است. 4. قرآن کریم کتاب جاودآن های است که خداوند آن را برای زمان معین و مردمان خاصی نازل نکرده است و از این رو در هر زمانی و در نزد هر ملت و قومی تازه است و تا روز قیامت این تازگی در او وجود دارد. راز جاودانگی قرآن درعدم تحریف آن، جامع علوم و معارف نازل شده بر انبیاء گذشته بودن، خاتم ومهیمن بودنش بر کتب انبیاء(علیهم السلام) نهفته است. 5. در مکتب تفسیری امام صادق(علیه السلام) تنها یک قرائت از قرآن پذیرفته شده است و آن قرائت عامه مسلمین می باشد، و در قرائات دیگر علاوه بر ضعف سند، احتمال تصحیف، اختلاف لهجه و امکان حمل بر تقیه وجود دارد. 6. چینش آیات قرآن کریم، وحیانی و توقیفی است و در کار تنظیم و چینش آیات تنها خداوند، نقش‏آفرین بوده است. توصیه به ختم قرآن، ذکر فضائل سوره ها، نقل حدیث ثقلین، تعبیر«کتاب» و«مصحف»برای قرآن و توصیف قرآن با اوصاف کمالیه (مانند حق بودن وعزیز بودن قرآن)، توسط امام صادق(علیه السلام) نشان از چینش و ترتیب یافتن آیات در عصر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) دارد. 7. آنچه اکنون بین الدفتین در دست ما می باشد، همان کلام الهی است که از طریق وحی بر پیامبر گرامی نازل شده و هیچ گونه تحریف لفظی به کاستی یا فزونی در قرآن رخ نداده است. مدعیان تحریف، برخی از روایات متضمن وحی غیر قرآنی (وحی تفسیری) و یا بیان تفسیر یا بطن و تأویل آیه را حمل بر تحریف نموده اند. 8. وی‍ژگی هایی چون «تبیان، نور، ذکر، مبین» اوصاف ذاتی قرآن است وغیر معصومین به دلیل فقدان آگاهی های لازم، وجود آیات منسوخ و متشابه در قرآن، عدم ناطقیت قرآن، بیان معارف بسیار زیاد و برخی مسائل فرا طبیعی در قالب الفاظ محدود، آمیختگی و پراکندگی مطالب، برای فهم قرآن نیازمند تفسیر آن هستند. مراجعات فراوان و پرسش و درخواست تفسیر آیات و پاسخ های حضرت و آموزش شیوه فهم و تفسیر قرآن، بهترین شاهد بر نیاز به تفسیر قرآن از دیدگاه امام صادق(علیه السلام) است. 9. تفسیر قرآن برای غیر معصومین هم امکان دارد، هم جایز است و هم در صورتی که مبتنی بر ضوابط علمی و قواعد عقلایی باشد، حجیت دارد. البته فهم مراتب ویژه‏ای از قرآن (مانند معانی باطنی و پی‏بردن به حقیقت معارف قرآنی) در انحصار پیامبر و امامان معصوم(علیهم السلام)، است. 10. قرآن دارای اسلوب بیانی ویژه، زبان چند سطحی، ذو وجوه، متناسب با فطرت تمام بشر است؛ بنابراین نمی توان گفت زبان قرآن، زبان عرف عام است ونمی توان گفت زبان قرآن زبان عرف خاص است؛ چرا که مخاطب قرآن تمام افراد بشر تا روز قیامت هستند بلکه باید گفت «زبان قرآن ،زبان قرآن است ». مبانی عملی تفسیر امام صادق(علیه السلام) عبارتند از: 1. قرآن محوری برای تبیین مسائل دینی،احاطه کامل امام بر قرآن، فرمان به عرضه احادیث بر قرآن به عنوان معیار سنجش محتوایی آن ها، استفاده از قرآن برای تفسیر قرآن، توصیه به اتخاذ مذهب صحیح از قرآن، استناد به قرآن و بیان شواهد قرآنی در پاسخ به سوالات و شبهات، حکایت از سیر? عملی امام با عنوان قرآن محوری دارد. 2. عترت طاهرین(علیهم السلام) بر اساس حدیث متواتر ثقلین همتای قرآن بوده، موافقت با سنت رسول خدا در کنار موافقت با قرآن و تکیه بر سنت معصومین قبل (عترت مداری) از ارکان تفسیر امام صادق(علیه السلام) بوده است. 3. مولف محوری؛ اهتمام به مراد خداوند، اذعان به ارتباط قرآن و خدا، در نظر گرفتن ویژگی های خداوند در تفسیر سیر? تفسیری امام صادق(علیه السلام) بوده است. 4. عدم مخالفت با کلیت و روح قرآن، مراجعه به سنت پیامبر و اهل بیت عالمان و مفسران واقعی قرآن، دقت عقلانی و تفکر، دقت داشتن در اجرای پیش نیازهای علمی تفسیر، معیارهایی برای داوری محتوایی تفسیر و سنجش نتایج تفسیری از دیدگاه امام صادق است. 5. در کلام امام صادق(علیه السلام)، مفسر باید متخلق به آدابی باشد که به آن «اخلاق تفسیر» می گوییم. مراد از اخلاق تفسیر، نمود اخلاق اسلامی در حوزه رفتاری انسان در مواجهه با قرآن و تفسیر آن می باشد. ?