نام پژوهشگر: ناصر خلیلی مهدیرجی

بررسی مقایسه ای خداباوری فلسفی در کاندید اثر ولتر و خداباوری مذهبی در امیل اثر روسو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  ناصر خلیلی مهدیرجی   مژگان مهدوی زاده

مسأله ی خدا، به طور اخص، موضوع اندیشه های فلسفی قرن هجدهم بود. خدا باوری فلسفی (دئیسم) که در این قرن مطرح شد، نمایانگر نظامی است که در آن عقل انسان می تواند به وجود خدا پی ببرد، بدون این که به طور دقیق به کنه آن دست یابد. در فرانسه، مشاجرات ولتر و روسو در این باب، جذابیتی درخور توجه نزد فیلسوفان و روشنفکران داشته است. ولتر خدا باوری خود را از نوع فلسفی می دانست. درک او از خدا مبتنی بر تعقل فلسفی بوده است. خدای ولتر خدایی برای همه جهانیان است؛ واسطه ای میان او و موجودات وجود ندارد. این خدا در مرتبه ای به مراتب بالاتر از انسان ها قرار دارد، وخود را به امور، آیین و آداب و رسومشان مشغول نمی دارد. ولتر همچنین مخالف فلسفه ی خوش بینی لایبنیتز فیلسوف آلمانی بود؛ فلسفه ای که به زعم آن، ما در دنیایی زندگی می کنیم که بهترین دنیای ممکن است. ولتر در داستان فلسفی کاندید با عباراتی طنزگونه این فلسفه را به چالش می کشد. روسو نیز در چهارمین فصل از کتاب امیل یا آموزش و پرورش، جایی که بخش معروف «اعترافات دینی یک کشیش اهل ساووا» قرار دارد، نگرش های شبه دئیسم-که ما ان را تئیسم می نامیم- ارائه می کند. روسو در این قسمت از کتابش، اعتقادات مذهبی خود را با به نمایش گذاشتن یک جوان کالوینیست که کشیشی از اهالی ساووا او را با ایمان طبیعی آشنا می کند، بیان می دارد. در این پژوهش، بر آنیم که اندیشه های این دو فیلسوف بزرگ را درباره مفاهیم خداباوری فلسفی و خداباوری مذهبی، همچنین چگونگی ارائه ی این تفکرات را در دو کتاب نامبرده طی دو فصل نخست روشن سازیم و تفاوت میان خداباوری مذهبی و خداباوری فلسفی را نیز در فصلی جداگانه به مطالعه بنشینیم. کلید واژگان: ولتر، روسو، دین طبیعی، خداباوری فلسفی، خداباوری مذهبی