نام پژوهشگر: فیروزه دشتی
فیروزه دشتی تقی اجیه
چکیده طنز و طنزگویی از انواع ادبی محسوب می شود که در دوره های مختلف و با شیوه های گوناگون کم و زیاد کاربرد داشته و تقریبا هیچ دوره ای در تاریخ ادبیات را نمی توان یافت که در آن به دلایل و انگیزه ها و اهداف مختلف اثری از آثار طنزآمیز وجود نداشته باشد. شاعران و نویسندگان از هر قشر و در هر درجه از بزرگی و معروفیت قرار داشته باشند و در هر موضوعی که به فعالیت بپردازند، قسمتی از آثار خود را به این نوع ادبی اختصاص داده اند. از میان این ادیبان در این تحقیق دو شاعر معاصر که به طور مستقل و با اهدافی تقریبا یکسان به طنزپردازی پرداخته اند انتخاب شده است: فریدون توللی و محمد حسن رهی معیری. نظر به اینکه هر قدر اظهار صریح حقایق در جامعه ای دشوارتر باشد ضرورت مزاح و هزل و بخصوص لطیفه گویی بیشتر می شود ،این دو شاعر اغلب عاشقانه سُرا و غزل گو در برهه ای از دوران حیات خود با مسائل سیاسی و اجتماعی مهمی روبرو می شوند که آنها را ناگزیر به طنزپردازی و انتقاد در قالب آن می کند.در واقع می توان این دو شاعر را شاعران دوره بحران نامید. جوامع انسانی آنقدر گرفتار استبداد و یبوست روحی بوده اند که طنز همیشه جنبه سیاسی و اجتماعی پیدا کرده است و طنز توللی و رهی نیز از این جمله است.حال با توجه به اینکه این دو شاعر در یک زمان می زیسته و با پرداختن به طنزهای سیاسی و اجتماعی در بین سال های 1320 تا 1326 اهداف مشترکی را دنبال می-کرده اند دراین نوشتار سعی شده است مقایسه هایی بین طنزآمیزی این دو صورت گرفته و شیوه ها و انگیزه های هریک در انتقاد از موضوعات مختلف جامعه آن زمان مورد بررسی قرار گیرد.