نام پژوهشگر: زهرا مهتری آرانی

بررسی تطبیقی رویکرد فارابی و ابن سینا به مسئله نفس نزد ارسطو و لوازم آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  زهرا مهتری آرانی   ناصر مومنی

موضوع نوشتار پیش رو «بررسی تطبیقی نفس از دیدگاه ارسطو، فارابی و ابن سینا» می باشد. یکی از مسائل مهمی که از دیرباز، مورد مطالعه و پژوهش فلاسفه‎ی بزرگ و اندیشمندان صاحبنظر قرار گرفته است، مسئله‎ی نفس و مباحث مربوط بدان می باشد. ژرف کاوها پیرامون حقیقت و ماهیت موجودات زنده به ویژه انسان، ظهور مکاتب مختلف و ارائه‎ی نظرات گوناگون پیرامون این مهم، تراوشی است از حاصل زحمات آنان. از میان فلاسفه‎ی مغرب زمین، ارسطو توانسته تا حدی در شناخت ماهیت نفس، مطالبی را ارائه نماید و در عقاید فلاسفه‎ی بعد از خود به ویژه در تفکر فیلسوفان اسلامی، نقش موثری داشته باشد. چنانچه در بیان او، نفس کمال اول است برای جسم طبیعی آلی بالقوه‎ ذی حیات. در خصوص ماهیت نفس می توان گفت که جوهری واحد و فاقد اجزاء و مجرد از ماده و با بدن نوعی رابطه‎ی ماده و صورت دارد. فارابی نیز که به تبعیت از ارسطو، همان تعریف نفس را پذیرفته، قائل به حدوث جسمانی نفس می باشد و برای نفس، قوایی برمی شمارد که برخی از آن قوا برتر از دیگری است، از دید ابن سینا تعریف نفس به کمال بر دیگر تعاریف نفس ارجحیت دارد، او نفس را جوهری مجرد و یگانه می داند که با حدوث بدن حادث می شود و بعد از مرگ نیز باقی است و نسبت آن به قوایش هچون نسبت حس مشترک است به حواس. نویسنده در این نوشتار تلاش دارد در درجه‎ی نخست، آرای سه فیلسوف مورد نظر، یعنی ارسطو، فارابی و ابن سینا را پیرامون نفس مورد بررسی قرار دهد و سپس به نقاط اشتراک و اختلاف آنان در این مسئله بپردازد