نام پژوهشگر: کمال حسینی
کمال حسینی محمد مراد ایرانی
گناه نخستین در آثار منثور عرفانی بازتاب و انعکاس وسیع و گسترده ای داشته است. داستان آدم(ع) و چگونگی هبوط او از بهشت در آثار و سخنان نخستین بزرگان تصوّف، کمابیش در چارچوب اخبار و روایات مذهبی است. در این آثار، آدم به عنوان ابوالبشر و اولین انسان معرفی می گردد، بدون آن که صورتی از تأویل واژه ها و یا رویدادها در میان باشد. ولی به تدریج از قرن چهارم هجری، وقایع مربوط به حضرت آدم(ع) به زبان رمز و تأویل بیان می گردد. گناه در نظر عارفان از یک سو راز خلقت است و اهمّیّت آن به حدی است که صفات خدا با وجود آن جلوه می کند و از سوی دیگر، آنان گناه را ضرورت زندگی می دانند. آنان معتقدند که خداوند انسان را گناه کار آفریده و گناه کار بودن جزئی از وجود آدمی است و اصولاً ارتکاب گناه نخستین توسط آدم به اراده و تقدیر خداوند بوده است؛ بنابراین نگاه صوفیه به گناه، بیشتر جنبه ی آیینی دارد ونهی ازمیوه ی ممنوعه، نهی تنزیهی است . از دیدگاه آنان، گناه نخستین با توجه به آیه ی «و لقد عهدنا اِلی آدمَ مِنْ قبلُ فَنَسیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزماً» (طه/115) از روی نسیان و بدون قصد و نیّت انجام پذیرفته است. اسطوره ی آفرینش به گونه های مختلف در آثار مورد اشاره جلوه کرده است. جنبه ی پررنگ آن را می توان در غلبه ی خواب بر آدم و به وجود آمدن حوّا از استخوان پهلوی آدم دید. صوفیّه در آثار منثور خود به نقش آدم، حوّا، ابلیس، میوه ی ممنوعه و طاووس و مار در انجام گناه نخستین اشاره کرده اند. برخی ازآنان چون هجویری و ابوالقاسم قشیری نقش حوّا را در ترغیب و اغوای آدم به گناه، بسیار پررنگ نشان داده و اصلاً تمام بلاها را به زن نسبت داده اند. از نظر مشایخ صوفیّه به طور کلّی امکان ارتکاب گناه توسُط آدم نتایجی را در بر دارد که عبارتند از: 1. دوری از عجب و خودپرستی 2. توبه و بازگشت به سوی حق 3. امکان برخورداری از لطف حق 4. دلسوزی نسبت به گناه کاران و تسامح نسبت به آن ها 5. امکان ارتکاب به عنوان عاملی برای رسیدن به کمال برتر.
کمال حسینی سید رضا موسوی
رثاء بارزترین نمونه شعر عاطفی و از صادقانه ترین انواع شعر و به عنوان یکی از اغراض مستقل شعری، از گذشته های دور، نقشی پر رنگ بر صفحات شعر شاعران داشته است و از موضوعاتی است که به وضوح با حماسه پیوندی عمیق دارد. رثاء دست آورد تجربه ی عاطفی شاعر و بیانگر شرایط اجتماعی ، فرهنگی و اعتقادی جامعه اوست شاعر در آن ، سوگ و سوزهای درونی خود را درمرگ و فراغ ابدی عزیزاز دست رفته اش به نمایش می گذارد و به آثار و دست آوردها و بزرگی های متوفی فخر و مباهات می نماید.رثا به سه نوع ندبه، تأبین و عزا تقسیم می شود و از اغراض مهم شعر جاهلی به حساب می آید. مرثیه یکی از اغراض ادبیات در عصر اسلامی، اموی و عباسی نیز به شمار می-آید، ظهور اسلام باعث شد که مفاهیم جدیدی در رثاء به وجود بیاید، الفاظ اسلامی همچون الله، مومن، جنه،آتش و جهنم در شعر شاعران دوره ی اسلامی وارد شد، اشعار شاعران دوره ی اسلامی به طور کلی ادامه دوره ی جاهلی بود که با آمدن اسلام تغییری کلی نکرد و فقط الفاظ و اسالیب و اغراض آن تغییر نمود . رثای پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) نمونه ای از رثای دوره ی اسلامی و اموی است، که تفاوت فراوانی با مرثیه های دوره جاهلی از نظر مفهوم و محتوا دارد . در دوره ی عباسی علاوه بر تکیه ی شاعران بر همان مفاهیم و مضامین قبلی، نوع جدیدی از رثاء به وجود آمد که آن رثای مدن و شهرها در شعر عربی است، انگیزه این نوع شعر را می توان علاقه درونی شاعر به شهرش دانست. همچنین شاعران در مرثیه-هایشان زهد، موعظه، مذمت دنیا و سرزنش روزگار را بسیار مورد استفاده قرار می دادند. علاوه بر این ها رثای پرندگان و حیوانات هم در این دوره نمایان شد که شاعران به خاطر از بین رفتن حیوانات و پرندگان اندوهگین می شدند و برای آنها نیز مرثیه سرایی می کردند.
محمد باقر بصیری غلامحسین اعرابی
تحقیق و پژوهش در آیات و روایات پیرامون جهنم و جهنمیان با بررسی نظریات مفسرین و محدثین و متکلمین اسلامی در طی هفت فصل به انجام رسید که خلاصه مطالب به شرح ذیل می باشد. فصل یک: در این فصل بیان شد که جهنم بدترین جایگاه برای کافران و منافقین و بزه کاران است که نمی توانند از آن خلاصی یابند. قرآن با الفاظ و تعابیر مختلف جهنم را مکان عذاب معرفی نموده است. فصل دوم: عمده عواملی که سبب ورود به دوزخ می شوند. فصل سوم: وجود فعلی جهنم با عنایت به عبارات و جملات قرآنی نظیر اعدات و هذه جهنم التی ... و احادیث متواتر از پیشوایان معصوم ع به وضوح و روشنی تمام به اثبات میرسد و جای شک و شبهه ای باقی نمی گذارد. فصل چهارم: چه کسانی در دوزخ ماندگارند؟ عمده گروههای خالد در جهنم عبارتند از: کفار، منافقان، مشرکان، قاتلان مومنین، مرتدان، شقاوتمندان، رباخواران، تکذیب کنندگان آیات الهی، ستمگران، مجرمان و گناهکاران. فصل پنجم: نوع عذابها و کیفرهای جهنم متناسب با میزان جرم و گناه جهنمیان است که گاه با قرار گرفتن تنگ و ضیق شکنجه می شوند و گاه نیز با سقوط در سیاهچالها و چاههای عمیق و آتشین و یا بوسیله مارها و عقربهای وحشتناک شکنجه می شوند و به انواع تالمات روحی و جسمی دیگر مبتلا می گردند و به تناسب جرائم خویش در طبقات دوزخ سقوط می کنند. فصل ششم: غالب محدثین و مفسرین بر این عقیده اند که منظور از ابواب در آیات مربوطه طبقات آن است و جهنم دارای هفت طبقه به نامهای مشخص و معین به قرار ذیل است: 1- جهنم 2-لظی 3-حطمه 4-سقر 5-جحیم 6-سعیر 7-هاویه. فصل هفتم: در این فصل به تعدادی از شبهات پیرامون مساله جهنم پاسخ داده شد. و بیان شد که مانگاری و جاودانگی عذاب هیچ تضاد و تناقضی با عدل الهی و رحمت واسعه حضرت حق ندارد. زیرا این کیفر و عقوبت نتیجه ی عینی و تکوینی اعمال انسانهاست پس هیچ اعتراض و ایرادی بر عدل و رحمت الهی وارد نیست.
شهاب علی زکی عبدالله حاج علی لالانی
محبّت از جایگاه مهم و ارزشمندی در قرآن و روایات و سیره ی معصومان برخوردار میباشد و به اعتبار محبوب دارای اقسام زیر است: 1- محبّت خدا و انبیاء و اولیای الهی 2- محبّت خویشتن و افراد و اشیاء مرتبط با آن 3- محبّت انسانها 4- محبّت حیوانات، گیاهان و جمادات. از اقسام محبّت آنچه مهم است مرزهای آن بررسی می شود محبّت به انسان ها می باشد. محبّت به انسانها دارای مرزهای مختلف می باشد که برخی اعتقادی و فکری، بعضی اخلاقی و رفتاری و تعدادی نیز اجتماعی و سیاسی می باشد. مرزهای اعتقادی و فکری دوستی عبارت است از عقل و فکر، ایمان و اعتقاد صحیح و علم و دانش، مرزهای اخلاقی و رفتاری را نیز در امور زیر می توان خلاصه کرد: 1- تقوی 2- اخلاص و صداقت عملی 3- راستگویی4- ایثار و فداکاری 5- رازداری 6- امانت داری 7- صبر و استقامت 8- شجاعت و نترسی 9- تعهد و وفاداری 10- تواضع و فروتنی11- کرامت و بزرگواری 12- حیا و عفّت 13- بخشندگی و گشاده دستی و بالاخره مرزهای سیاسی و اجتماعی امور زیر می باشد: 1- شرافت خانوادگی و اجتماعی (حسب و نسب) 2- پیشگامی در کارهای نیک 3- پیوند و گرایش به حزب الله 4- نداشتن سوء سابقه5- عدم تجاهر به فسق 6- عدم اتراف 7- آگاهی و بصیرت اجتماعی 8- عدم وابستگی به گروه های سیاسی منحرف 9- عدم عضویت در طبقه ی ملأ 10- عدم تمایل به کفّار. بدیهی است که همانطور که رعایت مرزهای فوق آثار مفید و سودمندی دارد عبور از آن مرزها نیز پیامدهای ناگوار و زیانباری به دنبال دارد که برخی اعتقادی و فکری، برخی روحی و روانی، بعضی اجتماعی و سیاسی و تعدادی نیز اخلاقی و رفتاری می باشد که در گزینه های زیر خلاصه می شود: 1- انحراف در اعتقاد و فکر 2- ابتلاء به شکّ و ریب 3- تمایل به نفاق و دورویی 4- بی هویتی 5- ندامت و پشیمانی 6- غفلت 7- تأثیر پذیری منفی 8- جرئت بر تمرّد و نافرمانی خداوند 9- دلبستگی افراطی به مال دنیا 10- مقام پرستی 11- نژاد پرستی12- اختلاف خانوادگی13- انحراف فرزندان14- ضعف و شکست 15- لا اُبالیگری16- اختلاف و تفرقه 17- جرئت یابی و سوء استفاده ای دشمن 18- همکاری و هماهنگی با دشمن 19- بی عزّتی 20- خیانت به مسلمین و سرزمین های اسلامی 21- گرفتاری در دام شیطان و دوستان ناصالح
محمدسعیدحیدر سعیدی عبدالله حاج علی لالانی
پژوهش حاضر، به بررسی نقش امام باقر (ع) در تفسیر و علوم قرآن پرداخته و سعی شده تبیین این موضوع را در چهار فصل و یک خاتمه و نتیجه گیری ارائه دهد. فصل نخست پیرامون کلیات و مفهوم شناسی همچون: بیان مسأله، سوال اصلی، سوالات فرعی، ضرورت و اهداف تحقیق، تعریف کلید واژگان، علوم قرآن، تفسیر، مدرسه تفسیری می باشد. در فصل دوم زندگینامه و مرجعیت علمی امام باقر (ع)، باتوجه به اوضاع و شرائط سیاسی و فرهنگی آن زمان و نقش کلیدی آن حضرت در رابطه با علوم مختلف اسلامی بویژه تفسیر و علوم قرآن و تربیت شاگردان ممتاز و برجسته، همچنین موقعیت علمی آن حضرت از دیدگاه بزرگان و عالمان سرشناس زمان، مورد بررسی قرار دادیم و اثبات کردیم که آن حضرت یکی از برجسته ترین مفسر و نماینده علوم اهل بیت (ع) می باشند. در فصل سوم در رابطه با تاریخ و علوم قرآن از قبیل: نزول قرآن، تاریخ جمع قرآن، قرائت صحیح، وحی، نسخ، فرمایشات امام باقر علیه السّلام را یادآور شده و در این زمینه از نظرات علماء و دانشمندان هم استفاده کردیم، بعضاً از کتب اهل سنّت، مطالب منسوب به حضرت را بیان نمودیم. در فصل پایانی، بحث امام باقر (ع) و تفسیر قرآن را با شیوه تفسیری آن حضرت با ذکر پاره ای از روایات آن حضرت مطرح کردیم در این مبحث نمونه های تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن به سنّت، تفسیر قرآن با گرایش ادبی و لغوی، تاریخی و قصص که مفسران گرانقدر اسلامی، از کلام امام باقر (ع)، برای تبیین مفاهیم آیات، استخراج کردند ذکر کردیم، مواردی که امام (ع) با استفاده از قواعد ادبی و لغوی به تفسیر آیات الهی پرداخته و به اصحاب و شاگردان خود تعلیم دادند که چگونه با تکیه بر اصول و قواعد ادبی و لغوی مطالب دینی را استخراج کنند، اگرچه ممکن است روش های فراوان تفسیر قرآن در کلام امام باقر (ع) می توان یافت و همچنین مواردی که امام (ع) با تکیه بر اصول تاریخ و بیان قصص قرآنی، آیات را تفسیر کردند، تا آنکه در آن زمان که غالیان و منحرفان، آیات را به خواسته خود تفسیر می کرده اند شک و ابهام را از آن ها بزدایند در سه بخش: گرایش ادبی، لغوی و تاریخی اشاره نمودیم. و در پایان بحث میراث تفسیری امام را که به ما رسیده است مورد بحث و بررسی قرار دادیم و در این زمینه تفاسیر علی ابن ابراهیم و ابی الجارود را با بررسی شخصیت آن ها و تفاسیر منسوب به امام (ع)، با استفاده از نظرات رجال شناسان و مفسران و پژوهشگران مورد بحث قرار دادیم و ثابت کردیم که روایات ذکر شده در تفسیر علی ابن ابراهیم، بواسطه خود ابراهیم و پدرش مورد تأیید و غیر از آن ها محل اشکال است همچنین تفسیر ابی الجارود منسوب به امام باقر (ع) در زمان استقامت او به مکتب اهل بیت (ع)، مورد قبول مفسران و رجال شناسان قرار گرفته و بعد از تمایل او به مذهب زیدیه و انحراف از مکتب اصیل امامیه محل اشکال است.